هدایت شده از محمود کاویانی زاده
یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آن قدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت.
•┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈•
🏷 کانال #مهدی_موعود👇
🆔 🕋 @MowoodMahdi 🕋
هدایت شده از محمود کاویانی زاده
"آری خورشید ثابت کرد:
حتی طولانی ترین شب نیز با اولین تیغ درخشان نور به پایان می رسد، حتی اگر به بلندای یلدا باشد …
بیدار و امیدوار باش
خورشیدی در راه است …"
•┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈•
🏷 کانال #مهدی_موعود👇
🆔 🕋 @MowoodMahdi 🕋
هدایت شده از محمود کاویانی زاده
"میان همهمه برگ های خشک پاییز فقط تو ماندی که هنوز از بهار لبریزی
روزهای آخر پاییزت پر از خش خش آرزوهای قشنگ !
•┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈•
🏷 کانال #مهدی_موعود👇
🆔 🕋 @MowoodMahdi 🕋
671661ca6b47be569c49f4f1_-8954183342586566339.mp3
40.25M
🎙 #سخنرانی_کامل
📋 بزرگترین تبلیغ سلبی در عظیم ترین بلا؛ جلسه سوم
🔸 در این جلسه مباحث زیر مطرح شده است:
▫️باید حق را گفت و باطل هم معرّفی کرد
▫️ من فارس هستم اما...
▫️ دین یا سیاست؟
▫️ وقتی قبیله گرایی از دین مهم تر می شود!
▫️ نتیجه ی تبلیغِ بدون سلب
▫️ چرا سلمان و ابوذر و مقداد و عمار در واقعه ی هجوم، دخالت نکردند؟
▫️ بزرگترین تبلیغ سلبی تاریخ
▫️ روضه و توسّل
تلگرام | ایتا | بله | روبیکا | آپارات | سایت | اینستاگرامِ سایت
•┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈•
🏷 کانال #مهدی_موعود👇
🆔 🕋 @MowoodMahdi 🕋
📖 ثواب #تلاوت_قرآن را تقدیم به مهدی موعود علیه سلام و امواتمان می کنیم 💫
📄 #صفحه_۲۵۲
🍀 #سوره_رعد
☘ #جزء_۱۳
🤲 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
📃هرروز #تلاوت_یک_صفحه_قرآن
•┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈•
🏷 کانال #مهدی_موعود👇
🆔 🕋 @MowoodMahdi 🕋
847_58369386506714.mp3
427.6K
📖 ثواب #تلاوت_قرآن را تقدیم به مهدی موعود علیه سلام و امواتمان می کنیم 💫
🎧 #صوت_صفحه_۲۵۲
🍀 #سوره_رعد
☘ #جزء_۱۳
🤲 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
📃هرروز #تلاوت_یک_صفحه_قرآن
•┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈•
🏷 کانال #مهدی_موعود👇
🆔 🕋 @MowoodMahdi 🕋
۲۱ رعد
پیوندهایی که خدا دستور به برقراری آن داده است
بدی و سختی حساب در قیامت
در روايات آمده است آنچه را كه خداوند به وصل آن فرمان داده، صله ى رحم، يعنى حفظ پيوندهاى خانوادگى و همچنين حفظ پيوندهاى مكتبى يعنى ارتباط دائم و عميق با رهبران آسمانى و پيروى از خط ولايت است.(86)
با نگاهى ساده و گذرا به جهان در عصر حاضر خواهيم ديد على رغم آنكه بهترين و بيشترين سرمايه، يعنى نفت را در زير پاى خود دارند و بهترين نقطه وحدت و عشق بيش از يك ميليارد مسلمان، يعنى كعبه را در پيش روى، و از بهترين مكتب و منطق نيز برخوردارند، امّا بخاطر قطع ارتباط با مسأله رهبرى الهى، همچنان تحت انواع فشارهاى ابرقدرت ها بسر مى برند. از اين روست كه در آيه 27 سوره بقره بعد از جمله «و يقطعون ما امراللَّه به ان يوصل» عبارت «و يفسدون فى الارض» آمده است، زيرا بديهى است كه قطع رحم به تنهايى سبب فساد بر روى زمين نمى شود، بلكه اين رها كردن رهبرى الهى است كه گرفتار شدن در چنگال طاغوت و گسترش و نشر فساد و تباهى را بدنبال مى آورد.
ارتباطاتى را كه خداوند به آن امر فرموده، بسيار متنوّع و فراوان است، از جمله:
الف: ارتباط فرهنگى با دانشمندان. «فسئلوا اهل الذكران كنتم لاتعلمون»(87)
ب: ارتباط اجتماعى با مردم. «اصبروا و صابروا و رابطوا»(88)
ج: ارتباط عاطفى با والدين. «و بالوالدين احساناً»(89)
د: ارتباط مالى با نيازمندان. «من ذا الّذى يقرض اللَّه قرضاً حسناً»(90)
ه: ارتباط فكرى در اداره جامعه. «و شاورهم فى الامر»(91)
و: ارتباط سياسى با ولايت. «و اطيعوا الرسول و اولى الامر منكم»(92)
ز: ارتباط همه جانبه با مؤمنان. «انّما المؤمنون اخوة»(93)
ح: ارتباط معنوى با اولياى خدا. «لقد كان لكم فى رسول اللَّه اُسوة حسنه»(94)
صله رحم
صله ى رحم تنها به ديدن و ملاقات كردن نيست، كمك هاى مالى نيز از مصاديق صله ى رحم بشمار مى رود. امام صادق عليه السلام فرمودند: در اموال انسان غير از زكات، حقوق ديگرى نيز واجب است و آنگاه اين آيه را تلاوت فرمودند.(95) البتّه شايد مراد امام عليه السلام از حقوق ديگر، همان خمس باشد.
در اهميّت صله رحم همين بس كه خداوند آن را در كنار ذكر خود قرار داده است. «واتقوا اللَّه الّذى تساءلون به والارحام»(96)
ارحام تنها منحصر به خانواده و بستگان نسبى نيست، بلكه جامعه بزرگ اسلامى را كه در آن همه افراد امت با هم برادرند، «انما المؤمنون اخوة»(97) و پدرشان پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله و حضرت على عليه السلام است نيز در برمى گيرد. پيامبرصلى الله عليه وآله فرمودند: «اَنَا و علىّ اَبَوا هذه الامة»(98)
امام صادق عليه السلام در آستانه رحلت از دنيا، دستور دادند تا به بستگانى كه نسبت به ايشان جسارت كرده بودند هديه اى بدهند. وقتى حضرت در انجام اين كار مورد انتقاد قرار مى گيرند، آيه فوق را تلاوت مى فرمايند.(99) و اين گونه به ما ياد مى دهند كه شرط صله ى رحم خوش بينى، علاقه و رابطه آنها با ما نيست.
در توضيح عبارت هاى «يخشون ربّهم» و «يخافون سوء الحساب» بايد گفت كه اگر چه كلمات «خشيت» و «خوف» در بعضى موارد در معناى مترادف و مشابهى بكار رفته و از آنها يك معنا اراده گرديده است، امّا فى الواقع ميان آن دو تفاوت وجود دارد؛ به اينكه خشيت عبارت است از آن خوف و تأثر قلبى كه انسان بخاطر احترام و عظمت از كسى در دل پيدا مى كند، امّا خوف داراى معناى وسيعترى است و شامل هرگونه ترس و اضطرابى مى شود. به عبارت ديگر هيچگاه خشيت در مورد يك حادثه تلخ بكار نمى رود و انسان نمى گويد من از سرما، مرض و... خشيت دارم در حالى كه كاربرد واژه خوف در امورى مثل ترس از سرما، گرما و مرض امرى رايج و شايع است. و نهايتاً، از آنجا كه خشيت بر مبناى علم انسان به عظمت و اهميّت و احترام طرف مقابل قرار دارد، مى توان گفت كه خشيت مخصوص افراد عالم است و خوف در مورد همه مردم بكار مى رود. چنانكه قرآن مى فرمايد: «انما يخشى اللَّه من عباده العلماء»(100) تنها دانشمندان از خدا خشيت دارند.
