eitaa logo
مستشهدین ۳۱۳
335 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
92 فایل
🌹بسم رب الشهدا والصدیقین🌹 • دیر یا زود باید رفت؛ پس چه زیبا رفتنی است خونین رنگ و اگر مرد رکاب یاری مطمئن باش او بی تو نخواد رفت... • شهدا زنده اند و ما مرده ایم... لینک کانال جهت عضویت👇 @mostashhadin_313 کپی حلال😊
مشاهده در ایتا
دانلود
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 🔮 ⏪قسمت ۱۸ از ۸۰ ▼◉عبور از صُوَر ذهنيه و کشف صور برزخيه 🎀•هرچه انسان از طريق به‌صحنه‌آوردن ذات مجرد خود از گذشته و آينده آزاد شد و به «حال» آمد، متوجه مي‌شود در مقام «جمع» است و گذشته و آينده ديگر خيلي قدرت خارج‌کردن او را از حال و حضور ندارند. ◉انسانِ زمان‌زده، قيامت و خدا را دور مي‌بيند ولي هرچه بيشتر به ذات مجرد خود برگشت کند، قيامت و خدا را نزديک‌تر مي‌يابد، به طوري که اگر در اين مسير رشد کرد، آينده را نيز نزد خود مي‌يابد. 🎀•اولياء الهي با همين نگاه، آينده را هم‌اکنون در نزد خود دارند و به بقيه خبر مي‌دهند. مثل وقتي در قيامت حاضر مي‌شويد که در آن حال همه‌ي گذشته‌ي دنيايي شما نزد شما حاضر مي‌شود و به قول قرآن: «يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُّحْضَرًا»؛[سوره‌ي آل عمران، آيه‌ي30.] آنچه را انجام داده در نزد خود حاضر مي‌يابد. ◉روزه و مسجد و اعتکاف کاري شبيه قيامت با نفس انسان انجام مي‌دهد، به شرطي که خودمان مسائل گذشته و آينده را به دنبال خود نبريم و خود را از حضور در «حال» محروم ننماييم. 🎀• اگر در مسجد و اعتکاف و حج و زيارت در فکر آن هستيم که مثلاً فلان چک را چطوري با فلان چک جفت و جور کنيم، انتظار نداشته باشيد نفس شما آماده‌ي سير در عوالم غيب و معنا باشد. ◉کاري کنيد تا با به‌حضوربردن نفسْ در «حال»، راه را پيدا کنيد، راه که پيدا شد اگر سري هم به دنيا زديد، نفس شما دوباره به همان حالت حال و حضور بر مي‌گردد و سير خود را ادامه مي‌دهد. 🎀• اين همان مقامي است که قرآن در موردش مي‌فرمايد: «رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ»؛[سوره‌ي نور، آيه‌ي 37.] انسان‌هايي که خريد و فروش، آن‌ها را از ياد خدا غافل نمي‌کند. ◉ اگر خيال و خاطره‌اي آمد که شما را از «حال» خارج کند، شما آن را دنبال نکنيد و به دنبالش راه نيفتيد، اين‌ها صُوَر ذهنيه‌اي هستند که از دنيا با خود آورده‌ايد، طوري نيست که مي‌آيد، اشکال وقتي پيدا مي‌شود که شما هم از آن‌ها استقبال کنيد. 🎀• وگرنه مي‌آيد و چون تحويلش نگرفتيد مي‌رود و هديه‌ي بي‌توجهي به صُوَر خياليه، حضور بيشتر شما در عوالم بالا خواهد ‌شد. ◉و معني و برکاتِ آزادشدن از قيل و قال دنيا بيشتر برايتان روشن مي‌گردد. بايد مواظب بود در خلوتِ خود اراده‌هاي اهل دنيا در ما حاکم نباشد و نظر به مشيت الهي داشته باشيم و خود را در اختيار فرمان او قرار دهيم. ✨ادامه دارد... 📌استاد اصغر طاهرزاده ♡هدیه به لبخند عج و ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 🔮 ⏪قسمت ۱۹ از ۸۰ ▼◉تولدي ديگر 🎀•بايد در امثال اعتکاف و حج و زيارت با کنترل اراده‌هاي دنيايي، مزه‌ي عبور از صُوَر ذهنيه‌ي دنيا را به جان خود بچشانيم و عملاً به تولدي ديگر دست يابيم، چنانچه حضرت عيسي علیه السلام فرمودند: ◉ «لَنْ يَلِجَ مَلكوتَ السّمواتِ و الأرضِ مَنْ لُمْ يُولَد مَرّتين»؛[1] کسي که دوبار متولد نشود هرگز به ملکوت آسمان‌ها و زمين دست نمي‌يابد. 🎀•در اين حالتِ عبور از صُوَر ذهني و آزادشدن از گذشته و آينده، يک نوع زندگي ديگر شروع مي‌شود. پس بايد از دنيا مُرد تا به حياتي ديگر متولد شد و مُردن از دنيا با آزادشدن از زمان شروع مي‌شود. به گفته‌ي مولوي: ◉فکرت از ماضي و مستقبل بود چون از اين‌دو رست مشکل حل بود چون شود ذهنت همه مشغول «حال» نايد اندر ذهن تو فکر محال 🎀•وقتي انسان در «حال» قرار گرفت و با حقايق عالم وجود مرتبط شد ديگر چيزي نيست که در دسترس او نباشد و بخواهد در فکر به‌دست‌آوردن چيزهاي محال باشد چيزهايي که يا در گذشته بوده و رفته و يا در آينده است و نيامده. ◉پس از مُردن و ورود به عالم برزخ، وقتي روح انسان اميدش را از دنيا بريد، و صُوَر ذهني دنيايي را تعقيب نکرد، چنانچه اهل ايمان باشد پس از سؤال مَلَکين، در مقابلش افقي به سوي بهشت باز مي‌شود که تا چشم کار مي‌کند گشاده و روح افزا است. 