eitaa logo
معاونت فرهنگی تربیتی مجتمع قرآن و حدیث
1.1هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
2.5هزار ویدیو
699 فایل
اخبار مرتبط با مجتمع عالی قران و حدیث، در این کانال در ج می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ حدود امر به معروف و نهی از منکر که بر آحاد جامعه واجب است! ✅از دیدگاه حضرت آیت الله جوادی آملی: ▪️ اگر کسی گرفتار خلافی ‌شود، در کوی و برزن همه با یک چهره نفرت ‌آوری او را نگاه کنند ـ همین ـ لازم نیست به او فرمان بدهند, همین که عبوسانه او را ببینند او کنار می ‌کشد. این حدّ اقلّی است که بر همه ما واجب است. اگر ما هم سر خود را خم کردیم و رد شدیم ما هم معصیت کردیم، او هم معصیت کرده است. غرض آن است که امر به معروف اگر وظیفه عمومی است و انسان عبوسانه و متنفّرانه کسی را نگاه بکند، این زن یا این مردِ تبهکار از آغاز تا انجام خیابان که می‌ گذرد شرمنده می‌ شود, می ‌بیند در این جامعه نمی ‌تواند گناه کند. بنابراین این حداقل است و اگر جامعه ما این حداقل را انجام بدهد مشکل حل است، این بر همه ما واجب است. آن وقت چنین جامعه ای معطّر می‌ شود. ▪️ ما الآن در ایام سوگ سالار شهیدان حسین‌ بن ‌علی (صلوات الله و سلامه علیهما) هستیم. وجود مبارک سید الشهدا روی زمین آرمیده است؛ به برکت سید الشهدا طهارتی نصیب کلّ زمین شد، اما نتیجه آن جریان کربلا این بود که ما در بهترین عزیزان ما به ابی ‌عبدالله لبیک گفتند و به خون آرمیدند. این زیارت «وارث» برای ما مدرسه است، اینکه به ما گفتند مرتّب بخوانید همین است. در بخشی از این زیارت ‌های عرض می ‌‌کنیم: «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ»؛[1] شما ایران را طیب و طاهر کردید، شما این سرزمین را پاک کردید، باور ما این است! دین ما این است! عقیده ما این است! آن وقت چگونه حاضر هستیم این سطل‌ های زباله در سرزمین پاک باشد؟! پارک جای طیب و طاهر, کنار چشمه‌ های کوثری، جا برای این آلودگی نیست! «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ». آن گاه این صغرای مسئله که حل شد در خدمت کبرای مسئله که قرآن کریم است می رویم که مشخص می ‌کند ﴿وَ الْبَلَدُ الطَّیبُ یخْرُجُ نَباتُهُ﴾،[2] سرزمین طیب که میوه او به اذن خدا می‌ روید همان میوه طهارت است، میوه علم است، میوه قداست است، میوه استقلال است، میوه آزادی است، میوه است، همین تحقّق شعارهاست. اگر خداست حرفش این است که میوه را کشورهای طیب می ‌دهد، اگر سنّت است حرفشان این است که سرزمین شهدا طیب است; ما هم صغرا را داریم هم کبرا را داریم, هم مقدمه اُولیٰ را داریم, هم مقدمه دوم را داریم، چرا نتیجه نمی‌ گیریم؟! بنابراین اگر همه ما به حدّاقلّ وظیفه‌ خود عمل بکنیم جامعه ما معطّر خواهد شد و ‌چنین نیست که اگر کسی گناه کرد بر اساس حجاب و امثال حجاب یا روی رشوه و ارتشا، ما می ‌دانیم که فلان شخص اهل رشوه است، در مجالس با او برخورد متنفّرانه داشته باشیم این بر ما واجب, واجب یعنی واجب است، در «سلام و علیک»‌ ها این ‌چنین باشیم؛ عبوسانه, متنفّرانه, غضبان او را نگاه کنیم. ▪️ اگر کسی اهل رشوه بود، اهل تخلّف بود، وقتی می ‌بیند در هر کوی و برزنی، در هر جامعه‌ ای، در هر حسینیه و مسجدی او را با چشم نفرت می ‌بینند، او خودش را اصلاح می ‌کند. امر به معروف این نیست که حالا حتماً انسان با زبان بگوید، اگر کسی مقدورش نبود این مقدار که از ما بر می ‌آید. بنابراین بر همه واجب است که راهی راه سالار شهیدان باشیم و از ذات أقدس الهی هم مسئلت می ‌کنیم که خون ‌بهای حسین ‌بن ‌علی را ما بگیریم: «وَ جَعَلَنَا وَ إِیاکمْ مِنَ الطَّالِبِینَ بِثَأْرِه‏».[3] [1]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص723. [2]. سوره اعراف، آیه58. [3]. كامل الزیارات، ص175.
