eitaa logo
مدرسه مصطفی آمل
498 دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
21 فایل
مدرسه ی مصطفی، از جمله مدارس تحول گرا با رویکرد تربیتی، مهارتی و آموزشی است. نشانی: آمل، بلوار ولایت، ولایت ۱۶، گل نرگس ۵، دبستان مصطفی تلفن: 01144286760 ۰۹۱۱۲۲۱۴۸۴۰ ارتباط با ادمین: @Ebad_amoli
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام وقت بخیر گزارش ۱۰ آذر آزمایشگاه مدرسه امروز حال و هوای دیگه ای داشت ،منور شد به حضور شهید گمنام و تا ظهر همه مون حال و هوایی عجیبی داشتیم. 🥀 حوالی ۱۰ پایه ششم تشریف آوردن آزمایشگاه ، باهمکاری و مشارکت ساخت لایه‌های کره زمین رو داشتند،بعد از اتمام ، آزمایش کوه آتشفشان خواستند که براشون انجام شد. در ساعت بعدی پسرانم در پایه پیش تشریف آوردند و چند آزمایش براشون انجام شد. ساعت بعدی به بسته بندی صابون و شمع های ساخته شده برای بازارچه یلدا مشغول بودیم . خانم ابراهیمی عزیز هم برای عکسبرداری از صابونها اومدند و عکسهای بسیار زیبایی گرفته شد. @mostafaschool
🌸به نام خدا امروز رو باید خدا شروع کردم بسته های پارافين رسید و شروع به شمع سازی کردم در همین حین منظره زیبایی رو برو پنجره کارگاه نظاره کردم آوردن شهید گمنام برای طواف دادن در مدرسه خیلی صحنه احساسی و زیبایی بود حس خیلی خوبی بود ممنونم از مدیریت مجموعه که همچین فرصتی رو تونستم تجربه کنم وبعد بدرقه شهید والا مقام به کارگاه برگشتم و ادامه کار شمع رو انجام دادم بعد ساعت 10 با پایه سوم کلاس داشتم و بعد سوم ب کارشون نقاشی چاپی روی دیوار بود که با کمک بادکنک و رنگ روی دیوار خلاقیت ایجاد کردند یه اثر هنری که برای دانش آموزان خیلی جذاب وزیبا بود و تونستن قسمتی ازپروژه نقاشی دیواری رو تجریه کنند و بعد مجدد به کارگاه برگشتم ادامه کارمو انجام دادم و ساعت 1 با کلاس ایران زیبا هنر داشتم که کار چاپ با برگ انجام دادن تلفیقی از درس علوم و هنر 🌸 @mostafaschool
به نام خداوند بخشنده مهربان. امروز که وارد کلاس شدم بعداز سلام و احوال پرسی آقای قریشی به همراه بچه ها به کلاس ما آمدند تا مهمان ما شوند وباهم قرآن بخوانیم و بچه ها آیاتی از قرآن را قرائت کردند و معنای آیات را باهم معنی کردند و به بحث و گفت و گو مشغول شدیم وبا دعا کردن ساعت را پایان دادیم🤲 بعداز تشکر از حضور عزیزان و بدرقه آنها سفره صبحانه را پهن کردیم و بعداز آن به صورت گروهی و پرسش و پاسخ به حل تمرین ریاضی پرداختیم و بعداز خوردن صبحانه به برنامه صبحگاه رفتیم و بعداز آن بچه ها کتاب هایی را که از هفته قبل آماده کرده و نوشتن داستان و شعر و طرح روی آن را تمام کرده بودند که به نوبت برای دوستانشان میخواندند😍👏یکی شعر دیگری داستان و با نقاشی های زیبا کتاب شان را جالب تر هم کرده بود سپس برای درس اجتماعی جهت های جغرافیایی از روش پرسش و پاسخ و اطلاعات بچه ها استفاده شده و تدریس شد و باهم بازی جهت های جغرافیایی را انجام دادیم و برای نماز آماده شدند و نماز را به جماعت خواندند و برای ورزش به حیاط رفتند🥅⚽️ و با بچه های پنجم مسابقه دادند و در این بازی دوستانه پیروز میدان بودند💪و برای درس علوم رسانا و نارسانا به آزمایشگاه رفتیم و با آزمایش و پرسش و پاسخ درس هم درس را مرور کردیم وهم آموزش درس انجام شد و در وقت اضافه به انجام آزمایش غیر درسی کوه آتشفشان🔥🌋 مشغول شدیم که جالب بودو به کلاس برگشته و پس از نظافت کلاس ومرتب کردن کلاس راهی خانه شدیم 👋👋 @mostafaschool