🎀•«ثُمَّ يفْسَحانِ لَهُ فِي قَبْرِهِ مَدَّ بَصَرِهِ ثُمَّ يفْتَحانِ لَهُ بَاباً اِلَي الْجَنَّةِ»؛[2] سپس آن دو ملک تا چشم کار مي‌کند قبر او را گسترده مي‌کنند و براي او دري از درهاي بهشت را مي‌گشايند. ◉ در همين راستا براي انساني که در خلوت خود به صُوَر ذهنيه‌ي دنيايي بي‌توجهي کند حجاب‌ها کنار مي‌رود و افق عالم معنا برايش گشوده مي‌شود. حجاب‌هاي «چه بخوريم»، «چه بپوشيم» و «چه داشته باشيم» نمي‌گذارد نفس مجرد ما از عالمي که در آن هست بهره‌مند شود. 🔻پی نوشت ها: [1] - «ممد الهمم»، آيت الله حسن زاده، ص 655. [2] - «تفسير علي بن ابراهيم»، ص 246. «کافي»، ج 3، ص 231. ✨ادامه دارد... 📌استاد اصغر طاهرزاده ♡هدیه به لبخند عج و ✅کانال مستشهدین @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 🔮 ⏪قسمت ۲۰ از ۸۰ 🎀•اگر چشم انسان باز شود و فقط در نور وظيفه‌ي الهي عمل کند عملاً خود را دست خدا داده است و حجاب‌هاي بين او و انوار الهي برطرف مي‌شود، ديگر نه زمان گذشته او را به خود مشغول مي‌کند و نه زمان آينده او را مي‌ربايد. بر اساس نور وظيفه عمل مي‌کند، حتي اگر وظيفه‌ي او اين باشد که برنامه‌اي درازمدت براي خود بريزد . ◉اميرالمؤمنين علیه السلام مي‌فرمايند: «...فَارْفُضِ الدُّنْيَا فَإِنَّ حُبَّ الدُّنْيَا يُعْمِي وَ يُصِمُّ وَ يُبْكِمُ وَ يُذِلُّ الرِّقَابَ فَتَدَارَكْ مَا بَقِيَ مِنْ عُمُرِكَ وَ لَا تَقُلْ غَداً وَ بَعْدَ غَدٍ فَإِنَّمَا هَلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكَ بِإِقَامَتِهِمْ عَلَى الْأَمَانِيِ وَ التَّسْوِيفِ.»[1] 🎀•دنيا را ترك كن و بدان كه محبت دنيا انسان را كور و كر و گنگ مى‏گرداند ، دوستى دنيا گردن‏ها را پائين مى‏آورد، اينك از عمر باقيمانده استفاده‏ كن  و نگو فردا و يا پس فردا چنان و چنين خواهم كرد، كسانى قبل از شما هلاك شدند و رفتند که هلاكت آنها به خاطر آرزوها و فردا فردا گفتن ها بود. [2] ▼◉چگونگي ارتباط با روحِ علماء و اولياء الهي 🎀•در عالم غيب و معنا ‌اکنون روح اولياء الهي و نيز انوار ملائکةالله و روح انسان‌هاي وارسته چون شهدا و حضرت امام خميني«رضوان‌الله‌‌تعالي‌عليه» و علامه‌ي طباطبائي«رحمة‌الله‌عليه» و امثالهم حاضر است، ◉به عبارت ديگر به جز روح آن‌هايي که گرفتار گناهان خود هستند، روح بقيه در عالم غيب حاضر و فعّال است و نفس شما در صورتي که محجوب قيل و قال دنيا نباشد و آمادگي‌هاي لازم را در خود ايجاد کند، مي‌تواند با آن‌ها مرتبط شود و از نور آن‌ها بهره‌مند گردد. 🎀• ما گرفتار زمان و مکان هستيم، آن‌ها در عالم بي‌زمان و بي‌مکان حاضرند و شما به اندازه‌اي که از زمان و مکان آزاد شويد خود را در آن عالم مي‌يابيد. 🔻پی نوشت ها: [1] - بحار الأنوار، ج‏70، ص: 75 [2] - در مورد آزادشدن از زمان گذشته و آينده و ورود به عالَم دين، به کتاب «عالَم انسان ديني» از همين مؤلف رجوع فرماييد. ✨ادامه دارد... 📌استاد اصغر طاهرزاده ♡هدیه به لبخند عج و حضرت سلام الله علیها ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 🔮 ⏪قسمت ۲۱ از ۸۰ ◉اهل دنيا چون مُردند، گرفتار گناهانشان هستند و لذا در حدّي که إذن دارند مي‌توانند به ما سر بزنند و شما آن‌ها را در خواب -که کمي از حواس خود آزاديد- مي‌يابيد، ولي موقعيت اولياء الهي فرق مي‌کند، اگر ما با فاصله‌گرفتن از دنيا وسعت پيدا کنيم مي‌توانيم با آن‌ها مأنوس شويم. 🎀• حال چه اُنس شمّي و بويايي و چه اُنس سمعي و يا بصري و چه اُنس نوري و معنوي به وسيله قلب، بستگي دارد که شما ظرفيت و طلب کدام را داشته باشيد. بعضي‌ها اراده‌ي کلي‌شان اين نيست که بخواهند با صورت علامه‌ي طباطبائي«رحمة‌الله‌عليه» مأنوس باشند، ◉نظر به نور فکري ايشان دارند، درنتيجه روحشان بر اساس اراده‌ي غالبي که بر آن‌ها حاکم است عمل مي‌کند و لذا اُنس نوري و قلبي نصيبشان مي‌شود. البته جمع آن هم ممکن است، که هم اُنسِ صوري واقع شود و هم اُنس معنوي.