💠 شجره طوبی 🔹 این آیه مبارکه که فرمود: ﴿وَ لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا﴾[1] شهدا زنده هستند، یعنی برای ما دعا می کنند؟ اگر زنده هستند، خودشان مرفّه می‎باشند؟ بله، خیلی ها مرفّه هستند! مگر علما نمی ‌توانند این کار را بکنند؟ «مِدَادِ الْعُلَمَاء»[2] که بالاتر از خون شهید است! او مرفّه است و در بعد از مرگ هم مرفّه است؛ اما او بتواند این اثر را داشته باشد که ولی ای از اولیای الهی ظهور بکند و یک نظام الهی را مستقر بکند، این اثر که درباره علما نیامده است! درست است که «مِدَادِ الْعُلَمَاء» افضل است؛ اما نیامده که مثلاً اینها باعث می شوند که ولی ای از اولیای الهی ظهور کند، اما شهید چرا! این‌ طور هست! 🔹 ﴿لاَ تَحْسَبَنَّ﴾؛ اینها مرده نیستند، ﴿أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ﴾ هستند، ﴿فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ﴾[3] می ‌باشند، ﴿وَ یسْتَبْشِرُونَ﴾؛ یعنی هر روز و هر لحظه از ذات اقدس الهی می‌ خواهند که به ما بشارت بدهید این کسانی که ما بودند کجا هستند؟ ﴿وَ یسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یلْحَقُوا بِهِم﴾، این ﴿بِالَّذِینَ لَمْ یلْحَقُوا بِهِم﴾ همان ‌طوری که در همان آیات سوره مبارکه «آل عمران» گذشت، عدم ملکه است، چون افراد سه قسم هستند: یا اصلاً واقف و متوقف هستند، مثل کسی است که اتومبیل دارد و در خانه خود پارک کرده است، او که حرکت نکرده است! به یک آدم واقفِ متحجّرِ ساکن، نمی گویند هنوز نرسید، می گویند او هنوز راه نیافتاد، این یک گروه. گروه دوم کسانی هستند که راه افتادند و راه را دارند طی می کنند ولی هنوز به مقصد نرسیدند که به اینها به عنوان عدم ملکه می گویند ﴿بِالَّذِینَ لَمْ یلْحَقُوا بِهِم﴾. گروه سوم کسانی هستند که حرف آنها را گوش دادند، به مقصد رسیدند و دارند وظایف خودشان را انجام می دهند؛ اگر کاری به آنها ارجاع شده است، امینانه دارند انجام می دهند! پس اینها سه گروه هستند. این ﴿یسْتَبْشِرُونَ﴾ که فعل مضارع است و دلالت بر استمرار دارد، هر روز به خدا عرض می کند که به من مژده بدهید که اینها کجا هستند؟ اینهایی که من هستند و هنوز تا این‌جا به ما ملحق نشدند در چه حالت هستند؟ این همان درخواست است! 🔹 بنابراین اگر این آیات جمع بشود، روایاتی که در ضمن این آیات است تحت تفسیر اینها ذکر بشود و حرف عرفا جمع بشود، آن وقت این عرفان و روایات و قرآن، را روشن می کند، آن وقت استقلال مملکت، امنیت و آزادی مملکت، اینها جزء فروعات و شاخه های فرعی برکات خون شهادت است، آن ظهور ولی ای از اولیای الهی، است! [1]. سوره آل عمران، آیه169. [2]. من لا یحضره الفقیه، ج4، ص399. [3]. سوره آل عمران، آیه170. 📚 سوره مبارکه دخان ـ جلسه 9 تاریخ: 1394/11/20 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 دعای شهدا 🔹 درست است كه وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود مِداد علما افضل از دماء شهداست؛[1] اما در این بخش ‌های اجرایی یك سلسله كارهایی شهدا انجام می ‌دهند كه از علما ساخته نیست یا ما ندیدیم! درباره علما بعضی‌ ها وزن و موزون هر دو را با هم دارند؛ برخی از علما و مراجع اینها با یك دست مركّب آوردند و با یك دست خون آوردند؛ مثل شهید اول و شهید ثانی که هر دو كفّه ترازو را اینها دارند، شهید مطهری این طور است, شهید بهشتی این طور است، خیلی از