eitaa logo
آرامش
1.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
993 ویدیو
54 فایل
یادداشتها و تجارب دکتر رضامنتظر در بحث آرامش و سایر مطالب کاربردی مفید در این موضوع آرامش که لازمه سعادت دنیا و آخرت است، نیاز به آموزش دارد لطفا ۱۶ فایل اصلی را از منشی مجازی به آی دی ذیل دریافت و مطالعه و نظرات خود را ارسال کنید @visitmontazer
مشاهده در ایتا
دانلود
عارفی را گفتند فلانی قادر است پرواز کند ، گفت :اینکه مهم نیست ، مگس هم میپرد گفتند :فلانی را چه میگویی ؟ روی آب راه میرود ! گفت :اهمیتی ندارد ،تکه ای چوب نیز همین کار را میکند . گفتند :پس از نظر تو شاهکار چیست ؟ گفت :اینکه در میان مردم زندگی کنی ولی هیچگاه به کسی زخم زبان نزنی ،دروغ نگویی ،کلک نزنی و سو استفاده نکنی و کسی را از خود نرنجانی این شاهکار است ...👌🏻
✍ بابت آنچه به تو رسیده، شکرگزار باش حکیمی از شخصی پرسید: روزگار چگونه است؟ شخص با ناراحتی گفت: چه بگویم. امروز از گرسنگی مجبور شدم کوزه سفالی را که یادگار ۳۰۰ساله اجدادی‌ام بود، بفروشم و نانی تهیه کنم. حکیم گفت: خداوند روزی‌ات را ۳۰۰ سال پیش کنار گذاشته و تو این‌گونه ناسپاسی می‌کنی؟
بچه ها هم باهوش‌اند و هم اثر پذیر؛ معنی رفتارهای ما را می‌فهمند و الگو می‌گیرند! @Ostad_Shojae
مراقب باشیم!.mp3
1.12M
  💥 مراقب باشیم! 🔺 فرزندم هرچی اراده میکنه باید زود براش فراهم بشه، وگرنه عصبی میشه؛ چرا اصلا صبر نداره؟ @Ostad_Shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💛اگر زشتی کند دنیا بیا تا مهربان باشیم... 💛اگر پستی کند با ما بیا تا مهربان باشیم... 💚اگر آرام جان باشد اگر بارش گران باشد ، 💚اگر نا مهربان باشد بیا تا مهربان باشیم... 💛اگر دل را بیازارد سرش سنگ ستم بارد 💛و در او تخم غم کارد بیا تا مهربان باشیم... 💚اگر مهتاب شد پنهان اگر خورشید شد سوزان 💚اگر مشکل نشد آسان بیا تا مهربان باشیم... 💛اگر گلها ز هم پاشید ، دل دریاچه ها خشکید 💛و مرغان چمن کوچید بیا تا مهربان باشیم... 💚خوشی و غم نمی‌ماند ‌، زیاد و کم نمی‌ماند 💚چو دنیا هم نمی‌ماند بیا تا مهربان باشیم...
گاهی ندیدن و نشنیدن لازم است! دو قطره آب که به هم نزدیک شوند، تشکیل یک قطره بزرگ تر می دهند! اما دوتکه سنگ هیچ گاه با هم یکی نمی شوند ! پس هر چه سخت تر و قالبی تر باشیم، فهم دیگران برای مان مشکل تر، و در نتیجه امکان بزرگ تر شدن مان نیز کاهش می یابد! آب در عین نرمی و لطافت در مقایسه با سنگ، به مراتب سر سخت تر، و در رسیدن به هدف خود لجوج تر و مصمم تر است. سنگ، پشت اولین مانع جدی می ایستد. اما آب راه خود را به سمت دریا می یابد. 👌 در زندگی، معنای واقعی سرسختی، استواری و مصمم بودن را، در دل نرمی و گذشت باید جستجو کرد. گاهی لازم است کوتاه بیایی! گاهی نمی توان بخشود و گذشت... اما می توان چشمان را بست و عبور کرد گاهی مجبور می شوی نادیده بگیری! گاهی نگاهت را به سمت دیگر بدوز که نبینی! ولی با آگاهی و شناخت...