[1] 🎀• در هر صورت آن‌جا اراده‌ي غالب عمل مي‌کند، ديگر دست شما نيست، همان‌طورکه در خواب شما دست خودتان نيستيد دست ملکاتتان هستيد. ملکه‌ي غالب، کار خود را مي‌کند و سير مناسب خود را دارد. ◉▼پيداشدن راه 🎀•آري با دفع موانع بين روح و عوالم معنا، روح با آن عوالم مرتبط مي‌شود و اساسي‌ترين مانع جهت آن ارتباط، همان زمان‌زدگي است که توجه انسان را در گذشته و آينده پراکنده مي‌کند، و به جهت اين پراکندگي روح يا نفس ناطقه مقام «جمع» ندارد تا با معنويات موجود در عالم غيب که حقيقتشان جمع است، روبه‌رو شود. ◉ وقتي از طريق دستورات شرعي فهميديم چگونه از زمان‌زدگي درآييم و جايگاه هر نگاهِ حرام را در محروميت قلب از ارتباط با عوالم غيب و معنويت فهميديم، راه را پيدا کرده‌ايم و مي‌فهميم به حکم وظيفه عمل‌کردن چه برکاتي دارد، چون در آن حالت جانِ بي‌کرانه‌ي خود را با خدايي که عين بي‌مکاني و بي‌زماني است مرتبط کرده‌ايم. 🔻پی نوشت: [1] - آيت‌الله حسن‌زاده‌ آملي«حفظه‌الله‌‌تعالي» مي‌فرمودند: بعد از نماز سوره‌اي از قرآن خواندم به نيت آن‌که ثواب آن به روح علامه‌ي طباطبايي«رحمة‌الله‌عليه‌» برسد. چيزي نگذشت که ايشان را نزد خود حاضر ديدم و به من فرمودند: تو صورتاً و سيرتاً حَسَن هستي. ✨ادامه دارد... 📌استاد اصغر طاهرزاده ♡هدیه به لبخند عج ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 🔮 ⏪قسمت ۲۲ از ۸۰ ◉«راه» که پيدا شد و ما از طريق ارتباط با قلب خود آرام‌آرام در آن قدم زديم، دين به طرز فوق‌العاده‌اي جاي خود را در قلب ما باز مي‌کند، 🎀• چون معلوم مي‌شود تنها دين و دستورات آن، امکان ارتباط با حقايق قدسي و عالم اسماء الهي را براي انسان فراهم مي‌کند. وقتي دين راه را نشان داد و افق را نماياند و افقي که هيچ محدوديتي ندارد در جلو انساني که در ذات خود محدود به هيچ حدّي نيست، گشوده شد، قلب ديگر به انوار کم راضي نيست. ◉يکي از هنرهاي دين الهي اين است که از ابتدا نمي‌آيد وظايف سنگين را به ما پيشنهاد کند، ابتدا کاري مي‌کند تا قلب راه بيفتد، قلب که راه افتاد و انوار معنوي را در اُفق وجودي خود ديد، ديگر خودش به اعمال و وظايف کم قانع نيست، نهايت تلاش را مي‌کند تا از نهايي‌ترين کمالات بهره‌مند شود. 🎀• چون اين موضوع را فهميد، به خودش مي‌گويد: هر چه در اين راه نشانت دهند گر نستاني به از آنت دهند ◉به خود نهيب مي‌زند که در هيچ منزلي متوقف نشود و هيچ حجابي را براي خود نپسندد، حتي حجاب‌هاي نوراني را. مي‌خواهد خدا را داشته باشد.[1] ➖وقتي اين طرف حل شد که انسان از زمان و زمانيات و دنيا آزاد شد، آن طرفش که عبارت باشد از ذات مجرد يا قلب، خودش راه مي‌افتد. 🎀•دين الهي دقيقاً همين دو کار را مي‌کند. شما تمام دستورات دين را که نگاه کنيد يا مي‌خواهد دفع موانع بکند يا رشد عوامل. ◉کساني از دين الهي بهره‌ي کامل مي‌برند که بخواهند راه را بيابند و در راهي که يافته‌اند جلو بروند.کسي که به دنبال پيدا کردن راه و سيرکردن در آن است، يا در تلاش است براي دفع موانع و يا در تلاش است براي رشد عوامل. وقتي به او بگويي «أَعْدَى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ»[«بحارالأنوار»، ج 67 ، ص 64.] ●دشمن‌ترين دشمنان تو همين نفس امّاره‌ي تو است که در پيش خودت مي‌باشد، به خوبي تصديق مي‌کند و مي‌فهمد مانع راه يعني چه. از خدا تقاضا مي‌کند: باز خر، ما را از اين نفس پليد کاردش تا استخوان ما رسيد 🎀•کسي که به دنبال راه است و راه افتاد تازه مي‌فهمد اين راه موانعي دارد که بايد پشت سر گذاشت و بايد از خود شروع کند و خود را از آرزوهاي آينده و خاطرات گذشته برهاند تا در حضور و حال درآيد. ◉ملائکه، ائمه علیهم السلام و روح اولياء الهي حاضراند و ما غايبيم، در ناکجا آباد گذشته و آينده به سر مي‌بريم که هيچ کدام واقعيتي ندارد، يا رفته است و يا نيامده. 🎀•با توجه به اين مبنا هر آيه و روايتي که در اين دستگاه بيايد جايش معلوم است، يا متذکر ما است که از موانع آزاد شويم، و يا به ما دستور مي‌دهد چگونه عوامل اتصال به عوالم غيب را رشد دهيم. 🔻پی نوشت: [1] - در مناجات شعبانيه ندا سر مي‌دهي: «حَتّي تَخْرِقَ اَبصارُ الْقلوبِ حُجُبَ النُّور...» خدايا! آنچنان انقطاعي‌ مي‌خواهم که حجاب‌هاي نوري را نيز بشکافد و فقط با تو مأنوس باشم. ✨ادامه دارد... 