حالم را خوب میکنند کارمندانی که حوصله دارند و لیست مدارک و مراحل کارها را یک ریز پشت سر هم بلغور نمیکنند، صاف و پوست کنده حالیت میکنند باید چکار کنی...
خوشم میآید از آقا و خانم دکترهایی که موقع ورود مریض زیرچشمی به او نگاه نمیاندازند. خوش و بش میکنند و صمیمانه از دردش میپرسند...
خوش خلقم میکنند رانندههایی که میایستند و دست تکان میدهند تا تو از خیابان رد شوی...
با نشاطم میکنند آدمهایی که از شغل شان راضی اند و کارشان را مزخرف ترین شغل هستی نمیدانند...
هیجان زده ام میکنند آدمهایی که برایت کاری میکنند، بی آنکه از آنها خواسته باشی...
حس خوبی دارم وقتی رفیقی که کمتر همدیگر را میبینیم، راهش را دور میکند تا بیشتر با هم باشیم...
جانم در میرود برای مادری که وقتی میرسم خانه و دلم غذای دلخواهم را میخواهد، کتلت های سرخ شده را توی سس گوجه فرنگی غلت میدهد...
خوشم میآید از رفیق شفیقی که زنگ میزند و میگوید "برنامه محبوبت شروع شده" و سریع قطع میکند...
خوشم میآید از مسافرانی که در صندلی عقب تاکسی یه وری لم نمیدهند...
هنوز هیجان زده ام میکنند رفقایی که اول صبح پیام میدهند "سلام خوبی؟"
خوشم میآید از آدم های خوش ذوقی که وقتی یک لباس نو میخرند، فردا صبح تن شان می کنند...
احترام میگذارم به غریبه هایی که در آسانسور را باز نگه میدارند تا تو برسی...
خوشم میآید از آدمهایی که برای زندگی، خوب هنرمندند...
وقتی حالت خوب باشه میتونی آدم بهتری بشی ...
#نوع_دوستی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 زرنگی ملانصرالدین رو داشته باش ...
خشت اول چون نهد معمار کج
تا ثریا می رود دیوار کج
خيلي محشره اين متن :
گله هارابگذار!
ناله هارابس كن!
روزگارگوش ندارد كه تو هي شِكوه كني!
زندگي چشم ندارد كه ببيند اخم دلتنگِ تو را...
فرصتي نيست كه صرف گله وناله شود!
تابجنبيم تمام است تمام!!
مهرديدي كه به برهم زدن چشم گذشت....
ياهمين سال جديد!!
بازكم مانده به عيد!!
اين شتاب عمراست ...
من وتوباورمان نيست كه نيست!!
***زندگي گاه به كام است و بس است؛
زندگي گاه به نام است و كم است؛
زندگي گاه به دام است و غم است؛
چه به كام و
چه به نام و
چه به دام...
زندگي معركه همت ماست...زندگي ميگذرد...
زندگي گاه به نان است و كفايت بكند؛
زندگي گاه به جان است و جفايت بكند؛
زندگي گاه به آن است و رهايت بكند؛
چه به نان
و چه به جان
و چه به آن...
زندگي صحنه بي تابي ماست...زندگي ميگذرد...
زندگي گاه به راز است و ملامت بدهد؛
زندگي گاه به ساز است و سلامت بدهد؛
زندگي گاه به ناز است و جهانت بدهد؛
چه به راز
و چه به ساز
و چه به ناز...
زندگي لحظه بيداري ماست...
زندگي ميگذرد..
#واقع_بینی
#یاد_مرگ
برﺍﯼ "ﺁﺩﻣــﻬﺎ" ﺧــﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺧـــﻮﺏ ﺑﺴﺎﺯ.
ﺁﻧﻘـــــــﺪﺭ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ "ﺧﻮﺏ" ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻮﺩ "ﮔﺬﺍﺷﺘـــﯽ" ﻭ "ﺭﻓـــﺘﯽ" ....!!
ﺩﺭ "ﮐﻨﺞ ﻗﻠﺒﺸـــﺎﻥ" ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﺎﺷﺪ ..
ﺗﺎ ﻫﺮﺯﮔﺎﻫﯽ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ: "ﮐــــﺎﺵ ﺑـــﻮﺩ" ..!
