eitaa logo
معاونت فرهنگی تربیتی مجتمع قرآن و حدیث
1.1هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
2.5هزار ویدیو
703 فایل
اخبار مرتبط با مجتمع عالی قران و حدیث، در این کانال در ج می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 راه بهشت 🔸 اینها که در بهشت با هم هستند، و یکدیگر را زیارت می‌ کنند، «تزاور» دارند و ملاقات می‌ کنند، گفتگو می ‌کنند سؤال و جواب دارند: ﴿وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلی‏ بَعْضٍ یتَساءَلُونَ﴾،[1] از جواب معلوم می‌ شود که محور سؤال چه بود؛ محور سؤال این است که شما وضعتان چه بود؟ در دنیا چه کار می ‌کردید؟ از چه راه به بهشت رسیدید؟ اینهاست. ﴿قالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فی‏ أَهْلِنا مُشْفِقینَ﴾؛[2] ما در خانواده خیلی با رفتار می ‌کردیم؛ یعنی از خانواده صحیح و تربیت شده می‌ گذرد، این راهش است! وقتی بهشتی ‌ها از یکدیگر سؤال می ‌کنند چگونه شد شما این جا آمدید؟ می‌ گویند راه بهشت از می‌ گذرد، ما با در خانه با همسرمان، با بچه ‌هایمان، با دخترمان، با پسرمان زندگی می‌ کردیم. اگر خدا فرمود: ﴿قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلیكُمْ ناراً﴾[3] ما با این آیه را عمل می‌ کردیم. 🔸 گفتند بهشتی شدن از می‌ گذرد، ما مسئول تربیت بچه‌ هایمان بودیم. خدا فرمود: ﴿قُوا أَنْفُسَكُمْ﴾، ما هم سعی کردیم خودمان را حفظ بکنیم. ﴿وَ أَهْلیكُمْ﴾؛ سعی کردیم بچه‌ هایمان را خوب تربیت کنیم. خانواده جامعه را می ‌سازد، هیچ دانشگاهی به اندازه دانشگاهِ هفت ساله پدر و مادر نیست، چون سفارشی نیست، سفارشی نیست که دوست یکدیگر باشید، مهربان باشید، اینها با سفارش حلّ نمی ‌شود، اینها یک امر است. محبت سفارشی نیست، محبت تزریقی نیست، این هفت سال، هفت سال است، بهشت از راه خانواده می ‌گذرد. 🔸 اینها سؤال کردند از چه راهی وارد بهشت شدید؟ گفتند از راه ! ما از یک خانواده صحیح و سالم گذشتیم، خلاصه از خانواده می ‌گذرد، ما نسبت به اهل خود این طور بودیم و اختصاصی به بچه‌ ها ندارد! نسبت به پدر و مادر این طور بودیم، نسبت به برادر و خواهر این طور بودیم، نسبت به بچه ‌ها این طور بودیم، نسبت به نوه‌ ها این طور بودیم، با در خانه زندگی می‌ کردیم. خدا به ما فرمود را مثل خودت از آتش حفظ کن: ﴿قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلیكُمْ ناراً﴾، ما هم این کار را کردیم. [1]. سوره طور، آیه25. [2]. سوره طور، آیه26. [3]. سوره تحریم، آیه6. 📚 سوره مبارکه طور جلسه 8 تاریخ: 1395/11/26 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 عدل مهدوی 🔹 برنامه رسمی حضرت ولیّ عصر (عجل الله تعالی فره الشریف) اجرای است و اگر جهان تشنه ظهور و حضور آن حضرت است، برای اینكه آن حضرت است و اگر انقلاب اسلامی بركتی دارد، محصول آن ذات مقدس است. 