یکی از خجالتآورترین زمانها ، وقتیِ
که ازمون میپرسن : کتاب خوب چی
سراغ داری واسه مطالعه؟ و ما جوابی
نداریم بدیم.
مطالعہ کنید ؛ با مطالعه کردن ِ کھ آدم
رشد میکنه .
ـ 💌
𝑴𝒚 𝑳𝒊𝒃𝒓𝒂𝒓𝒚 !💙.
؏شق و دیگر هیچ ♥️'
این کتاب داستان پسرۍ ست به نامِ فرهاد . پسرۍ که به خاطر یک اتفاق ساده ، کارش بھِ دادگاه کشیده میشود و در یک قدمـے سالها حبس ، درحالیکہ آیندهاش را پشت میلہهاۍ زندان مـےبیند، ناگھان قاضی حکمی متفاوت برایش رو مےکند . .
حکمے فراتر از ذهن فرهاد ، و هرکس دیگری !
♥️_ نرجس شکوریانفرد
𝑴𝒚 𝑳𝒊𝒃𝒓𝒂𝒓𝒚 !💙.
این کتاب داستان پسرۍ ست به نامِ فرهاد . پسرۍ که به خاطر یک اتفاق ساده ، کارش بھِ دادگاه کشیده میشو
مادر داشتن یک حس خوب است. منظورم مادران دنیایی نیست. منظورم فاطمہ زهراست. مادری او فراتر از حسهای عام است. یک حجم عظیم توان روحی را در انسان با مادری فاطمہ میتوانی در خودت پیدا کنی. منظورم این است کہ وقتی خدا او را کارگزار خودش برای بشریت گذاشتہ است، پس صاحب همہ داراییهای خداست. حالا کنار تمام این داراییها حکم خاصی کہ خدا بہ او داده را هم اضافه کن؛ مادری خود مادر بودن یک دارایی است کہ تنها از میان چهارده معصوم، او دارد و همه را مدیون جان پر محبّتش میکند. خدا فاطمہ را گذاشتہ برای دلنازک انسان کہ هروقت از بودن در دنیا، از سختیهای دنیا دلتنگ شد، نام فاطمہ را بیاورد و آرام شود.
این را پیامبر یادمان داده کہ هروقت دلتنگ بهشت میشد عطر فاطمہ آرامش میکرد. همین است کہ من نمیتوانم در روضہهای فاطمیہ دوام بیاورم؛ مادرم کہ اصل حیات من است و رگ غیرت و بهانہ زندگیم را حرمت شکستہاند!
عشق و دیگر هیچ .
پسران را همگی نام علی بنهادی
جان عالم به فدای دل بابائی تو :)
#حسینجانم💛
#روزجوانمبارک😍
عدهای دیگر هم نزد پیامبر (ص) آمدهاند و
میخواهند باران چنین سیل آسا نبارد. پیامبر
دست هایش را بالا میآورد و میگوید : خدایا !
باران بر حوالی مدینه ببارد ، نه بر مدینه .
آنگاه به ابرها اشاره میکند . ناگھان در بینِ
ابرها شکافی ایجاد میشود و آنھا چون
سربازهایی فرمانبردار بہ اطراف مدینه
میروند و خورشید بر آسمان آبی نقش میبندد .
ابرها چون حلقہای بر دور شھر میبارند ؛
ولی حتی یک قطره هم داخل شھر نمیریزد .
مدینةالنبی در این آرامشِ بعد از طوفان ، غرق
فرح و شادمانـے است . نگاه همہ به ابرهای در
اطراف آسمان است و بر زبانشان حمد و تکبیر ؛
اما من نگاهم بہ رسول خدا(ص) است و
دستهایی کہ از عشق ، معجزه میکنند :)💙
کتاب ِ حنانھِ شو .
نگارنده ؛ رقیہ بابایۍ
ما هر ادّعایۍ داشته باشیم ، بھِ همان ادّعا
امتحان میشویم !
- کتابِ احضاریہ 💌
𝑴𝒚 𝑳𝒊𝒃𝒓𝒂𝒓𝒚 !💙.
بیا وارد ماجرایۍ عجیب بشویم؛ ماجرایۍ کہ در ذهنت ثبت و در زندگۍ همراهت مۍشود! بنگر ببین تو در کجاۍ دا
پرندھای کهـ بال پرواز ندارد یا به پای
خودش یا همتش ، بند و زنجیر دارد
از انهدام قفس استقبال نمیکند ؛
چرا که ناتوانیاش بہ چشم میآید و
درماندگیاش آشکار میشود. تا وقتی
میلہهای قفس هست هرکس میتواند
ادعا کند کھ اهل پروازهای بلند است
تا وقتی میلههای قفس هست بندهای
مرئی و نامرئی خواسته و ناخواسته
و دانسته و ندانسته آدمها مفعول یا
مکتوم یا مستتر میماند حتی برای
خودشان .
. کتُب کمـی دیرتـر .
تو اگہ واقعا یکی رو دوست داری، باید بتونی بھش حق بدی. باید ببینی چی میخواد ؛ نہ اینکه فقط ببینی خودت چی میخوای ! آدما وقتۍ میگن یکی رو دوست داریم ، خودشون رو دوست دارن . اونو میخوان براۍ خودشون . اگه راست میگن ، باید اونو به خاطر خودش بخوان ، به خاطر خودش دوسش داشته باشن :)
‹ کتابِ شبِصورتـے 🌚💕›
وقتی کسی بتونه بھِ راحتی ترکت کنه یعنی ؛
تو نتونستی توۍ وجودش ریشه کنی .
⸤ کتاب ِ گریہهاۍمسیح ⸣
باید کسی آرام در گوشم بگوید ؛
خیلی بہ رویاهای خود نزدیک هستی
طاقت بیاور ، هیچ تا مقصد نماندھ.
خورشید می تابد اگر تاریک هستی .
- نرگس صرافیان طوفان -