ﻫﺮ اﺯﮔﺎﻫﯽ ﺩﺳﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﻨﻨــﺪ ﻭ ﺑﺨــﻮﺍﻫﻨﺪ "ﺑــﺎﺷﯽ" !
ﻫﺮ اﺯﮔﺎﻫﯽ "ﺩﻟﺘﻨـــﮓ" ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺷﻮﻧﺪ ..
ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ "ﺳﺨـــــﺖ" ﺍﺳﺖ وﻟﯽ ﺗﻮ ﺧــــــــــﻮﺏ ﺑﺎﺵ
#نوع_دوستی
قدر بدانید!
قدر داشته هایتان را بدانید!
قدر آدم های خوب زندگیتان را
قدر سلامتی و آرامشتان را بدانید!
اتفاقا دنیا زود در مقابل عدم قدر دانی
واکنش نشان میدهد و آن را از شما میگیرد!
حالا میخواهد سلامتی باشد
یا یک آدمی که شما او را خیلی دوست دارید!
یک چیز دیگر هم بگویم
تو را به خدا قدر پدر و مادرتان را بدانید
شاید بزرگ ترین و تکرار نشدنی ترین نعمتی که
در اختیار هر آدمی قرار داده اند
همین وجود پدر و مادر است!!
#نگاه_به_نعمتها
اعتماد کن ...
به کسی که یونس رو زیر آب،
نوح رو توی آب ...
یوسف رو در قعر چاه کنار آب حفظ کرد !
اعتماد کن ...
به کسی که میتونه از یک ضربه عصا که به رود نیل نواخته میشه خشکی ایجاد کنه ...
و همین عصا در جای دیگه به سنگ بخوره و از اون دوازده تا چشمه جاری بشه ...!
اعتماد کن ...
به کسی که فرعون رو در آب
و قارون رو در خاک غرق میکنه
اما ابراهیم رو در میان آتش سالم نگه میداره ...!
بهش اعتماد کن تا
به بهترین ها برسی...🌺🍃
#خدا
📚 #حکایتیبسیارزیباوخواندنی
در سالی که قحطی بیداد کرده بود و مردم همه زانوی غم به بغل گرفته بودند مرد عارفی از کوچه ای می گذشت غلامی را دید که بسیار شادمان و خوشحال است .
به او گفت چه طور در چنین وضعی می خندی و شادی می کنی ؟
جواب داد که من غلام اربابی هستم که چندین گله و رمه دارد و تا وقتی برای او کار می کنم روزی مرا می دهد پس چرا غمگین باشم در حالی که به او اعتماد دارم؟
آن مرد عارف که از عرفای بزرگ ایران بود گفت: از خودم شرم کردم که غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمی دهد و من خدایی دارم که مالک تمام دنیاست و نگران روزی خود هستم.
#غصه
#رزق_و_روزی
🔴کارگردان دنیا خداست!
مهم نیست نقش ما ثروتمند است یا تنگدست،
سالم است یا بیمار! مهم این است که محبوبترین کارگردان عالم نقشی به ما داده! نباید از سخت بودن نقش گله مند بود، چرا که سخت بودن نقش، نشانه اعتماد کارگردان به شایستگی بازیگر است.
امیدوارم خوش بدرخشیم !
غر نزن.
گله نکن
خدا حکمت همه کارها را میدونه
فقط مرتب بهش بگو: "ای که مراخوانده ای راه نشانم بده..."..،،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بگذار آدمها تا میتوانند " سنگ " باشند ؛
مهم این است که تو از نـژاد " چشمه ای " ؛
پس جاری باش
و اجازه نده سنگ ها مانع حرکت تو شوند ؛
آنها را با نوازشهایت ذره ذره خرد کن
و از روی آنها با لبخند عبور کن
در برخورد با مردم دریادل باشیم💗
بعضی از آدمها مثل یک آپارتمان هستند
مبله ... شیک ... راحت
اما دو روز که توش زندگی میکنی
دلت تا سرحد مرگ میگیره
بعضی آدمها مثل یه قلعه هستند
خودت را می کُشی تا بری داخلش
بعد می بینی اون تُو هیچی نیست
جز چند تا سنگ کهنه و رنگ و رو رفته
اما ... بعضی ها مثل باغند
میری تُو، قدم میزنی؛ نگاه میکنی
عطرش رو بو می کشی
رنگ ها رو تماشا میکنی
میری و میری آخری در کار نیست
به دیوار که رسیدی بن بست نیست
میتونی دور باغ بگردی
چه آرامشی داره
همنفس بودن با کسیکه دلش دریاست
و تو هر روز یه چیزی میتونی
ازش یاد بگیری چون روحش بزرگه
💗زندگیتون پر باشه از اين آدما
دامهای شیطان.mp3
3.09M
#یک_دقیقه_حرف_حساب
💥 دامهای شیطان!
