eitaa logo
المصيبة الراتبة | مقتل شناسی
5.9هزار دنبال‌کننده
412 عکس
242 ویدیو
37 فایل
🚩 اَلسَّلَامُ عَلَيكَ يَا صَاحِبَ المُصِيبَةِ الرَّاتِبَةِ 🚩 📎 پایگاه علمی - پژوهشی #مقتل و #مقتل_شناسی 📎 اِحیاء تراث شیعی و نسخ خطی 📌 ارتباط با ادمین: 🆔 @mosibatoratebah_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸وای از شام 🩸 📎 | | 🥀 سهل نقل میکند: به سوى بیت المقدّس، روانه شدم و به شام رفتم. شهرى پُر آب و درخت دیدم که پارچه و پرده و دیبا آویخته‏اند و شاد و خوش‏حالند و زنانى هم پیش آنان، دف و طبل مى‏زنند. 🥀 با خود گفتم: شاید شامیان، عیدى دارند که آن را نمى‏شناسیم. دیدم مردمى سخن مى‏گویند. گفتم: اى مردم! آیا شما در شام، عیدى دارید که ما آن را نمى‏شناسیم؟! 🥀 گفتند: اى پیرمرد! تو را غریبه مى‏بینیم؟ 🥀 گفتم: من سهل بن سعد هستم. پیامبر خدا صلى‌الله علیه و آله را دیده‏ام و از او حدیث شنیده‏ام. 🥀 گفتند: اى سهل! آیا تعجّب نمى‏کنى که آسمان، خون نمى‏بارد و زمین، ساکنانش را فرو نمى‏برد؟ 🥀 گفتم: چرا این گونه شود؟! 🥀 گفتند: این، سر حسین علیه‌السلام از خاندان پیامبر خدا صلى‌الله علیه و آله است که آن را از سرزمین عراق به شام، هدیه مى‏برند و اکنون مى‏رسد. 🥀 گفتم: شگفتا! سر حسین علیه‌السلام را به هدیه مى‏برند و مردم، خوش‏حالى مى‏کنند؟! از کدام دروازه مى‏آورند؟! 🥀 مردم به دروازه‏اى به نام دروازه ، اشاره کردند. به سوى آن رفتم و آن‏جا که بودم، پرچم‏هایى پى در پى آمد و اسب‏سوارى را دیدم که به دستش نیزه سرشکسته‏اى بود و سرى بر آن بود که شبیه‏ترینِ صورت‏ها به پیامبر خدا صلى‌الله علیه و آله بود و در پى آن، زنانى سوار بر شتران بدون جهاز آمدند. 🥀 به یکى از آنها نزدیک شدم و به او گفتم: اى دختر! تو کیستى؟ 🥀 گفت: سَکینه دختر حسین... 🥀 به او گفتم: آیا درخواستى از من دارى؟ من، سهل بن سعد هستم که جدّت را دیده و از او حدیث شنیده‏ام. 🥀 سکینه سلام‌الله علیها گفت: اى سهل! به حامل سر بگو که سر را جلوى ما ببرد تا مردم به دیدن او سرگرم شوند و به ما نگاه نکنند، که ما حرم پیامبر خدا هستیم. 🥀 سهل گفت: به حامل سر، نزدیک شدم و به او گفتم: آیا درخواستم را اجابت مى‏کنى تا در عوض، چهارصد دینار بگیرى؟ 🥀 گفت: درخواستت چیست؟ 🥀 گفتم: سر را جلوتر از اهل حرم، حرکت بده. 🥀 او چنین کرد و من هم آنچه را وعده داده بودم، به او پرداختم. 📕 مقتل‌ خوارزمی، جلد ۲ صفحه ۶۰ 📕 بحارالأنوار، جلد ۴۵ صفحه ۱۲ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸 سلام‌الله علیها 🩸 علیه‌السلام 🥀 هلال‌ بن نافع از سربازان دشمن مى‌گويد: 🥀 من در روز عاشوراء، در ميان دو صف لشكر ايستاده بودم و نگاه مى‌كردم. 🥀 دختر كوچكى را ديدم كه آمد و دامن امام حسين علیه‌السلام را گرفت و گفت: 🥀 اى پدر! مرا درياب كه بسيار تشنه‌ام! 🥀 حضرت نگاهى كرده گريست و فرمود: 🥀 اى نورديده! صبر كن؛ همانا خداوند تو را سيراب خواهد كرد. به درستى كه او وكيل من است. 🥀 پس دست او را گرفت و به خيمه‌ها برگردانيد... 🥀 هلال مى‌گويد: پرسيدم كه اين طفل كيست و چه نام دارد؟! 🥀 شخصى گفت: او رقيّه سلام‌الله علیها دختر سه ساله‌ حسين علیه‌السلام است! 📕 انوارالشهاده، صفحه ۱۶۳ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
