#روایت_مدرسه
قرار بود اگر هوا خوب بود، مراسم #افتتاحیه را در حیاط برگزار کنیم، حالا علاوه بر اینکه بارانی در کار نبود، آفتاب تندی هم تابیدن گرفته بود.
علیرغم اعلام های مکرر مسیر میهمانان که از ولایت ۱۶ اعلام شده بود، برخی از ولایت ۲۰ آمده بودند.
تا قبل مراسم ریزه کاری های مانده دیروز توسط دوستان در حال انجام بود، از بادکنک آرایی گرفته تا چمن مصنوعی بخش #ورودی برای قسمت جاکفشی ها و رفع و رجوع برخی نا منظمی های بصری #محوطه تا جابه جایی نرده های حفاظتی شاخ گوزنی، تدارک میز پذیرایی و تهیه شربت و ...
#حوالی ساعت ۱۰ سیل جمعیت بود که خود را به مدرسه می رساندند، با توجه به پیش بینی ۱۲۰ نفره #میهمانان با توجه به برنامه صبح و روز کاری چهارشنبه، خیلی سریع صندلی ها پر شدند، جابه جایی و دعوت فرزندان برای رفتن به کلاس هم به طور مقطعی سالن را از ازدحام خارج کرد، هوای شرجی و گرم، کولرها را قدری دیرهنگام به راه انداخت که بیشتر نوشدارویی بود پس از مرگ جناب سهراب.
ساعت ۱۰/۱۵ وبا قرائت قرآن و سرود ملی و صلوات خاصه امام هشتم مراسم شروع شد، برنامه های متنوع مانند گروه سرود، نمایش، آرمان، کلیپ هم پخش شد.
سعی شد یک برنامه #صبحگاه که معمولا ۲ بار در هفته انجام می شود، برای همگامان و خانوادههای محترم به نمایش درآید تا آنان بدانند در صبحگاههای مدرسه چه می گذرد.
#لبخند رضایت خانوادهها از محیط #زیبا، #چشم_نواز، #وسیع و آراسته مدرسه کاملا مشهود بود.
امیدواریم این #رضایتمندی در تمام وجوه در سال تحصیلی جدید مدرسه رخ بنماید و به عنوان اعتبار و کارنامه مجموعه زحمتکش همکاران مجموعه بدرخشد.
پس از مراسم که در مجموع ۴۵ دقیقه به طول انجامید، از حوالی ساعت ۱۱، خانواده ها و مربیان در کلاس ها به آشنایی بیشتر با هم پرداختند.
این #بازدیدها در برخی پایه ها تا ساعت ۱۳ ادامه داشت.
#فرزندان عزیزمان امروز شادترین قشر حاضر در جمع بودند، قطعا آنان مشتاقانه منتظر شنبه ۷ مهر برای یک شروع قوی، جذاب و پرانرژی هستند.
#تزکیه و #تعلیم فرزندان عزیزمان ماموریتی خطیر است، این راه سخت و صعب جز با یک همدلی و همراهی همه جانبه و تمام عیار خانواده و مدرسه، ممکن نخواهد بود و قطعا یک دست صدا نخواهد داشت.
در این مسیر ضمن همراهی و همدلی در ظاهر، در باطن، مجموعه کادر و همکاران مدرسه محتاج دعای خیر و گشایش برای کسب توفیقات بیشترند.
انشاءالله
موفق و سربلند باشید، یا علی
#روایت_مدرسه
#پیام_نور
#بخش_نهم
#حکمت_مصطفی
@mostafaschool
@hekmathighschool
#گزارش_بازدید
بسم الله الرحمن الرحیم
🌸انَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلرَّزَّاقُ ذُو ٱلۡقُوَّةِ ٱلۡمَتِينُ🌸 (۵۸ذاریات)
پنج شنبه ۴ بهمن ماه ۱۴۰۳
#پنج شنبه وجمعه میتواند روز بسیار خاصی برا بچه ها در ایام مدرسه باشد .می توانند درخانه بمانند و به همراه خانواده به گردش😉 بروند.
اما قرار بود امروز برای اولین بار در این روز تعطیل پنج شنبه با پایه های سوم به گردش علمی👬 برویم .