📌استاد اصغر طاهرزاده ♡هدیه به لبخند عج لبیک یا حسین است ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 🔮 ⏪قسمت ۲۳ از ۸۰ ◉▼برکات سير قلبي 🎀°حضرت جواد علیه السلام مي‌فرمايند « الْقَصْدُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِالْقُلُوبِ أَبْلَغُ مِنْ إِتِّعَابِ الْجَوَارِحِ بِالْأَعْمَال »[1] رسيدن به خداي متعال از طريق قلوب، کامل‌ترين و رساترين رسيدن است نسبت به تلاش‌هايي که از طريق جوارح انجام مي‌گيرد. ◉حضرت در اين روايت به ما توصيه مي‌فرمايند که قلب خود را در مسيرِ سير به سوي خدا راه بيندازيم و تأکيد مي‌کنند اگر با قلبِ خود نظر به خداوند کنيم خيلي زودتر به مقصد مي‌رسيم از اين‌که با ديگر اعمال بخواهيم به قرب الهي نايل شويم. 🎀•خيلي خوب است صد رکعت نماز بخوانيم و خودِ امامان هم به ما دستور داده‌اند چنين اعمالي را انجام دهيم، اما همان‌هايي که ما را توصيه به اعمال عبادي کرده‌اند و بر برکات و ثواب آن‌ها نيز تأکيد فرموده‌اند، براي اهلش مي‌فرمايند با به‌کارانداختن قلب خيلي زودتر به نتيجه مي‌رسيد، آن‌هم به نتيجه‌اي کامل‌تر. ◉با اين‌که منظورشان از عبادات با جوارح، همراه‌بودن با حضور قلب است، با اين‌همه در امثال روايت فوق‌الذکر باب ديگري را باز مي‌کنند تا انسان با قلب خود دائماً در صحنه باشد و آزاد از نظر به کثرات و رها از زمان، در عوالم هستي و در محضر حق‌تعالي قلب خود را حاضر نگه‌دارد. 🎀•يک نحوه حضور قلب هست که کم و بيش در نماز براي عزيزان پيش مي‌آيد و برکات بسيار زيادي هم دارد، ولي حضرت جواد علیه السلام در روايت فوق به يک نوع حضور قلب ديگري اشاره دارند که قلب در محضر حق، در فضايي قرار مي‌گيرد که نظر به عالم بقاء دارد و دائماً در آن عالَم زندگي مي‌کند. ◉مي‌فرمايند اين راه براي رسيدن به مقاصدِ معنوي، از اين که بخواهي با آن عبادات به مقصد برسي، رساتر و روشن‌تر است در عين اين‌که آن‌ها به‌جاي خود بايد محفوظ باشد. هنر آن است که قلب دائماً نظرش به حق باشد و به اصطلاحِ قرآني «اَوّاب» باشد، که هر چه رجوع مي‌کند، به حق رجوع کند. 🎀• خداوند در وصف حضرت ايوب علیه السلام مي‌فرمايد: «نِعْمَ الْعَبْد اِنَّهُ اَوّاب»؛[سوره‌ي ص، آيه‌ي 30.] چه بنده‌ي خوبي بود، دائماً به حق رجوع مي‌کرد. ✨حضرت جواد علیه السلام مي‌خواهند ما بتوانيم قلب خود را در چنين حالتي قرار دهيم که دائماً در محضر حق باشد. در واقع آيه‌ي فوق رمز‌الرموز شخصيت حضرت ايوب علیه السلام را از اين زاويه معرفي مي‌کند. ◉بنده در احوال يکي از بزرگان تأمل مي‌کردم که رمز موفقيت ايشان در سير در عوالم کجا است، به اين نکته رسيدم که ايشان پس از کسب معارف عالي قلب خود را از زمان آزاد کرده و تا آن‌جا که ممکن بوده در حضور نگه داشته و لذا قلبش راه افتاده است. 🔻پی نوشت: [1] - «بحار الأنوار»، ج‏67، ص 60. ✨ادامه دارد... 📌استاد اصغر طاهرزاده ♡هدیه به لبخند عج لبیک یا حسین است ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 🔮 ⏪قسمت ۲۴ از ۸۰ ◉عرفاي بزرگ، اهل مطالعه و تفکرند ولي همه‌ي آن کارها را با حفظ قلب در محضر حق انجام مي‌دهند. از جمله عواملي که قلب را در حضور نگه مي‌دارد تفکر در روايات ائمه‌ي معصومين علیه السلام و آيات قرآن است. 🎀• اگر کسي قلبش در صحنه باشد روايات و آيات در حفظ حضور قلب و نگه داشتن آن در «حال» و «حضور» بسيار مؤثر است. به گفته‌ي مولوي: وصف بيداري دل اي معنوي در نگنجد در هزاران مثنوي ◉ابتدا انسان بايد از کثرات به عنوان عوامل جذب‌کننده‌ي دل، منصرف شود و روي هم رفته متوجه اسماء الهي باشد، تا وقتي قلب از جذبات دنيايي متوجه عالم معنا شد بتواند با نظر به اسماء الهيه سير کند و خود را در حضور نگه دارد. 🎀•منظور از توجه به اسماء الهي آن است که قلب تمام حرکات و سکنات عالم و آدم را به حق نسبت دهد، و قلب متوجه باشد پروردگار عالم بر اساس سُنن و انوار خود عالم را مديريت مي‌کند، حالا اين مديريت با جلوه‌ي کدام اسم از اسماء است، مرحله‌ي دوم است. ◉به هرحال ابتدا بايد انسان معارف الهي را کسب کند ولي فقط مشغول درس و مدرسه نباشد، بلکه وقتي معارف چشم او را متوجه عوالم غيب و معنا نمود، دل را از آن‌ عوالم منصرف نکند و آن را در محضر حقايق الهي نگه دارد، وقتي قلب راه را پيدا کرد و در حضور رفت، حالا ديگر کار و تلاش و درس و مدرسه او را از راه بيرون نمي‌برد. 