🌸به نام خدا امروزم با شمع سازی و سنگ مصنوعی شروع کردم. روز به روز به زمان بازارچه نزدیک میشیم و درگیری کارها بیشتر میشه و هرچه زودتر باید کارهای بازارچه ساختش تااخراین هفته تموم بشه تا بتونیم بسته بندی و قیمت گذاری کنیم در حال ساخت بودم که با کلاس سوم هنر داشتم کاربرگ مربوط به شب یلدا رنک آمیزی کردند با نظارت معلم و بهشون توضیح دادم که به خانه نبرند تا برای هفته بعد ادامه کار کاربرگ را کلاژ درست کنند مجدد به حیاط رفتم وکارهای رنک شده رو از اول ورودی حیاط دور گیری کردم و بعد یکساعت مجدد به کارگاه آمدم تا سنگ مصنوعی از قالب بیرون بیاورم وملات مجدد بریزم و مجدد به حیاط رفتم و ادامه کار رنک تا ساعت 1 درحیاط بودم کاربرگ مربوط به پایه اول به کلاس تحویل داده شد توضیحات اولیه دادم بهشون با نظارت معلم انجام دادند که قراره با این کار برگ هفته آینده دانش آموزان کاردستی یلدایی درست کنند مجدد به حیاط رفتم وخانم فرزانه پور برای کار رنک کلاس خودشون به محوطه کار آمدند دست به قلمو شدند و همجنین دراین ساعات خانم نوری و خانم نصرتی هم به کمک بنده امدند🌸 @mostafaschool
به نام خداوند هستی بخش. امروز بچه های چهارم سربازان حضرت مهدی (عج) مهمان کلاس ما شدند و هم خوانی قرآن داشتیم و باهم آیه الکرسی را قرائت کردیم و با دعا و صلوات قرآن ها را سر جای خود قرار داده و با دعوت بچه ها در کنارهم صبحانه میل کردند و پی از پایان صبحانه برای رفتن به مراسم پرچم آماده شدیم وبرای درس ریاضی به صورت گروهی تمرین ها را حل کردیم و سپس برای درس فارسی تعدادی لغات روی تخته نوشته و به صورت امتیاز دهی و بازی معنا کلمات را با مشورت و راهنمایی یکدیگر نوشته و کلمات جدید هم معنا کردیم و برای درس علوم به آزمایشگاه رفتیم و آزمایش گرما و رسانش گرما را با همراهی خانم نصرتی عزیز انجام دادیم و به مرور و پرسش و پاسخ آموخته ها پرداختیم و یکی از آزمایش ها نیاز به یک یاعت زمان استراحت بطری های آب داشت تا دما اندازه گرفته شود به کلاس برگشته و در کنار مهمان نماز کلاس آقای ابراهیمی نماز خواندند و میان وعده را باهم میل کردند تاپر انرژی برای ورزش حاضر شوند و به حیاط رفته ورزش کردند و در این میان خودم برای بهتر شدن دیوار رنگ آمیزی شده به کمک خانم ناصر نژاد رفتم و بعد برای بررسی آزمایش به آزمایشگاه رفتیم و دمای بطری ها را اندازه گرفتیم و نتیجه گیری کردیم و برای درس هدیه بچه ها امم موسی کاظم اطلاعاتی جمع آوردی کرده و به اشتراک گذاشتیم این کار در حیاط مدرسه انجام شد و به کلاس برگشته و کلاس رامرتب کردیم و راهی خانه شدیم👋👋 @mostafaschool
۱۷ آذر ماه آزمایشگاه امروز صبح در خدمت پسرای گل پیش بودم و به صدای قلب خودشون و دیگران گوش دادن و نحوه صحیح مسواک زدن رو مجددا گفتیم چون جلسه آموزشی قبلی غایب زیاد داشتیم. ساعت بعد آقایون پایه چهارم تشریف آوردن و آزمایش رسانایی سرما و گرما روداشتیم. کمی کمک خانم ناصر نژاد در نقاشی دیواری کردم. رزین ها هم از قالب دراوردم و در حال استراحت کردن تا حسابی محکم بشن و بهشون هولدر و دسته بخوره و برن برای فروش در بازارچه ان شالله🌹 @mostafaschool