این ‌طورند! سرّش این است كه این بزرگواران چون در راه دین شدند، زنده وارد برزخ می ‌شوند! گرچه به حسب ظاهر بدنشان مرده است، ولی زنده وارد برزخ می‌شوند؛ خواب نیستند, مُرده ملكوتی نیستند بلکه هستند. كاملاً باخبرند چه كسی راهی راهشان است، یك; چه كسی راهشان را ادامه نداد، دو; اینهایی كه راهشان راه آنها را ادامه ندادند، كاری به آنها ندارند؛ اما اینها كه ادامه دهنده راهشان هستند، مرتّب از خدا سؤال می ‌كنند كه اینها كجایند و در كدام مقطع هستند؟[2] 🔹 می ‌دانید خدا خدای همه است و روزی همه را می ‌دهد! اما كسانی كه دارند؛ مثل خاندان شهید, آزادگان, ایثارگران و مانند اینها که یك گروه خاصی را برای كمك به اینها می‌ فرستد! بنگرید ببینید موسی و خضر چه گفتند; موسی(سلام الله علیه) به خضر فرمود شما که دارید این جا دیوار می ‌چینید، این‌ جا كه مسافرخانه ندارد، ما را هم كه حاضر نشدند به عنوان مهمان پذیرایی كنند ﴿فَأَبَوْا أَنْ یضَیفُوهُما﴾،[3] برای چه كارگری كنیم و دیوار را بچینیم؟! خضر گفت موسی! زیر این دیوار گنج است ﴿وَ أَمَّا الْجِدارُ فَكانَ لِغُلامَینِ یتیمَینِ فِی الْمَدینَةِ وَ كانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُما وَ كانَ أَبُوهُما صالِحاً﴾؛[4] پدرشان آدم خوبی بود، خدا مرا فرستاده كه این بچه‌ها را تأمین كنم. 🔹 خضر همیشه در راه است! ممكن است، به فكر ماها نباشد؛ اما فكر آن‌ ها هست. همیشه هست، این‌ ها البته زیر نظر وجود مبارك ولی‌ عصر می باشند. این‌ طور نیست كه حالا اگر كسی خون داد بگوییم در قیامت فقط جبران می شود, این‌ طور نیست! همین‌ جا به حسابش رسیدگی می شود! آن روزها كه این صحبت ‌ها[ی مادی] نبود، صد درصد رفتند! 🔹 یك شب قبل از انقلاب وقتی در همین گذرخان به نماز آقای (رضوان الله علیه) داشتم می‌ رفتم، دیدم جوانی ایستاده است ـ آن وقت نمی ‌گفتند امام, می ‌گفتند ـ گفت اگر خمینی بگوید آن‌ قدر این‌ جا بایست و تشنه باش و آب نخور تا بمیر، من حاضرم! گفت اگر او بگوید آب هم نخور و این ‌جا بایست، می‌ گویم چشم! این ‌ها با رفتند، خدا خدای اینهاست! این ‌ها زنده‌ اند! خیلی‌ ها می ‌میرند و وارد برزخ می ‌شوند، این ‌ها زنده وارد برزخ شدند; یعنی زنده ملكوتی‌ اند، به دلیل اینكه باخبرند چه كسی می ‌آید و چه كسی می ‌رود و امثال ذلك؛ این ‌طور نیست كه حالا فقط نظامی بگوید: مرا زنده پندار چون خویشتن ٭٭٭ بیایم به جان گر بیایی به تن[5] تنها این نیست، این ‌ها واقعاً هم ظاهر را می ‌فهمند و هم باطن را آگاه‌ اند. هر چه که ما راه این ‌ها را ـ به خواست خدا ـ ادامه بدهیم، آن ‌ها از ما راضی ‌ترند و دعای آن ‌ها در حقّ ما مستجاب است. مرحوم علامه در وصیت ‌نامه ‌خودش به پسرش می ‌گوید، مرا بعد از مرگ تنها نگذار، چون آن ‌جا خیلی آسان نیست! وصیت ‌نامه علامه در آخر قواعد[6] چاپ شده است، به پسرش فخرالمحقّقین می ‌گوید، نگو علامه بود و مُرد، مرا فراموش نكن! آن‌ جا حساب دیگری است؛ اما به فكر دیگران است. [1] . من لا یحضره الفقیه، ج4، ص399؛ «إِذَا كَانَ یوْمُ الْقِیامَةِ جَمَعَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ النَّاسَ فِی صَعِیدٍ وَاحِدٍ وَ وُضِعَتِ الْمَوَازِینُ فَتُوزَنُ دِمَاءُ الشُّهَدَاءِ مَعَ مِدَادِ الْعُلَمَاءِ فَیرْجَحُ مِدَادُ الْعُلَمَاءِ عَلَى دِمَاءِ الشُّهَدَاء». [2] . سوره آل عمران، آیه169. [3] . سوره کهف، آیه77. [4] . سوره کهف، آیه82. [5] . نظامی، خمسه، شرف نامه، بخش6. [6] . إیضاح الفوائد فی شرح مشكلات القواعد، ج4، ص756؛ «...و (لا تكثر) من ذكری فینسبك أهل العزم الى العجز (بل) اذكرنى فی خلواتك و عقیب صلواتك و...». 📚 دیدار رئیس و نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران با حضرت استاد تاریخ: 1394/12/18 🆔 @a_javadiamoli_doross