• اضطراب و ترس
• خواب های آشفته
• افکار ناآرام و انحرافات اخلاقی و...
یه جا کنترل از دستتون دررفته که این چیزا اومده سراغتون!
#استاد_شجاعی
منبع: مجموعه مدیریت غریزه جنسی
@Ostad_Shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک کار زیبای فرهنگی برای معرفی بهترین زن عالم ...
لینک کانال «حرف حساب» در ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/307953861Cd71679ef85
حقیقت این است ...
فرودگاهها، بوسه های بیشتری از
سالن های عروسی به خود دیده اند!
و دیوار بیمارستانها بیشتر از
عبادتگاه ها دعا شنیده اند!
هميشه اینگونه ایم!!!
همه چیز را موکول میکنیم به زمانی که چیزی در حال از دست رفتن است!!
─┅─═ঊঈ 📚 ঊঈ═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ// کدوم یک از ما حاضریم برای امام زمان (عج) قمار کنیم؟!
#امام_زمان
💡#مکث
دوستی میگفت:در قهوه خانه ساده بالای کوه، سفارش املت دادیم.
کنار دست فروشنده نوشته بود: ما را در فیــسبـــوک ملاقات کنید.
بازفکر کردم در کجای دنیا میشود اینچنین املت خوشمزه و نان لواشی پیدا کرد
که فروشنده اش هم تا این حد به روز باشد؟
چون من تا حدی دنیا دیده هستم ، به تجربه میگویم : هیچ کجا …
هنگام برگشتن خانمی با مانتو و روسری و ظاهری مرتب در حال فروختن گل بود.
آنقدر ظاهر با کلاسی داشت که برای خرید گل پنجره را باز کردیم.
شخصیت با وقاری داشت.
وقتی گفتیم به شما نمی آید گل بفروشید، با کلامی تکان دهنده گفت:
بی کس هستم، اما ناکس نیستم.. زندگی را باید با شرافت گذروند.
کجای دنیا میتوان این سطح از فلسفه و حکمت را، در کلام یک گلفروش یافت؟
به خانه که رسیدیم همسرم یادش افتاد چیزهایی را نخریده است.
به سوپری نزدیک خانه رفتم و خرید کردم. دست کردم دیدم کیفم همراهم نیست.
گفتم ببخشید پول نیاوردم، میروم بیاورم و در حالیکه مبلغ کالایی که خریده بودم کم نبود،
مغازه دار با اصرار گفت نه آقا قابل شما رو نداره ببرید و با کلامی جدی و قاطع کالا را به من داد.
تشکر کردم و در راه خانه فکر کردم کجای دنیا چنین اعتمادی به یک غریبه وجود دارد؟
تازه پول را هم که آوردم فروشنده با تعجب گفت: آخه چه عجله ای بود؟
شب در حالیکه پشت لپ تاپم داشتم کار میکردم، یکباره صدای آکاردئون یکی از ترانه های خاطره انگیز را سر داد.
در کوچه نوازنده ای با زیباترین حالت و مهارتی خاص مینواخت.
به دنبال صدا رفتم و پنجره را باز کردم.
یکی آمد و به او نزدیک شد و گفت از طبقه هشتم آمدم پایین فقط بخاطر این ملودی قشنگی که میزنی.
با رضایت پولی به او داد و رفت…حساب کردم دیدم پولی که در این کوچه گرفت را اگر در ده کوچه گرفته باشد، درآمد ماهانه خوبی دارد.