- حفظ پيوندهاى مكتبى والهى، نشانه عقل صحيح است. «اولوا الالباب... الذين يصلون»
- ما بايد بخاطر فرمان خدا با بستگان ارتباط برقرار كنيم، خواه ديگران به دنبال ارتباط با ما باشند نباشند. «امراللَّه به اَن يوصل»
- در ديد وبازديدها و صله ى رحم ها مواظب گناهان و از جمله، چشم چرانى ها باشيد. «يصلون... يخشون ربّهم»
- هم از عظمت الهى پروا كنيد «يخشون» و هم از مجازات او بترسيد. «يخافون»
- قطع رحم سبب سختى حساب است. «يصلون... يخافون سوءالحساب»
┏⊰✾🌹✾⊱━━━─—————━━┓
♡ 🆔 @MowoodMahdi 🕋 ♡
┗━━─—————━━━⊰✾🌹✾⊱┛
۲۲ رعد
از بین بردن گناهان با خوبیها
«صبر»، فقط به معناى تحمّل مشكلات نيست، بلكه شامل پايدارى در عبادت، مقابله با معصيت، بردبارى در مصيبت، تسليم در اطاعت و عدم غرور و مستى در نعمت نيز مى شود.
«وجه ربّهم» به معناى جلب توجّه، عنايت و رضايت پروردگار است.
اقامه نماز يكى از مصاديق پيمان هاى الهى «عهداللَّه» است كه در آيات سابق آمد، چنانكه در روايت نيز آمده است؛ «الصّلاة عهد اللَّه».
صبر و صلاة پيوند با خالق، انفاق و حسنه، ارتباط با مردم است.
انفاق داراى درجاتى است؛
گام اوّل: بخشش از فضل و داده هاى الهى. «انفقوا مما رزقناكم»(101)
گام دوم: بخشش از دسترنج و كسب حلال. «انفقوا من طيبات ما كسبتم»(102)
گام سوم: بخشش از آنچه دوست دارند. «لن تنالوا البّر حتّى تنفقوا مما تحبّون»(103)
گام چهارم: ايثار. «و يؤثرون على انفسهم و لو كان بهم خصاصه»(104)
به فرموده ى الميزان، «عقبى الدار» به معناى عاقبت به خيرى در دنياست، ولى مى توان گفت كه شامل هر دو سرا «دنيا و آخرت» مى شود.
معناى اينكه بدى را با خوبى برطرف كنيم، اين است كه اگر از مومنان كسى كار ناشايستى در رابطه با ما انجام داد اغماض كنيم، نه اينكه با افراد ظالم و مفسد چنين رفتارى داشته باشيم، زيرا در مورد آنها بايد مقابله به مثل نمود. به هر صورت اگر چه اسلام دين اخلاق و عاطفه و بخشش است، ولى در جاى خود «لاتأخذكم بهما رأفة»(105) نيز دارد.
اسلام مكتب جامع و اولواالالباب افراد كاملى هستند. وجود جملاتى همچون: «يوفون»، «يصلون»، «يخشون»، «يخافون»، «صبروا»، «اقاموا»، «انفقوا» و «يدرؤن» نشانه آن است كه انسان هاى كامل هم متعهد به پيمان هاى خود هستند، هم تمام ارتباطات خود را حفظ مى كنند، هم تقواى والايى دارند و هم بجاى انزوا، در همه ى ميدان ها حاضر و فعّال اند.
