eitaa logo
مدرسه مصطفی آمل
498 دنبال‌کننده
10هزار عکس
1.6هزار ویدیو
21 فایل
مدرسه ی مصطفی، از جمله مدارس تحول گرا با رویکرد تربیتی، مهارتی و آموزشی است. نشانی: آمل، بلوار ولایت، ولایت ۱۶، گل نرگس ۵، دبستان مصطفی تلفن: 01144286760 ۰۹۱۱۲۲۱۴۸۴۰ ارتباط با ادمین: @Ebad_amoli
مشاهده در ایتا
دانلود
و توجه فرزندان عزیزمان به انواع ریشه ها. @mostafaschool
لاک پشت و گفت و گو درباره ویژگی های آن. @mostafaschool
برنامه‌های روزانه فرزندانمان در خانه دوم. @mostafaschool
قورباغه و گفت و گو درباره ویژگی های آن. @mostafaschool
🧩 و ریاضی یادآوری اعداد سه رقمی و دو رقمی زوج و فرد و پرتاب توپ 🎾 @mostafaschool
دست هاشون رو علمی شستن و کلی ذوق زده شدن 😊 آزمایش فشار هوا با 🌺 @mostafaschool
فعالیتهای متنوع روزانه فرزندانمان در خانه دوم @mostafaschool
فعالیتهای متنوع روزانه فرزندانمان در خانه دوم @mostafaschool
فعالیتهای متنوع روزانه فرزندانمان در خانه دوم. @mostafaschool
فعالیتهای متنوع روزانه فرزندانمان در خانه دوم. @mostafaschool
فعالیت ۸ مهرماه طبق روال هر روز صبح زود راهی مدرسه شدم🚶‍♂️🚶‍♂️ حوالی ساعت ۷:۲۰ بود که رسیدم مدرسه بعد ثبت ساعت ورود سمت کلاس رفتم که وسایلم رو بچینم وارد کلاس شدم دیدم دو تا از گل پسرام مشغول بازی بودن و زودتر از بقیه اومده بودن👨‍💼👨‍💼 بعد کمی خوش و بش منتظر موندیم و کم کمک بقیه بچه ها هم اومدن و بعد سلام و احوالپرسی با دوستاشون روزمون رو باتلاوتی چند از آیات قرآن کریم از سوره مبارکه آل عمران شروع کردیم.📖📖 وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴿۱۶۹﴾هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده‏ اند مرده مپندار بلكه زنده‏ اند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى ‏شوند. علت انتخاب این آیه شریفه به مناسبت شهادت سید مقاومت شهید سید حسن نصرالله بود.🥀 بعد یه سوال واسه بچه ها پیش اومده بود که حالا ایشون به شهادت رسیدن چه کسی جاشون میاد و کمی نگران که یهو یاد آیه شریفه ۱۴۴ سوره ال عمران افتاده بودم که میفرماید:"محمد (ص) فقط فرستاده خداست؛ و پیش از او، فرستادگان دیگری نیز بودند؛ آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود، شما به عقب برمی‌گردید؟ (و اسلام را رها کرده به دوران جاهلیّت و کفر بازگشت خواهید نمود؟) و هر کس به عقب باز گردد، هرگز به خدا ضرری نمی‌زند؛ و خداوند بزودی شاکران (و استقامت‌کنندگان) را پاداش خواهد داد." واینطور شد که خیال بچه ها راحت شد که این سنگر خالی نمی مونه و پرچم ان شاءالله بدست صاحبش میرسه.🤲 بعد پسرای گلم صبحانه شونو میل کردن و بعد اون رفتیم برای مراسم صبحگاهی، بزرگداشت شهادت سید مقاومت، سید حسن نصرالله🖤🇵🇸بعد صبحگاه باهمدیگه مرور درس ریاضی چینه و چوب خط، الگویابی و دسته های ده تایی و یکی رو انجام دادیم. زنگ ورزش که شد مربی ورزش اومد و رفتن تو حیاط⚽️🤾‍♂️🤸‍♂️ بعد ورزش هم باهمدیگه کاربرگ ریاضی رو تمرین کردیم و بچه ها میان وعده شونو نوش جان کردن🥖🌮 بعدش هم درس شیرین فارسی بعد اون در مورد کتاب اجتماعی که امسال به کتاب بچه ها اضافه شد با کمک هم بحث گروهی ای انجام دادیم که چرا این کتاب رو باید مطالعه کنیم و کاربردش تو زندگیمون چیه و در پایان همه با هم منشور آرمان های من رو دسته جمعی خوندیم.🤗🤗 خلاصه اینکه امروزمون هم با کلی شادی و نشاط و یادگیری گذشت. @mostafaschool