به نام خدا تاریخ: ۱۴۰۳/۹/۱۸ عنوان موضوع : گزارش روزانه امروز روز یکشنبه هجدهمین روز از ماه آذر بود. برگزاری صبحگاه امروز با بچه های خلاق و پر تلاش💪💪 پایه پنجم بود. به همین دلیل ما بچه ها صبح زود شروع به تمرین نمایش کرده بودیم🎪 که در همین حال آقا سید آمد و گفت سریع قرآن هارا بیرون آورید . علی آقا و آقا طاها قرآن را قرائت کردند و سپس معنی آن را هم بیان کردند. آقا سید مثل همیشه از داستان های امام علی برای ما تعریف کرد و بعد ما کم کم آماده اجرای صبحگاه شدیم افراد برگزار کننده صبحگاه امروز به صورت زیر بود: مجری صبحگاه : آقا صیام🧛‍♂️ تلاوت قرآن : آقا امیر رضا 👨‍💻 سرود ملی : آقا نیکان🤵🏻 داستان: آقا محمد امین و آقا طاها🦹‍♂️🦸‍♂️ لطیفه: آقا طاها🦹‍♂️ چیستان: علی آقا🕵️‍♂️ حدیث: آقا حسین 🤴 آرمان: آقا محمد امین🦹‍♀️ ورزش : آقا محمد رضا و آقا مرتضی👨‍💼 👮‍♂️ بعد از صبحگاه همه کلاس ها غیر از کلاس اول و ششم به ما از شماره ۱ تا۴ امتیاز ۴ را دادند و ما رفتیم فوتبال⚽️🥅 و با کلاس سوم مسابقه دادیم و متاسفانه بازی را واگذار کردیم🥈 و بعد میان وعده میل کردیم 🍌🌮🍟 و بعد از آن ریاضی تمرین کردیم و سپس نماز خواندیم🕌 و بعد از نماز با آقای آقاجانی زبان انگلیسی خواندیم و بعد کمی کلاس را تمیز کردیم و آماده کتاب خوانی شدیم و بعد از کتاب خوانی روز کلاسی ما به پایان رسید و همه بچه ها به منزلشان تشریف بردند نویسنده : آقا حسین رضازاده 😉😉 @mostafaschool
امروز، روز متفاوت وپر از تجربه وهیجان برای پسرها بود روز قبل به بچه ها گفتم بادکنک بیاورند، تا آزمایش علوم که موضوع درس ما(مواد اطراف ما)است رو باهم انجام بدیم🤔 روز سه شنبه که قرار بود با بچها بیایم حیاط تا باهم با بادکنک هایی که آوردیم تا آزمایش علوم انجام بدهیم چند تا گل پسرا یادشون رفت بادکنک هاشون بیارن😉 گفتم خوب حالا چه کار کنیم🤔 با خودم گفتم آهان الان وقتشه که در یادگیری درس علوم،درش ریاضی رو هم آموزش بدم🤓 به بچها گفتم من مبلغ بادکنک رو به شما قرض میدم،و شما بعدا پول رو به من برگردونین با تعدادی از بچها رفتیم به بقالی نزدیک مدرسه،با سلیقه خودشون رنگ بادکنک ها رو انتخاب کردند،موقع حساب وکتاب از بچها سوال وپرسش کردم ،که مبلغ بادکنک چقدر است؟وقدر از مبلغی که داده اید برای شما باقی می ماند،خلاصه بعد خرید بادکنک بچها دور هم جمع شدیم،و بادکنکها رو باد کردیم وبعد از بچها خواستم هوای داخل بادکنک رو با صدا خارج کنند،وبعد خواستم دوباره باد کنند وحالا بادکنک را به هوا پرتاب کنند تا ببیندد چه اتفاقی رخ داد،وچقدر هم لذت بردند در مرحله دوم بازی از بچها خواستم تا بادکنک را دوباره باد کنند و روی بادکنک املا بنویسند،بعد نوشتن چند کلمه از بچها خواستم در سمت دیگر بادکنک نقاشی بکشند،بعد اتمام کار بچها کمی با بادکنک ها بازی کردند واز آنها خواستم بادکنک ها بترکونند🥳 چقدر هم تلاش کردند گل پسرها اینقدر جنسش خوب بود به راحتی پاره نمیشد🤪با تلاش های بسیار فراوان بلاخره بادکنکها پاره شدند،وبعدپسرهای گل تکه‌ های بادکنک در حیاط جمع کردند. @mostafaschool
۱۸ آذر آزمایشگاه امروز صبح مشغول آماده سازی و بسته بندی شمع ها و صابونها بودیم . خانم اشرفی یه آزمایش جذاب خواستند ، و چون برای پایه اول آزمایش کوه آتشفشان انجام نداده بودیم براشون انجام شد . ساعت بعد خانم عابدی و پسرانش تشریف آوردند برای آزمایش های جذاب تبخیر و میعان،که هم آزمایش رو مشاهده کردند هم از روی تصاویر براشون توضیحاتی داده شد. ساعت آخر هم به مرتب کردن کارگاه گذشت. @mostafaschool
