روضه چله نمازشب #ماه_رجب
* #امام_کاظم سالها در زندان بود اونم چه زندانی
"الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ.
وظُلَمِ الْمَطَامِیرِ ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیُودِ وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَیْهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ "نمیدونم چه شده بود تو این زندان آخر، زندان سندی ابن شاهک گفتن لحن حضرت تغییر کرد.."يا مُخَلِّصَ الشَّجَرِ مِنْ بَيْنِ رَمْلٍ وَ مآءٍ وَ طین وَ يا مَخَلِّصَ الْوَلَدِ مِنْ بَيْنِ مَشيمَةٍ وَ رَحِمٍ خَلِّصْنِي مِنْ حبس هَارُون" دعای حضرت مستجاب ش به محبین و شیعیان حضرت وعده آزادی آن حضرت را داده بودند جلو درب زندان منتظر هستند امامشان آزاد بشه. دیدند درب زندان باز شد #یا_باب_الحوائج_ع چهار غلام بدنی را رو تخت پاره ای گذاشتندخدا ازشون نگذره یکی مقابل این بدن صدا میزنه "هذا اِمامُ الرّافِضَهِ" غریبانه بدن را میبردند.ولی والی بغداد متوجه شد دستور داد گفت: اگر این بدن از بنی هاشم نیست چرا در مقابر قریش دفن میکنند اگر از بنی هاشمه چرا غریبانه تشیعش میکنند؟ گفتند این بدن موسی ابن جعفر سلام الله علیه.دستور داد گفت: باید احترام بشه تجلیل بشه ..سه روز بدن رو جِسر بغداد ماند. ولی مردم احترام کردنند گل باران کردنند این بدن را تشییع شد.با غل و زنجیرحضرت رو به خاک سپردند ولی گفتن هفت کفن قیمتی بر بدن حضرت پوشاندند. "صل الله علیک یا ابا عبدالله "یه جوری به بدن هجوم برده بودنند هر چی داشتند از نیزه و شمشیر و سنگها که دیگه به اندازه نگین انگشتر جای سالم در این بدن باقی نمانده بود. یا بقیه الله خدا لعنتشان کنه چه داغی بر دل شما نشاندند تازه رو کرد به دورو وریاش" مَن ینتَدِبُ لِلحُسَینِ" یه جوری بر این بدن با اسب تاختند خواهرش بدن را نشناخت .بی حرمتی بالاتر، اجازه ندادند این بدن را دفن کنند "مُلْقی ثَلاثا بِلا غُسلٍ وَلا کفَنٍ" نزدیک بود.نزدیک بود امام سجاد برای این مصیبت قالب تهی کند وقتی عمه اش سوال کرد ما لي أراك تجود بنفسك يا بقيّة جدّي؟ فرمود: عمه جان مگر این بدن ولی خدا نیست مقابل آفتاب؟ وقتی حضرت آمد برای دفن این بدن نوبت به بدن سیدالشهدا رسید فرمود: بنی اسد شما کنار برید لازم نیست منو کمک کنید هستند منو کمک می کنند فرمود: فقط شما برید یه پوریا بیاورید یه جوری این بدن با خاک و شن آغشته شده بود . "المرمل بالدما"خون و خاک با هم آغشته شده بود*
کفنی زخون و کفنی داشت ز خاک
تا نگویند حسین ابن علی بی کفن هست
* گفتند یه جوری این حصیر را زیر بدت قطعه قطعه موج داد. بدن قطعه قطعه را تو حصیر جمع کرد خودش بدنو به خاک سپر روی قبر یه جمله با انگشت نوشت یا بقیه الله "هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ علی بن ابی طالب الذی قَتَلوه عَطشانا"*
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
برای دیگران هم ارسال کنید
🌙کانال معرفتی نمازشب 👇
[به جمع نمازشبی ها ملحق شوید]
https://eitaa.com/nafeleh_shab
2.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روزه گرفتن در فردا(روز مبعث) را از دست ندهیم
✍یکی از مهمترین اعمال فردا که بیست و هفتم ماه مبارک رجب هست و روز مبعث پیامبر گرامی اسلام هست روزه گرفتن هست
روزه گرفتن در فردا به طور ویژه وارد شده و مستحب موکد هست و یکى از چهار روزى است که در تمام سال روزه گرفتنش امتیاز دارد و روزه فردا برابر است با روزه هفتاد سال(ثواب هفتاد سال روزه)
📚مفاتیح الجنان در اعمال ماه رجب
#ماه_رجب
#عید_مبعث
#مبعث
🌙کانال معرفتی نمازشب 👇
[به جمع نمازشبی ها ملحق شوید]
https://eitaa.com/nafeleh_shab
🔻 اعمال شب و روز #عید_مبعث در #ماه_رجب
🌙کانال معرفتی نمازشب 👇
[به جمع نمازشبی ها ملحق شوید]
https://eitaa.com/nafeleh_shab
#روضه چله نمازشب #ماه_رجب و #عید_مبعث
*صل الله علیک یا مظلوم یا ابا عبدالله شب آخر خیلی کنار مزار پیغمبر گریه کرد ابا عبدالله.. خیلی اشک ریخت نیمه شب اومد مزار مادرش فاطمه.. کنار مزار فاطمه هم خیلی گریه کرد ابی عبدالله.. اومد کنار مزار برادرش امام حسن خیلی گریه کرد ابی عبدالله.. کنار مزار پیغمبر شکایت کرد از جهل این امت...*
*یا ابا عبدالله یا ابا عبدالله.. از همین الان نگرانیها و دلشوره های ابا عبدالله شروع شد.. کدوم دلشوره؟...*
*این آیه را زیر لب زمزمه ميکرد"فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا يَتَرَقَّبُ ۖ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ"این آیه راموقع رفتن میخوند. این آیه مربوط به موسی پیغمبره "رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ"خدایا منو از قوم ظالمین نجاتم بده.این آیه ذکر لب ابا عبدالله بود موقع رفتن مدینه رفتن حسین را دید رفتن این قافله را دید اما بر گشتن این قافله را هم دید همین قدر بگم وداع را دیدی ابی عبدالله اهل بیت چگونه وداع کردنند .همین قدر بهت بگم زینب میخواست بیاد مدینه بر گشت صدا زد مدینه رامون نده ما بی حسین بر گشتیم. یه نیمه شبی هم اومد کنار مزار مادر صدا زد.. مادر هر دختری بره سفر برای مادرش سوغات میاره منم سوغات آوردم.یه وقت دست برد زیر چادر پیراهن خونی حسین رو، رو مزار مادر گذاشت.
🌙کانال معرفتی نمازشب 👇
[به جمع نمازشبی ها ملحق شوید]
https://eitaa.com/nafeleh_shab
914.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•﷽•
امـــــروز ۹ بهمن مــــاه 🔰
روز بیست و هفتم چله نماز_شب و حدیث_کساء به همراه مراقبه از گناه 🔰
#ماه_رجب
#عید_مبعث
#مبعث
🌙کانال معرفتی نمازشب 👇
[به جمع نمازشبی ها ملحق شوید]
https://eitaa.com/nafeleh_shab
5.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 #بین_الطلوعین
ساعتی_از_ساعات_بهشت
در بین الطلوعین ظهور هستیم ان شاالله
🔴 ظهور تکمیل کنندۀ بعثت رسول الله
🔹حرکتی که پیامبر اکرم(ص) در روز بیست و هفتم #ماه_رجب آغاز کردند و مأموریتش را شروع نمودند (بعثت ) هنوز به پایان نرسیده است.
🔹با ظهور امام عصر و تشکیل حکومت مهدوی همۀ آرمانهای دین اسلام تحقق پیدا می کنند و هدف اصلی بعثت پیامبر اکرم (ص) محقق خواهد شد.
🟡 از امام صادق علیهالسلام در مورد عمل روز مبعث سوال شد. فرموند:
🟢 روزه بگیرید و بسیار صلوات بفرستید.
و عالی میشود صلوات در بین الطلوعین #عید_مبعث
🌙کانال معرفتی نمازشب 👇
[به جمع نمازشبی ها ملحق شوید]
https://eitaa.com/nafeleh_shab
عید مبعث_601.mp3
زمان:
حجم:
2.38M
🎧 #عید_مبعث
حواسمون به فرستادن صلوات باشه امروز
🎙️حجت الاسلام فرحزاد
#ماه_رجب
#مبعث
🌙کانال معرفتی نمازشب 👇
[به جمع نمازشبی ها ملحق شوید]
https://eitaa.com/nafeleh_shab
@drrafiei_ir VID_20240901_160936_500.mp3
زمان:
حجم:
1.97M
🎧پنج نصیحت کوتاه از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم )
🎙️حجت الاسلام رفیعی
#ماه_رجب
#عید_مبعث
#مبعث
🌙کانال معرفتی نمازشب 👇
[به جمع نمازشبی ها ملحق شوید]
https://eitaa.com/nafeleh_shab
3.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 با صلوات بر پیامبر(ص) اوج بگیریم ...
اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_وعجل_فرجهم
#ماه_رجب
#عید_مبعث
#مبعث
🌙کانال معرفتی نمازشب 👇
[به جمع نمازشبی ها ملحق شوید]
https://eitaa.com/nafeleh_shab
#روضه چله نمازشب #ماه_رجب در #عید_مبعث
صدا زد حسن جانم! همه رو از حجره بیرون کن الا بچه های فاطمه! همه خودشون شنیدن رفتن بیرون. حجره خلوت شد. حسن و حسین و زینب موندن. حسن رو صدا زد گفت حسن جان! چشمام درست نمیبینه. انگار عباس نیستش. گفت:بابا خودت گفتی همه بچههای غیر فاطمه برن. گفت نه! عباس استثناس. عباس پسر حضرت زهراس. بگو بیاد امشب با اون کار دارم!
اومد از حجره بیرون دید هرکی یه طرفه. یهنگاهی کرد دید عباس یهطرف زانوهاشو بغل گرفته زار زار گریه میکنه. زد سر شونش گفت عباسم! بابا باهات کار داره. یهو از جا بلند شد گفت: بابا؟ مگه نگفت همه برن غیر بچههای حضرتزهرا؟ گفت: نه! بابام باهات کار داره...
سریع خودشو رسوند بالا سر حضرت علی. گفت: حسینم! تو هم بیا! بیا نزدیکتر! صدازد: دستتو بیار جلو حسینم! عباسم! تو هم دستتو بده بابا! دوتا دستو گذاشت تو همدیگه. همه فکر کردن امیرالمومنین میخواد سفارش عباس رو کنه به داداش بزرگتر. امام دیدن برعکسه... گفت: عباسم! مواظب حسینم باش! یهروزی کربلا همه حسینم رو تنها میذارن و میرن. یهوقت نکنه تو تنهاش بذاری و بری!
یهو زینب هم خودش و رسوند جلو گفت: بابا! دست منم بذار تو دست عباس! بابا منم دست یکی بسپار! امیرالمومنین گفت: جفتتون هوای زینب رو داشته باشین!
*اسما ءمیگه دیدم هی مولا ازهوش میره به هوش میاد یه بار که به هوش اومد و چشماشو باز کرد صدا زد.. "مرحبا اهلاً وسهلاً.."صدا زدم آقا جان چه خبره؟کی اومده ؟صدا زد.. "هذا رسول الله، هذا عمی هذا اخی جعفر.." دونه دونه صدا زد یهو دیدم با گوشه چشماش داره نگاه میکنه یه نگاه به بچه ها کرد یه نگاه به در کرد صدا زد .."و هذه فاطمه.."*
اومدی ! علی قوربون راهی که اومدی..
اومدی! سی ساله که دق کردم
*بیا ببین پهلوونت چطور زمین خورده..فاطمه!یادته که از جنگ برمیگشتم پشت در وایمیستادی ..در و باز کردنی می گفتی:پسر عمو زخمی شدی ..پسر عمو بشین زخمات و ببندم..دونه دونه زخمام رو میبستی..فاطمه! زینب چیکار کرد نتونست زخما رو ببنده ..گفت: زهرا !میای بیا قربان قدمات..فاطمه خوشحالم تو اومدی ..اما الانم خجالت می کشم ..از چی خجالت میکشی؟ میگفت: فاطمه! ناموسمو جلو در زدن به کی بگم؟! زهرا من خجالت میکشم اما تو این خونه یه بچه دارم من سفارشارو کردم..اون بچه امم مثل من شرمنده جان میده..کی..؟
..اباالفضل.*
امشب توخونه مولا چه خبره؟؟ امشب زینب چه جورناله میزنه؟؟ناراحت نباشید امشب اگه ناله می زنه حسن میاد جلو زینبم گریه نکن خواهر،بهتر از همه یه نفر زینب رو آروم میکنه صدای ناله اش که بلند میشه صدا میزنه اسما! جانم آقا جان، زینب دوباره ناله میزنه امام مجتبی فرمودند: شما رو صدا کنم ابی عبدالله اومد جلو چیه خواهرم؟ صدا میزنه داداش بین خودمون بمونه دوباره غم مادرم برام زنده شد..تو اون تاریکی شب میخوان امیرالمومنین رو غسل بدن..