#باخوشحالی تمام 😊لباسم را پوشیدم و راهی مدرسه شدم .حیاط مدرسه خلوت بود وقتی وارد سالن مدرسه شدم حسین جان (عاقلی)را دیدم که با سرعت به سمت من آمد .اورادر آغوش گرفتم احساس❤️ ارزشمندی داشتم از این همه مهربونیش.
گویا پسرم را بغل گرفتم. کلی باهاش حرف زدم در حین گفت وگو دونفره ما ازش پرسیدم خوشحالی که امروز به مدرسه اومدی وقراره به گردش علمی بری؟
با اون چهره ملیح وجذابش☺️ جواب داد آره خانم .....
چنددقیقه ای باهم تو سالن قدم زدیم تا بچه ها یکی یکی به ما ملحق شدن .
#حوالی ساعت ۹:۱۰سوار مینی بوس🚌قرمز رنگ شدیم وبه سمت مقصد حرکت کردیم . خورشید 🌞همه جا را روشن کرده بود.روی صندلی نشستم ازشیشه به بیرون نگاه میکردم .درشلوغی خیابان مردم پر از شورو هیاهو، هرکس به کاری مشغول بودندوگویا روی چرخ ⚙زندگی در تکاپوی امید و خوشبختی می دویدند.
همچنین توی راه داشتم به این موضوع فکر میکردم 🤔که رفتن با بچه ها به کارخانه شالیکوبی🏭 می تواند تجربه بسیار جالب و آموزشی برای آنها باشد آخه تصور کنید بچه ها با چشمانشان ببیند برنجی که هروز میخورند از کجا می آید و چه مراحل مختلفی را طی میکند تا به سفره شان برسد .
همانطور من درحال فک کردن بودم صدای گفتگو بچه ها به گوشم رسید که هر کدومشان مشغول صحبت بودند😊.
#حوالی ساعت ۹:۲۰ به محل بازدید واقع در جاده هلی کتی رسیدیم .
با استقبال بسیار گرم 👏آقای مهدویان مدیریت محترم مجموعه مواجه شدیم و با احترام، همه مارو بعداز یه معرفی کوتاه از کارخانه به سمت سالن مجموعه دعوت کرد.
(اینجا یک کارخانه شالیکوبی است که چند کارگر هرروز دراینجا "بیشتر فصل پاییز"مشغول به کارند .اینجا کارخانه ای حدودا ۱۰۰۰ متری با سقفی بلند که دارای چندتهویه بزرگ میباشد .
چندسالی است که من دراینجا مشغولم وبا تمام تمرکز و حواس مشغول کار هستم تا لقمه نانی حلال وپربرکت به خانه ببرم ).
#بچه ها 👬برای اولین بار وارد این محیط شده بودند وچشم هایشان گرد شده بود و با کنجکاوی به اطراف نگاه میکردند. باهمراهی مدیریت 👨💼مجموعه وارد سالن شدیم همگی هیجان زده بودیم ومنتظر گفتگوهای جالبی بودیم .
درهمین حین آقای مهدویان دستگاهی را روشن کرد ابتدا صدای دستگاه کمی ترسناک بود اما به زودی این صدا به یک موسیقی🎻 دل نشین تبدیل شده بود .
از اینجا به بعد وارد مراحل تولید شلتوک به برنج سفید شدیم .که عبارت است از:
۱-خشک کردن برنج : برای بردن بچه ها به این مکان باید از کنار یک چاله با احتیاط عبور میکردیم. وقتی چشمانم به چاله افتاد انگار به آسمان تاریک شب زل زده بوده بودم .اما نوری کمرنگ🌜 ازروزنه های سقف به درون چاله میتابید و امید بخش بود . برنج ها وقتی خشک میشدند به این چاله میرسیدند وچاله با برنج ها همچون رودخانه ای طلایی موج میزد.
۲-الک کردن برنج : اینگونه توضیح دادکه ساقه های مانده داخل برنج و گرد وخاک از آنها جدا میشود.نام دیگر را آقای مهدویان تمیز کردن هم نامید .
۳-جداسازی پوسته :پوسته قهوه ای برنج از آن جدا میشود
۴-ومرحله آخر را سفید کردن دانه های برنج نامید که از آنجا درکیسه ها ریخته میشود.
#برنج ها گوشه گوشه کارخانه جای گرفته بودند و روی همه کیسه ها اسم صاحبانش حک شده بود .
#بازدید
#روایت_بازدید
#شالیکوبی
#بخش_اول
@mostafaschool