S001.mp3
35.8M
🎧 📌 شب اول محرم ۱۴۴۶ 📌 حجت‌الاسلام حنیفی 📌‌ حسینیه بیت‌العباس علیه‌السلام 🏷 🆔 @mosibatoratebah
🌹 بخشی از حضرت رقیه سلام‌الله علیها 🌹 🥀 السّلامُ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدّار و عَلَی الْمَلائِکَةِ الْحافّینَ حَوْلَ حَرَمِکِ الشَّریفِ و رحمةُ اللّه ِ وَ بَرَکاتُه وَ صلّی اللّه ُ عَلی سَیِّدَنا مُحَمّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرین. بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین. 🥀 سلام بر آن صبری که پیشه ساختی و چه جایگاه نیکویی بر خود رقم زدی. سلام بر فرشتگانی که گرداگرد ملکوتی‌ات در گردش‌اند. تحیت پروردگار بر همگی شما باد. خداوندا بر آقای ما محمد و خاندان پاکش درود فرست که تو مهربان ترین مهربانانی! 🏷 🆔 @mosibatoratebah
🩸 سلام‌الله علیها 🩸 سلام‌الله علیها 🥀 نقل است که زنان مدینه هنگام بازگشت اهل‌بیت علیهم‌السلام از شام، برای عزاداری و عرض تسلیت در خانه حضرت زینب کبری سلام‌الله علیها جمع می‌شدند و آن حضرت قضایای کربلا و کوفه و شام را بیان می‌فرمود و آنان اشک می‌ریختند. 🥀 یکی از سخت‌ترین مصائب ذکر شده را در کلمات آن حضرت اینگونه بیان کرده‌اند، که فرمود: 🥀 و أمّا مُصیبَةُ وَفاةِ رُقَیّة فِی خَربَة الشّام،فَقَد إحدُودَبَ لَها ظَهْری و شابَ لَها رأسي 🥀 بدانید که داغ سلام‌الله‌ علیها در خرابه شام، کمرم را شکست و قدّم را خمید و مویم را سفید کرد! 📕 ناسخ التواریخ حضرت زینب کبری علیهاالسلام، صفحه ۵۲۶ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
S002.mp3
56.74M
🎧 📌 شب دوم محرم ۱۴۴۶ 📌 حجت‌الاسلام حنیفی 📌‌ حسینیه بیت‌العباس علیه‌السلام 🏷 🆔 @mosibatoratebah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸 سلام الله علیها 🩸 علیه‌السلام 🥀 یزید بن معاویه لعنةالله علیه فرمان داد تا خاندان پیامبر و سلاله نبوت و رسالت و دختران علی و زهرا علیهم‌السلام را در خرابه‌ای ساکن نمودند، که از گرما و سرما آنان را حفظ نمی‌کرد. 🥀 سقفی نداشت تا از حرارت خورشید بر سر آن ها سایه بیندازد. و خورشید در گرمای ظهر به آن ها می‌تابید تا جایی که صورت و آن‌ها از شدت حرارت آفتاب پوسته پوسته شده بود. 🥀 اما فاطمه‌ی رُقیّه سلام‌الله علیها... 🥀 حضرت سلام‌الله علیها در مصیبت این طفل از بقیه زنان خانواده بیشتر بی‌تابی می‌نمود و بیشتر می‌گریست. و مدتی که در شام حضور داشتند آرام نمی شد. 🥀 عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام‌الله علیها به ایشان فرمودند: ای خواهرم! این بی‌تابی و گریه به خاطر چیست؟! همانا همه ما با رفتن این طفل مصیبت زده شده‌ایم و تنها تو مصیبت ندیده ای! 