- صبر و استقامتى ارزش دارد كه براى خداوند و در راه او باشد. (نه هر تعصب و لجاجت ويكدندگى) «صبروا ابتغاء وجه ربّهم»
- نماز بايد اقامه شود، نه آنكه فقط خوانده شود. يعنى بايد آداب، شرايط، حدود و دستورات آن مراعات شود. «اقاموا الصّلاة»
- رابطه با خدا بدون كمك به ديگران مقبوليّتى ندارد، گرچه كمك هم تنها كمك مالى نيست. «اقاموا الصّلاة و انفقوا»
- به انفاق خود مغرور نشويد، آنچه مى دهيد از اوست. «انفقوا ممّا رزقناهم»
- وقتى نيّت كار «ابتغاء وجه ربّ» يعنى رضايت پروردگار شد، ديگر پنهان و آشكار عمل مهم نيست. «سراً و علانيةً»
- حكمت اقتضا مى كند كه بعضى از كمك ها علنى وبعضى ديگر مخفى باشد. «سرّاً وعلانيةً»
- گناه را با توبه، منكر را با معروف، ظلم را با عفو، ناسزا را با سلام، عذاب را با صدقه، جفا را با صله، استبداد را با مشورت و ولايت طاغوت و شيطان را با ولايت حقّ جبران نماييم. «يدرون بالحسنة السّيّئة»
- خوش عاقبتى در دنيا و آخرت از آنِ صاحبان خرد است. «اولوا الالباب... اولئك لهم عقبى الدار»
┏⊰✾🌹✾⊱━━━─—————━━┓
♡ 🆔 @MowoodMahdi 🕋 ♡
┗━━─—————━━━⊰✾🌹✾⊱┛
۲۸ رعد
#اطمینان_قلب
ياد خدا تنها به ذكر زبانى نيست، اگر چه يكى از مصاديق روشن ياد خداست، زيرا آنچه مهم است ياد خدا بودن در تمام حالات خصوصاً در وقت گناه است.
ياد خداوند بركات بسيار دارد، از جمله:
الف: ياد نعمت هاى او، عامل شكر اوست.
ب: ياد قدرت او، سبب توكّل بر اوست.
ج: ياد الطاف او، مايه محبّت اوست.
د: ياد قهر و خشم او، عامل خوف از اوست.
ه: ياد عظمت و بزرگى او، سبب خشيت در مقابل اوست.
و: ياد علم او به پنهان و آشكار، مايه حيا و پاكدامنى ماست.
ز: ياد عفو و كرم او، مايه اميد و توبه است.
ح: ياد عدل او، عامل تقوا و پرهيزكارى است.
انسان، بى نهايت طلب است و كمال مطلق مى خواهد، ولى چون هر چيزى غير از خداوند محدود است و وجود عارضى دارد، دل را آرام نمى گرداند. در مقابل كسانى كه با ياد خدا آرامش مى يابند، عده اى هم به متاع قليل دنيا راضى مى شوند.
نماز، ذكر الهى ومايه آرامش است. «و اقم الصّلاة لذكرى»(150)، «الا بذكر اللَّه تطمئن»
ممكن است معناى «الا بذكر اللَّه تطمئن القلوب» اين باشد كه به واسطه ذكر و يادى كه خدا از شما مى كند، دلهايتان آرام مى گيرد، يعنى اگر بدانيم خداوند ما را ياد مى كند و ما در محضر او هستيم، دلهايمان آرامش مى يابد. چنانكه حضرت نوح ع به واسطه كلام الهى «اصنع الفلك باعيننا»(151) آرام گرفت و امام حسين ع به هنگام شهادت على اصغرش با عبارت «هيّن علىّ انّه بعين اللَّه» اين آرامش را ابراز فرمود و يا در دعاى عرفه آمده است: «يا ذاكر الذاكرين»
سؤال: اگرچه در اين آيه آمده است كه دلها، و به ويژه دل مؤمن، با ياد خدا آرام مى گيرد، امّا در آيات ديگرى مى خوانيم هرگاه مؤمن خدا را ياد كند، دلش به لرزه مى افتد. (152) آيا اين لرزش و آرامش مى توانند در يكجا جمع شوند؟ راه توجيه آن چيست؟
پاسخ: براى تصوّر وجود اين همزمان آرامش و لرزش در يك فرد، توجّه به اين مثال ها راهگشا مى باشد:
الف: گاهى انسان بخاطر وجود همه مقدمات، اطمينان و آرامش دارد، امّا در عين حال از نتيجه هم نگران و بيمناك است. مثل جراح متخصصى كه به علم و كار خود مطمئن است، ولى باز در هنگام عمل شخصيّت مهمى دلهره دارد.