یا رزاق. امروز پسرم بازارچه داشت مشغول تهیه خوراکی بودم که تا برسم مدرسه ساعت۷:۵۵ دقیقه وارد کلاس شدم بچه ها دور هم نشسته آیه الکرسی قرائت کردند و میخواهند قرائت قرآن را شروع کنند خیلی لذت بخش بود منم قرآن برداشتم کنارشون نشستم باهم به قرائت و پرسش و پاسخ و بررسی معنا و مفهوم مشغول شدیم و با دعاکردن و صلوات قرآن را در قفسه قرار دادیم و سفره پهن کردیم و بعداز خواندن دعای سفره صبحانه خوردیم وسری به کتاب علوم زدیم و با پرسش و پاسخ و نتایج آزمایشات درس را مرور کردیم و درس فارسی به شعر باز باران با پخش ویدئو و توضیح درس مشغول شدیم و برای درس ریاضی به صورت پرسش و پاسخ درس جدید آموزش داده و به حل چند تمرین پرداختیم و بعد به بازارچه رفتیم و پس از خرید باهم غذا خوردند و به نماز خواندند و سپس خانم آشیان برای خوشنویسی تشریف آوردند و با هم خوشنویسی کار کردندو برای هنر هم بچه ها دوست داشتند بازی کنند که بازی فکری کردیم و برای روز هواپیمایی اوریگامی هواپیما و در مورد انواع هواپیما صحبت کردیم و راهی خانه مان شدیم... @mostafaschool
گزارش روزانه به نام خدا تاریخ:۱۴۰۳/۹/۱۹ امروز به مدرسه رفتم که... قرآن را باز کردیم، مسئول امروز پهلوانی👦🏽بود.اولین نفر من 👦🏻 بودم. و باصوت خواندم ومعنی هایی که سید🧔🏻‍♂از من پرسید را جواب دادم. بعد ِمن ،حاج اصغر👦🏻 و نیکان🧒 خواندند. سپس سید یک صفحه از کتاب حیدر که درباره زندگی حضرت علی بود خواند سپس صبحانه🥯🍳🥞خوردیم. و به ریاضی رفتیم. ریاضی را خواندیم وزنگ ریاضی به پایان رسید که فارسی را در آوردیم و بخوان بیندیش در مورد داداش چینی مون🥷⛩ وامپراتور گل 🌷🌹دوست خواندیم.ما۵۴ دقیقه از ورزش محروم بودیم که سید🧔🏻‍♂ تمام آن را بخشید وبه مسا بقه با دوم رفتیم واز آن ها هم باختیم، ۱بر ۳ باختیم در پنالتی کشی. سپس کلی تمرین پنالتی ، دروازه،دفاع، و پاس کاری و در اخر یک بازی ۷ دقیقه ای کردیم و به بالا برای نماز رفتیم رکعت دوم را با خیر خوشی پیشرفتیم اما... اما در رکعت دوم طوسی خندید و نماز من وبالو را خراب کرد وما دوباره متصل شدیم که طوسی به عنوان عکاس گفت علیسان زبانت را بیار بیرون که ۲ بار پیش نماز خنده اش گرفت که بعد هفت بار تکرار نماز یک نماز درست ✅ خواندیم سید🧔🏻‍♂ آمد صفحاتی دیگر از کتاب حیدر خواند و گفت ۳ صفحه اخر برای قرآن فردا وگروه صادق شروع به تمیز کاری کرد و ما به پایین رفتیم.End نویسنده:علیسان سیّاح @mostafaschool
۲۰ آذر آزمایشگاه امروز مشغول بسته بندی شمع ها بودم و بعد شمع های جار رو زدم. پنجمی ها برای آزمایش فسیل سراغ وسایل اومدن و خاک رس و ذره بین و وسایل دیگه در اختیارشون قرار گرفت و بردن کلاس و فعالیت انجام شد. کلاس چهارم آقای رنجبر برای درس مدار رفتم و بچه ها مداراشون رو وصل کردند. ساعت بعد پسران پایه چهارم خانم فرزانه پور که مشتاق صابونسازی بودن اومدن کارگاه و صابون باهم ساختیم. اخرای وقت کارگاه رو تمیز کردم که برای فردا باز کلی کارامون رو برسیم. جای همکار عزیزم خیلی خالیه،به امید سلامتی و بازگشت زودتر به سرکار🤲. @mostafaschool
به نام خداوند جان آفرین 🌼 زودتر از همه ی پسر های گلم وارد کلاس شدم و منتظر ماندم تا گل روی عزیزانم را ببینم و با آمدنشون طبق عادت های همیشگی مان قبل از یادآوری من دعای فرج را خواندند و برای داشتن یک روز خوب دیگر برنامه ریزی کردند و درس دلنشین قرآن که آیات سوره ی یوسف را ادامه دادند به خواندن و معنای آیات را هم می خواندند و در ادامه توضیحات در رابطه با معنای آیات را بیان می کردم ( شروع داستان حضرت یوسف) 🌼 و زمان خوردن صبحانه شد و پیش به سوی یک صبحگاه پر نشاط و درس شیرین ریاضی که ابتدا از طریق دست ورزی که انجام داده بودند‌ تمرین تقارن داشتند و سپس رفتند به سمت حل تمرینات کتاب 🌼 و درس فارسی که تمرین و تکرار روخوانی داشتیم و سپس مرور تمرینات مربوط به درس و حل نگارش 🌼 و درس علوم که ابتدا با بارش فکری شروع شد و سپس انجام یک بازی جهت شناخت انواع پیام رمز درس ( صدا و نور) و به خوبی هم در انجام این بازی هدفمند مشارکت داشتند 🌼 و زیبا نویسی که تمرین و تکرار زیبا نوشتن بود و در آخر نظافت کلاس با مشارکت پسرهای گلم 🌼 @mostafaschool