🔹 وقتی قرآن كریم از امامت سخن به میان می ‌آورد، آن عنصر محوری امامت را تذكر می‌ دهد و می ‌فرماید: ﴿لا ینالُ عَهْدِی الظّالِمینَ﴾؛[1] یعنی امامت و این عهد باید به افراد شایسته برسد و به ظالم نمی ‌رسد. [این عهد] به جاهل و فاسق هم نمی ‌رسد، اما آنچه كه عنصر محوری امامت و رهبری است جریان است فرمود: ﴿لا ینالُ عَهْدِی الظّالِمینَ﴾، البته ظلم اعتقادی و اخلاقی هم مشمول همین عنوان است، لكن بارزترین مصداق ظلم همان است این اصل اول و چون وجود مبارك حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) خلیفه خداست او هم اگر بخواهد سمتی بدهد كسی را نصب بكن،د ابلاغی بدهد و شأنی را به كسی واگذار كند «لا ینال عهده الظالِمین»، چون ممكن نیست که عهد خدا به عادل برسد ولی عهد عادل به ظالم برسد. بنابراین كسی نیابت عام یا خاص از وجود مبارك ولی عصر خواهد داشت كه آن حضرت به او رسیده باشد «و لا ینال عهده الظالِمین». 🔹 جریان نصرت، سربازی و تخصص هم به شرح ایضاً؛ اگر كسی خواست شاگرد آن حضرت باشد پژوهشگر و محقق درباره آن حضرت باشد درباره او سخنی گفته باشد گفتاری ارائه كرده باشد مقال یا مقالتی را نشان داده باشد، همه اینها آن حضرت است باز «لا ینال فیضه الظالمین»، قهراً وضع ما هم باید روشن بشود، این هم اصل دوم. ما كه در این رشته تلاش و كوشش می‌ كنیم به این امید [هستیم] كه عهد او به ما برسد كه او هم به ما عنایتی بكند. این را می‌ دانیم كه آن حضرت به ظالم عنایتی ندارد، چون با همان دستی كه را گرفته است باید با همان دست را به جامعه منتقل كند، به شاگردان و به عالمان منتقل كند، چه نیابت عام و چه نیابت خاص، چه رشته تخصصی و چه رشته تعممی، بالأخره اگر كسی بخواهد به وجود مبارك ولی عصر منتصب بشود باید بداند كه «لا ینال عهده الظّالِمین». 🔹 مطلب بعدی آن است كه مهمترین كاری كه امام انجام می‌دهد است، این عدل یك مثلث میمونی می ‌طلبد. و حكومتی عادل می ‌شود كه عدل باشد یك، عادل باشد دو، امتش عدل خواه باشند سه. اگر قانون مشكل داشت یا مجری قانون ها كه مشكل داشت یا جامعه مشكلی داشتند، بالأخره مستقر نمی ‌شود. در حكومت اسلامی خاندان عصمت و طهارت آن دو اصل محقق بود، یعنی قانون الهی بر اساس عدل بود كه ابدا در حرم امن این قانون ظلمی را پیدا نمی ‌كرد، ظلم باطل است و در حریم قرآن راه ندارد ﴿لا یأْتیهِ الْباطِلُ مِنْ بَینِ یدَیهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ﴾[2] و مانند آن، می ‌ماند حاكم كه اینها عدل ممثلند. پس هم قانون قانون عدل است و هم رهبر رهبر عادل، مشكل مهم جامعه است كه وظیفه ما هم از نظر با آن حضرت مشخص می‌ شود، هم ترویج مكتب حضور و مشخص می ‌شود و ما هم كه به عنوان آن حضرتیم وظیفه ما مشخص می‌ شود. جامعه اگر عادل نباشد و عدل خواه نباشد، آن و مهدوی محقق نخواهد شد. [1]. سوره بقره، آیه124. [2]. سوره فصلت، آیه42. ولایت_عظمی_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف 📚 سخنرانی در جمع مسئولین بنیاد مهدویت تاریخ: 1389/03/21 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 ناصح 🔹 مرحوم صدر المتألهین شعر کم نقل می ‌کند، ولی در کتاب مبدأ و معاد یک بیت از مرحوم فردوسی نقل می ‌کند؛ می‌گوید فردوسی این را گفته است: خداوند بالا و پَستی تویی ٭٭٭ ندانم که ‌ای هر چه هستی تویی[1] مرحوم