#خاطرات_تعددی
🔹من اهل تهران و متولد ۷۵ هستم، میخواهم برای شوهرم، زن دوم بگیرم!
🔹آبان ۹۹ بود گوشی ام زنگ خورد.
- سلام علیکم حاج آقا. شما رو معرفی کردند و گفتهاند گروه مشاوره خانواده دارید و مشورت میدهید.
- بفرمایید.
- من سه فرزند شیر به شیر دارم و متولد ۷۵ هستم. انشالله اگر خدا و اهل بیت توفیق دهند میخواهم ۱۴ فرزند بیاورم!
در مسجد محل هم فعال هستم و #وساطت برای ازدواج هم میکنم.
لیست تعداد دختران بالای سی سال خیلی ست ولی پسرها همه اکثرا زیر سی سال هستند. کتاب #حقوق_زن_در_اسلام شهید مطهری هم خواندهام. تصمیم گرفتم برای همسرم، خواستگاری بروم و #زن_دوم بگیرم!
🔹 گفتم شغل همسرتان چیست و انگیزه تان از این کار؟
گفت پاسدار است. انگیزه من هم عمل به یک #واجب_کفایی. شهید مطهری در آن کتاب گفته اگر تعداد زنان جامعهای بیشتر از مردان بود و جامعه نیاز به تکثیرنسل داشت #تعددزوجات واجب کفایی میشود! از آن طرف هم #قبح_شکنی در جامعه با عمل به یک سنت فراموش شده و اشاعه یک معروفی که منکر شده است.
🔹 گفتم تعدد سخت است، ممکن است پشیمان شوید. هر چقدر #انذار دادم، دیدم خیلی محکم است و نگاههای توحیدیاش را بیشتر به رخ میکشد. گفتم همسرتان خودش باید تماس بگیرد.
🔹تماس گرفت و صحبت کرد. گفتم باید به همراه خانمت بیای قم. چند روز بعد در حرم قرار گذاشتیم. ضرورت تعدد را گفتم و برکات آن و سختیهایی که دارد. البته دز سختیها و #انذار را پر رنگ کردم، اگر جوگیر هستند، پا در این وادی سخت و پر از ابتلاء نگذارند!
🔹آیه ان الذین قالوا #ربنا_الله... #ثم استقاموا را معنا کردم. (بر اساس تجربه دیدن مشکلات دوستان تعددی، یک تفسیر کف میدانی). گفتم برخی بعد از دیدن مشکلات جا زدند. تاکید هم کردم #خداوند که #رب_العالمین است، برای هرکسی در بعد از ورود به تعدد ابتلائات خاصی قرار میدهد. دهن بندهاش را سرویس میکند. آنقدر سختیهای زیاد میآید که اگر کسی اهل استقامت نباشد کم میآورد. خدا هم بعد از سرویس کردن دهن بنده، (ثم استقاموا) خیرات و برکاتش را میدهد. شیطان هم برای اینکه معروف مهمی شکل نگیرد خودش وارد قصه میشود. از یک طرف انسان باید #ربوبیت الهی را ببیند و از یک طرف فکر نکند چون خانم اول همراه است، همه چیز گل و بلبل است. تتنزل علیهم الملائکه برای بعد از ثم استقاموا ست.
🔹تاکید هم کردم ما در مقام مشاور نه کسی را تشویق میکنیم و نه کسی را میترسانیم، فقط یک #نورافکن می اندازیم و صحنه را روشن میکنیم. هم سختیها و موانع و ابتلاعات را ببنید و هم شیرینیها و برکات و #ربوبیت الهی را. این خود آدمها هستند که باید با عقل خودشان تصمیم بگیرند و آگاهانه حرکت کنند.
🔹دیدم خانم خیلی قرص و محکم است. به ایمانش و #توحیدی که از #عقل محاسبهگر به اندرون قلبش نشسته غبطه خوردم.
به آقا گفتم: از سپاه ممکن است بعد از تعدد اخراجت کنند!
گفت: مهم نیست، خدا بزرگ است. خدای سپاه ، خدای بعد از اخراج هم هست. مهم عمل به تکلیف است.
گفت الحمدلله تا الان هم هیچ وامی نگرفته است و زندگی مان با برکت است!
دیدم وقتی زن و شوهر خیلی محکم هستند. گفتم بروید جلو.
بعد از دو ماه زنگ زد : گفت حاج آقا ؛ شب ۲۲ بهمن عروسی ست تشریف بیاورید.
گفت اگر رفقای دیگر هم هستند از طرف ما دعوت کنید.
یکی از بچه های جنبش اسلامی نیجریه که خودش هم تعددی بود، دعوت کردم. شد سخنران مجلس کوچک و عروسی ساده و پرصفا در منزل شان.
بعد از ۹ ماه تماس گرفت ، حاج آقا همسر چهارم را گرفته ام. اگر ممکن است تشریف بیاورید حرم و در مراسم عقد ما حاضر شوید.
با خودم یک #قاب_فرش متبرک حرم امام رضا و یک #سنگ_نگین هفتاد سال زیر ضریح اباعبدالله را (سنگ نگین را یکی از مجاهدان سپاه بدر در طویرج که سالها پیش در اربعین در منزلش سخنرانی در مورد تعددزوجات داشتم هدیه داده بود) بردم. نگین را آماده کرده بودم هدیه بدهم خانم اول.
خطبه عقد همسر چهارم را برادر عروس که طلبه فاضلی بود، در حضور پدر و مادرش خواند. خواهر بزرگوار و عزیزم، عروس خانم وکیلم شما را به عقد دائم آقای ... با مهریه یک سکه دربیاورم...
خانم اول هم کنار آقا داماد بود. محکم تر از گذشته. مثل همان روزی که خطبه عقد برای زن دوم را خواندند و خودش چادری به خانم دوم هدیه داده بود.
سنگ نگین را با اجازه خانم اول ، بخاطر مهریه یک سکه و همسر چهارم شدنش ، هدیه دادم به عروس خانم جدید.
حالا فرزند چهارم خانم اول و فرزند اول خانم چهارم به دنیا آمده اند.
- میگفت برایم کمیسیون گرفتند، همه مسیولان ارشد جمع شده بودند، منبر تعددی رفتم. روحانی آنجا بود، می گفت ما همه این حرف ها را بلدیم.
میگفت همه شان قانع کردم از هدفی که دارم.
#تعددزوجات
#تکثیرنسل
#ازدواج_ساده
https://eitaa.com/movaghathalal