✳️متن مسابقه جام معرفت✳️ 🛑قسمت چهاردهم 💠 ارتباط با فرشته ها 🔹 این [حدیث] «لَصَافَحَتْكُمُ الْمَلَائِكَة»[1] را مرحوم كلینی (رضوان الله علیه) از وجود مبارك رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) نقل كرده است؛ فرمود اگر شما مواظب زبانتان، گفتارتان، رفتارتان، غذایتان، نوشتنتان و خواندنتان باشید فرشته‌ ها با شما می‌ كنند. فرشته كه دیدنی نیست! همین كه انسان از خلاف بدش می ‌آید، از كار سبك بدش می ‌آید، از اینكه سجده ‌كند لذت می ‌برد، از اینكه داشته باشد لذت می ‌برد، از اینكه باری از دوش جامعه بردارد لذت می ‌برد، از اینكه كاری بكند كه راضی باشند لذت می ‌برد این معلوم می ‌شود «لَصَافَحَتْكُمُ الْمَلَائِكَة». این حدیث شریف را كه مرحوم كلینی نقل كرد نشانه آن است كه برای ما مقدور است. پس ما كاملاً می ‌توانیم خودمان را بسنجیم كه در چه شرایطی هستیم. اینكه به ما گفتند كنید، كنید و خودتان را بسنجید «زِنُوا أَنْفُسَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُوزَنُوا»[2] که در بیانات نورانی حضرت امیر (سلام الله علیه) است؛ فرمود قبل از اینكه شما را وزن كنند شما خودتان خودتان را وزن كنید. «حَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا»؛[3] قبل از اینكه شما را بگذارند در ترازو بكشند شما خودتان را بكشید! 🔹 یك بیان نورانی امام سجاد (سلام الله علیه) دارد كه فرمود من تعجب می ‌كنم كه یك عدّه از غذاهای ناروا پرهیز می ‌كنند برای اینكه مبادا مریض بشوند، اما از گناه پرهیز نمی ‌كنند كه حیثیت اینها را می ‌برد![4] خب خیلی از افراد هستند كه خودشان را وزن می کنند كه چاق نشوند یك كار خوبی است، بالأخره آدم باید سلامت بدنش را تأمین بكند، این كه بد نیست! اما وجود مبارك حضرت فرمود آخر یك وقتی هم در خودت را بكش ببین چقدر وزن از قرآن و حدیث داری؟! چه وزنی داری؟ سبكساری؟ سبك مغزی یا سنگینی؟ «زِنُوا أَنْفُسَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُوزَنُوا»! آدم با این راه ها می ‌تواند خودش را بسنجد كه از چه خوشش می ‌آید، از چه بدش می‌ آید، از چه لذت می ‌برد و از چه لذت نمی برد؟ چه بویی برای او جاذبه دارد؟ چه بویی برای او جاذبه ندارد؟ خدای ناكرده ﴿اِنْ هُمْ إِلاّ كَاْلأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾[5] است، خدای ناكرده ﴿شَیاطِینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ﴾[6] است یا ـ ان ‌شاء ‌الله ـ ﴿الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ الْمَلائِكَةُ﴾[7] است. [1]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج‏2، ص424. [2]. نهج البلاغه, خطبه89. [3]. وسائل الشیعه، ج 16، ص99. [4]. كشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج ۲، ص۱۰۷؛ «عَجِبْتُ‏ لِمَنْ‏ یحْتَمِی‏ مِنَ‏ الطَّعَامِ‏ لِمَضَرَّتِهِ‏ وَ لَا یحْتَمِی مِنَ الذَّنْبِ لِمَعَرَّتِهِ». [5]. سوره اعراف، آیه179. [6]. سوره انعام، آیه112. [7]. سوره فصلت، آیه30.