گزارش روزانه.mp3
2.18M
به نام خدا 💯گزارش روزانه ولی صوت 💽🎙📼 ۱۴۰۳٫ ۹ ٫ ۲۰ « معذرت می خواهم که صدا خیلی نازل و اذیت کننده است، مجبور بودم » @mostafaschool
به نام خدا 💯گزارش روزانه. ۱۴۰۳٫۹٫۲۰ با آیت الکرسی شروع کردیم که امروز نادعلی نژاد مسئول بود و این‌هایی که من می‌گویم امروز قرائت قرآن کردند نیکان، صیام، راحمی، صادق ،صیام، اگر کسی را نگفتم مرا ببخشید حالا می‌گویید چرا دوبار نام صیام را آوردم الان برایتان می‌گویم، اینکه صیام در دور قبل نخوانده بود و امروز خواند و دوم اینکه دور جدید قرائت قرآن بود و برای همین دو بار خواند به گزارشمان برگردیم ما بعد از قرآن صبحانه خوردیم و سپس صف کشیدیم تا به صبحگاه برویم صبحگاه چهارم آقای رنجبر بود مطالعاتمان را درآوردیم و آقای قریشی برای ما در تخته عکس ایران را از بالا که شبیه گربه است کشید از ما چند سوال پرسید که یکی از آنها علت جمعیت زیاد آن شهر که ما با کمک آقای قریشی علت‌ها را می‌گفتیم سپس شهرهای دیگر هم با شهر اولی مقایسه می‌کردیم بعد از مطالعات وقتی علوم پرحاشیه بود این درس هم در مورد فسیل بود و ما به یک عبارت از علوم، خاک مجسمه سازی را که پایین یعنی آزمایشگاه بود که حاج علی آن را آورد و ما در ظرفی خاک ریختیم رویش آب ریختیم تا گل مجسمه سازی درست شد و با دست مسئول علوم یعنی علیسان روی گل گذاشتیم تا در چند مدت بعد فسیل شود ؛ میان وعده خوردیم بعد ریاضی مان را درآوردیم گروه‌ها ریاضی انجام می‌دادند که خیلی زود وقت ریاضی تمام شد بعد هم نماز خواندیم توی ۲۰ یا ۲۵ دقیقه فارسی خواندیم که بیشترش خواندن و فهمیدن یک حکایت بود و بعد آقای قریشی گفت بروید برای مسابقات فوتبال ما هم همه رفتیم توی زمین که کیت یا لباس دوم تیممان یعنی کاپشن را پوشیدیم و بازی شروع شد دل تو دلمون نبود که حرف آقای قریشی شود یعنی ببریم بعد از چند موقعیت حساس یک پنالتی برای ما شد که طوسی زد توی گل و نتیجه کل بازی چهار بر صفر شد و بعد از آن با چهارم آقای رنجبر مسابقه دادیم البته همه ما کمی خسته بودیم ولی با اصرار آقای سپاه انگیز بازی کردیم که بازی را یک بر صفر واگذار کردیم اتفاقی باختیم به کلاس رفتیم آقای قریشی با ما صحبت کرد و به ما روحیه داد سپس سپس تمیزکاری کردیم و تمام علی اصغر واعظی👦 ✅ متن @mostafaschool
به نام خداوند بخشنده مهربان. 🌧 امروز که وارد سالن مدرسه شدم چند تا از بچه ها آمدند داخل سالن مشغول بازی هستند و باهم سلام و احوال پرسی کردیم و چادرم در کلاس گذاشتم ، به تماشای بازی بچه ها رفتم⚽️ بچه ها یکی یکی از راه رسیدند همه از هوای بارونی صحبت میکردند🌧🥰بچه ها که وارد کلاس شدند خانم امروز فوتبال نداریم؟امروز مسابقه داشتیم ؟