🌷نقل از مادر شهید.....
🍃چقدر در جریان فعالیتهایش بودید؟
از دو سال قبل، یه دورههای ویژه آموزش نظامی علاقمند شده بود و در جمع بچههای همانجا درباره رفتن به سوریه حرف میزد. میدانستم که دوست دارد برود، ولی از ته قلب راضی نبودم. بعضی از دورههای خلبانی را هم گذرانده بود ولی به دلیل این که زانوهایش کمی مشکل داشت از ادامه دادن آن باز ماند که خودش معتقد بود قسمت نبوده است. فکر میکردم بعد از این جریان، از فکر سوریه رفتن بیرون آمده است. امسال بعد از عید، علاقهاش برای رفتن را خیلی جدی مطرح کرد و گفت: «مامان هر کاری کنی من میخواهم بروم و بعد از آن به عراق، یمن و در نهایت میخواهم به کرانه باختری بروم.» هدفش نابود کردن اسرائیل بود که به آن غده سرطانی میگفت.
میگفت شیطان در کمین ماست؛ چه تضمینی میکنی که چند سال دیگر، همین باشم؟
👉 @mtnsr2
🌷نقل از مادر شهید.....
🍃چه کسی به او انگیزه حضور در میان مدافعان حرم حضرت زینب(س) را میداد؟
شهید بابایی و مطالعه زیادی که درباره اسلام و شهادت داشت، باعث شده بود تا مصطفی انگیزه پیدا کند، به قدری که با آگاهی کامل، قدم در این راه گذاشت و جوانترین شهید مدافع حرم آل رسول الله(ص) شد. هر وقت به من میگفت: «رضایت بده تا به سوریه بروم»، میگفتم: «اجازه بده سنت کمی بیشتر شود» که میگفت: «شیطان در کمین ماست و از آن نباید غافل بشویم، چه تضمینی میکنی که چند سال دیگر، من همین آدم باشم.» در واقع نمیخواست تغییر کند و دوست داشت پاک از این دنیا برود.
یک هفته تمام شبها در میان دوستانش خوابید و گریه و التماس کرد تا او را با خود ببرند/با دیدن ناراحتی من رضایت نامه را پاره کرد
👉 @mtnsr2
🍃به من وعده بهشت داد
دل مادرها کوچک است زود تنگ می شود زود می گیرد و زودتر آرام می شود و به وعده ای دلشان پر می شود از شادی و غرور...
زینت سادات موسوی 46 ساله هم این روزها زیاد دلتنگ می شود بسیاربغض می کند اما برای اینکه تنها دخترش سیده زینب و پسر عمویش -پدر شهید- غمگین نشوند آهسته گریه می کند اما گاهی که کسی خانه نباشد راحت ترگریه می کند و دلش بهانه جوانترین شهید مدافع حرم را می کند.
او می گوید: فقط زمانی کمی آرام می شوم که یادم می افتد مصطفی به من وعده بهشت داد و گفت تو راضی شو که من به سوریه بروم و در مقابل دشمنان اسلام بجنگم من هم قول می دهم در آن دنیا جایگاهی خیلی خوب برایت فراهم کنم با قدرت و اطمینان خاطر می گفت : آنقدر شرایط خوبی برایت درست می کنم که حتی فکرش را هم نمی توانی بکنی حتی در خواب هم نمی توانی نمی بینی ....
قسمتش این بود ....
انگار قسمت بوده که مصطفی برود و بشود جوانترین شهید مدافع حرم حضرت زینب(س) این را سید عین الله موسوی می گوید که سابقه چندین سال حضور در جبهه های جنگ در جنوب و کردستان داشته و علیه عراقی ها جنگیده : با مقولهجنگ آشنا بودم و وقتی مصطفی می گفت عشق رفتن به جبهه را دارم را خوب می فهمیدم و یاد خودم می افتادم که دو سال در خدمت سربازی و چند سال به عنوان بسیجی در جبهه ها خدمت کردم.
مادر شهید با اشاره به اینکه قسمت مصطفی شهادت بود می گوید: مسئولان مرکز آموزش با اعزام مصطفی به دلیل جوان بودن و سن کم مخالفت می کردند و شنیدم که می خواستند با هر ترفندی مانع از رفتن او بشوند اما انگار قسمت پسرم این بوده که در خاک سوریه و در دفاع از حرم حضرت زینب به شهادت برسد.
وی می گوید: انگار دو بار اشتباهی به گوشی مصطفی زنگ زده بودند که آماده سفر باش در حالیکه می خواستند شماره دیگری را بگیرند و من فکر می کنم به دلیل دل پاک و نیت درست و صادق بودن مصطفی بود که او را اعزام کنند و بعد از دو ماه حضور در سوریه به شهادت برسد
👉 @mtnsr2
636366850_2089275917_216182264.mp3
4.26M
⭕️ #نوای_شهدایی
🌷به اذن صاحب علم به اذن خالق غم
🌷سپاه زینبیون همه به سوی حرم
🌷سرباز رهبرم مست علی اکبرم
🌷مرید حضرت حیدرم یازینب
🌷یاحیدر غرشم یک تنه خود ارتشم
🌷تشنه ی خون داعشم یازینب
👉 @mtnsr2
🌷به اذن صاحب علم به اذن خالق غم
🌷سپاه زینبیون همه به سوی حرم
🌷سرباز رهبرم مست علی اکبرم
🌷مرید حضرت حیدرم یازینب
🌷یاحیدر غرشم یک تنه خود ارتشم
🌷تشنه ی خون داعشم یازینب
🌷زینب تنها شه اصلا ممکن نیست
🌷کسی که نیست سربازت اصلا مؤمن نیست
☘جانم یا زینب
🌷قسم به جان حرم به پاسبان حرم
🌷آرزومه بشم از مدافعان حرم
🌷والشمس والقمر نبود فداییتون اگر
🌷از حرم نبود اثر یازینب
🌷دلتنگم برم بره توراه تو سرم
🌷مثل شهیدای حرم یا زینب
🌷لبریز از شوقم غمگین از دوری
🌷گوشه نگاهی بی بی تا کی رنجوری
🌷زینب تنها شه اصلا ممکن نیست
🌷کسی که نیست سربازت اصلا مؤمن نیست
👉 @mtnsr2
سوره المائدة آیه 82 :
لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا ۖ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَىٰ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ
ترجمه :
بطور مسلّم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهی یافت؛ و نزدیکترین دوستان به مؤمنان را کسانی مییابی که میگویند: «ما نصاری هستیم»؛ این بخاطر آن است که در میان آنها، افرادی عالم و تارک دنیا هستند؛ و آنها (در برابر حق) تکبّر نمیورزند.
👉 @mtnsr2
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
⭕️ #سلام_علی_ابراهیم۲
🔶پایان قسمت چهل ونهم
🔶 #عبد_خالص_خدا
یک بار مساله مهریه ، یک بار دیگر تفاوت فرهنگی خانواده ها و.....
دیگر مادر و خواهرم خسته شدند. خودم بیش از بقیه اذیت شدم.
روزها گذشت تا اینکه دوسال قبل در اول اردیبهشت رفتم بهشت زهرا علیه السلام. با دوستانم بر سر مزار یادبود #ابراهیم ،برایش تولد برگذار کردیم.
افراد بسیاری آمدند واز خاطرات #ابراهیم شنیدند . خوشحال بودم که توانستم قدم کوچکی در این راه بردارم.
وقتی همه رفتند ،به تصویر #ابراهیم خیره شدم و گفتم :شما زنده بودی تلاش میکردی که گره از کار مردم باز کنی ، حالا هم که شهید شدی و خدا شما را زنده معرفی میکند . بعد در دلم گفتم: #ابراهیم جان ،همه برای تولد کادو می برند ، من از تو کادو می خواهم . یک کاری کن که دفعه بعد با همسرم به دیدنت بیایم!💝
روز بعد یکی از دوستان تماس گرفت و خانواده ای را معرفی . با اینکه دیگر حوصله این کار را نداشتم اما بار دیگر با مادر و خواهرم راهی شدیم. تمام مراحل کار خوب پیش رفت . همانی بود که می خواستیم . هیچ مشکلی نبود نه مهریه ونه برای موارد دیگر هیچ اختلافی بین خانواده ها نبود. بعد از تمام صحبت ها به ما گفتند:برای صحبت های خصوصی به این اتاق بروید.
به محض اینکه همراه دختر خانم وارد اتاق شدم چشمم به تصویر بزرگ آقا #ابراهیم بر روی دیوار افتاد!
وقتی نشستم برای اولین سوال پرسیدم : شما شهید #ابراهیم هادی را می شناسید؟ایشان هم با تعجب گفت :بله ، شهید هادی همرزم پدرم بودند . آنها در یک محل زندگی می کردند وبنده هم به این شهید والا مقام بسیار اعتقاد دارم و.....
خلاصه هفته بعد بهشت زهرا علیه السلام رفتم . همراه با همسرم به کنار مزار یادبودش آمدیم وبرای عرض تشکر ،ساعتی را در کنارش نشستیم.
آخر همسرم نیز مانند من ،از #ابراهیم خواسته بود که یک همسر مناسب برایش انتخاب کند💝
👉 @mtnsr2
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
مهدویت تا نابودی اسرائیل
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ 🍃 #القدس_لنا از این رو در دورههایی از تاریخ گذشته سرزمین فلسطین صحنه نزاع و جنگهای
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
🍃 #القدس_لنا
اما آنچه بطور مختصر میتوان بیان کرد آن است که، چون در ژئوپلتیک نقش عوامل محیط جغرافیایی مورد بررسی قرار میگیرد و از آنجا که در میان پدیدههای محیطی، هیچ پدیدهای مانند انسان نمیتواند در سرنوشت سیاسی آن محیط نقش داشته باشد؛ لذا به این امر توجه بیشتری خواهد شد.
حدود دو هزار و پانصد سال قبل از میلاد مسیح (ع) چند قبیله عربی، به منطقه فعلی فلسطین مهاجرت کرده، و در این منطقه اقامت نمودند و سپس به اسم «کنعانیون» نامیده شدند. مدتی بعد عدهای از این مردم، به سواحل جلوی کوههای لبنان رفته و در آنجا اقامت گزیدند و رفته رفته به اسم «فینیقیون» شناخته شدند (بنابراین اصل این دو فرقه یکی است)
کنعانیون در فلسطین شهرهائی با حصارهای محکم برای مصونیت از خطر غارتگران بنا نمودند و پایه تمدنی را در آنجا گذاشته، برای خویش مذهبی اختیار کردند. تقریباً تمام اساس تمدن و اغلب مبانی مذهب «عبرانیون» از اینها اقتباس شده است. کنعانیون چندین قبیله بودند که قبیله مهم آن «یبوسیون» میباشد که در شهر قدس و اطراف آن سکونت داشتند و به همین مناسبت فلسطین را «ارض کنعان» مینامیدند،، زیرا از دو هزار و پانصد سال تا هزار سال قبل از میلاد، (نزدیک به یکهزار و پانصد سال) این منطقه را در دست داشتهاند.
🌷 ادامه دارد.....
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
داستان غمبار نابودی یک تمدن؛ چگونه "اندلس" با بی حجابی سقوط کرد
👉 @mtnsr2