بچه ها ازصبح منتظرند خبر ندارند چی شده هی صدا می زنند آقا!بابای ما روندیدین؟ بابای شما کیه؟ اون آقایی که هرشب می اومدخونه امون. اونایی که میفهمیدن میگفتن نه دیگه منتظرش نباشید نمیاد. میگفت نگو اینجوری یه خبر خوب دارم براش میگن
علی رو کشتن..کجای این خبرخوبه؟ گفت آخه من و مادرم هر شب علی رو جلوی چشاش نفرین میکردیم. اون آقا هیچی نمیگفت گاهی فقط لبخند میزد...
داخل حجره صدا میزد حسین جان درحجره رو ببند. در حجره رو بستند امام مجتبی میخواد بدن بابا رو غسل بده..
*اون محاسن سفید تو شصت وسه سالگی همه اش سفید شده. امام مجتبی دست به محاسن سفیدبابا میکشه باگریه، میخوان بابا رو غسل بدن..
میخواد آب بریزه، آب میریزه صدا میزنه حسین جان بیا جلوتر داداش، این زخم رو می بینی؟ این زخم اُحُده. فقط تو یه روز نود تا زخم خورد. این زخم رو می بینی زخم خیبره این برای بدره دونه دونه زخماشو شمرد. داداش این زخمای رو شونه اش و میبینی؟ اینم سهم یتیمای کوفه است. حسین جان این زخم نشان همه ی ما خانواده است. حسین جان این زخم باید روی بدن ما بشینه..
بنی اسد هرچی نگاه کرد نتونست بدن رو شناسایی کنه یهو امام زین العابدین صدا زد این بدن بابامه..از کجا میدونی این بدن که سرنداشت؟ صدا زد این زخم رو شونه ی بابای من ارث ما خانواده است.
دارن غسلش میدن دل من رفت یه غسل دیگه..امیرالمؤمنین اینهمه سال اینهمه زخم خورده.. ابی عبدالله جنگ کرد.. اما به من بگید مادرما مگه برا جنگ اومده بود بیرون؟
https://eitaa.com/nafeleh_shab
🟤هر کس روز آخر #ماه_رجب را روزه بگیرد،
🌹امام رضا علیه السلام می فرماید:
⁉️هر کس روز آخر ماه #رجب را روزه بگیرد، خداوند گناهانش را می آمرزد.
📗( 12. مفاتیح نوین، به نقل از اقبال، ص 682)
🌙کانال معرفتی نمازشب 👇
[به جمع نمازشبی ها ملحق شوید]
https://eitaa.com/nafeleh_shab
#روضه چله نمازشب #ماه_رجب
آی قربون اون کسایی که اومدن امشب متوسل به قنداقهی حضرت علی اصغر بشن،
فاصله کم شده و حرمله با قدرت زد
دستِ بابات نبود، تیر سرت را میبرد
* آی رفقا! میخوام برای خودمون امشب روضه بخونیم، حاضریم همه جوره حتی حاضریم جان بدیم اما نبینیم یه نفر بخواد روی پدرمون رو زمین بندازه، تا حالا چقدر گفتی: " بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي، یا اَباعَبْدِاللَه " روضهی من همینِ، آی مردم! حسین با محاسن سپیدش علی رو بغل گرفت، اومد وسط میدان، فرمود: بر من منت بذارید این بچه رو اصلا خودتون ببرید سیرابش کنید*
ای تیر خطا کن هدفت قلب رباب است
یا حنجرهی سوختهی تشنهی آب است
* خدا نیاره یه مادر یه بچه شیرخواره داشته باشه که تشنه باشه، اصلاً یه مادر بچه اش خوب هم که باشه، هی نگرانه، هی میگه: سردش شد، چرا لبش اینجوری شد، چرا نگاهش اینجوری شد، حالا میخوام بهت بگم رباب چقدر نگران بود...*
رنگش که پریده، دو لبش مثل دو چوب است
نه تیر! تو نه، چارهی کارش فقط آب است
این طفل گناهی که نکرده کمی انصاف
اینجاست ببینید که حالش چه خراب است
این مرثیه را ختم کنید آی جماعت
یک جرعه نه، یک قطره دهیدش که ثواب است
*ابی عبدالله علی رو روی دست گرفت، سر آویزانِ، همهی لشکر متحیرن، حسین داره امروز چه میکنه؟ هنوز صحبت حضرت تموم نشده بود یه وقت دیدن نانجیب صدا زد: حرمله! بچه رو سیراب کن...
بعضی روضه ها گریه داره، بعضی روضه ها داد داره، حالا خودت تشخیص بده یه حلقوم بچهی شیرخواره مگه چقدره؟*
یا #امام_زمان
https://eitaa.com/nafeleh_shab