حالا تا بعدازظهر بارون بند میاد فوتبال بازی میکنید یا اینکه به سالن ورزشی میریم همه باهم دور هم نشستیم آیه الکرسی خواندیم و به قرائت آیاتی از قرآن کریم مشغول شدیم و به بحث و گفت و گو پرداختیم و با دعا🤲 و صلوات قرآن را با احترام جمع کردیم و سفره صبحانه پهن کردیم و با خواندن دعای🤲 سفره صبحانه خوردیم🧀🍞🥖🧈 و به برنامه ی صبحگاه رفتیم پس از آن بچه ها کاربرگ مروری اول تا جایی که تدریس شد پرداختیم🧑‍🏫 و برای درس فارسی به صورت گروهی نگارش حل کردند✍ و برای درس علوم به کلاس صابون سازی خانم نصرتی رفتند و صابون های خوش عطر و بویی درست کردند که با گرما 🔥مواد اولیه با ظرف فلزی که رسانای گرمابوده ذوب میشد و ادامه کار می‌پرداختند وبرای نماز به کلاس برگشته و وضو گرفتیم باهم نماز خواندیم و بچه ها برای بازی به حیاط و سالن ورزشی رفتند🥅⚽️♟ و بعداز بازگشت به کلاس سفره میان وعده پهن کردند و غذا خوردند و یکی از بچه ها روزنامه دیواری آورده بود که به دیوار چسباندم و نظر بچه ها جلب کرده بود مشغول مطالعه شدند و کاربرگ مروری مطالعات باهم پاسخ دادیم 📝و کلاس را مرتب کرده و بچه ها وسایل شان راجمع کردند و راهی شدند..👋👋 @mostafaschool
به نام خداوندی که برف را به زمین می فرستد و باران را رحمت می کند تا زندگی را تازه کند و دل ها را شاداب سازد 🌨🌧❄️⛄️ همان که وارد کلاس شدم بعداز احوالپرسی گرم و صمیمی در یک روز عالی بارانی پسرهای گلم از تعطیلات آخر هفته ی شان تعریف می کردند و بعد شروع کردند به خواندن دعای فرج و برنامه ریزی امروز مان را هم روی تخته نوشتند❄️ و برای درس دلنشین قرآن هم که پسر های عزیزم ادامه دادند به خواندن سوره ی یوسف و همچنین خواندن معنایش و ادامه دادن داستان حضرت یوسف بصورت آیه به آیه توسط من ❄️ و زمان خوردن صبحانه شد و درس شیرین ریاضی که تمرین و تکرار فصل سوم بود ( الگو های دو مرحله ای و اشکال هندسی و تقارن) با مشارکت بچه ها و درس فارسی که تمرین و تکرار روخوانی داشتیم و توضیحات مربوط به درس و حل تمرینات نگارش ❄️ و درس علوم که ابتدا از طریق بارش فکری شروع شد و سپس توضیحات در رابطه با درس (پیام های رمز ( نوری و صوتی)) و انواع چشمه های نور بیان شد ❄️و نماز جماعت در کلاس و درس هدیه که یک پرسش پاسخ متفاوت داشتیم به این شکل بود که سوالات مربوط به درس را روی کاغذ های رنگی به صورت جداگانه نوشتم و پسرهای گلم چند تا از آن سوالات را خودشان انتخاب می کردند و می خواندند و به آن به صورت شفاهی پاسخ می دادند که هدف از این نوع پرسش و پاسخ ایجاد نشاط و انگیزه برای پاسخ دادن ،توجه به سوالات و جواب دوستان ،دقت و تمرکز در پرسش شفاهی ،مرور و رفع اشکال بود که به خوبی هم سپری شد ❄️ و زیبا نویسی که تمرین و تکرار زیبا نوشتن بود و در آخر نظافت کلاس با مشارکت پسرهای گلم ❄️ @mostafaschool
🌸با نام خدا امروز رشروع کردم ابتدا مشغول نظافت کارگاه شدیم بخاطر بازارچه خیلی افتضاح بود بعد ساعت 10 با کلاس سوم الف هنر داشتم که به مناسبت روز مادر کاربرگ را انجام دادند درهمین حال یکی ازگل پسرای کلاس چهارم که زمان استراحتش بود گفتن اجازه هست بیام کارگاه نقاشی کنم که کنار بچههای سوم نشست و نقاشی بابت مادر انجام داد.که گل پسرا خیلی باذوق رنگ آمیزی وبرش می‌کردند و میگفتن خانم قبل از اینکه ما خونه برین عکس تو گروه نزارید تا مادرامون رو غافلگیرکنیم وبعد ساعت 11 بعد سوم ب کلاس داشتم همین کاربرگها واموزشها داده شد و درساعت 13با کلاس اول الف کلاس داشتم کاربرگ مربوط به روز مادر بهشون تحویل دادم رنگ آمیزی کردند و برش وچسب اند درمقوا به آنها گفتم با خط خودشان بنویسند مادر دوستت دارم خیلی با علاقه این کار رو انجام میدادن🌸 @mostafaschool
امروز اولین روز از فصل زمستان☁️❄️🌨 را با محفل قرآنی📖📖 با کلاس چهارم ب شروع کردیم. شروع محفل با ذکر صلوات و قرائت آیت الکرسی و آیه واِن یکاد شروع شد. در ادامه در ساعت قرآن به تلاوت چند آیه از قرآن کریم و بررسی و صحبت در مورد آن آیات پرداختیم. در پایان هر کدام از بچه ها با رعایت آداب، دعا کردند.🤲🤲 بعد از صرف صبحانه🥚🥗 و شرکت در مراسم پرچم🇮🇷🇮🇷 وارد ساعت جذاب ریاضی شدیم و به حل و بررسی مثال ها و تمارین متنوع توسط بچه ها پرداختیم...💪🤔📋☺️ در ساعت فارسی به بررسی درس جدید(مهمان شهر ما) و صحبت و گفتگو در مورد آن و پرسش و پاسخ از درس درس انجام شد. در ساعت های بعدی هر کدام از بچه ها انشا با موضوع های مادر ،خاطره ای یک روز برفی❄️🌨⛄️ و خاطره نویسی از شب یلدا🍉🍎 توسط بچه ها انجام شد. هر کدام از اعضای گروه هلی باغبانی کارهای مورد نیاز برای باغچه🪴🌿🌾🌻 خود را انجام دادند و باغچه خود را رسیدگی کردند. @mostafaschool
امروز مبحث را در ریاضی شروع کردیم ... خداروشکر جواب داد و اکثر بچه ها با نسبت آشنا بودند بگذریم اول به کاربردهای نسبت پرداختیم بچه ها به خاطر رنگ آمیزی دیوار مدرسه و ترکیب کردن نسبت های مشخصی از رنگ ها با هم و تولید رنگ جدید ، با این مقوله آشنا بودند همچنین نسبت ترکیب سطل رنگ ساختمان و آب برای رنگ آمیزی دیوار و یا نسبت ترکیب شربت با آب برای درست کردن شربت در مهمانی ها و یا مراسمات مسجد و هیئت نسبت شکر به چایی برای درست کردن چای شیرین نسبت ماست محلی به آب و آماده شدن ماست برای مصرف و ... @mostafaschool
به نام خدا امروز مدرسه با سر و صدای بچه ها زیباییش را به دست آورده بود🥰 با اشتیاق وارد کلاس شدم فقط یکی از بچه های کلاس آمده بودند و منتظر ماندیم تا مابقی دوستان بیایند اما امروز تعداد کمی از پسرانم آمده بودندو با ذوق باهم سلام و احوال پرسی کردیم و کلاس چهارم دیگر مهمان قرآن ما شدند و باهم شروع به قرائت آیه الکرسی و آیاتی از قرآن کردیم و به پرسش و پاسخ و گفت و گو مشغول شدیم و با دعا 🤲و صلوات قرآن را سرجای خود قرار دادیم و سفره صبحانه 🥖🧀پهن کردیم و بعداز خواندن دعا سفره صبحانه خوردیم و به مراسم پرچم رفتیم🇮🇷 وبرای درس ریاضی تعدادی تمرین ضرب و تقسیم✖➗ حل کردیم و برای درس فارسی درباره شب چله که اطلاعاتی بدست آورده بودند📝را به اشتراک گذاشتیم و گفت و گو کردیم و یک کاربرگ مروری فارسی حل کردیم ‌وبعداز خوردن میان وعده بابچه ها مشغول درست کردن کارت تبریک روز مادربرای مادران عزیز شدیم و هرکدام دل نوشته ای برای مادرنوشتندوذوق تبریک روزمادر ودادن کارت تبریک را داشتند برای درس مطالعات درمورد شغل گذشتگان که به مرور زمان چه تغییراتی کرده دوتا از بچه ها در مورد دوشغل اطلاعاتی به دست آورده و برای دوستان خواند و به اطلاعات ما اضافه شد و آماده برای نماز شدیم و نماز خواندیم و سپس بچه ها به ورزش رفتند⚽️🥅 بعداز ورزش برای درس هدیه که تیمم را قبلا توضیح داده بودیم متن درس خوانده و سوالات کتاب پاسخ داده شد و با گرفتن خاک کربلا از خانم محمدی هر کدام از بچه ها یکبار درکلاس تیمم را انجام ونحوه صحیح آن آموزش داده شدو شرایط تیمم کردن نیزگفت و گو کردیم . @mostafaschool
به نام خدا گزارش روزانه تاریخ‌‍‍‌:۱۴۰۳/۱۰/۱ سلام من علیسان هستم و میخوام براتون گزارش امروز آقا صیام را درست کنم. با معنی و کلمات زیبا قرآن شروع کردیم ⭐️ اره علیسان خواند بقیه را یادم نیست 😅 صبحانه محروم بودیم از چای دبش😋 سید با هماهنگی ۲ فلاکس گرفت 🙊 ریاضی شروع شد نادعلی کاربرگ میخواست بده و ما شورش کردیم البته چنتا از بچه ها😳 سید در مورد نسبت و اینجور چیزا به ما توضیح داد البته خودمان بلد بودیم 🕵‍♂ تا ورزش بریم یک ذره طول کشید. ورزش داشتیم میکردیم که چهارمی ها آمدند و گفتن ورزش ماست و این جور چیز ها🤬 ما تصمیم گرفتیم با آنها بازی کنیم من هم یک کلاه داشتم و می گفتم کارت ایکان دارم🧑‍🌾🎩. بازی مساوی شد ولی در پنالتی باختیم ناراحت به سمت بالا حرکت کردیم 🤕🤕 میان وعده را خوردیم و به فارسی رفتیم که علیسان و طوسی شعر ای ایران را خواندند.