سلام و ارادت خدمت سروران و گل پسرا فعالیت ۱۰ مهرماه زنگ قرآن: مثل هر روز با نوای دلنشین صلوات قرانی بچه ها کلاسمون شروع شد🤛🤜 از اونجایی که پسرای نازنینم باید امسال آیه الکرسی رو حفظ کنن، قرار شد که من بعد روزانه بند به بند این آیه تلاوت بشه، اینجوری شد که کلیپ آیه شریفه پخش شد که چند بار تکرار بودش کلیپش تا تثبیت شه واسه بچه های گلم. بعد اون عزیزای دلم صبحانه شونو نوش جان کردن🥯🥯 بعدش راهی مراسم صبحگاه 🇹🇯🇹🇯پر و پیمون امروزمون شدیم که توسط بچه های کلاس ششم اجرا شد، انصافا هم برنامه خوبی بود و خوش گذشت. بعد مراسم رفتیم سراغ درس ریاضی🔣🔢مبحث شیرین الگویابی (شکلی و عددی)🔶️🟥🔶️🟥 و یادگیری طبقه ها و واحدها🏢 با گل🌺 و نارنگی🍊 درسمون شروع شد(تلفیق ریاضی و علوم ) بعدش زنگ فارسی درس محله ما رو مرور کردیم و با بچه ها املا تشخیصی کار کردیم پاتخته حالا نوبت به درس مطالعات شد و با طرح یه سوال که شناسنامه چیه و چه کارایی داره و کجا ها بدرد ما میخوره هر کدوم از پسرای جان جواب دادند و کلیپ من به دنیا اومدم پخش شد و بعد بنده با اوردن شناسنامه 🧾 مشخصات و هویت صاحبش رو توضیح دادیم. بعد تدریس بچه ها یه استراحت ریزی کردن و رفتن سراغ بازی مورد علاقه شون. یه سریاشون 🤼‍♂️ کشتی گرفتن، یه سریا تفنگ بازی و یه سری هم مافیا..... بعد بازی رفتیم سراغ در هدیه، در مورد روش های شکرگزاری نعمت های خدا ، بچه ها نظرات خیلی مهم و جالب رو عنوان کردن وسطای درس بحث کشیده شد به وجود نعمت پدر 🧔‍♂️ و مادر🧕 یاد آیه" شریفه وَ بالوالِدَین اِحسانا." از اونجایی که امروز تو تقویم🗓 روز سالمند بود، بحث خانه سالمندان شد😔😔 و وظایف بچه ها در قبال والدین.(تلفیق درس هدیه با قرآن) در ادامه رفتیم سراغ بقیه درسمون📝 از بچه ها خواستم که هر کدوم یکی از دستاشونو قایم کنن و با همون وضعیت کارای عادی روزانه خودشونو انجام بدن ، وقتی دیدن چقدر سخت میشه با این وضعیت زندگی کنن، قیافه ها اینجوری شده بود😬🥴😵‍💫 و گفتن ما باید قدر نعمت ها و سلامتیمونو بدونیم و بابتش هم خدارو شکر کردن. خلاصه اینکه امروز هم گذشت و در پایان پسرای نازنینم کمک کردن و کلاس رو با هم تمییز کردیم و یکی از معلمای خیلی وسواس مدرسه یهویی وارد کلاسمون شد و گفت من فکر میکردم من تو زمینه تمییز کاری پیشتازم اما انگار اشتباه شد، بچه ها با شنیدن این حرف کلی ذوق کردن و 🤗🤭🤭🤭 گفتن خانوم پرچممون بالاست🏳🏳 و گفتن بزن قدش🤚🤚، ناقلاها همچین محکم میزدن که تا نیم ساعت کف دستم میسوخت.🙃🙃 در کل بدونین ما 🫡🫡 شماییم. @mostafaschool
