eitaa logo
کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت
5.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
643 ویدیو
0 فایل
سلام دوستان عزیز خوش آمدید/ فعالیت کانال شبانه روزی می باشد لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/3712811153Cc17969aedd لینک اخبار شبانه کانال @sabanhkabar لینک گروه چت https://eitaa.com/joinchat/2156987196Cb75d654c81 آیدی مدیر/ تبلیغات @hosyn405
مشاهده در ایتا
دانلود
عملیات خیبر آنقدر سخت و سنگین بودڪه بعداز گشت هفت شب در جزیره مجنون، وقتے به شهیدڪلهر گفتم:ڪه این هفت شب چگونه گذشت؟ پاسخ داد؛ نگوهفت شب،بگوهفت هزارسال وضعیت وحشتناڪی بودتعداد انگشت شمارے باقے مانده بودند به اضافهـ یڪ تیربارودو اسلحه.. به اقامهدے گفتم چهـ بایدڪرد؟ باخونسردے گفت: صدمترتاانجام تڪلیف باقے ماندهـ. ماتڪلیف خود را انجام مے دهیم؛ ادامه راهـ بآ آنان ڪه باقے مآنده اند.. درود بر غربت و مظلومیتِ پهلوانان بلندی‌های غرب درود بر زین الدین‌ها بر مهدی و مجید ... @mostagansahadat
وقتی که حاج قاسم عزیز، شهید مهدی زین الدین رو در خواب میبینه و براش برگه ای رو در بیداری امضاء می کنه پس از شهادت... و جمله ای که به حاج قاسم میگه بنویس... میگه بنویس : من در جمع شما هستم
🌹شاگرد مغازه‌ی کتاب فروشی بودم. حاج آقا گفت: "می‌خوایم بریم سفر. تو شب بیا خونه‌مون بخواب." بد زمستونی بود. سرد بود. زود خوابیدم. ♦️ساعت حدود دو بود که در زدن. فکر کردم خیالاتی شدم. در رو که باز کردم، دیدم آقا مهدی و چند تا از دوستانش از جبهه اومدن. آنقدر خسته بودن که نرسیده خوابشون برد. 🌹هوا هنوز تاریک بود که باز صدایی شنیدم. انگار کسی ناله می‌کرد. از پنجره که نگاه کردم، دیدم آقا مهدی توی اون سرمای دمِ صبح، سجاده انداخته توی ایوان و رفته به سجده... @mostagansahadat
ای تاریخ به یاد داشته باش مادران ما چ دسته گل هایی را رهسپار آوردگاه حق کرده‌اند ...🌷 @mostagansahadat
🍂 فرقی نمی‌کند مَرد باشی یا زن تا در میدان نبرد باشی! زن هم که باشی می‌توانی مَردِ میدان شوی، مگر نه اینکه از دامن زن مرد به معراج می‌رود ؛ مگر نه اینکه حسین (ع) مادرش زهرا سلام‌الله‌علیها و یاور و خواهرش زینب(س) است، مگر نه اینکه کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب (س) نبود ... راه شهیدان زینب‌وار ادامه دارد ┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ @mostagansahadat 🍂
طیبه واعظی؛ شهیده شکنجه طاغوت زندگینامه شهید ه طیبه واعظی طیبه واعظی دهنوی در سال ۱۳۳۷ در یکی از روستاهای اصفهان متولد شد. او در خانواده ای مذهبی و فقیر رشد کرد و به همین علت خیلی زود با درد و رنج مردم مستضعف آشنا شد. در سن ۷ سالگی خواندن قرآن را در خانه پدرش آموخت. در سال ۱۳۵۰ طیبه با پسر خاله مجاهدش ابراهیم جعفریان ازدواج نمود، و این نقطه عطفی در زندگی او بود و همین ازدواج بود که مسیر زندگی او را به طور کلی دگرگون ساخت و او را وارد مرحله ای نوین نمود. طیبه با کمک شوهرش به مطالعه عمیق کتب مذهبی و آگاه کننده و تفسیر قرآن پرداخت و چون ابراهیم همان صداقت و ایمانی را که لازمه یک فرد مبارز است در وجود طیبه یافت او را در جریان مبارزات تشکیلاتی قرار داد و طیبه به عضویت گروه مهدیون در آمد. شهید طیبه واعظی به خاطر مبارزه با شاه و تحت تعقیب بودن