🎊🎈🎉🎈🎊🎈🎉🎈🎊🎈🎉 ❤️ خـلـقـت کـائـنـات شــد، بـهـر وجــود فاطمه(س) ❤️ زنـده هـمـه جـهان شد از، یمن ورود فاطمه(س) ❤️ پـیـش حـریـم حرمـتش، خیـل ملک کشید صف ❤️ از سـر شـوق جـمـلگی، مـحو سجـود فاطمه(س) 💖 میلاد فرخنده و با سعادت اسوه تمام عیار مکارم و قله رفیع فضائل صدیقه کبری، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) مبارک باد. 💖 🆔 @nafsemotmaen
لطیف اما قدرتمند.mp3
2M
💥 لطیف اما قدرتمند! ⚡️ بانوان توانائی‌های خاصی دارند که آقایان ندارند! ☜ و این از اسرار خلقت خداست! @Ostad_Shojae
و سلام بر او ... "خیر کثیری" که آمد برایِ         " ماندن " و در تمام تاریخ دامن گسترانید تا              " تکلیفِ مادری را " از آغاز تا پایانِ هدایت به انجام برساند! طرح: استدیو انسان تمام ✨ویژه ولادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها @Ostad_Shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزگارم ای عشق / روشن از چراغیست این صدای عاشق / شمع کوچه باغیست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ثروت واقعی آدم به مالش نیست به بزرگی دلشه ❤️ بعضی‌ ها چهره شان خیلی معمولی است، اما آنچه در قسمت چپ سینه شان میتپد دل نیست، اقیانوس محبت است…
جوانی می گوید: با پدرم بحث کردم و صداها بالا رفت. از هم جداشدیم. شب به تخت خوابم رفتم به خدا قسم اندوه قلب و عقلم را فرا گرفته بود... مثل همیشه سرم را روی بالش گذاشتم. چون هر وقت غم ها زیاد می شوند با خواب از آنها می گریزم... روز بعد از دانشگاه بیرون آمدم و موبایلم را جلو در دانشگاه در آوردم و پیامی برای پدرم نوشتم تا به این وسیله از او دلجویی کنم. در آن نوشتم: شنیدم که کف پای انسان از پشت آن نرمتر و لطیف تر است. آیا پای شما به من اجازه می دهد که با لبم از درستی این ادعا مطمئن شوم؟ به خانه رسیدم و در را باز کردم. دیدم پدرم در سالن منتظر من هست و چشمانش اشکبار هست... پدرم گفت: اجازه نمی دهم که پایم را ببوسی ‼️ ولی این ادعا درست است و من شخصا بارها آن را انجام داده‌ام. وقتی کوچک بودی کف و پشت پای تو را می بوسیدم. اشک از چشمانم سرازیر شد... یک روز پدرتان از این دنیا می رود ... قبل از این که او را از دست دهید به او نزدیک شوید... اگر هم از دنیا رفته است یادش را گرامی دارید و بر او رحمت و درود بفرستید.❤️❤️
هدایت شده از عاطفه ( مهر ۱۴۰۴)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 میلاد حضرت زهرا(س) مبارک باد 💐از لحظه‌ای که چشم وا کردم 💐در چشم‌هایم زل زد و خندید 🎤 صابر خراسانی 👌نماهنگ بسیار دلنشین 🍃🌸معارف نهج البلاغه👇 https://eitaa.com/joinchat/2264268843Cb86e094677
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
🎞 پخش مستند روایتی از زخم‌های کاری بر پیکر انقلاب اسلامی تولید واحد رسانه مؤسسه منتظران منجی علیه‌السلام • امروز جمعه ۲۳ دیماه ـ ساعت ۱۹ • پخش از • بازپخش روز بعد ساعت ۱٠ پ. ن : ✿ نامش " تار دید " شد، زیرا آمده تا تبیین کننده‌ی حقایقی باشد که عمری یا نگذاشتند بدانیم، یا نگذاشتند یادمان بماند، یا آنقدر گردو خاک کردند که چشمانمان دیگر خیلی چیزها را تار دید ... ✿ " تار دید " آمد برای نوجوانان و جوانانی که کسی برایشان نگفت انقلاب متولد شد تا نردبانی باشد برای باشکوه‌ترین حادثه‌ی تاریخ. برای کسانی که به سبب سهل‌انگاری ما، توانِ تفکیک ذات انقلاب را از پیکر آن ندارند، و ماجرای زخمهای کاری بر پیکر انقلاب، چه از سوی دشمنان خارجی و چه از خواص خائن داخلی، برایشان مساوی با پایان انقلاب است. ✿ " " آمد تا شستشو دهنده تاریِ دیدمان باشد در برابر نقشی که در نبردِ پیش‌رویمان بر عهده ماست! نبردی که به "صحنه نهایی" خویش رسیده است ؛ @ostad_shojae
خردمندی نزدیک راه خروجی روستای خود نشسته بود كه مسافری به سويش آمد و پرسيد: «من از روستای قبلی ام نقل مكان كرده ام و اكنون به اينجا رسيده ام. اهالی اينجا چگونه مردمی هستند؟» خردمند از او پرسيد: «مردم روستای تو چگونه بودند؟» مسافر گفت: «آنان تنگ نظر، گستاخ و بی رحم بودند». خردمند گفت: «مردم اين روستا هم از همان قماش هستند.» پس از مدتی مسافر ديگری آمد و همان سوال را مطرح كرد و خردمند نيز از او پرسيد: «اهالی روستای تو چگونه مردمی بودند؟» مسافر در پاسخ گفت: «بسيار مهربان، مودب و خوب بودند.» و خردمند به وی گفت: «مردم اين روستا هم همان گونه هستند.» ما به جهان، آن گونه كه دوست داريم می نگريم، نه آن گونه كه به راستی هست. اغلب رفتار ديگران نسبت به ما، انعكاس رفتار خودمان با آنان است. اگر انگيزه هايمان در رفتار با آنان مثبت و خوب باشد، می توانيم فرض كنيم كه انگيزه های آنان نيز نسبت به ما خوب و مثبت است و اگر قصد و نيت ما نسبت به آنان بد باشد، همواره فكر می كنيم كه قصد و نيت آنان نيز نسبت به ما بد است.