زنگ قرآن:آموزش وضو گرفتن،آشنایی با اذان و اقامه(تلفیق با ریاضی)که دراذان چند بار الله اکبر میگوییم در اقامه چند بار،پخش صوت اذان، پخش صوت آیه الکرسی که قرار هر روز صبح انجام بشه خوردن صبحانه پسرهای گلم که مامانهای مهربونشون براشون لقمه های خوشمزه ایی میگیرند. زنگ فارسی امروزمون خیلی جذاب بود،با پسرهای گلمون رفتیم بازدید از محله که براشون خیلی جذاب بود،ودر حین دیدن چیزهای که براشون جالب بود یادداشت برداری میکردن فقط قیافه هاشون دیدنی بود موقع نوشتن گزارش 🤓تا برگردیم مدرسه ۱ ساعت شد. بچه ها اومدن تو کلاس نشستن میان وعده های خودشون خوردن و حالا نوبتی هم باشه نوبت زنگ علوم بود که واقعا براشون بهترین روز رقم خورد قبل اینکه بریم حیاط،یه از علوم باهم انجام دادیم که تک تک بچه ها چیزهای زیادی برای گفتن داشتن ومن هم روی تخته نوشتم، ساعت ۱۱ شد رفتیم حیاط جاتون خالی بود وقتی ذوق های پسرهای گلم رو میدیدم که با ذره بین چه کارهایی میشه انجام داد،یا حشره هایی که با ذوق از تو باغچه مدرسه پیدا می کردند،بعد مشاهدات،بچه‌ها تو حیاط بازی کردن،تا بیایم کلاس ۴۵دقیقه طول کشید،وزمان زود سپری شد🕸 بچه ها اومدن بالا دستاشون مایع زدن، ادامه میان وعده هاشون بخورن،قرارشد که بچه ها گزارش کار علوم خونه بنویسند که حافظه دراز مدتشون قوی بشه،بعدش باهم گفتگو کردیم (تلفیق با قرآن وهدیه) بعضی ازبچه ها رفته بودن برای نماز،بعضی هامشغول بازی بودن کاربرگ ریاضی انجام دادیم(مرور) فارسی هم درس محله ما کلمه های مهم شو با هم پیدا کردیم،وعلائم نگارشی هم براشون یاد آوری شد، یه برنامه ریزی هم انجام دادیم،که بعد ازبچه ها خواستم،با همون چشمهای بستشون به اون چیزی که دوست دارن فکر کنند وقوه تخیل شون بالا بره😇 بعدش یه برنامه کودک زدم براشون نگاه کردن حسابی لذت بردن. @mostafaschool
خلاقیت گل پسرهای گلم🚗 تلفیق(هنر،ریاضی،فارسی،اجتماعی ) @mostafaschool
این هم از کسب و کار(بازارچه) بزرگ مردان آينده 👏 خسته نباشید ویژه به پدر ومادرهای عزیز،که پسرهای گلمون رو در این راه همراهی کردند🙏 @mostafaschool
این هم از عکس‌های پسرهای عزیزم بزرگ مردان آينده این سبیل های مبارک وزیبا رو آقا حسان آورده بود برای فروش،بچه های کلاس وقتی دیدن یکی یکی به حسان جان میگفتن یکی برای من کنار بذار من بعدا ازت بخرم،دیدم هم همه شده،گفتم بچها می خوایین قبل اینکه بازارچه شروع بشه شما این سبیل ها رو از دوستتون بخرید بچها رفتن سریع پولهاشون آوردن خرید کردن چون تعداد سبیل ها محدود بود قسمت بقیه نشد😒 دیدم اون بچه هایی که قسمت نشد سبیل بخرن،گفتم اشکالی نداره،دفعه بعد میتونید یکی از شما سبیل بخره،وبه اون گروهی که سبیل نداشتن بفروشه و اونا تو بازارچه دوم با سبیل باشن حالا اونایی که سبیل خریدن گفتم باید مثل یه آقای مغازه دار حرفه ای تو بازارچه داد بزنی وسیله ها تو بفروشی چون الان برای خودتون مردی شدین🥸 اونایی که سبیل نداشتن گفتم شما هم برای خودتون یه مردی شدین اما سبیل های شما رو باد🌬برد(وقتی این حرف زدم خندشون گرفته بود)باید وسیله ها تو بفروشی🤓 تجربه زیبایی بود.برای پسرهای عزیزم از خدا می خوام همیشه وتا ابد دلتون شاد باشه😍😘 @mostafaschool
امروز یک روز جالب وجذابی برای گل پسرامون بود اولین تجربه پسرها برای انتخابات شورای دانش آموزی از کلاس ما صدرا جان ومحمد طاها جان کاندید شده بودن،وبرای تبلیغات خودشون به کلاس ها میرفتن وبرای وعده هایی که برنامه ریزی کرده بودند صحبت میکردند،تا برای خودشون آرا جمع کنند انتخابات شروع شد بچها رای های خودشون تو صندوق رأی انداختن بعد مدت نیم ساعت اعلام شد صدرا زارع جز کاندیدای شورای مدرسه انتخاب شد🥳👏 اومدم تو کلاس این خبر به بچها دادم خیلی خوشحال شدن،و بچها از خصوصا خانم معلم از صدرا خواستن که شیرینی (شکلات) ما فراموش نشه 😉 @mostafaschool