شوهرش از سال ۱۳۵۴ به زندگی مخفی روی آورد، ولی در نهایت در ۳۰ فرودین ۱۳۵۶ پس از دستگیری شوهرش، دستگیر شد و خواهر شوهرش، فاطمه جعفریان که او هم مبارز بود در این روز کشته شد. در سال ۱۳۵۴ به علت تعقیب ساواک با اتفاق همسر و کودک شیرخواره اش زندگی مخفی را انتخاب نمودند. روز سی ام فروردین ۵۶، در پی دستگیری یکی از اعضای گروه در تبریز، یکی از گشت های بازرسی به ابراهیم مشکوک شد و او را دستگیر کرد. در بازرسی بدنی او اجاره خانه ی منزل تبریز را پیدا نمودند و خانه تحت‌نظر قرار می‌گیرد.طبق قرار قبلی که ابراهیم و طیبه داشتند اگر ابراهیم دیر به خانه می آمد، طیبه می بایست اسناد و مدارک را می سوزاند و خانه را ترک می کرد. طیبه همین کار را انجام داد، غافل از آنکه خانه زیر نظر است. صبح بر سر قرار با برادرش مرتضی می رود، غافل از آنکه مأموران در پی او هستند. در قرار با مرتضی ماجرای نیامدن ابراهیم را می گوید و بدین ترتیب، مرتضی هم شناسایی می‌شود. سپس به خانه باز می گردد تا خانه را از نارنجک و اسلحه پاکسازی کند غافل از اینکه ساواک منتظر اوست. طیبه پس از اتمام فشنگ هایش به همراه فرزند چهار ماهه اش مهدی دستگیر می شود و با دستگیری طیبه، مرتضی که از دور شاهد ماجرا بود در دفاع از طیبه به مأموران شلیک می کند و در درگیری به شهادت می رسد. از خانه طیبه برگه اجاره خانه مرتضی را پیدا می کنند و به خانه آنها می روند. فاطمه جعفریان همسر مرتضی حدود سه ساعت مقاومت کرد اما او نیز به شهادت رسید. وقتی ساواک طیبه را دستگیر و به دست هایش دستبند زده بودند، گفته بود: مرا بکشید ولی چادرم را برندارید. طیبه، ابراهیم و پسرشان محمدمهدی را پس از چند روز شکنجه از تبریز به کمیته تهران منتقل می کنند و یک ماه تمام آنها را زیر سخت ترین شکنجه ها قرار می دهند و سرانجام در سوم خرداد ۵۶ زیر شکنجه به شهادت می رسند. روز سوم اردیبهشت روزنامه ها خبر شهادت فاطمه و مرتضی را نوشتند ولی دیگر از ابراهیم خبری نشد و بعد از پیروزی انقلاب خانواده از عروج او و طیبه با خبر شدند. محمدمهدی فرزند خردسال آنها توسط ساواک به پرورشگاهی سپرده شد و گفته بودند که پدر و مادر این کودک بر اثر اعتیاد فراوان از دنیا رفته اند و برای اینکه کسی او را نشناسد، نام او را شهرام گذاشته بودند. دو سال بعد فرزند آنها با پیگیری های فراوان در پرورشگاه پیدا شده و به آغوش خانواده باز می گردد. @mostagansahadat
زندگینامه فاطمه در سال 1339 در یکی از روستاهای اطراف اصفهان به دنیا آمد. آن روزها در روستا مدرسه ی دخترانه نداشتیم. یک مدرسه در روستا بود، آن هم معلم مرد داشت. پدرش قبول نکرد و فاطمه در خانه نزد برادرش ابراهیم خواندن و نوشتن را یاد گرفت. فاطمه در پانزده سالگی با پسر خاله اش مرتضی که دانشجوی دانشگاه علم و صنعت و کارمند راه آهن بود، ازدواج کرد.  فاطمه و مرتضی حدود یک سال و دو سه ماه با هم نامزد بودند. در آن زمان به همراه مرتضی به حلبی آباد اطراف تهران رفت و تعدادی عکس گرفت. فاطمه قرآن را خوب می خواند و در جلسات تفسیر قرآن شرکت می کرد. هنوز طعم شیرین خوشبختی را نچشیده بود که به همراه همسرش و خانواده ی برادرش ابراهیم به تبریز مهاجرت نمود؛ چرا که ساواک به علت فعالیت های سیاسی در تعقیب آن ها بود. اما بعد از دستگیری ابراهیم و همسرش، ساواک به خانه ی آن ها حمله کرد. مرتضی در حمایت ازخواهرش طیبه در خیابان به شهادت رسید و فاطمه بعد از 2 ساعت مقاومت در سی ام فروردین ماه سال 1356 در سنّ 17 سالگی به شهادت رسیدو خونش زمین تبریز را گلگون کرد.  مزار پاکش در قطعه ی 39 بهشت زهرا (س) قرار دارد.  شادی روحشان صلوات @mostagansahadat
ابراهیم جعفریان دهنوی 4 فروردین 1331 در اصفهان متولد شد. پدرش مصطفی، سرایدار بود و مادرش سکینه نام داشت. تحصیلات خود را تا پایان دوره متوسطه و اخذ دیپلم ادامه داد. سال 1350 ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. او از بنیانگذاران گروه مهدیون در اصفهان بود و مبارزه سیاسی و مذهبی با حکومت پهلوی را آغاز کرد. تهدید و تعقیب ساواک، او و همسرش را مجبور کرد تا به تبریز مهاجرت کنند. ابراهیم و خانواده‌اش در این شهر به مبارزه و زندگی مخفی ادامه دادند. با کشف منزل او توسط ساواک، به همراه همسرش در یک درگیری دستگیر و به تهران منتقل شدند؛ فرزند خردسالشان نیز به شیرخوارگاه سپرده شد. سرانجام او و همسرش طیبه واعظی دهنوی، روز 3 خرداد 1356، در زندان‌های ساواک تهران بر اثر شکنجه به شهادت رسیدند. مزار ابراهیم جعفریان‌ دهنوی در بهشت‌زهرا(س) تهران قطعه 39، ردیف 46، شماره 48 قرار دارد. شادی روحشان صلوات @mostagansahadat
شهید انقلاب اسلامی نــام :مرتضی نـام خـانوادگـی :واعظی دهنوی نـام پـدر :محمدصادق تـاریخ تـولـد : ۱۳۳۳/۰۶/۲۰ مـحل تـولـد :اصفهان سـن : ۲۳ سـال دیـن و مـذهب :اسلام شیعه وضـعیت تاهل :مجرد شـغل :دانشجو مـلّیـت :ایرانی تـحصیـلات :دانشجوي كارشناس تـاریخ شـهادت : ۱۳۵۶/۰۲/۰۴ مـحل شـهادت :تهران نـحوه شـهادت :توسط رژیم طاغوت موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا قـطعـه :39ردیـف :46شـماره :48 شادی روحش صلوات @mostagansahadat
شهیدحسن جعفریان دهنوی شادی روحش صلوات @mostagansahadat
شهید محمد جعفریان دهنوی شادی روحش صلوات @mostagansahadat
75.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نام و یادتان در دلها جاودانه خواهد ماند ای شهید🌺 شادی ارواح طیبه شهدا و امام شهدا صلوات @mostagansahadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-ماصاحبِ آرزویی هستیم که شیرینی وصالش را شهدا چشیده اند...❤️‍🩹 🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @mostagansahadat
▪️ یا زهرا /س/ نوکرات رو قشنگ می‌خری😭😭 شهید محمدرضا رستمی نژاد ‌‌‌━═━--━⊰❀🦋❀⊱━-- @mostagansahadat
ما فکرِ نام و ....عاشقان گمنام رفتند ... صبحتون بخیر @mostagansahadat
هر صبح باید به شیرینی آغاز شود شبیه لبخند شما ... @mostagansahadat
🇮🇷🌺 هفته بسیج بر بسیجیان همیشه بیدار مبارکباد @mostagansahadat
🍂 لبخند در جنگ! از بالا بودن روحیه حکایت داشت حکایتی که رمز پیروزی ما شد ... 📸 آبان ۱۳۵۹ - ‌آبادان ┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ @mostagansahadat 🍂
آن شب که جا خوش کرد در پیشانی تو بخت بلند تیر ها یادم نرفته باید بسازم رعد ، باران ، عشق ، طوفان از برکه ی خون شما یادم نرفته شهدای عزیزمان را یاد کنیم با ذکر معطر صلوات🌺 @mostagansahadat