صدر المتألهین در این شعر خیلی اعجاب می‌ کند، می‌ گوید این «یاء» یای خطاب نیست، یای ضمیر نیست، یای مصدری است. یک وقت است که می‌ گوید من نمی ‌شناسم شما هر چه هستی هستی. این که کمال نیست؛ اما یک وقت می ‌گوید نه، من می ‌شناسم. تویی! خداوند بالا و پَستی تویی ٭٭٭ ندانم که ‌ای هر چه هستی تویی یعنی تمامْ‎حقیقتِ هستی تویی! ملاصدرا کسی نیست که حرف کسی را نقل بکند، این را با احترام از فردوسی نقل می ‌کند. 🔹 مرحوم فردوسی می‌ گوید بعضی ‌ها در مدت عمر فقط ظرف آب دستشان است، دارند این درخت قَتاد را مدام آب می ‌دهند، به این بد بگویند به آن بگویند به این بگویند، نزد این آن را بکنند و بیندازند، در و در کارشان همین است. برخی ‌ها تمام تلاش و کوشش آنها این است که را نرم بکنند، حرف فردوسی این است: اگر بار خار است خود کِشته ‌ای ٭٭٭ وگر پرنیان است خود رشته ‌ای[2] این بیان نورانی برخی از انبیا (علیهم السلام) که فرمود: ﴿وَ نَصَحْتُ لَكُمْ وَ لكِنْ لا تُحِبُّونَ النَّاصِحین‏﴾؛[3] فرمود من ناصح ملّت هستم، نه یعنی سخنران، نه یعنی موعظه ‎کننده، نه یعنی کسی که درس اخلاق می ‌دهد، نصیحت چیزی دیگر است. «نَصاح» آن نخ بادوام را می‌ گویند «نصاح». سوزن را می ‌گویند «مِنْصِحَة». خیاط را «ناصح»می ‌گویند. نصیحت «لأئمة المسلمین» برای کسی است که بتواند را در بدن مسئولین، بدن مردم، بدن همه این جامه تقوا را خیاطی کند. با سخنرانی خیاطی نمی‌ شود، با حرف زدن با مقاله نوشتن، خیاطی یک سوزن می ‌خواهد، یک نخ می‌ خواهد، یک قلب پاک می‌ خواهد، به خیاط می ‌گویند ناصح. آن کسی که جامه تقوا را بُرِش می ‌کند و به بدن مسئولین می ‌زند به بدن مردم می ‌زند که جامعه بشود ﴿وَ لِباسُ التَّقْوی ذلِكَ خَیر﴾،[4] او ناصح می ‌شود. حالا معلوم می ‌شود که قرآن، پیغمبر را می ‌داند، مکتب را می ‌داند، دین را نصیحت می‌ داند. 🔹 مرحوم غزالی می ‌گوید که خلاصه تلاش و کوشش چهل ساله مرا فردوسی در این بیت خلاصه کرده است. تا ما خیاط نباشیم جامعه است! این ﴿لِباسُ التَّقْوی﴾ را ما باید بپوشیم! حوزه باید خیاطی کند، سخنرانی کار آسانی است یا سخن‌ خوانی است یک چیزی آدم می ‌نویسد می‌ خواند یا سخنرانی است. با سخنرانی و سخن‌ خوانی جامعه برهنه بدنش در بر نمی‌ کند. این پیغمبر که فرمود شعیب و اینها که من نصیحت می‌ کنم ﴿وَ لكِنْ لا تُحِبُّونَ﴾ من خیاط هستم امیدواریم ـ إن‌ شاء الله ـ همه ما این چنین باشیم! [1]. شاهنامه فردوسی. [2]. شاهنامه فردوسی، فریدون، بخش20. [3] . سوره اعراف، آیه79. [4] . سوره اعراف، آیه26. 📚 سوره مبارکه طور ـ جلسه 6 تاریخ: 1395/11/19 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 فیض حسنات 🔹 فرمود: ﴿یدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیئَةَ﴾؛ این ﴿یدْرَءُونَ﴾ یعنی دفع كردن، در قبال رفع نیست. انسان تا در درون خود مشكل خودش را حل نكند حل نمی ‌شود؛ در حلّ مشكل خود، سیئه را با حسنه دفع می ‌كند؛ چطور دفع می ‌كند؟ اگر قصد گناه كرد كه سیئه است، چون ﴿وَإِمَّا ینْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّیطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ﴾، با با پناه بردن به ذات اقدس الهی با رفتن در پناهگاهِ «كَلِمَةُ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ حِصْنی» یعنی با دفع, جلوی سیئه را می ‌گیرد خودش را حفظ می‌ كند و آلوده نمی‌ شود و اگر ـ خدای ناكرده ـ آلوده شد، با رفع یعنی با و انابه آن سیئه را برطرف می ‌كند كه این می ‌شود ﴿وَیدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیئَةَ﴾ دفعاً أو رفعاً. این مربوط به ؛ در محیط هم همین طور است، در محیط هم همین طور است؛ وقتی مشكل خودش را دفعاً یا رفعاً از راه حسنه حل كرد مشكل جامعه هم دفعاً یا رفعاً از راه حسنه حل می ‌شود: ﴿وَیدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیئَةَ﴾ اما وقتی به مقام قضا رسید یك قاضی باید حكم بكند، وقتی مسئله دشمن بیرونی مطرح است آنجا ﴿جَزاءُ سَیئَةٍ سَیئَةٌ مِثْلُهَا﴾. 🔹 فرمود: ﴿وَیدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیئَةَ﴾؛ این گروه تنها معتقدِ محض نیستند، گذشته از , صابرند و گذشته از , جلوی سیئه را می ‌گیرند دفعاً أو رفعاً و نه تنها كارِ بد نمی ‌كنند بلكه آنچه ما به آنها دادیم آن را هم در راه خدا می ‌كنند: ﴿وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینفِقُونَ﴾. 📚 سوره مبارکه قصص جلسه 21 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 جهد پویا 🔹 ﴿إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسَی﴾ یعنی این طور نبود كه او قبطی باشد و از آل ‌فرعون باشد جزء درباریان فرعون باشد، بلكه از قوم موسی بود جزء بنی ‌اسرائیل بود؛ یا اینکه ﴿مِن قَوْمِ مُوسَی﴾ بود یعنی از كسانی بود كه به موسای كلیم (سلام الله علیه) ایمان آورد. یا سِمَتی داشت كه از ناحیه آن سِمت, بَغی و ستم را روا می ‌داشت یا همین ستم سرمایه‌ داری بود، می ‌گرفت تظاهر به ثروت می ‌كرد عواطف را می‌ رنجاند و امثال اینها، وگرنه آدم تلاش و كوشش بكند یعنی داشته باشد و ، این از است. چنین سرمایه ‌داری است یعنی كسی كه فكر اقتصادی ‌اش را به كار ببندد مشكل جامعه را حل بكند گرانی را حل بكند تورّم را حل بكند خودش هم مثل افراد دیگر زندگی بكند. این تلاش در تولید و قناعت در مصرف (جمع بین این دو) از است و انسان راحت هم زندگی می ‌كند. 🔹 تلاش در تولید و قناعت در مصرف، انسان را نزد محبوب می ‌كند نزد محبوب می ‌كند نزد محبوب می‌ كند نزد محبوب می ‌كند، خب چه چیزی بهتر از این؟! از آن طرف فرمود اگر تظاهر به ثروت كردید فرشته‌ها می‌گویند: «یا أَفْسَقَ الْفَاسِقِینَ أَینَ تُرِیدُ»؛ كجا می ‌خواهی بیایی؟! یك وقت است و محمود است مثل فرح شهدا كه ﴿فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ﴾ این محمود و ممدوح است؛ یا یك وقت انسان با عبادت خوشحال می‌ شود كه «قُرَّةُ عَینِی فِی اَلصَّلاَةِ» این فرح, محمود و ممدوح است اما یك وقت با تظاهر به برج‌ سازی و امثال برج ‌سازی فرحناك است که اینجا ﴿إِنَّ اللَّهَ لاَ یحِبُّ الْفَرِحِینَ﴾. 📚 سوره مبارکه قصص جلسه 29 تاریخ: 1391/08/14 🆔 @a_javadiamoli_esra