فعالیتهای متنوع روزانه فرزندانمان در خانه دوم. @mostafaschool
امروز پسرهای گلم کمر همت ودوباره بستن وشروع کردن به ادامه کار باغچه بانی، هر کدوم از بچها بیلچه های خودشون برداشتند،وشروع کردن به بیل زدن باغچه تا دوباره باغچه رو اماده کنند برای بذر پاشی (کاشتن بذر)،ما از قبل بچه ها رو تقسیم بندی کرده بودیم هر گروه از افراد قرار بر این شد یک نوع بذر بیارن چند دقیقه از بیل زدن باغچه بچها گذشته بود،که از بچها خواستم تا بریم پشت ساختمان،سالن ورزشی مدرسه چندتا،سنگ جمع کنیم تا هر گروه برای خودشون مرزی داشته باشند،بچها یکی یکی سنگها رو آوردن وگذاشتیم،بعد اتمام کار ،گروهی که بذر جعفری آورده بود شروع به کار کرد،بذر ها رو روی خاکها پخش کردند،کار باغچه این گروه تمام شد گروه های دیگه هم باغچه هاشون آماده است تا برای فردا،یعنی سه‌شنبه بذر ها رو بریزن تو باغچه هاشون به امید فردایی روشن🌲 @mostafaschool
کار گروهی و مشورت بین بچه ها،لذت بخش ترین کاری که بچه‌ها همیشه دوست دارند وعلاقه زیادی به این کار گروهی نشان می‌دهند👥 @mostafaschool
محصول و بردن نوبرونه واسه مامانای عزیز، بساط آش رو لطفا راه بندازین گل پسراتون کولاک کردن🥰😋 @mostafaschool
۷ آذر ماه روز مانور زلزله آشنایی بچه‌ها با مواجه شدن با زلزله و چه نکات ایمنی وامنیتی رو باید رعایت کنند آشنا شدند. @mostafaschool
امروز، روز متفاوت وپر از تجربه وهیجان برای پسرها بود روز قبل به بچه ها گفتم بادکنک بیاورند، تا آزمایش علوم که موضوع درس ما(مواد اطراف ما)است رو باهم انجام بدیم🤔 روز سه شنبه که قرار بود با بچها بیایم حیاط تا باهم با بادکنک هایی که آوردیم تا آزمایش علوم انجام بدهیم چند تا گل پسرا یادشون رفت بادکنک هاشون بیارن😉 گفتم خوب حالا چه کار کنیم🤔 با خودم گفتم آهان الان وقتشه که در یادگیری درس علوم،درش ریاضی رو هم آموزش بدم🤓 به بچها گفتم من مبلغ بادکنک رو به شما قرض میدم،و شما بعدا پول رو به من برگردونین با تعدادی از بچها رفتیم به بقالی نزدیک مدرسه،با سلیقه خودشون رنگ بادکنک ها رو انتخاب کردند،موقع حساب وکتاب از بچها سوال وپرسش کردم ،که مبلغ بادکنک چقدر است؟وقدر از مبلغی که داده اید برای شما باقی می ماند،خلاصه بعد خرید بادکنک بچها دور هم جمع شدیم،و بادکنکها رو باد کردیم وبعد از بچها خواستم هوای داخل بادکنک رو با صدا خارج کنند،وبعد خواستم دوباره باد کنند وحالا بادکنک را به هوا پرتاب کنند تا ببیندد چه اتفاقی رخ داد،وچقدر هم لذت بردند در مرحله دوم بازی از بچها خواستم تا بادکنک را دوباره باد کنند و روی بادکنک املا بنویسند،بعد نوشتن چند کلمه از بچها خواستم در سمت دیگر بادکنک نقاشی بکشند،بعد اتمام کار بچها کمی با بادکنک ها بازی کردند واز آنها خواستم بادکنک ها بترکونند🥳 چقدر هم تلاش کردند گل پسرها اینقدر جنسش خوب بود به راحتی پاره نمیشد🤪با تلاش های بسیار فراوان بلاخره بادکنکها پاره شدند،وبعدپسرهای گل تکه‌ های بادکنک در حیاط جمع کردند. @mostafaschool