🎀•امام خميني«رضوان‌الله‌تعالي‌عليه» در وصف حاضرشدن در عالَم قلب و سير از علم حصولي به علم حضوري مي‌فرمايند: در ميخانه گشاييد به‌رويم شب و روز که من از مسجد و از مدرسه بيزار شدم ◉حضرت آيت‌الله ‌بهجت«رحمة‌الله‌عليه» بيشتر مشغول تدريس فقه‌ بودند ولي خودشان مي‌فرمودند از همان طريق برکات معنويه‌ي لازم نصيبشان مي‌شد، چون در حين تدريس فقه قلب خود را در محضر حق نگه مي‌داشتند. 🎀•يکي از رفقاي طلبه طوري قلبشان در حضور حق بود که مي‌گفتند وقتي ساده‌ترين مسائل فقهي را هم مي‌خواندم، با ديدن هر روايتي، حتي روايات مربوط به غسلِ جنابت، نورانيتي مي‌ديدم که اشکم جاري مي‌شد. مثل کربلايي کاظم ساروقي که هر آيه‌اي را که مي‌ديد نور مي‌ديد. ◉وقتي قلب به صحنه آمد، در هر صحنه‌اي خواستيد وارد شويد ابتدا قلب وارد مي‌شود و نور معنويت و انوار ربوبي را در جلوات مختلف مي‌بيند که قرآن در رابطه با آن مي‌فرمايد: «...فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا»؛[سوره‌ي کهف، آيه‌ي 110.] 🎀• پس هرکس مي‌خواهد به لقاء پروردگارش نايل شود، بايد به عمل صالح دست بزند و در آن کار احدي را شريک قرار ندهد و مورد نظر خود نگيرد. البته اين رؤيت کم و زياد دارد، نمي‌شود شما بگوئيد پس چرا ما نمي‌بينيم، معلوم نيست نبينيد، ممکن است شکل رؤيت فرق بکند. ◉ عمده، به صحنه آمدن قلب است براي رؤيت حق، حالا اگر قلبتان در صحنه باشد با يک روايت که روبه‌رو مي‌شويد نور آن شما را تحت تأثير خود قرار مي‌دهد و چشمتان را به چيزهايي باز مي‌کند، ولي همين روايت براي کسي ديگر ممکن است هيچ نورانيتي نداشته باشد و چشمش متوجه آن چه بايد بشود، نشود، چون قلبش در صحنه نيست. 🎀•بنده هرکس را مي‌شناسم که به نتايجي رسيده هنرش در نگه‌داري و حفظ قلب در «حال» و نظر به حق بوده است. ✨ادامه دارد... 📌استاد اصغر طاهرزاده ♡هدیه به لبخند عج ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 🔮 ⏪قسمت ۲۴ از ۸۰ ◉عرفاي بزرگ، اهل مطالعه و تفکرند ولي همه‌ي آن کارها را با حفظ قلب در محضر حق انجام مي‌دهند. از جمله عواملي که قلب را در حضور نگه مي‌دارد تفکر در روايات ائمه‌ي معصومين علیه السلام و آيات قرآن است. 🎀• اگر کسي قلبش در صحنه باشد روايات و آيات در حفظ حضور قلب و نگه داشتن آن در «حال» و «حضور» بسيار مؤثر است. به گفته‌ي مولوي: وصف بيداري دل اي معنوي در نگنجد در هزاران مثنوي ◉ابتدا انسان بايد از کثرات به عنوان عوامل جذب‌کننده‌ي دل، منصرف شود و روي هم رفته متوجه اسماء الهي باشد، تا وقتي قلب از جذبات دنيايي متوجه عالم معنا شد بتواند با نظر به اسماء الهيه سير کند و خود را در حضور نگه دارد. 🎀•منظور از توجه به اسماء الهي آن است که قلب تمام حرکات و سکنات عالم و آدم را به حق نسبت دهد، و قلب متوجه باشد پروردگار عالم بر اساس سُنن و انوار خود عالم را مديريت مي‌کند، حالا اين مديريت با جلوه‌ي کدام اسم از اسماء است، مرحله‌ي دوم است. ◉به هرحال ابتدا بايد انسان معارف الهي را کسب کند ولي فقط مشغول درس و مدرسه نباشد، بلکه وقتي معارف چشم او را متوجه عوالم غيب و معنا نمود، دل را از آن‌ عوالم منصرف نکند و آن را در محضر حقايق الهي نگه دارد، وقتي قلب راه را پيدا کرد و در حضور رفت، حالا ديگر کار و تلاش و درس و مدرسه او را از راه بيرون نمي‌برد. 🎀•امام خميني«رضوان‌الله‌تعالي‌عليه» در وصف حاضرشدن در عالَم قلب و سير از علم حصولي به علم حضوري مي‌فرمايند: در ميخانه گشاييد به‌رويم شب و روز که من از مسجد و از مدرسه بيزار شدم ◉حضرت آيت‌الله ‌بهجت«رحمة‌الله‌عليه» بيشتر مشغول تدريس فقه‌ بودند ولي خودشان مي‌فرمودند از همان طريق برکات معنويه‌ي لازم نصيبشان مي‌شد، چون در حين تدريس فقه قلب خود را در محضر حق نگه مي‌داشتند. 🎀•يکي از رفقاي طلبه طوري قلبشان در حضور حق بود که مي‌گفتند وقتي ساده‌ترين مسائل فقهي را هم مي‌خواندم، با ديدن هر روايتي، حتي روايات مربوط به غسلِ جنابت، نورانيتي مي‌ديدم که اشکم جاري مي‌شد. مثل کربلايي کاظم ساروقي که هر آيه‌اي را که مي‌ديد نور مي‌ديد. ◉وقتي قلب به صحنه آمد، در هر صحنه‌اي خواستيد وارد شويد ابتدا قلب وارد مي‌شود و نور معنويت و انوار ربوبي را در جلوات مختلف مي‌بيند که قرآن در رابطه با آن مي‌فرمايد: «...فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا»؛[سوره‌ي کهف، آيه‌ي 110.] 🎀• پس هرکس مي‌خواهد به لقاء پروردگارش نايل شود، بايد به عمل صالح دست بزند و در آن کار احدي را شريک قرار ندهد و مورد نظر خود نگيرد. البته اين رؤيت کم و زياد دارد، نمي‌شود شما بگوئيد پس چرا ما نمي‌بينيم، معلوم نيست نبينيد، ممکن است شکل رؤيت فرق بکند. ◉ عمده، به صحنه آمدن قلب است براي رؤيت حق، حالا اگر قلبتان در صحنه باشد با يک روايت که روبه‌رو مي‌شويد نور آن شما را تحت تأثير خود قرار مي‌دهد و چشمتان را به چيزهايي باز مي‌کند، ولي همين روايت براي کسي ديگر ممکن است هيچ نورانيتي نداشته باشد و چشمش متوجه آن چه بايد بشود، نشود، چون قلبش در صحنه نيست. 🎀•بنده هرکس را مي‌شناسم که به نتايجي رسيده هنرش در نگه‌داري و حفظ قلب در «حال» و نظر به حق بوده است. ✨ادامه دارد... 📌استاد اصغر طاهرزاده ♡هدیه به لبخند عج ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 🔮 ⏪قسمت ۲۵ از ۸۰ ◉▼سير قلبي و چگونگي تغذيه‌ي آن 🎀•باز به روايت مذکور توجه فرماييد؛ حضرت مي‌فرمايند: اعمال عبادي، انسان را مي‌رساند. اما يک چيزي هست که «ابلغ» است و بيشتر مي‌رساند و آن «اَلْقَصْدُ اِلَي اللّه تَعالي بِالْقُلُوب» است، نظرکردن به خدا است از طريق قلب‌ها. دو نوع مي‌توان «قصد الي الله» کرد. ◉يکي با عبادات عملي، ديگري با خودِ قلب. حضور در حج و اعتکاف و زيارات، قدرتِ «اَلْقَصْدُ اِلَي اللّه تَعالي بِالْقُلُوب» را ممکن مي‌سازد، چون دنيايي که قلب را مشغول مي‌کند رفته است و قلب آزاد از دنيا مانده است، اين قلب وقتي نظر کند حق را در مقابل خود مي‌يابد. 🎀• چون خودش مجرد است و در همه‌ي عوالم غيب و معني از نظر ذات حاضر است. عمده، موانعي است که بايد برطرف شود. وقتي در اعمالي مثل نماز و حج و زيارت و اعتکاف، قلب آزاد شد و توجه به عالم معنا برايش پيش آمد، «راه» را پيدا کرده است. ◉درست است که آن معنويت که مثلاً در حج يا اعتکاف پيدا کرد پس از مدتي از منظر قلب مي‌رود، اما چون انسان از طريق به صحنه‌آوردن قلب، «راه» را پيدا کرده دوباره آن معنويت به سراغش مي‌آيد، عکس‌العمل بيروني‌اش اين مي‌شود که قلبش مايل شده قرآن بخواند. 🎀•اين ميل به قرآن‌خواندن؛ عکس‌العملِ توجه قلب به عالم غيب و معنويت است که با خواندن قرآن آن توجه را تغذيه مي‌کند. ◉قصد إلي الله از طريق قلب موجب سير به عوالم معنوي مي‌شود و دل طالب معنويات مي‌گردد. براي تغذيه‌ي دل بايد چيزهايي به آن داد تا نهايتِ نتيجه را به دست آوريم. 🎀•اگر قلب آماده است تا با قرآن و روايات تغذيه شود، نور قرآن و روايات را در اختيارش بگذاريد، اگر آنقدر آماده نيست، اشعار عرفاني و جملات عرفاي واقعي و تفاسير قرآن و شرح روايات را در اختيارش قرار دهيد، تا در حضور بماند. ◉مواظب باشيد وقتي قلبتان آماده‌ي تغذيه با بيشترين‌ها است با کمتر از آن تغذيه‌اش نکنيد، مثلاً اگر با قرآن مي‌تواند حضور خود را حفظ کند به خواندن حافظ و مثنوي بسنده نکنيد. 🎀• البته منظورم اين نيست که از ارتباط قلب با مثنوي و حافظ محروم شويد، به قول آيت‌الله ‌انصاري همداني«رحمة‌الله‌عليه» سالک تا آخر عمر به مثنوي مولانا نيازمند است. ◉اخيراً که مقام معظم رهبري«حفظه‌الله‌تعالي» در جلسه‌اي که با شعرا داشتند فرمودند: مثنوي همان طور که مولوي مي‌گويد: «هُوَ اُصولُ اصولِ اُصولِ الْدّين»[1] و گفتند مرحوم مطهري هم با من هم عقيده بود. 🔻پی نوشت: [1] - مقام معظم رهبري«حفظه‌الله‌تعالي» در ديدار با شهداء  در سال 1387- مولوي در ديباچه‌ي دفتر اول‏ مي‌گويد: هذا كِتابُ الْمَثنَوى‏، وَ هُوَ اُصولُ اُصولِ اُصولِ الْدّين، فى كَشْفِ أَسْرارِ الْوصولِ وَ الْيَقين ✨ادامه دارد... 📌استاد اصغر طاهرزاده ♡هدیه به لبخند عج چهره جان میشود غبار تنم ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 🔮 ⏪قسمت ۲۶ از ۸۰ ◉عرض بنده آن است که اگر دل انسان آماده‌ي تغذيه با حقايق برتر است شما کمتر از آن را به آن ندهيد. عکس آن هم هست که اگر در حدّ مثنوي و حافظ مي‌تواند در حضور باشد، نمي‌شود نور بالاتر در اختيار آن بگذاريد، چون پس مي‌زند. 