eitaa logo
💓نبض عشق💓
2.4هزار دنبال‌کننده
13.4هزار عکس
3هزار ویدیو
40 فایل
مینویسم ازعشق بین زوج ها❤ مینویسم ازمحبت هایی که‌اساسش عشق به خداست غفلت ازمن بچه مذهبی ست که نگذاشتم دیده شوم کسی 💖عشق‌های‌آسمانی‌ماراندیده‌مینویسم‌تابدانندعشق‌اصلی‌مال‌مابچه‌مذهبی هاست نه آن‌عشق‌های‌پوچ‌خیابانی @yadeshbekheyrkarbala
مشاهده در ایتا
دانلود
به حباب نگران لب یک رود قسم، و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت، غصه هم میگذرد، آنچنانی که فقط خاطره ای خواهدماند..
دلم گرفته از این که شبیه کندوها بپرورم عسلی و نصیب خرس شود
آن که در بین کریمان کرمش بیشتر است به کسی کم هم اگر داد کمش بیشتر است خال ابروی تو بر حسن تو میافزاید این ترازو که تو داری گرمش بیشتر است عشق از حسن حسن حصن حصین ساخته است شاد باد آن که در این عشق غمش بیشتر است از حسن دم زدم و دست حسینم دادند گاه شان صله از محتشمش بیشتر است سر تقسیم کرم بیشتر است از همه کس قسمت آن که به قاسم قسمش بیشتر است خاک اگر در بر معصوم طلا میگردد حسن از بقیه طلای حرمش بیشتر است این امیر عرب در وطن خویش غریب عجب این است که یار عجمش بیشتر است علمش ریشه زد و سبز شد و دانستم اثر گریه کنار علمش بیشتر است عطر او در نفسم ریخت دلم خالی شد نفس روح فزا بازدمش بیشتر است ما در این میکده گشتیم و پی آب حیات دست بردیم به جامی که سمش بیشتر است…
دامان تو سرزمین کِشتم باشد تقدیر وصال، سرنوشتم باشد وقتی که تو مشغول، به قرآن باشی آغوشِ معطرت بهشتم باشد
اما تو بگو «دوستی» ما به چه قیمت؟ امروز به این قیمت، فردا به چه قیمت؟ ای خیره به دلتنگی محبوس در این تنگ این حسرت دریاست تماشا به چه قیمت؟ یك عمر جدایی به هوای نفسی وصل گیرم كه جوان گشت زلیخا، به چه قیمت؟ از مضحكه ی دشمن تا سرزنش دوست تاوان تو را می‌دهم اما به چه قیمت؟ مقصود اگر از دیدن دنیا فقط این بود دیدیم، ولی دیدن دنیا به چه قیمت؟ 📝 📒
🍂 وقتی که شدم اشک و چکیدم تو چه کردی؟ از دودۀ غم سرمه کشیدم... تو چه کردی؟ یک‌عمر عسل خورده‌ای از جام غزل‌هام زهر از قدح عشق چشیدم... تو چه کردی؟ در سایۀ سروم شده‌ای هم‌قد شمشاد از بار غم هجر خمیدم   تو چه کردی؟ لالایی من بود دوای شب دردت با درد تو از خواب پریدم... تو چه کردی؟ می‌خواست که جای همه باشی، دل تنگم وقتی‌که دل از خویش بریدم  تو چه کردی؟ حالا که شده وقت خداحافظی ما رفتم کفن و قبر خریدم، تو چه کردی؟
عذاب است این جهان بی‌تو، مَبادا یک زمان بی‌تو به جانِ تو که جان بی‌تو، شکنجه‌ است و بَلا بر ما . .
می‌خواهمت آنگونه که حوا سیبش را چید
ای وای از آن حدیثِ به دفتر نیامده ای وای از آن شروعِ به آخر نیامده ای وای از آن یقینِ به باور نیامده ای وای از آن مزارِ کبوتر نیامده ای وای از آنکه رفته و دیگر نیامده ای دل حدیثِ دخترِ طاها شنیده‌ای؟! یَرضی شنیده‌ای؟! لِرضاها شنیده‌ای؟! هنگامه‌ی نماز، دعاها شنیده‌ای؟! حتی تَوَرَّمَت قَدَماها شنیده‌ای؟! أمّن یُجیب این همه مضطر نیامده یالَلْعَجَب! فصلّ لِرَبِّک ولادتش واحیرتا لِیُذهِبَ عنکم شرافتش طوبی لهُمْ وَ حُسن مَآب است مدحتش جبریل با تمام بزرگی و رتبتش از عهده‌ی ستایش او برنیامده * * اما چه سود! حرمت قرآن شکسته شد یک‌باره قلب سوره‌ی انسان شکسته شد دَر را زدند و حرمت مهمان شکسته شد نان ریخت، سفره سوخت، نمکدان شکسته شد فَصْلِ غریبی تو چرا سر نیامده؟ زهرا هنوز گریه‌ی بی‌گاه می‌کند مولا هنوز سر به دل چاه می‌کند پاییز، ادعای أنا الله می‌کند صبح بهار از آمدن اکراه می‌کند آیا هنوز وقت مقرّر نیامده؟!
یک عُمر شکستِ دشمنش را دیدند آن جلوه‌ی خیبر شکنش را دیدند افسوس که داغِ فاطمه کاری کرد زانو به بغل گرفتنش را دیدند
خوش به حال هرکسی که زائر شش گوشه شد سهم ما جامانده ها هم ، شد فراق و اشک و آه شاعر:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂گاه با یک شعر 🍁با یک حرف 🍂با یک نگاه 🍁با یک لبخند 🍂در خاطر هم ماندگار شویم……
مهربانی را بکار بالای هر زمینی و زیر هر آسمانی! و اگر جای دانه‌هایی که کاشتی را فراموش کردی، روزی باران، جایشان را به تو نشان خواهد. 🌻...
یا رب به تو آنگونه محتاجم که جوانه ای به نور🌱
از حسودی نمی‌تونم دست خدا بسپرمت می‌خوام یه بار از ته قلب بازم بگم دوس‌دارَمِت
تنها گذاشتنم دیگه انگار که عادتت شده یه لحن تلخ یه مدّته، جای محبّتت شده
. خواستم امروز دوباره برای تو غزل بگم دیدم امّا چشم تو یه شعر نابه نازنین هیچ بهانه‌ای نبود واسه دوباره دیدنت آخرین بهانه دادن کتابه نازنین عمر دیدارای ما همیشه زود تموم می‌شه عمر شادیا مث عمر حبابه نازنین نمی‌پرسی حالمو، فرقی نداره واسه تو محض اطلاع بگم، دلم کبابه نازنین... بهتره تموم کنم قصۀ تو با خودمو چون مث موی تو غرق پیچ‌و‌تابه نازنین...
. به کسی نگاه نکن آدما طاقت ندارن عاشقِ چشات می‌شن ولی محبت ندارن وقتی مهمونی می‌ری موتو پریشون نکنی بچه‌های مردمو یه وقتی مجنون نکنی
تقصیر او نبود آمد سلام گفت و به چشمم نگاه کرد یعنی به‌خاطرِ هیجانش گناه کرد تا آن زمان تمامِ خیالم سپید بود او آمد و تمام دلم را سیاه کرد تنها دلیلِ عشقِ من و او نگاه بود با این فریب قلب مرا سربه‌راه کرد راهی برای رد‌ شدن از این مسیر نیست تقصیرِ او نبود، دلم اشتباه کرد
دیدی آخرش نموندی...
واسه یک بار
داماد در خاطر زردِ من که صیّاد شدید در تک‌تکِ نغمه‌های من یاد شدید امّا به سلامتی شنیدم دیشب قیدِ همه را زدید و داماد شدید