🔘 اشرافیت (قسمت هشتم)
🔺 پایان اشرافیت
♦️ اشرافیت در همهجا یکی از موانع نوسازی و دگرگونی اقتصادی و سیاسی بود؛ زیرا چنین تغییراتی، به امتیازات و حقوق اجتماعی آنها آسیب میرساند. با این همه، اشراف در هیچ کشوری نتوانستند در مقابل تحوّلات اقتصادی و اجتماعی مقاومت کنند؛ یا خود را با تحوّلات جدید هماهنگ کردند یا اینکه در نتیجة انقلابهای اجتماعی یا تحوّلات تدریجی، از صحنه خارج شدند؛
♦️ بالأخره در همهجا با پیدایش ساخت #دولت_ملی مدرن و اندیشه برابری حقوقی افراد و سلب امتیازات موروثی، قدرت سیاسی #اشرافیت بسیار محدود شد و با پیدایش ساخت #دولت_مطلقه (مرحلة فیمابین فئودالیته و دولت- ملّی بورژوایی)، اشرافیت گرچه امتیازات اقتصادی و اجتماعی خود را حفظ کرد، لیکن #قدرت_سیاسی خود را از دست داد. با وابسته شدن اشرافیت به قدرت مرکزی دولت مطلقه، ویژگی تاریخی و انحصاری و امتیازات موروثی آن طبقه رو به زوال گذاشت.
♦️ در اوایل عصر مدرن، اشراف بیشتر به عنوان #الیگارشی_زمین_دار در صحنه سیاسی ظاهر شدند و پایگاه اجتماعی گروهها و احزاب و #ایدئولوژی محافظهکار بهشمار میرفتند. بعدها، آزادی دهقانان، #اصلاحات_ارضی و گسترش تجارت و صنعت، پایگاه اقتصادی الیگارشی زمیندار را نیز سست کرد؛ هر چند حتّی در کشورهای پیشرفته، اشراف قدیمی به علّت سابقة توانایی و مهارتهایشان در امور نظامی، اداری و سیاسی، به عنوان یکی از گروههای نفوذ عمده، تداوم یافتهاند.
📚 « #اشرافی_گری_بلای_یک_ملت »
📖 برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این کتاب به نشانی زیر مراجعه فرمایید:
🌐 https://b2n.ir/g65332
#مطالعات_فرهنگی
@mouood_org