💠 مردان الهی 🔹 شهید بهشتی را بعضی ها ندیدند و از نزدیك با او آشنا نبودند. او همان ‌طوری كه می‌ گفت «ما راست قامتان تاریخیم»، در بحبوحه آن شورای عالی قضایی كه هنوز قانونی نبود [و در] مصادره‌ ها و زندان كردن ‌ها دست قضات باز بود، او چقدر متّقیانه و مدبّرانه و حكیمانه عمل كرد خدا می‌ داند! ایشان درس مرحوم علامه طباطبایی هم می ‌آمد، می ‌دیدیم خیلی خوش‌ فهم است! در دستگاه قضایی هم با هم و كنار هم بودیم، می‌ دیدیم خوش‌ دین است! بعد از رحلت و شهادت او همه دوستان خیلی مضطرب و نگران بودند، غمگین بودند، من در آن اتاق شورای عالی قضایی كه محل كار ما بود، یك روز بیش از حدّ معمول برای ایشان قرآن خواندم، بعد خوابم برد و خوابیدم، دیدم در كمال دارد می ‌رود، گفتم كجا؟! اشاره كرد به قصرِ مُجلّلی، گفت آنجا؛ این بود! اگر علمش، اگر دیانتش، اگر تقوایش [ملاحظه شود معلوم می ‌شود چه انسان بزرگی بود]؛ آنجا كه كارهای ضروری بود، می‌ گفت الا و لابد هشت دقیقه به من فرصت بدهید، من این هشت ركعت نماز ظُهْرَین را بخوانم، خب دیگران هم می ‌خواندند؛ اینها را ما از دست دادیم! این خون ها همان خون هایی است كه در زیارتنامه ‌ها می ‌گوییم: «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ».[1] 🔹 مگر آن سرزمین رجس و رجز و آلوده قاجار و پهلوی با تبلیغ تطهیر می ‌شد‌؟! با این خون ها شد. چرا به ما گفتند زیارت «وارث» بخوانید؟ چرا گفتند در برخی زیارت های دیگر به بگویید: «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ»؟ مگر آن سرزمینی كه میلیون ها گناه در آن می ‌شد بدون خون شهید بهشتی ‌ها پاك می‌ شد [یا] بدون خون شهدای دیگر پاك می ‌شد؟! اینها هستند، این خون می ‌تواند پاك كند! منتها بعضی از خون ها كلّ عالم را تطهیر می ‌كند [كه] آن خون حسین ‌بن ‌علی (علیهم السلام) است [و] بعضی از خون ها مقطعی را، كشوری را تطهیر می ‌كند [كه] آن خون است. زینب كبرا فرمود قسم به خدا نمی ‌توانی نام ما را محو بكنی، برای اینكه این خون محو‌شدنی نیست: «فَكِدْ كَیدَكَ وَ اسْعَ‏ سَعْیكَ‏ وَ نَاصِبْ جُهْدَكَ فَوَ اللَّهِ لَا تَمْحُو ذِكْرَنَا وَ لَا تُمِیتُ وَحْینَا»؛[2] این خون، خونی نیست كه شما بخواهید محو كنید؛ شما همه مَجاری را بستید، ببینید پس ‌فردا در كوفه چه خبر است؛ این خون محو شدنی نیست. چیزی را كه خدا قبول كرد : ﴿إِنَّمَا یتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ﴾؛[3] اگر خدا قبول كرد چه كسی می ‌تواند از دست خدا بگیرد؟! این خون هایی است كه خدا قبول كرده است. [1]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص723. [2] . اللهوف علی قتلی الطفوف، ترجمه فهری، ص185. [3] . سوره مائده، آیه 27. 📚 خطبه های نماز جمعه تاریخ: 1384/04/03 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 خون شهید ▪️ کشور را چه چیزی پاک می ‌کند؟ باران که کشور را پاک نمی ‌کند! اختلاس و نجومی را باران پاک نمی ‌کند! خون شهید و مرکّب عالم، اینها پاک می ‌کنند. کشوری که همه چیز دارد، یک عده با احتکار و غیر احتکار این کشور را ملتهب کردند، این نه خدا خوشش می ‌آید، نه پیغمبر خوشش می‌ آید. یک وقت می ‌بینید که می ‌گیرد، گرفت! ▪️ بعضی از گناهان را خدای سبحان ممکن است عفو کند یا به قیامت واگذار کند؛ اما بعضی از گناهان را او «أَشَدُّ الْمُعَاقِبِینَ فِی مَوْضِعِ النَّكَالِ وَ النَّقِمَة»[1] و «سریع الانتقام» هم هست؛ طوری که ﴿لَهُمْ خِزْی فِی الدُّنْیا وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ﴾[2] این آیه است. فرمود ما آبروی اینها را در دنیا و آخرت می ‌بریم. ▪️ فرمود من خودم را مسئول می ‌دانم، موظّف می ‌دانم که روزی تمام این مار و عقرب ‌ها را بدهم؛ حالا روزی ما را نمی ‌دهد؟ آن وقت کسی این روزی را بگیرد و احتکار بکند و جامعه را ملتهب بکند و را هدر بدهد، خدا او را رها می ‌گذارد؟! این: ﴿لَهُمْ خِزْی فِی الدُّنْیا وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ﴾؛[3] این یعنی چه؟ فرمود: ما آبروی بعضی‌ ها را هم در دنیا می‌برم، هم در آخرت. این نظیر ترک صوم و صلات نیست که امید بخشش باشد و اگر هم باشد در قیامت هست! نه، فرمود: شما و خون پاک را دارید از بین می ‌برید، چرا ما این کار را بکنیم؟ اینها را گفتند به ما یا نگفتند؟ ▪️ اگر افضل از دماء شهداست که هست، اگر کسانی هستند که «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ»؛ شهید تنها برای نجات از جهنم نرفت، برای رسیدن به بهشت نرفت، آنها سرجایش محفوظ است. شهید برای رفت. این «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ» یعنی چه؟ یعنی ایران را پاک کردی. ایران که با باران پاک نمی‌ شود. اینها با خون شهید پاک می‌ شود. اینها از اختلاس و نجومی و اینها با این خون پاک می شود. ▪️ قرآن چه می‌ گوید؟ فرمود: اگر کشوری داد، کشور پاک شد، حتماً میوه طیب و طاهر دارد. آن زیارت «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ»؛ این آیه قرآن ﴿وَ الْبَلَدُ الطَّیبُ یخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ﴾;[4] امانت، امنیت، طهارت، عدالت، ادب، فرهنگ، اینها روزی خوب و میوه خوب یک مملکت است. این بیان قرآن است، آن بیان ائمه است، ما دیگر چه داریم؟ از چه کسی باید نقل کنیم؟ ﴿وَ الْبَلَدُ الطَّیبُ یخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ﴾. خون داد پاک کرد، این کشور باید بدهد و این طور هم هست. چرا ما این گونه نشویم؟ [1]. تهذیب الاحکام، ج3، ص108. [2]. سوره مائده، آیه33. [3]. سوره مائده، آیه33. [4]. سوره اعراف، آیه58. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1397/05/25 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 ماندگاری انقلاب 🔹 حالا لازم نیست ما سلمان و اباذر باشیم، ولی «آن قدر هست که بانگ جرسی می ‌آید»،[1] بله، آن توفیق نصیب هر کسی نمی ‌شود که آن گونه بدهد. نمی ‌دانم شما ربذه تشریف بردید یا نبردید! بین مکه و مدینه روستایی است که الآنش چهار پنج تا بز به زحمت می ‌توانند آن‎جا زندگی کنند! کم‌آب است، ویرانه است که این را به عنوان ربذه حفظ کردند. اباذر (رضوان الله تعالی علیه) با چند تا بز در آن‎جا حبس کردند. قبر مطهّر اباذر هم الآن پر از این سنگ‌ هاست؛ یعنی اثر قبری ندارد این وهابیت چه کاری کرده با ! منتها همان روستایی ‌های ربذه می ‌دانند قبر شریف اباذر کجاست که ما آن‎جا زیارت کردیم و فاتحه خواندیم. این اباذر آن طور امتحان داد. 