📚حکایتی از گلستان سعدی.... دو درویش ملازم صحبت با یکدیگر سفر کردند یکی ضعیف بود که هر بدو شب افطار کردی و دیگر قوی که روزی سه بار غذا میخورد! اتفاقا به شهری رفتند و به تهمت جاسوسی گرفتار آمدند ، هر دو را به زندانی بردند و در به گل بر آوردند بعد از دو هفته معلوم شد که بی گناهند و در را باز کردند! قوی را دیدند مرده و ضعیف جان به سلامت برده... مردم در عجب ماندند، حکیمی گفت خلاف این عجب بود آن یکی بسیار پر خور بوده است طاقت بینوایی نیاورد به سختی هلاک شد و این یکی دگر خویشتن دار بوده است لاجرم بر عادت خویش صبر کرد و به سلامت بماند. چو کم خوردن طبیعت شد کسی را چون سختی پیشش آید سهل گیرد وگر تن پرورست اندر فراخی چو تنگی بیند از سختی بمیرد...
🔴 انصاف درگرفتن اُجرت ✍شیخ در گرفتن اجرت براي کار خیاطی، بسیار با انصاف بود. به اندازه اي که سوزن می زد و به اندازه کاري که می کرد مزد می گرفت.به هیچ وجه حاضر نبود بیش از کار خود از مشتري چیزي دریافت کند. یکی از روحانیون نقل می کند که : عبا و قبا و لباده اي را بردم و به جناب شیخ دادم بدوزد، گفتم چقدر بدهم؟ گفت : دو روز کار‌ می‌برد ،چهل تومان. روزي که رفتم لباسها را بگیرم گفت: اجرتش بیست تومان می شود. گفتم: فرموده بودید چهل تومان؟ گفت فکر کردم دو روز کار می برد ولی یک روز کار برد 📜روایت است که امام علی (ع) فرمود : الانصاف افضل الفضائل انصاف برترین فضیلتها است 📚:کتاب کیمیای سعادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جوونا! یه دونس ... گفتاری زیبا و تکان دهنده از شیخ حسین انصاریان در بیان مقام مادر
💞مردی متوجه شد که گوش همسرش شنوایی اش کم شده است.ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او درمیان بگذارد. به این دلیل، نزد دکتر خانوادگی شان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت. دکتر گفت: برای اینکه بتوانی دقیقتر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است، آزمایش ساده ای وجود دارد انجام بده و جوابش را به من بگو، در فاصله 4 متری او بایست و با صدای معمولی، مطلبی را به او بگو. اگر نشنید، همین کار را در فاصله 3 متری تکرار کن. بعددر 2متری و به همین ترتیب تابالاخره جواب بدهد. آن شب همسر مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و او در اتاق نشسته بود. مرد فکر کرد الان فاصله ما حدود 4 متر است. بگذار امتحان کنم، و سوالش را مطرح کرد جوابی نشنید بعد بلند شد و یک متر به سمت آشپزخانه رفت ودوباره پرسید و باز هم جوابی نشنید. بازهم جلوتر رفت سوالش را تکرار کرد و باز هم جوابی نشنید. این بار جلوتر رفت و گفت: ” شام چی داریم؟” و این بار همسرش گفت: عزیزم برای چهارمین بار میگم؛ ” خوراک مرغ!“ گاهی هم بد نیست که نگاهی به درون خودمان بیندازیم شاید عیبهایی که تصور میکنیم دردیگران وجود دارد در وجود خودمان است. اول به خودت نگاه کن...