شهید عبدالخالق پریشانی 6 اردیبهشت‌ماه 1345 دیده به جهان گشود. وی در حالی که فقط 16 سال سن داشت به عنوان بسیجی در جبهه‌های حق علیه باطل حضور یافت و سرانجام سال 61 در منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی در  فکه به فیض شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش پس از 11 سال تفحص و به خاک سپرده شد. شهید حیدر پریشانی متولد 13 اردیبهشت 1349، در سن 16 سالگی با عضویت بسیج در جبهه حضور یافت و 27 دی‌ماه 1365 در عملیات کربلای 5، منطقه شلمچه، بر اثر اصابت ترکش پای چپ خود را از دست داد و از ناحیه پای راست و دو چشم نیز دچار مجروحیت شد. این جانباز معزز 70 درصد پس از 26 سال تحمل درد و رنج سرانجام  15 تیر سال 91 به همرزمان شهیدش پیوست. شادی روحشان صلوات @mostagansahadat
دانشجوی مقطع کارشناسی رشته جامعه شناسی تاریخ و محل تولد: اول فروردین ۱۳۳۸، قم تاریخ و محل شهادت: ۲۰ بهمن ۱۳۶۱، فکه مزار: گلزار شهدای علی ابن جعفر قم شهید ابوالفضل بی تا فرزند غلام در سال ۱۳۳۸ در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود. او در تاریخ ۲۰/‏۱۱/‏۶۱‬ در هنگام پیشروی به سوی مزدوران بعثی در آزادسازی میهن اسلامیمان در فکه به شهادت رسید. شادی روحش صلوات @mostagansahadat
🍂 دلم پاییز ، صدای باران، بوی نارنگی و نشستن کنارِ شما می‌خواهد...! 📸 از راست شهیدان : غلامحسین قاضی میرسعید ، فرهاد جهاندیده ، قاسم نساج و حسین قلی‌نژاد ┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ @mostagansahadat 🍂
🍂 اگر این جنگ ۲۰سال هم طول بکشد ما همچنان ایستاده‌ ایم... "امام‌خمینی" 📸 تصویری کمیاب از حضور بانوان در حمایت از دفاع مقدس، اوایل دهه ۱۳۶۰ - تبریز       ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ @mostagansahadat    🍂
🍂 نماینده دزفول بودم. توی مجلس رفتم پیش رئیس مجلس و گفتم "باید به مردم اسلحه بدیم" او هم گفت "هر چی نیاز داری بنویس تا در صورت امکان تهیه کنیم." کاغذ یادداشت کوچکی از روی میزش برداشتم و نوشتم، ✍ هزار قبضه ژسه، هزار قبضه ام یک، هزار قبضه آرپی‌جی، هزار دست لباس و کلاه نظامی. دقیقاً نمی‌دانستم چه تعداد نیاز است ولی از هر کدام ۱۰۰۰ تا نوشتم. زیر همان کاغذ یادداشت دستورش را داد. ▪︎ با کلی دوندگی بالاخره اسلحه ها و لباس ها را گرفتم و فرستادم دزفول. انبار درست و حسابی نداشتیم همه را ریختیم توی یک مدرسه.       ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ @mostagansahadat 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 قطعه ای گران بها از مستند به یاد ماندنی «روایت فتح» که در این دنیای سخت، بهترین درس های زندگی را به ما می دهد. 🔸 با صدای آسمانی شهید آوینی        ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ @mostagansahadat 🍂
🍂 بهانه گیری به نقل از همسر شهد حسن عليمردان ‌‌‍‌‎‌┄═❁❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ دختر کوچکم خیلى بهانه‌گیرى می‌کرد. هر چه کردم آرام نمی‌شد. خودم هم دلشوره داشتم، نگران حسن بودم. دخترم گریه می‌کرد و می‌گفت: «برویم حرم. بابا آمده حرم.» چاره‌اى نداشتم، او را برداشتم و به حرم رفتم. سه روزى می‌شد که به خاطر بهانه‌گیرى دخترم وضع ما همین‌طور بود. بعدازظهر روز سوم یکى از اقوام به خانه.مان آمد و گفت: «علیمردانى زخمى شده.» دیگر مطمئن بودم که حسن شهید شده. بعدها متوجه شدم همزمان با بهانه‌گیرى دخترم پیکر شهید را به مشهد منتقل کرده‌اند و ما بی‌خبر بودیم. ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ @mostagansahadat 🍂