eitaa logo
نبض قلم
641 دنبال‌کننده
663 عکس
171 ویدیو
9 فایل
⏪کپی شعر ممنوع فوروارد آزاد راه ارتباطی👇 @safieghomanjani کانال آموزشی ما را دنبال کنید👇 @arayehha
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پای خورشید را به پنجره ها میکشی عشق به پا میشود ‌    ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎┄═✾ℒℴνℯ✾═┄ @nabzeghalam
: دیگر نمانده بر تنمان جان! قبرت بگو کجای بقیع است؛ بانوی بی نشان! @nabzeghalam
یک پنجره دل بود و صدای من خسته سیمای غریبی که به دیوار نشسته چشمی به تماشای تو چشمی به تمنا مبهوت نگاه تو به این قاب شکسته بوسیدن این پنجره ها کار دلم بود تو حوصله کن باز شود این دل بسته یک پنجره اعجاز منی دل گره بستم اقا گره بگشای در این روز خجسته اقای غریبی که به اهو نظر انداخت ارام کند حوصله هایی که گسسته با یاد تو ارام بگیرد دلم افسوس یک پنجره دل ماند بر این باور خسته @nabzeghalam
هدایت شده از شعـرهـای نـاب
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ عاشق‌شدن و صبوربودن، تـا کی؟ در سایه به فکر نور بودن، تا کی؟ آقا تو ببخش من زبانم تنـد است هی منتظر ظهـور بـودن، تـا کی؟! ━━━━💠🌸💠━━━━ @sherhaye_nab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: اکثرِ ِروزها سر ِکارم همه ی کارت هام پر شده اند؛ از پس انداز دوستت دارم!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جیب بابا باز هم از قبل خالی تر شده شانه های خواهرم گویا سوالی تر شده شب غمش را در حیاط خانه ی ما میگذاشت ماه هم از غصه های ما هلالی تر شده روزگار انگار سیب خنده اش از درد بود دردهای کهنه ای که لاابالی تر شده خستگی، دلمردگی،باران حسرت یک طرف دستمال آرزویم،دستمالی تر شده گوش های بسته ات را باز کن تا بشنوی شرح احوال بدم ،حالی به حالی تر شده زندگی پای همین بود و نبودن ها گذشت چشمهای مادرم هم پای قالی تر شده @nabzeghalam
تو آنی و ما کمــتر از آن و اینیم برخیز که در بـــــاور تو بنشینیم شب با همه ی تیرگی اش آخر شد ای صبح چه خوب است تو را میبینیم ❄️ @nabzeghalam
4_6039548626127029638.mp3
984.7K
تو آنی و ما کمتر از آن و اینیم ✍🏻 🎼کیان بزرگمهری (Endless Roads) 🎤 @nabzeghalam
مثلِ آن مردی که با سیگار خوابش میبرد عشق هم گاه از سرِ اجبار خوابش میبرد! کودک ِذهنِ مرا بد جور بر هم میزند او که تنها لحظه ی دیدار خوابش میبرد مهربانی را گمانم پشت گوش انداخته تازگیهااا دیده ام، بیدار خوابش میبرد! مثلِ آن کودک که در هول و ولای گریه است تا به دستم میرسد هربار، خوابش میبرد ساعتم را کوک کردم در هوای آشتی قهر هم خوب است وقتی یار خوابش میبرد! @nabzeghalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دل را بروی دست ِخدا بی نشان گذاشت داغِ تورا که بر دل ِما بی نشان گذاشت وقتی علی به قامت دیوار تکیه زد قلبش شکست و قبر تو را بی نشان گذاشت! @nabzeghalam
💠💠💠 در ماتمش زمین و زمان گریه میکنند پیر و جوان و خرد و کلان گریه میکنند ایام ِفاطمیه همه با لباس ِحزن با سوز و اشک و آه و فغان گریه میکنند ⚫️ @nabzeghalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بعد از تو شرار آه میماند و بس شبها و نبود ماه میماند و بس بعد از تو سکوت و ظلمت و تاریکی یک عاشق بی پناه میماند و بس @nabzeghalam
چون برگ که از درخت،زود افتاده داغت به دل ِجنگل و رود افتاده ای دیده ببار تا نبینی که گُـلی بین ِ در و دیـوار کـبود افتاده @nabzeghalam
1_1361176666.mp3
12.73M
🏴السلام‌علیکِ ایتهاالصدیقة‌الشهیدة🏴 😔 ✨@nabzeghalam
هدایت شده از شعـرهـای نـاب
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ چون برگ که از درخت، زود افتاده داغـت به دلِ جنـگـل و رود افتاده ای دیـده بـبـار تـا نبـیـنی کـه گُـلی بیـنِ در و دیـــوار کــبـود افــتــاده ━━━━💠🌸💠━━━━ 🏴 @sherhaye_nab
اشک در چشمهای رود افتاد، آه از سینه ها فرود افتاد اینکه بانوی آب و آیینه، بینِ دیوار و در کبود افتاد غم ِاز دست دادن طفل و، غمِ سنگینی نبودِ پدر آه از غربتی که فاطمه دید، آه از چشمهای خیره به در میخ ها شاهدند بانو جان، در و دیوار راوی دردند گریه دارد صبوریت خاتون، این جماعت عجیب نامردند روی دستانِ ماه می‌بردند، مادری را که زود پر پر شد عطرِ ریحانة النبی پیچید، داغِ او در گلوی حیدر شد مادری را که دخت ِخاتم بود، بوسه بر دست و پای او کم بود مادری را که کوثرش خواندند، سَرورِ بانوانِ عالم بود فاطمیه دو بار احیا شد، تکیه و روضه را علم کردند عده ای هم کنار هیئت ها، نذر دادند و چای دم کردند مرقدش تا همیشه مخفی ماند، چشم یک عالم از فراقش تر کاش در کوچه دستِ نامحرم چادرش را نمی‌کشید از سر @nabzeghalam
: هرگز نمیشوم ز رخت سیر، مهرت خجسته باد؛ ای صبحِ بینظیر. @nabzeghalam
اگر تسبیح را این روزها کمتر در آوردم به شوق پر زدن در قبله گاهت پر در آوردم تو با عطر دعا باغِ گلِ سجاده ام گشتی و من سجاده را هر بار زیباتر در آوردم چه معصومانه از آهوی چشمم میروی بالا منی که بی هوا از شانه هایت سر در آوردم بهشت از لای انگشتان تو هربار میروید ببین این بار هم با عشق ،انگشتر در آوردم تو در من شعر رویاندی که من دیوانه ات باشم چنان دیوانه ام ،دیوانی از دفتر در آوردم شبیه دکمه ی پیراهنی هر دم در آغوشی و من عمریست این پیراهنم را در نیاوردم! 🆔 @nabzeghalam
ابر میباریدو دریا راه باران را شکست آسمان دلتنگی صدها خیابان را شکست پنجره در پنجره آیینه بندان بود تا انتظاار دیدنت رویای گلدان را شکست نامه های عاشقانه بوسه های مخملین آب و جارو کردن لبهای خندان را شکست کاسه ی آب و دعا و حس خوب چار قل نیستی تا که ببینی راه ایمان را شکست زندگی بی تو فقط کابوس بود و خستگی زهر مارش عشقبازیهای دوران را شکست کوچه در کوچه حواسم بازپرت کوچ توست بغض من "آزاد راه قم به تهران" را شکست! 📚🗒 🆔 @nabzeghalam