🔹 حالا از ما نخواستند که آن گونه باشیم؛ ولی همین مقدار که راه ‌ها باز هست آدم بیراهه نرود، همین! ما اگر به همین عمل بکنیم ما آسیب نمی ‌بیند. مردم مسلمان ‌اند، مردم ما را می ‌بینند. عمل به این رساله هم خیلی سخت نیست. حالا آن گونه نه از ما نماز شب خواستند نه آن گونه تهجّد خواستند، نه آن گونه خواستند. خیلی‌ ها هستند که اصلاً این مسائل را نشنیدند، همین مقداری که راست بگوییم، نه بیراهه برویم نه راه کسی را ببندیم، این نظام می‌ ماند؛ اما اگر ـ خدای ناکرده ـ خلاف بکنیم این فضای مجازی نمی ‌شود دهنش را بست. این فضا، است! الآن صدها بار گفته شد، این فضا، فضای مجازی نیست. اگر سیم حقیقت بود بی‌ سیم می‌شد مجاز. اگر چهره تلویزیون حقیقت بود بی ‌شیشه می ‌شود مجاز. هر جا اندیشه می‌آید حقیقت است. فضای مجازی یعنی چه؟ حرف می زنند، تبلیغ می ‌کنند سوء تبلیغ، حُسن تبلیغ، درست، همه چیز را می ‌گویند. اگر ما بهانه به دست بیگانه ندهیم، مطمئن باشید هیچ نقصی به ما نمی ‌رسد و اوّلین کسی که به یاد ماست همین شهدای ما هستند. 🔹 مرحوم علامه یک وصیت‌ نامه ‌ای دارد که وصیت ‌نامه ‌اش در پایان قواعد چاپ شده است. به پسرش فخرالمحققین می ‌گوید که کنار قبر من بیا، ما هستیم، زنده هستیم، به یاد شما هستیم. این طور نیست که اینها زیر خاک باشند خبری نداشته باشند. این آن طوری که زنده بودند خیلی از مشکلات را حلّ کردند، حالا چند برابر یقیناً مشکلات را حلّ می‌ کنند. ما فقط به همین رساله عمل بکنیم، همین! آدم حلال زندگی کند، دروغ نگوید، خلاف نگوید، تظاهر نکند، ریا نکند، ظاهر و باطنش را دو گونه نکند، یقیناً این نظام می ‌ماند. [1]. اشعار منتسب به حافظ، شماره11. 📚 سوره مبارکه مجادله جلسه 8 تاریخ: 1396/11/09 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 پاداش مجاهدان 🔹 از این خاكریز گذشتند یعنی از پدر و فرزند، از همسر و غریبه، از مال و تجارت و مسكن از همه اینها گذشتند؛ همه اینها است، است، است! گفتن این حرف ها آسان است؛ آن وقتی كه یك جوان از پدر و مادرش از همسرش و از بچه ‌های كوچكش خداحافظی می ‌كند از همه این میدان های مین می ‌گذرد؛ این كار آسانی نیست! حالا خدا چقدر به اینها اجر داد معلوم نیست؛ هیچ كس نمی‌ داند خدا با چه كرد و به اینها چه داد! در سوره مباركه «یس» پیام شهید را خدا این ‌‌چنین نقل می ‌كند ﴿یا لَیتَ قَوْمِی یعْلَمُونَ ٭ بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ المُكْرَمِینَ﴾؛ پیام می ‌دهد به پدرش، به مادرش، به خواهرش، به برادرش، به دخترش به پسرش و به فامیلش، می‌ فرماید ‌ای كاش شما می‌ دانستید خدا با ما چه كرد، چون نمی‌ دانید خدا با ما چه كرد اشك می ‌ریزید! 