ب: فرزندان، هم به وجود والدين، احساس آرامش مى كنند و هم از آنها حساب مى برند و مى ترسند.
ج: گاهى انسان از آنجا كه مى داند فلان ناگوارى براى آزمايش و رشد و ترفيع مقام اوست، خرسند و آرام است، امّا اينكه آيا در انجام وظيفه موفق خواهد شد يا خير، او را نگران مى كند و به لرزه مى اندازد.
د: انسان هاى مؤمن وقتى در تلاوت قرآن به آيات عذاب، دوزخ و قهر الهى مى رسند، لرزش بر اندام آنها مستولى مى شود، امّا هنگامى كه آيات رحمت و رضوان و بهشت خداوند را قرائت مى كنند، آرامشى شيرين، قلوب آنها را فرا مى گيرد و آنها را دلگرم مى سازد. امام سجادعليه السلام در دعاى ابوحمزه مى فرمايد: «اذا ذكرت ذنوبى فزعت و اذا رأيت كرمك طمعت»، يعنى هرگاه گناهان خود و عدل و قهر تو را به ياد مى آورم، ناله مى زنم، امّا وقتى به ياد لطف و عفو تو مى افتم اميدوار مى شوم.
صاحب الميزان براى اين جمله، از قرآن شاهد مى آورد؛ «تقشعر منه جلود الّذين يخشون ربّهم ثم تلين جلودهم و قلوبهم الى ذكر اللَّه»(153) يعنى در آغاز انسان دلهره دارد، ولى كم كم به آرامش مى رسد.
كسى كه از ياد خدا غافل است، آرامش ندارد و زندگى بدون آرامش زندگى نكبت بارى است. «من اعرض عن ذكرى فانّ له معيشة ضنكا»(154)
عامل آرامش و دلگرمى
دستيابى به اطمينان و آرامش مى تواند عوامل گوناگونى داشته باشد، ولى در رأس آنها آگاهى و علم جلوه ويژه اى دارد؛
- كسى كه مى داند ذرّه ى مثقالى از كارش حساب دارد، «مثقال ذرة خيراً يره»(155) نسبت به تلاش و فعّاليّتش دلگرم است.
- كسى كه مى داند بر اساس لطف و رحمت الهى آفريده شده، «الاّ من رحم ربّك و لذلك خلقهم»(156) اميدوار است.
- كسى كه مى داند خداوند در كمين ستمگران است، «انّ ربّك لبالمرصاد»(157) آرامش دارد.
- كسى كه مى داند خداوند حكيم و عليم است وهيچ موجودى را بيهوده خلق نكرده است «عليم حكيم» خوش بين است.
- كسى كه مى داند راهش روشن و آينده اش بهتر از گذشته است، «والاخرة خير وابقى»(158) قلبش مطمئن است.
- كسى كه مى داند امام و رهبرش انسانى كامل، انتخاب شده از جانب خداوند و معصوم از هر لغزش و خطاست، «انى جاعلك للنّاس اماما»(159) آرام است.
كسى كه مى داند كارِ نيك او از ده تا هفتصد بلكه تا بى نهايت برابر پاداش دارد، ولى كار زشت او يك لغزش بحساب مى آيد دلخوش است. «مثل الّذين ينفقون اموالهم فى سبيل اللَّه كمثل حبة انبتت سبع سنابل فى كلّ سنبلة مأئة حبة»(160)
- كسى كه مى داند خداوند نيكوكاران را دوست دارد، «ان اللَّه يحب المحسنين»(161) به كار نيكش دلگرم مى شود.
- كسى كه مى داند كار خيرش آشكار و كار شرّش پنهان مى ماند، «يا من اظهر الجميل و ستر القبیح» شاد است