🥀 سلام‌الله علیها عرضه داشت: ای خواهر! روزی هنگام عصر در کنار این طفل در آستانه خرابه ایستاده بودم، هنگامی که کودکان شامی از مکاتب خود به سمت خانه و به سوی خانواده‌هایشان باز می‌گشتند. 🥀 بعضی از این کودکان ایستادند و کمی به ما نگاه کردند و سپس رفتند. این طفل به من گفت: ای عمه؛ این بچه‌ها به کجا می روند؟! به او گفتم: به سمت خانه‌ها و خانواده‌هایشان می‌روند. 🥀 گفت: ای عمه! برای ما مگر غیر از این منزل و پناهگاهی نیست؟! 🥀 و من ای خواهر؛ هر گاه این سخن را یاد می‌کنم، اشکهایم جاری می‌شود و دیگر آرام نمی‌گیرم... 📕 مقتل‌الحسین علیه‌السلام، بحرالعلوم صفحه ۲۹۶ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
مصیبت راتبه حضرت رقیه.aac
11.78M
🎧 🚩 حضرت رقیه سلام‌الله علیها 🚩 حجت‌الاسلام حنیفی 🏷 🆔 @mosibatoratebah
🩸 | سلام‌الله علیها 🩸 🥀 و گفته‌اند که دو دختر صغیره، یکی از حضرت و یکی از حضرت علیهماالسلام از دیدن بدن غرقه به خون آن حضرت از دنیا رفتند، و شرح آن را چنین ذکر می‌کنند... 🥀 وقتی که خیمه‌ها را زدند، بیست و سه طفل کوچک از خیمه‌ها بیرون آمدند و از شدت تشنگی و خوف می‌لرزیدند. 🥀 یکی از بزرگان لشکر به عمرسعد گفت: ايها الامیر! اگر خیال داری اینها را نزد یزید ببری، یک نفرشان زنده به شام نمی‌رسد، بگو اینها را آب بدهند که از بی‌آبی دارند هلاک می‌شوند... 🥀 عمرسعد گفت: بروید ایشان را آب دهید. 🥀 سقاها مشک‌ها را پر از آب کردند و آوردند پیش عیالات علیه‌السلام. 🥀 اول، جام آبی به سلام‌الله علیها دادند که از همه کوچکتر بود. او آب را گرفت و پیش از نوشیدن، روانه شد. 🥀 گفتند: کجا میروی؟! 🥀 گفت: پدرم وقتی که میدان رفت، لب‌هایش تشنه بود، می‌خواهم این آب را به او بدهم..! 📕 تحفةالحسینیة، فاضل بسطامی 🏷 🆔 @mosibatoratebah
S003.mp3
37.71M
🎧 📌 شب سوم محرم ۱۴۴۶ 📌 حجت‌الاسلام حنیفی 📌‌ حسینیه بیت‌العباس علیه‌السلام 🏷 🆔 @mosibatoratebah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸 سلام‌الله علیها 🩸 🥀 لشکر کوفه، اسرای آل‌الله را از جاده سلطانی و شاهراه معمولی عبور نمی‌دادند، بلکه از بیراهه می‌رفتند و از یمین و یسار طریق، سیر می‌نمودند. و در یک روز از چند قریه و بلد عبور می‌کردند و از ترس، منزل نمی‌کردند و یا از راه کناره می‌رفتند و راه را دور می‌کردند. و با سرعت تمام در این مسیر حرکت می‌کردند. 🥀 روایت شده است که: حضرت رقیه سلام‌الله علیها در بین راه از رنج شتر سواری (بدون اقطاب) به تنگ آمده بود، به خواهرش سکینه می‌گفت: 🥀 «أیا اختَ، قد ذابت من السیر مهجتی»، «خواهرم، جگرم آب شد از بسکه شتر مرا حرکت داده است» از این ساربان بی‌رحم درخواست کن تا ساعتی شتر را نگه دارد و یا آهسته راه ببرد که ما مردیم. و از ساربان بپرس کی به منزل می رسیم؟! 🥀 در نقلی دیگر آمده است که حضرت سکینه سلام‌الله علیها به عمۀ خود عرض کردند: 🥀 این ساربان چرا ساعتی شتر را نگاه نمی‌دارد تا خستگی بگیریم. کلمۀ لا اله الا الله و استرجاع (انا لله و انا الیه راجعون) بگو و این ساربان را بترسان. شاید ما را کمتر اذیت کند. 🥀 به راستی چقدر سخت است بیراه‌ها را طی کردن، آن هم با سرعت تمام و طولانی شدن سفر؛ آن هم برای بانوان حرمی که خدای عفت و عصمت‌اند و آن هم برای داغدیدگانی که مبتلا به مصیبت ما اعظمها و ما افجعها شده‌اند. 🥀 چه گذشت بر حضرت رقیه سلام‌الله علیها؟! و بدتر از آن همسفر شدن با قاتلین پدر بزرگوارشان حسین علیه‌السلام و قاتلین برادرش علی‌اکبر علیه‌السلام و عمویش عباس علیه‌السلام و... 🥀 و با آن ضرب تازیانه‌ها و غلاف شمشیرها و آن هم برای دختر سه ساله... واحیرتا از این مصیبت عظیم... 📕 ریاض‌القدس، جلد ۲، صفحه ۲۸۷ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
شهادت امام مجتبی علیه السلام .mp3
7.44M
🎧 🚩 شهادت امام حسن مجتبی علیه‌السلام 🚩 حجت‌الاسلام حنیفی 🏷 🆔 @mosibatoratebah
🩸تیر باران بدن مطهر کریم اهل‌بیت، حضرت مجتبی علیه‌السلام🩸 🥀 هنگامی كه خواستند بدن مطهر امام حسن عليه‌السّلام را دفن كنند، آن سوار قاطرى شد و از بنى‌اميه و مروان‌حكم و ساير طرفداران ايشان كمك گرفت و مردم را بر علیه امام حسن علیه‌السلام می‌شوراند و می‌گفت: به خدا سوگند تا مو در سر من هست، نمی‌گذارم علیه‌السلام را در کنار قبر پیامبر صلی‌الله علیه و اله دفن کنید. پس، دستور به تیر باران بدن آن حضرت داد، تا آنکه تیر از بدن و تابوت آن حضرت بیرون کشیدند. 🥀 «و رموا بالنبال جنازته حتی سل منها سبعون نبلا» 🥀 بدن مبارک آن‌ حضرت را تیرباران کردند، تا جایی که هفتاد چوبه‌ٔ تیر بر آن آویخته شد. 📕 مناقب آل أبی‌طالب علیهم السلام، جلد ۴، صفحه ۴۴ 📕 منتهی‌الآمال، جلد ۱، صفحه ۴۴۰ 📕 بحارالانوار، جلد ۴۴، صفحه ۱۵۷ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸 علیه‌السلام 🩸 علیه‌السلام 🥀 از امام صادق علیه‌السلام: 🥀 روزی امام حسین عليه‌السلام بر برادرش امام حسن مجتبی عليه‌السلام در آمد و نگاهش كه به او افتاد و گريست... 🥀 امام حسن عليه‌السلام به او فرمود: 🥀 اى اباعبدالله؛ از چه اشک می‌ریزی؟! 🥀 فرمود: بخاطر آنچه با تو خواهد شد اشک میریزم..! 🥀 امام حسن عليه‌السلام فرمود: آنچه با من مى‌شود، سمّى است كه به دسيسه به من مى‌دهند و با آن كشته مى‌شوم؛ امّا هيچ روزى مانند روز تو نيست اى اباعبدالله... 🥀 سى هزار مرد جنگى به جنگ با تو مى‌شتابند و همه ادّعا مى‌كنند كه از امّت جدّمان محمّد صلى‌الله عليه و آله هستند و خود را به اسلام مى‌بندند و بر كشتن و ريختن خونت و هتك حرمتت و اسير كردن فرزندان و خانواده‌ات و تاراج اموالت گرد هم مى‌آيند، و همين هنگام است كه لعنت بر بنى‌اميّه فرود مى‌آيد و آسمان خون و خاكستر مى‌بارد و همه چيز، حتّى وُحوش بيابان و ماهيان دريا بر تو مى‌گريند..! 📕 الأمالي للصدوق، صفحه ۱۷۷ 📕 المناقب لابن شهرآشوب، جلد ۴، صفحه ۸۶ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
S004.mp3
67.22M
🎧 📌 شب چهارم محرم ۱۴۴۶ 📌 حجت‌الاسلام حنیفی 📌‌ حسینیه بیت‌العباس علیه‌السلام 🏷 🆔 @mosibatoratebah
🩸 کسی که خدا و انبیاء و اوصیاء و ملائک و مقربین، زائر او هستند، خود زائر برادرش امام حسن مجتبی صلوات‌الله علیه می‌باشد! 🩸 📎 📎 علیه‌السلام 🥀 عَنْ جَعْفَر بن مُحَمّد علیهماالسلام عَنْ أَبِيهِ قَالَ: «إِنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ -علیهماالسلام- كَانَ يَزُورُ قَبْرَ الْحَسَنِ -علیه‌السلام- فِي كُلِ‏ عَشِيَّةِ جُمُعَةٍ» 🥀 امام صادق صلوات‌الله علیه از پدرشان حضرت امام محمدباقر صلوات‌الله علیه روایت می‌کنند: 🥀 همانا امام حسین علیه‌السلام، هر شب جمعه زیارت می‌کرد، برادر بزرگوارش امام حسن مجتبی صلوات‌الله علیه را... 📗 قرب الاسناد، حمیری، صفحه ۱۳۹ 📗 بحار الانوار، جلد ۴۴، صفحه ۱۵۰ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
علیه‌السلام | ⚜ 🔅 «ما بلغ احد من الشرف بعد رسول‌الله صلی‌الله‌ علیه‌ و‌ آله‌ و سلّم ما بلغ الحسن علیه‌السلام» 🔅 اَحدی پس از رسول‌خدا صلی‌الله‌ علیه‌ و‌ آله‌ و سلّم در شرافت مقام به حسن بن علی علیه‌السّلام نرسید. 🔅 در روایت است: رسم چنان بود که برای آن حضرت، بر در خانه‌اش فرش می‌گستراندند، و چون امام علیه‌السّلام می‌آمد و روی آن فرش می‌نشست، راه بسته می‌شد و بند می‌آمد، زیرا کسی از آنجا نمی‌گذشت جز آنکه به خاطر جلالت مقام آن حضرت می‌ایستاد و جلو نمی‌رفت، و هنگامی‌که امام علیه‌السّلام از ماجرا مطلع می‌شد برمی‌خاست و داخل خانه می‌شد و مردم هم می‌رفتند و راه باز می‌شد. 📔 مناقب آل‌ابی‌طالب علیهم‌السلام، جلد ۳، صفحه ۱۷۴ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
S005.mp3
58.74M
🎧 📌 شب پنجم محرم ۱۴۴۶ 📌 حجت‌الاسلام حنیفی 📌‌ حسینیه بیت‌العباس علیه‌السلام 🏷 🆔 @mosibatoratebah
📌 چرا علیه‌السلام با اینکه می‌دانست همسرش قاتل می‌شود، او را از منزلش اخراج نکرد؟! 📌 🥀 قالوا: ومن يفعل ذلك؟ قال: امرأتي جعدة بنت الأشعث بن قيس، فان معاوية يدس إليها ويأمرها بذلك، قالوا: أخرجها من منزلك، وباعدها من نفسك، قال: كيف أخرجها ولم تفعل بعد شيئا ولو أخرجتها ما قتلني غيرها، وكان لها عذر عند الناس. 🥀 امام حسن مجتبی علیه.السلام بعد از این که شهادت‌شان اشاره فرمودند، پرسیده شد چه کسی این کار را انجام می‌دهد؟ 🥀 فرمود: همسرم جعده دختر اشعث بن قیس. چرا که معاویه به طور پنهانی (سم) برای او می‌فرستد و او را به آن امر می‌کند. گفتند: او را از خانه‌ات خارج کن و دورش کن. فرمود: "کَیْفَ أُخْرِجُهَا وَ لَمْ تَفْعَلْ بَعْدُ شَیْئاً" چگونه او را بیرون کنم در حالی که هنوز چیزی انجام نداده است و اگر او را بیرون کنم باز هم جز او مرا نخواهد کشت و (در این صورت) برای او در نزد مردم عذر خواهد بود! 📗 بحارالأنوار، جلد ۴۴ صفحه ۱۵۳ 🏷 🆔 @mosibatoratebah