•••─━━⊱✦🔹﷽🔹✦⊰━━─•••
*کمی درباره «زخم گلوی امپراتور»*
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
«خیلی اهل عبادت بودهاند و رسیدگی زیادی به فقراء داشتهاند و اخلاق خوبشان همه را تحتتاثیر قرار میداده و کلی حدیث و معارف اجدادشان را برای دیگران نقل میکردهاند و...» این توصیفی از سیره ائمه است که معمولاً میگویند و میشنویم. اما دشمنان بزرگ و حرفهای، مثل ما ساده و بسیط نیستند که آن حقیقتهای پیچیده را با همین سادگی و بساطت ما، توصیف کنند.
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
بخاطر همین بود که «منصور دوانیقی» ـ امپراتوری که تثبیت «بنیعباس» با اقتدار او ممکن شد و فتوحات را تا «طبرستان» گسترش داد و قیامهای متعددی از «نهضت اسحاق» و «جنبش راوندیه» تا «خیزش سادات حسنی» را سرکوب کرد و با چند هزار صنعتگر در طول چهار سال، شهر «بغداد» را بنیان گذاشت ـ وقتی میخواست «جعفر بن محمد» را توصیف کند، میگفت: «هذا الشجا المعترض فی حلوق الخلفاء... این استخوان گیرکرده در گلوی خلفاء» و فقط به یاد خِرخِر نفَسهای حکومتش و زخمخوردگی گلوی خودش نمیافتاد بلکه همه خلفای همعصر با اباعبدالله را در این بیچارگی شریک میکرد.
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
حتی وقتی غوغای سادات حسنی، حجاز و عراق را در برگرفت و خواب را از چشمان منصور گرفت، باز هم از پیچیدگیهای رفتار «جعفر بن محمد» میلرزید: «قد کنت مُصرّاً علی قتل جعفر... و کان امره ـ و ان کان ممّن لایخرج بالسیف ـ اغلظ عندی و اهمّ علیّ من امر عبدالله بن حسن و قد کنتُ اعلم هذا منه و من آبائه علی عهد بنی امیّه... من بر کشتن جعفر اصرار داشتم و قضیه او ـ گرچه از کسانی است که قیام مسلحانه نخواهد کرد ـ سختتر و بااهمیتتر از قضیه عبدالله بن حسن [رهبر قیامهای مسلحانهی سادات حسنی] در نزد من است. من این رفتار را از او و پدرانش در عهد بنی امیّه هم سراغ داشتم...»
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
بدون لشگر و سلاح و پولپاشی بین طرفداران و در اوج تقیّه، برای یک امپراتوری خطرناکتر از اهالی قیام مسلحانه باشی و پیچیدگی و کیاستی در علم حدیث و کلام و فقه و اعتقادات و اخلاقت موج بزند که از شمشیر سختتر و برندهتر باشد و لقمهی گلوگیر ِ یکی از دو ابرقدرت جهان در آن روزگار شود. این باورنکردنیها، وقتی به آستان «جعفر بن محمد» و پدرانش میرسند، به واقعیتهای معجزگون تبدیل میشوند. البته فهم این معجزات و پیدا کردن نسخه امروزین آن، به فقاهتی نیاز دارد که گویا باید خیلی دقیقتر از تفقه در احکام نماز و روزه و حج و... باشد. فقاهتی که اگر در میان حوزههای ما پا گرفته بود، دیگر علمائی پیدا نمیشدند که به اسم دینداری خالص و ولایت و برائت و دوری از سیاست، در اخلاق خوب و عبادات فراوان و دروس خارج مفصّل خودشان غوطهور شوند اما بدون شباهت به مولایشان امام صادق، نه گلوگیر امپراتورهای مدرن شوند و نه مباحث علمیشان برندهتر از سلاح در مقابل ابرقدرتها به حساب بیاید.
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
تقدیم به مردی که به قول رهبری، «آیتاللهالعظمای واقعی خود او بود»؛ فقیه جعفری خالصی که مثل استخوان در گلو، خواب راحت را از بتپرستی مدرن و کاهنان معابد آن گرفته بود و گرفته است و خودش را در یکی از پیامهایش این طور روایت کرد:
«قدرتها و ابرقدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینی یکه وتنها هم بماند به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت پرستی است ادامه می دهد و به یاری خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنههای مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانی که به ستم و ظلم خویشتن اصرار می نمایند سلب خواهد کرد.»
••─━⊱✦🔹✦⊰━─••
#امام_جعفر_صادق علیه السلام
#میلاد_امام_جعفر_صادق علیه السلام
#اباعبدالله
#جعفر_بن_محمد
___
✍: #محمدصادق_حیدری
بله | آیگپ | سروش | تلگرام | ایتا
@msnote