𝑴𝒚 𝑳𝒊𝒃𝒓𝒂𝒓𝒚 !💙.
اردیبھشت نام دیگرِ توست .🤍!
زن و شوهر عاشقـے کھ برای کمک بھ هم
نوعان خود و دفاع از وطن جانِ خود را
فدا کردھ و پا بھ سامرا مـےگذراند . . .
شھرے کھ از امکانات بالا و لوکس بودن
زبان زد همھ است امـا ! قلمرو داعش .
این ڪتاب سرنوشت این زوج عاشق را در
دورے از خانواده و وطن در روزگار داعش
بھ تصویر میکشد🌱!'
-نویسندھ ❲ زینب بخشایش ❳!
𝑴𝒚 𝑳𝒊𝒃𝒓𝒂𝒓𝒚 !💙.
چایت را من شیرین میکنم .☕!
دخترکے چشم آبـے در دل آلمان .
متنفر از عطر تلخِ چای و چاۍ دوستان .
با پدر و مادرۍ مسلمان و ایرانے کھ یکے
عاشق رجوۍست و سازمانے و دیگرۍ از
نظر سارا مسلمانے ترسو در این بین برادرِ الهه و مھربان سارا دوستے مسلمان میابد و بھ جمعِ مسلمانان داعشے مۍپیوندد اینجاست کھ پاۍ سارا بھ ایران باز مۍشود و برگـےجدید در صفحھ زندگـےاش رغم میخورد .
.📘💙!
-نویسندھ ❲ زهرا اسعد بلند دوست ❳!
𝑴𝒚 𝑳𝒊𝒃𝒓𝒂𝒓𝒚 !💙.
مثلِ بیروت بود .☁️!
در ادامہ چایت را من شیرین میکنم !
سارا و دانیال بار دیگر با مرگ دست و پنجہ نرم مۍکنند و آن کس کہ در ماجراۍ قبل . .
گریختہ بود باز میگردد و این بار دخترِحاج اسماعیل نیز دامنش بہ این بازۍ گرھ میخورد و امنیت کشورمان بھ مخاطره مۍافتد .🇮🇷!
-نویسندھ ❲ زهرا اسعد بلند دوست ❳!
𝑴𝒚 𝑳𝒊𝒃𝒓𝒂𝒓𝒚 !💙.
تولد در توکیو .🏌🏻♀️🤍!
دخترۍ چشم بادامۍ در دل توکیو !
پر از چون و چراهایۍ کھ پاسخِ اطرافیان
بھ آنھا تنھا سکوت بود . پس براۍ یافتنِ
پاسخ خودش دست بـھ کار میشود و بـھ
ادیانِ مختلف سر مۍزند تا در آخر پاسخ
هایش را تنھا در یڪ جا میابد ⸤ اسلام ⸣ !
و با ورودش بـھ عالم اسلام در آن دنیـٰاۍ
بۍدین سختۍ مشکلاتۍ را بـھ دوش میکشد . . . 🫀( :
-نویسندھ ❲ حامد علے بیگے ❳!