😮‍💨 نماز را با توکل به خدا وکمی خنده خواندیم بجای نگارش فارسی خواندیم که هم خوب بود وهم بد سپس تمیز کاری جنگی گروه صادق و با کمک علیسان تلویزونی ایکو کچال را بار دیگر دیدیم و خدا حافظ. 🤥 @mostafaschool
آزمایشگاه ۲ دی ماه۱۴۰۳ امروز با چهارمی های عزیز کلاس داشتم،با کلاس آقای رنجبر ،مدار موازی و متوالی رو بستیم ، بقیه ساعت، خانم فرزانه پور عزیز مرخصی رفته بودند ،من کلاس پیش بچه ها بودم، بچه ها اول اومدن آزمایشگاه در مورد سنگها حرف زدیم و انواع سنگ رو نشون دادیم و دو آزمایش خارج کتاب انجام دادیم،بعد باغبانی رفتیم و سبزی چیدیم و به کلاس برگشتیم و نماز جماعت خواندیم و بچه ها میان وعده میل کردند ،سبزی های شسته و آماده رو دلشون نیومد بدون خانم معلم بخورند ،گذاشتند یخچال فردا باهم میل کنند ☺️ @mostafaschool
گزارش روزانه به نام خدا ۲ /۱۰ /۱۴۰۳ من ساعت۷:۳۰به مدرسه رسیدم و کم کم بچه آمدندو قرآن درآوردیم و آیت الکرسی راخواندیم وحاج علی مسئول بود و راحمی وعلی اصغر وصیام قرآن خواندند ودعا کردیم وصبحانه خوردیم ومسئول صبحانه صادق و علی اصغر بودند وجمع کردند و به صبحگاه رفتیم ومادر شهید مدافع حرم حاجی زاده آمد درباره ی شهید صحبت کرد و سید مداحی کرد وساعت ۹:۴۵ دقیقه با ماشین سید و بابای مرتضی رفتیم خونه‌ی بالو و آنجا پلی استیشن بازی کردیم و وضو گرفتیم ونماز خواندیم وسید و صیام مداحی کرد و کمی پلی استیشن بازی کردیم و سفره را انداختیم وناهار خوردیم بعد سید منو صیام و صادق و نادعلی روبه خونه رسوند پایان. نویسنده:محمدرضا پهلوانی @mostafaschool
به نام خداوند بخشنده مهربان. امروز یه دوست جدید به کلاس ما اضافه شد و از این به بعد همراه روزانه ما در مدرسه شد🤝 بچه ها نشستیم که کربلایی ما از راه رسید🥰 بچه ها از دیدن دوستشون خوشحال شدند😊 و زیارت قبول گفتیم و از گل پسرمون استقبال کردیم و آیه الکرسی تلاوت کردیم و آیاتی از قرآن را خواندیم و بررسی آیات و پرسش و پاسخ پرداختیم وبا دعا و صلوات قرآن هارا در قفسه قرار دادیم🤲 سفره صبحانه پهن شد🥚🧈🍳🥖 و دور هم صبحانه خوردیم و که مسافر از راه رسیده برای بچه ها سوغاتی آورده بود به دوستاش داده بود بچه ها خوشحال شدن🥰😍وبرای رفتن به مراسم صبحگاه آماده شدیم که مادر شهید مهمان مدرسه ما شدند و خاطراتی از شهید بزرگوار تعریف کردند و نصیحت های مادرانه ای را برای بچه ها ارمغان آورده بود و به کلاس برگشتیم باهم کاربرگ ریاضی✖➗📝 باهم حل کردیم و برای درس علوم بچه ها به آزمایشگاه رفتند و کمی درمورد سنگ ها و آزمایش این بخش بحث کردند و خانم نصرتی عزیز آزمایش خارج از کتاب برای اطلاعات بیشتر انجام دادند و بچه ها ساعت های آخر باغبانی و قصه گویی داشتند که بچه ها را به خانم نصرتی سپردم (ممنون از خانم نصرتی عزیز) اما پیگیر بچه ها بودم که برای نماز به کلاس رفتند و برای باغبانی به حیاط رفته و قرار شد که سبزی ها راخودشان برداشت کنند و با نظارت خانم نصرتی و کمک خانم کریمی شسته و میل کنند که بچه ها سبزی هارا در یخچال گذاشته فردا باهم با لقمه های میان وعده میل کنیم ❤🥰سپس به کلاس قصه گویی رفته و من خوشحال از این همراهی و برنامه ریزی دوستانه بچه ها🤲🤲 @mostafaschool