🔹 ابن طاووس كه از علمای بزرگ اسلام است و در بین علما مثل خیلی كم است، می ‌گوید اگر به ما دستور نداده بودند برای ضجه بزنید و بر سر و سینه بزنید و اشك بریزید من جشن می‌گرفتم؛ می‌گوید ما علاقه‌مند بودیم كه برای اماممان مراسم جشن داشته باشیم و اگر به ما دستور گریه نداده بودند ما جشن می‌گرفتیم! اگر كسی باشد بگوید خدایا این امانت ها را تو به ما دادی ما هم در راه دین تو دادیم، آن‌گاه قابل حساب نیست! 📚 سخنرانی در جمع خانواده های شهدا تاریخ: 1376/06/19 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 انسان قرآنی 🔹 در جریان حیات و ممات قرآن یک عده را مُرده می داند، زنده اند اما آنهایی که در دنیا در این مسیر نیستند اینها مُرده اند؛ برای اینکه اینها حرف قرآن را گوش نمی دهند و قرآن هم است، فرمود ما قرآن را نازل کردیم و اگر کسی قرآنی فکر کند و زنده است این قرآن او را زنده می کند: ﴿إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا یحْییكُمْ﴾، اول سخن از تثنیه است خدا هست و پیغمبر؛ ولی فعل، فعل مفرد است چون وجود مبارک حضرت حرف «الله» را می زند؛ فرمود: ﴿اسْتَجِیبُوا لِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکم﴾ نه «دَعَوا»! دو تا دعوت نیست دو نفر نیستند، یک مولاست و یک بنده و وجود مبارک حضرت هم حرف «الله» را نقل می کند ﴿اسْتَجِیبُوا لِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا یحْییكُم﴾. حالا اگر کسی استجابت نکرد حیات ندارد، از کجا بیاید؟! درباره آنها که استجابت کردند فرمود: ﴿لا تَحْسَبَنَّ﴾ که اینها مُرده هستند بلکه اینها شهیدند. 🔹 پس انسان از نظر یا زنده است یا مُرده است، این بخش اول . بخش دوم این است که حالا واقعیت او انسان است یا حیوان؟ درباره آن هم در قرآن دارد: ﴿إِنْ هُمْ إِلاَّ كَالْأَنْعام﴾؛ اگر به صورت حصر ذکر کرده یعنی واقعیت او این است. 🔹 در مسئله سوم و چهارم قرآن می فرماید بعضی ها دست دارند بعضی ها چشم دارند، ابراهیم دست دارد ابراهیم چشم دارد که در سوره مبارکه «صافات» فرمود: ﴿أُولِی الْأَیدی وَ الْأَبْصار﴾؛ آن که نباشد اثر علمی از او صادر نشود چیزی ننویسد و چیزی به جامعه ندهد او دستی ندارد؛ یا دست کسی را نگیرد انجام ندهد او دستی ندارد. حالا یا اهل حوزه و دانشگاه است با قلم کار می کند یا جزء افراد عادی است، دارد، فلان مسجد را بسازد، فلان دارالایتام را درست کند، فلان را حل کند، این می شود دست! 🔹 بنابراین اول فرق بین زنده و مُرده است که چه کسی زنده است و چه کسی مُرده؛ دوم فرق بین انسان و غیر انسان است؛ سوم درباره مجاری ادراکی است که چه کسی چشم دارد و چه کسی ندارد؛ چهارم درباره بخش تحریکی است که چه کسی دست دارد و چه کسی ندارد؛ این تنظیم قرآن کریم است. کسی زنده است که الهی بیندیشد، کسی انسان است که ، کسی دست دارد که کار خیر انجام بدهد یا علمی یا مانند آن و کسی چشم دارد که حق ببیند که امیدواریم خدای سبحان این توفیق را نصیب همه ما بفرماید! 📚 درس خارج فقه ارث جلسه28 تاریخ: 1399/09/26 🆔 @a_javadiamoli_esra