🎀•موضوع حساسي است مواظب باشيد جايگزيني‌ها را سهل‌انگارانه انجام ندهيد. وقتي دل هواي سير در عوالم معنا را داشت زود با کمترين جايگزين آن را جواب ندهيد که در اين صورت سهل‌‌انگارانه جواب دل را داده‌ايد. ◉ببينيد اگر با قرآن و روايت مي‌توانيد به‌سر ببريد از همان‌ها شروع کنيد. وقتي دل مي‌آيد سراغتان يعني مي‌خواهد در عوالم غيب و معنويت سير کند، از طرفي ذات شما مجرد است، و موجود مجرد محدود به مکان و زمان خاصي نيست، 🎀•پس هم خودش در يک لحظه همه جا هست و هم در عالمي که سير مي‌کند، اگر حجاب‌هايش کنار رفته باشد همه‌ي حقايق در يک لحظه در جلوي او حاضرند. ◉انسان از طريق به صحنه‌آمدن قلب به يک ميهماني خاصي رفته است که اگر درست نگاه کند و چشمش را از نظر به غير زدوده باشد همه‌ي ميوه‌ها و اطعمه و اشربه‌هاي آن ميهماني را يک‌جا در قلب خود دارد. 🎀•هنر آن است که قلب در صحنه باشد و نظر کند و ببيند و مرتبط باشد و تغذيه کند. مي‌فرمايند: اين‌طور رفتن نسبت به ساير رفتن‌ها، کامل‌تر است، «ابلغ» است، چون قلب را در صحنه آورده است.  در قرآن داريم: «يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ، إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ»؛[1] ◉در قيامت و در شرايط زدوده‌شدن کثراتِ عالم ماده، نه مال به کار آيد و نه فرزند، مگر آن‌کس که با قلب سليم به محضر حق آيد. به گفته‌ي امام صادق علیه السلام، قلب سليم قلبي است که جز خدا در آن نباشد، و نظرش از غير خدا منصرف شده باشد.[2] 🎀• چون قلبي به ما داده‌اند که مي‌تواند به خدا بنگرد، بايد آن را در شخصيت خود به فعليت در آورد و جنبه‌ي تکويني آن را سرمايه‌ي جنبه‌ي شخصي و فردي خود کرد، و موانعِ از دست رفتنش را شناخت تا بتوان آن را از آن‌ موانع آزاد کرد و در صحنه‌ي نظر به حق نگاهش داشت، زيرا ذاتش آنچنان است که مي‌تواند به عالم معنا و جلوات الهي نظر کند و در آن جا سير نمايد. 🔻پی نوشت ها: [1] - سوره‌ي شعراء، آيات 88 و 89 . [2] - عَنْ أَبِي‌عَبْدِاللَّهِ ع قَالَ في قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ» قَالَ «الْقَلْبُ السَّلِيمُ الَّذِي يَلْقَى رَبَّهُ وَ لَيْسَ فِيهِ أَحَدٌ سِوَاه‏» ( بحار الأنوار، ج‏67، ص: 238) ✨ادامه دارد... 📌استاد اصغر طاهرزاده ♡هدیه به لبخند عج لبیک یا حسین است ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 🔮 ⏪قسمت ۲۷ از ۸۰ ◉▼زندگي در عالم معنا 🎀•وقتي قلب به سراغ ما آمد، يعني ذات مجرد ما طالب انصراف از عالم کثرت و سير در عالم وحداني شد، بايد آن حالت را بشناسيم و سعي کنيم در آن حالت زندگي کنيم، وقتي آن حالت براي ما شناخته شد اگر هم مدتي قلب سر به هوا گشت از طريق آيات و روايات آن را به عالَم اصلي‌اش برمي‌گردانيم و از اين طريق قلبِ رفته برمي‌گردد. ◉راهِ پيداکردن قلب و به راه آوردن آن، نياز به سواد و درس فراوان ندارد، عمده در حضور نگاه داشتن قلب است و اين با عبادات انجام مي‌گيرد، قلب با زيارت و حج و اعتکاف راه را پيدا مي‌کند و با ساير عبادات در راه باقي مي‌ماند و اگر هم رفت برمي‌گردد. عمده نظر به قلب است و تلاش براي حفظ آن در حضور حق. 🎀•وقتي مسئله روشن شد که با حفظ حضور قلب سير شما «اَبْلغ» و کامل‌تر است، ديگر همه‌ي دستورات دين براي شما معني خاص خود را مي‌دهد و آن عبارت مي‌شود از عوامل حفظ حضور قلب در محضر حق. همه چيز در دين براي شما وسيله‌ي حفظ حضور قلب مي‌گردد. ◉اميدواريم باب موضوعِ به‌حضورآوردن قلب را باز کرده باشيم تا خودتان با تلاش ممتد قلب را در صحنه‌ي حضور و «حال» نگه ‌داريد و از برکات آن بهره‌مند گرديد. رسول خدا در رابطه با برکات به صحنه آوردن قلب مي‌فرمايند: «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَيْراً جَعَلَ لَهُ وَاعِظاً مِنْ قَلْبِهِ»[1] 🎀•چون خداوند براي بنده‌اي خيري بزرگ بخواهد، واعظي و متذکري را از طريق قلب براي او فراهم مي‌کند، تا دلش با بصيرتي که مي‌يابد دائماً او را در هر منظري متوجه حقايق عالم بگرداند. 