در کجای دنیا کسی میتواند در کوچه ای سرودی را سر دهد؟ من جایی ندیده ام.
میتوان همه رخدادهای بالا را منفی دید.
چرا باید خانمی با وقار گل بفروشد..؟
چرا فردی که به کامپیوتر وارد است باید بالای کوه املت درست کند..؟
چرا باید نوازنده ای ماهر در کوچه بنوازد…؟؟ و از این دست نگاههای منفی که خیلی ها دارند..
اما هیچ راه حلی هم ندارند که مثلا این مرد اگر در کوچه ننوازد، چه مشکلی حل خواهد شد؟
و آیا نگاههای منفی ما کمکی به حل مشکلات دنیا میکند؟
من هر چه را دیدم مثبت میدیدم.
بعضی از ما چیزهایی را برای خودمان ذهنی کرده ایم در حالیکه در عمل وجود ندارند..
و آنچه را نیز که وجود دارد، چشم ما نمی بیند و ذهن ما درک نمیکند.
مثلا آدمها را به دو گروه “باکلاس” و” بی کلاس” تقسیم کرده ایم..!
ماکسیما، لكسوس و بنز با کلاس، و پیکان و پراید بی کلاسند.
حالا در جاده گیر کنید، به هردلیل…، چه تمام شدن بنزین، چه خرابی ماشین…
امتحان کنید حتی یک ماکسیما و لكسوس و بنز بخاطر کمک به شما توقف نمیکند
و اگر کسی به کمکتان بیاید یا پیکان دارد یا پراید یا وانت… کدام با کلاس ترند؟
میتوانید به رخدادهای یکروز عادی از زندگی فکر کنید، در آن تلخ و شیرین بسیار وجود دارد...
#واقع_بینی
🦉قلب جغد پیر شکست...!
جغدی روی کنگرههای قدیمی دنیا نشسته بود. زندگی را تماشا میکرد؛ رفتن و ردپای آن را و آدمهایی را میدید که به سنگ و ستون، به در و دیوار دل میبندند.اما جغد میدانست که سنگها ترک میخورند، ستونها فرو میریزند، درها میشکنند و دیوارها خراب میشوند.او بارها و بارها تاجهای شکسته، غرورهای تکه پاره شده را لابهلای خاکروبههای کاخ دنیا دیده بود.
او همیشه آوازهایی درباره دنیا و ناپایداریاش میخواند و فکر میکرد شاید پردههای ضخیم دل آدمها، با این آواز کمی بلرزد.
روزی کبوتری از آن حوالی رد میشد، آواز جغد را که شنید، گفت: «بهتر است سکوت کنی و آواز نخوانی. آدمها آوازت را دوست ندارند. غمگینشان میکنی. دوستت ندارند. میگویند بدیمنی و بدشگون و جز خبر بد، چیزی نداری.» قلب جغد پیر شکست و دیگر آواز نخواند...
سکوت او آسمان را افسرده کرد. آن وقت خدا به جغد گفت: «آوازخوان کنگرههای خاکی من! پس چرا دیگر آواز نمیخوانی؟ دل آسمانم گرفته است.»
جغد گفت: «خدایا! آدمهایت مرا و آوازهایم را دوست ندارند.»
خدا گفت: «آوازهای تو بوی دل کندن میدهد و آدمها عاشق دل بستن هستند. دل بستن به هر چیز کوچک و هر چیز بزرگ. تو مرغ تماشا و اندیشهای! و آنکه میبیند و میاندیشد، به هیچچیز دل نمیبندد. دل نبستن سختترین و زیباترین کار دنیاست اما تو بخوان و همیشه بخوان که آواز تو حقیقت است و طعم حقیقت تلخ.»
جغد به خاطر خدا باز هم بر کنگرههای دنیا میخواند و آنکس که میفهمد، میداند آواز او پیغام خداست.
#تعلق
📚داستان کوتاه
🌷معلمی از دانش آموزان خواست تا عجایب هفتگانه جهان را بنویسند،
دانش آموزان شروع به نوشتن کردند.
معلم نوشته های آن ها را جمع آوری کرد، با آن که همه جواب ها یکی نبودند اما بیشتر دانش آموزان به موارد زیر اشاره کرده بودند .
اهرام مصر، تاج محل، کانال پاناما، دیوار بزرگ چین و ....
در میان نوشته ها کاغذ سفیدی نیز به چشم می خورد ، معلم پرسید: این کاغذ سفید مال چه کسی است؟
یکی از دانش آموزان دست خود را بالا برد.
معلم پرسید : دخترم چرا چیزی ننوشتی؟
دخترک جواب داد :
عجایب موجود در جهان خیلی زیاد هستند ،و من نمی توانم تصمیم بگیرم که کدام را بنویسم.
معلم گفت : بسیار خوب، هر چه در ذهنت است به من بگو، شاید بتوانم کمکت کنم .
در این هنگام دخترک مکثی کرده و گفت :به نظر من عجایب هفتگانه جهان عبارتند از....لمس کردن، چشیدن، دیدن، شنیدن، احساس کردن، خندیدن و عشق ورزیدن .
☘پس از شنیدن سخنان دخترک، کلاس در سکوتی محض فرو رفت . اکنون تازه همه به حقیقتی مهم آگاه شده بودند ، آری ،عجایب واقعی همین نعمت هایی هستند که ما ، آن ها را ساده و معمولی می انگاریم.
#شکرگزاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 داستانی بهلول و گردو
#توقع
📚قدر عافیت
پادشاهى با نوكرش در كشتى نشست تا سفر كند، از آنجا كه آن نوكر نخستین بار بود كه دریا را مى دید و تا آن وقت رنجهاى دریانوردى را ندیده بود، از ترس به گریه و زارى و لرزه افتاد و بى تابى كرد، هرچه او را دلدارى دادند آرام نگرفت ، ناآرامى او باعث شد كه آسایش شاه را بر هم زد، اطرافیان شاه در فكر چاره جویى بودند، تا اینكه حكیمى به شاه گفت : (اگر فرمان دهى من او را به طریقى آرام و خاموش مى كنم .)
شاه گفت : اگر چنین كنى نهایت لطف را به من نموده اى . حكیم گفت : فرمان بده نوكر را به دریا بیندازند. شاه چنین فرمانى را صادر كرد. او را به دریا افكندند. او پس از چندبار غوطه خوردن در دریا فریاد مى زد مرا كمك كنید! مرا نجات دهید! سرانجام مو سرش را گرفتند و به داخل كشتى كشیدند. او در گوشه اى از كشتى خاموش نشست و دیگر چیزى نگفت . شاه از این دستور حكیم تعجب كرد و از او پرسید: (حكمت این كار چه بود كه موجب آرامش غلام گردید؟ )
حكیم جواب داد: (او اول رنج غرق شدن را نچشیده بود و قدر سلامت كشتى را نمى دانست ، همچنین قدر عافیت را آن كس داند كه قبلا گرفتار مصیبت گردد.)
📙 حکایات پندآموز
⭕️ تنها راهِ رهایی از هلاکت در آخرالزمان؟!
🔸امام عسکری علیه السلام درباره فرزندشان فرمودند:
«بخدا قسم او قطعا غیبتی طولانی خواهد داشت که هیچ کس در آن از #هلاکت نجات نمی یابد مگر کسیکه: خداوند بزرگ او را در اعتقاد به امامتش ثابت بدارد؛ و به او #توفیق_دعا برای تعجیل فرجش بدهد.»
📚(کمال الدین و تمام النعمة، باب۳۸)
🔸منظور از هلاکت در این کلام نورانی، انحراف از مسیر حق و خروج از جاده مستقیم ایمان است. بر اساس روایات، این هلاکت و انحراف در دوران غیبت بسیار شدید و فراگیر است؛ تا آنجا که فردی صبحگاه مؤمن است ولی شبانگاه از دین خارج شده و کافر می گردد و بالعکس.
📚 (غیبت نعمانی باب۱۲)
📌 امام عسکری علیهالسلام «دعا کردن برای فرج» را به عنوان نسخه ای شفابخش برای نجات از این ورطه هولناک در اختیار ما قرار داده و آن را «تنها راه رهایی» معرفی نموده اند.
#امام_زمان_عج
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌹