eitaa logo
موعود
1.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
275 فایل
🔸کانال رسمی موسسه فرهنگی هنری موعود عصر «عج»🔸 🔹پایگاه اینترنتی موسسه موعود: 🔸fa.mouood.com 🔹فروشگاه اینترنتی: 🔸shop.mouood.com 🔹 ارتباط با موعود: 🔸Eitaa.com/mouood_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘 چه ویژگی هایی از امامان بشناسیم؟ 6️⃣ جایگاه‏های الهی 🔸 در روایتی از امام باقر(ع)، در این زمینه چنین آمده است: به خدا سوگند، ما خزانه‏داران خدا در آسمان و زمین او هستیم، ولی نه بر طلا و نقره، بلکه بر علم او. ❓ این علوم چگونه به امامان معصوم(ع) افاضه می‏شود؟ 🔸 1. بردن از پدران خویش (علومی که از پیامبر اکرم(ص) به علی(ع) و از آن حضرت نسل بعد از نسل به همه امامان منتقل شده است)؛ 🔸 2. منابع (کتاب‏هایی مانند و از امام علی(ع) به فرزندان معصومش به ارث رسیده و دست به دست گشته است)؛ 🔸 3. ربانی (علومی که از طریق فرشته وحی یا به طور مستقیم به آنان الهام می‏شود). 🔸 نقل می‏کند، درباره اقسام (ع) چنین آمده است: به ابوالحسن امام موسی بن جعفر(ع) عرض کردم: برای ما از اباعبدالله [امام جعفر صادق](ع) روایت کرده‏اند که فرموده است: همانا علم ما یا [مربوط به ]گذشته است، یا نوشته شده است، یا [از طریق] وارد شدن در دل و تأثیر در گوش الهام شده است. پس آن حضرت فرمود: گذشته مربوط به امور پیشین است [که می‏دانیم]؛ علم مکتوب مربوط به اموری است که در آینده می‏آید و وارد شدن در دل الهام و تأثیر در گوش امر فرشته [برای زمان حال] است. 📚 برگرفته از کتاب , ج 2: ؛ اثر . 📬 خرید از یاران شاپ https://b2n.ir/darsnameh از کتابراه: https://b2n.ir/504402 از فراکتاب: https://b2n.ir/790748 از طاقچه: https://b2n.ir/878540 @mouood_org
🔘 چه ویژگی هایی از امامان بشناسیم؟ 6️⃣ جایگاه‏های الهی 🔸 در روایتی از امام باقر(ع)، در این زمینه چنین آمده است: به خدا سوگند، ما خزانه‏داران خدا در آسمان و زمین او هستیم، ولی نه بر طلا و نقره، بلکه بر علم او. ❓ این علوم چگونه به امامان معصوم(ع) افاضه می‏شود؟ 🔸 1. بردن از پدران خویش (علومی که از پیامبر اکرم(ص) به علی(ع) و از آن حضرت نسل بعد از نسل به همه امامان منتقل شده است)؛ 🔸 2. منابع (کتاب‏هایی مانند و از امام علی(ع) به فرزندان معصومش به ارث رسیده و دست به دست گشته است)؛ 🔸 3. ربانی (علومی که از طریق فرشته وحی یا به طور مستقیم به آنان الهام می‏شود). 🔸 نقل می‏کند، درباره اقسام (ع) چنین آمده است: به ابوالحسن امام موسی بن جعفر(ع) عرض کردم: برای ما از اباعبدالله [امام جعفر صادق](ع) روایت کرده‏اند که فرموده است: همانا علم ما یا [مربوط به ]گذشته است، یا نوشته شده است، یا [از طریق] وارد شدن در دل و تأثیر در گوش الهام شده است. پس آن حضرت فرمود: گذشته مربوط به امور پیشین است [که می‏دانیم]؛ علم مکتوب مربوط به اموری است که در آینده می‏آید و وارد شدن در دل الهام و تأثیر در گوش امر فرشته [برای زمان حال] است. 📚 برگرفته از کتاب , ج 2: ؛ اثر . 📬 خرید از یاران شاپ https://b2n.ir/darsnameh از کتابراه: https://b2n.ir/504402 از فراکتاب: https://b2n.ir/790748 از طاقچه: https://b2n.ir/878540 @mouood_org
🔘 خفقان شدید زمان امام کاظم(ع) و سرگردانی شیعیان در تشخیص امامِ بعد از امام صادق علیه السلام ▪️ میگوید: «من و ابوجعفر مؤمن الطاق بعد از وفات حضرت صادق(ع) در مدینه بودیم و اکثر مردم اتفاق نظر داشتند بر آنکه پسر آن حضرت، بعد از پدرش امام است. من و ابوجعفر نیز بر او وارد شدیم و دیدیم مردم به سبب آن که روایت کرده اند امر امامت در فرزند بزرگ است، بر دور او جمع شده اند. ▪️ ما داخل شدیم و از او مسئله ای پرسیدیم چنانکه از پدرش میپرسیدیم. پرسیدیم از او که در چه مقدار واجب است؟ گفت: «در هر دویست درهم، پنج درهم واجب است.» گفتیم: «در صد درهم چقدر؟» گفت: «دو درهم و نیم.» گفتیم: «به خدا قسم که چنین چیزی که تو میگوئی نمی گوید.» عبدالله دستهایش را به آسمان بلند کرد و گفت: «به خدا قسم که من نمیدانم مرجئه چه میگویند.» ▪️ پس ما حیران و سرگردان از نزد او بیرون آمدیم و در کوچه های میگشتیم و نمیدانستیم کجا و پیش چه کسی برویم، بسوی مرجئه برویم یا بسوی قدریه یا زیدیه یا معتزله یا خوارج؟ ▪️ در این حال بودیم که من دیدم پیرمرد ناشناسی با دستش بسوی من اشاره کرد که «بیا». من ترسیدم که او جاسوس خلیفه باشد، چون آن ملعون در مدینه جاسوسانی قرار داده بود که آنها متوجه شوند، شیعیان امام جعفر صادق ع بر چه کسی اتفاق کرده اند تا او را به قتل برسانند، و من ترسیدم که او از ایشان باشد. ▪️ به ابوجعفر گفتم: «تو دور شو، همانا من بر خودم و بر تو خائف هستم لکن این مرد مرا خواسته است نه تو را، پس دور شو که بی‌جهت خود را به کشتن ندهی.» پس ابوجعفر قدری دور شد و من همراه آن شیخ رفتم و گمان داشتم که از دست او خلاصی نخواهم شد. پس مرا تا درب خانه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام برد و گذاشت و رفت. سپس خادمی از داخل خانه آمد و به من گفت: «داخل شو خدا تو را رحمت کند.» ▪️ پس داخل شدم و دیدم حضرت موسی بن جعفر علیه السلام است. آن حضرت بدون مقدمه فرمود: «بسوی من بیا نه به سوی مرجئه و نه قدریه و نه معتزله و نه خوارج، بسوی من، بسوی من.» گفتم: «فدایت شوم! پدرت از دنیا درگذشت؟» حضرت فرمود: «آری.» [برای اطمینان از این که او غایب نشده است این سوال پرسیده شده است] ▪️ گفتم: «فدایت شوم، بعد از او چه کسی امام ما است؟» حضرت فرمود: «اگر خدا بخواهد تو را خواهد کرد.» گفتم: «فدایت شوم، عبدالله گمان میکند که او بعد از پدرتان، امام است.» حضرت فرمود: «عبدالله، میخواهد خدا عبادت نشود.» دوباره پرسیدم: «چه کسی بعد از پدر شما امام است؟ حضرت دوباره فرمود: «اگر خدا بخواهد تو را هدایت خواهد کرد.» ▪️ با خود گفتم: «سؤال را خوب مطرح نکردم.» [و امام بخاطر خفقان صریحا نمیخواد امامت خودش رل اذعان کند] گفتم: «فدایت شوم آیا بر شما امامی هست؟» حضرت فرمود: «نه». پس هیبت و عظمت از آن حضرت مرا فرا گرفت مانند آن هیبت و عظمتی که از طرف امام صادق مرا فرا میگرفت. گفتم: «فدایت شوم، آیا سؤال کنم از شما آنچنان که از پدرتان سؤال میکردم؟» حضرت فرمود: «سؤال کن و جواب بشنو ولی فاش نکن که اگر فاش کنی، بیم کشته شدن است.» ▪️ پس سؤالات از آن حضرت نمودم، پس یافتم که او دریائی است، گفتم: «فدایت شوم شیعه تو و شیعه پدرت در گمراهی و حیرت هستند، آیا آنها را آگاه کرده و بسوی امامت شما بخوانم؟» حضرت فرمود: «هر کدام را که آثار رشد و صلاح در او مشاهده میکنی مطلع کن و از ایشان عهد بگیر که کتمان نمایند و اگر فاش کنند پس سرشان بریده است.» و با دست مبارکش بر حلقش اشاره فرمود. ▪️ پس من بیرون آمدم و به مؤمن الطاق و و و سایر شیعیان اطلاع دادم. شیعیان امام کاظم(ع) می‌آمدند و به امامت آن حضرت یقین میکردند و رفتن نزد عبدالله را ترک کردند و فقط عده بسیار کمی نزد او میرفتند 📚 منابع: الارشاد، شیخ مفید، ج2، ص213_215 کافی ج1، ص352 علیه السلام @mouood_org