1⃣اولين حرفِ اين روايت اين است که اگر خداوند به کسي لطف کند مي‌تواند با قلبش به سر برد و از اندرزها و تذکرات آن بهره گيرد. 2⃣نکته‌ي دوم اين که چون ذات انسان يا همان قلب مجرد است[2] و در همه‌ي عوالم حاضر است، وقتي حجاب‌هاي بين او و عوالم معنوي رفع شود، به همان اندازه‌اي که حجاب‌ها رفع شود، قلب متذکر حقايق مي‌گردد، چون در آن عوالم سير مي‌کند و از انوار آن‌ها بهره مي‌گيرد. و اين معني «جَعَلَ لَهُ واعِظاً» است که خداوند شرايط بهره‌مندي قلب را از عالم معنا براي انسان فراهم مي‌نمايد. ◉إن‌شاءالله تا حال دو نکته براي عزيزان روشن شده، يکي اين که ذات ما که همان قلب باشد در همه‌ي عوالمِ وجود حاضر است و ديگر اين که موانع ارتباط ما با آن عوالم توجه به کثرات عالم ماده و زمان‌زده بودن ما است وگرنه مي‌توانستيم علاوه بر ارتباط با حقايق عالم، با اولياء الهي در عالم غيب و معنويت مرتبط باشيم. 🎀•طبق روايات اخير اگر از زمان‌زدگي آزاد شويم، به لطف الهي متوجه و متذکر عالم معنويت مي‌گرديم و از طريق قلب بهره‌هايي از عالم معنويت نصيب خود مي‌کنيم. ◉✨رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آن بهره‌مندي‌ها را چنين فرمودند: «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَيْراً جَعَلَ له واعظاً في قلبه»؛[3] خداوند از طريق قلب او وعظ‌هايي به او القاء مي‌کند. حال مباني اين وعظ چيست؟ از ملائکه و انوار اسماء الهي مي‌توانند باشند تا نور ائمه علیه السلام و علماء رباني. 🎀•مي‌فرمايد اگر انسان کاري کرده باشد که شايسته‌ي نظر خداوند شود خداوند حجاب‌هاي بين او و انوار غيبي را رقيق مي‌کند تا قلب او بتواند از انوار آن‌ها مُتَّعِظ گرديده و بهره‌مند شود. 🔻پی نوشت ها: [1] - «بحارالأنوار»، ج 70 ، ص 327. [2] - فيلسوفان به ذات مجرد انسان نفس ناطقه مي‌گويند ولي روايات واژه‌ي «قلب» را براي آن به کار مي‌برد. زيرا حقيقت ما به واقع چيزي جز همان قلب نيست، اعضاء ما ربطي به حقيقت ما ندارد، عرفا نيز حقيقت انسان را همان قلب اطلاق مي‌کنند. واژه‌ي نفس ناطقه يک واژه‌ي انتزاعي است ولي واژه‌ي قلب، يک حالت حضوري را تداعي مي‌کند. [3] - «بحار الأنوار»، ج 70 ، ص 237. ✨ادامه دارد... 📌استاد اصغر طاهرزاده ♡هدیه به لبخند عج لبیک یا حسین است ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 🔮 ⏪قسمت ۲۸ از ۸۰ ◉▼حضور بالفعل 🎀•حالتي را که انسان بتواند با عوالم غيب مرتبط شود حضور بالفعل مي‌گويند. ◉وقتي حضور انسان نسبت به عوالمِ غيب بالفعل شد ديگر در آن عوالم زندگي مي‌کند و با تمام وجود نور حقايق معنوي را با جانش مي‌چشد و به تعبير ديگر با آن‌ها متحد مي‌گردد. 🎀• اين حالت با آن حالتي که انسان از طريق کتاب و درس متوجه وجود حقايق غيبي ‌شود فرق مي‌کند، چون نفس از طريق تعقل و استدلال متوجه مفاهيم عالم غيب مي‌شود، ولي قلب از طريق رفع موانع خود را در آن‌جا احساس مي‌کند و با آن عوالم يگانه مي‌شود، اين نحوه ارتباط به معني بالفعل‌شدنِ باورها در جان انسان است. ◉گاهي از خود مي‌پرسيم چرا نکات معنوي که به ذهن مي‌سپاريم پس از مدتي از ذهن مي‌رود؟ علتش آن است که فقط به ذهنمان سپرديم، ولي در عالَمِ آن نکات حاضر نشديم تا قلبمان با آن‌ها متحد شود. 🎀•اگر جان انسان با حقايق مرتبط نشود، به واقع به آن حقايق عالم نشده است، هرچقدر براي انسان از آن حقايق بگويند و او نيز آن‌ها را تکرار کند، باز در خودْ که نظر کند مي‌بيند آن‌ها را ندارد. ◉در قرآن موضوع فوق را به طرز زيبايي مطرح مي‌کند، آن‌جايي که مي‌فرمايد: «وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ * قَالُواْ سُبْحَانَكَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ»؛[سوره‌ي بقره، آيات 31 و 32.] 🎀•خداوند همه‌ي اسماء را به آدم آموخت، سپس همان اسماء را به ملائکه عرضه کرد، پس به ملائکه فرمود؛ اگر راست مي‌گوييد که شايسته‌ي خليفة‌اللهي هستيد از آن اسماء به من خبر دهيد. ◉ گفتند خداوندا تو بلند مرتبه‌اي، ما به جز آن‌چه تو به ما علم دادي علمي نداريم و تو خودت عالم هستي به همه مخلوقات و حکيم هستي و مي‌داني چه مخلوقي شايستگي خليفة‌اللهي دارد. ✨ادامه دارد... 📌استاد اصغر طاهرزاده ♡هدیه به لبخند عج لبیک یا حسین است ✅کانال مستشهدین۳۱۳ @mostashhadin_313 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈‌