📚 داستان کوتاه
️ #معلم_بازنشسته
پیرمرد داخل سالن یه گوشه ای تنها نشسته بود. داماد جلو آمد و گفت: سلام استاد ، من رو یادتون هست؟ معلم گفت خیر عزیزم فقط می دانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم.
داماد خودش رو معرفی کرد و گفت: مگه میشه من رو از یاد برده باشید؟ یادتان هست ساعت گرانقیمت یکی از بچه ها گم شد و شما فرمودید که باید جیب همه دانش آموزان کلاس را بگردید. گفتید همه ما باید سمت دیوار بایستیم ومن هم که ساعت را از روی بچگی دزدیده بودم از ترس و خجالت خیلی ناراحت بودم ، که آبرویم را میبرید ،
ولی شما ساعت را از جیبم بیرون آوردید و تفتیش جیب بقیه دانش آموزان را تا آخر انجام دادید. تا پایان آن سال و سال های بعد هم در آن مدرسه هیچ کس موضوع دزدی ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد.
معلم گفت: من باز هم شما را نشناختم! ولی واقعه را دقیق یادم هست. چون من موقع تفتیش جیب دانش آموزان چشم هایم را بسته بودم.
👌 تربیت و حکمت معلمان، دانش آموز را بزرگ می نماید.
#تغافل
هرگز نگو:
فلانی هم هر وقت کاری داشته
باشه فقط ما را می شناسه
بلکه بگو:
الحمدلله که الله متعال به من
توفیق برطرف کردن نیازهای مردم را عنایت فرموده است.
رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
محبوبترین مردم در نزد الله
کسانی هستند که برای مردم
پر سودترین باشند.
#خدمت_سانی
#نوع_دوستی
تا هستیم قدر همو بدونیم، زیر خاک آنتن نمیده🥀
به تاريخ های روی سنگ قبر نگاه کنید:
تاريخ تولد، تاريخ مرگ
آنها فقط با يک خط فاصله از هم جدا شده اند.
همين خط فاصله كوچک نشان دهنده تمام مدتی است كه ما روی كره زمين زندگی كرده ايم.
ما فقط به اندازه يک #خط_فاصله زندگی می كنيم !!
و ارزش اين خط كوچک را تنها کسانی می دانند كه به ما عشق ورزيده اند.
آنچه در زمان مرگ مهم است پول و خانه و ثروتی كه باقی می گذاريم نيست، بلكه چگونه گذراندن اين خط فاصله است.
بياييد به چرايى خلقتمان بيانديشيم
بياييد بيشتر يكديگر را دوست داشته باشيم
ديرتر عصبانی شويم، بيشتر قدردانی كنيم
كمتر كينه توزي كنيم، بيشتر احترام بگذاريم
بيشتر لبخند بزنيم و به ياد داشته باشيم كه :
اين خط فاصله خيلی كوتاه است!
#یاد_مرگ
ای بودم از نبودِ تو نابود می شوم
می سوزم از فراقِ تو و دود می شوم
آقا بیا و با دَمِ عیساییت ببین
نابودم و زِ بودِ تو موجود می شوم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
ماه رجب ۲.mp3
11.56M
🌙مجموعه ویژه #ماه_رجب ۲
#استاد_شجاعی
#استاد_میرباقری
※ چرا برای بعضیها، نزدیک شدن رجب، اشتیاق و حس آماده شدن ایجاد میکند،
ولی برای بعضیها، با زمانهای دیگر فرقی نمیکند؟
※ چه میشود که بعضیها میشوند اهل #أین_الرجبیون ، و بعضیها جا میمانند؟
@Ostad_Shojae
💕داستان کوتاه
یکی از دوستانم با یک زن بازیگر معروف که فوقالعاده زیبا است ازدواج کرد.
اما درست زمانی که همه به خوشبختی این زن و شوهر غبطه میخوردند، آنها از هم جدا شدند.
طولی نکشید که دوستم دوباره ازدواج کرد. همسر دومش یک دختر عادی با چهرهای بسیار معمولی است.
اما به نظر میرسد که دوستم بیشتر و عمیقتر از گذشته عاشق همسرش است.
عدهای آدم فضول در اطراف از او میپرسند:...
فکر نمیکنی همسر قبلیات خوشگلتر بود؟
دوستم با قاطعیت به آنها جواب میدهد: نه! اصلاً! اتفاقا وقتی از چیزی عصبانی میشد و فریاد میزد، خیلی وحشی و زشت به نظرم میرسید.
اما همسر کنونیام این طور نیست. به نظر من او همیشه زیبا، با سلیقه و باهوش است.
وقتی این حرف را میزند، دوستانش میخندند و میگویند : کاملا متوجه شدیم...
میگویند :
زنها به خاطر زیبا بودنشان دوست داشتنی نمیشوند، بلکه اگر دوست داشتنی باشند، زیبا به نظر میرسند.
بچهها هرگز مادرشان را زشت نمیدانند؛
اسکیموها هم از سرمای آلاسکا بدشان نمیآید.
اگر کسی یا جایی را دوست داشته باشید، آنها را زیبا هم خواهید یافت.
زیرا "حس #زیبا_دیدن" همان #عشق است ...
از یک گورکن پرسیدند: تو که با قبر و مرده و جنازه سرو کار داشتی عجیب ترین چیزی که دیدی چی بود؟
گورکن گفت: پنجاه ساله گور میکنم، مرده غسل میدم، اجساد زیادی را کفن کردم و زیر خاک دفن کردم، ولی عجیب ترین چیزی که دیدم خودم هستم.
پنجاه ساله با همه چیزایی که دیدم هنوز باور نکردم من هم یه روز میمیرم
#یاد_مرگ
❤️آهاى رفيق:
اونقدر آدمها قبل من و تو به گذشتشون فکر کردن،
حسرت خوردن، بغض کردن..
حالا کجان؟
رها کن رفیق.. رها کن بره..
گله ها را بگذار !
ناله ها را بس كن !
روزگار گوش ندارد كه تو هی شِكوه كنی !
زندگی چشم ندارد كه ببيند اخم دلتنگِ تو را !
فرصتی نيست كه صرف گله و ناله شود !
تا بجنبيم تمام است تمام !
شاد باشید و بخندید❤️
عمر کوتاه و زندگی گذراست.
#واقع_بینی
بی جهت خودمان را محروم نکنیم!
✍ شاید مایه ی حسرت باشد اگر نتیجهی زیارت های ظاهری قبلی ما منجر به این نشده باشد که حرم مطهر مولی الموحدین علی علیه السلام را به قول مرحوم آيتالله سید علی قاضی مشهد اعظم نیافته باشیم.
مگر میشود، مکانی مشهد اعظم باشد اما صاحب آن مکان که ولیّ مطلق است منحصر در زمان و مکان باشد؟
※ نتیجتا اگر این فکر در ذهن ما خلجان کرد که ای کاش زیارتی میرفتیم و صرفاً آنجا زیارت رجبیه را میخواندیم و بس چه توفیقی خواهد بود، باید بدانیم که بی جهت خود را محروم کرده و محصور در خیالات و توهمات شدهایم.
همانطور که عالم محضر خداست محضر ولیّ خدا نیز هست.
※ زیارت رجبیه را هر روز ماه رجب، و هر کجای این جهان که هستید بخوانید، که صاحب و مزور آن منسلخ از زمان و مکان است.
السَّلامُ عَلَیْکُمْ إِنِّی قَصَدْتُکُمْ...
زیارت رجبیه.
المکتوبات فی النجفالاشرف
محمد هادی اصفهانی (نویسنده کهکشان نیستی)
#ماه_رجب
@ostad_shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر جبهه حق را هرقدر به هرشکل کمک کنیم حال خودمان هم خوب می شود.
توضیحات #استاد_شجاعی در مورد دو نیاز ضروری واحد بینالملل در #قم :
۱ـ نیاز به خرید ساختمان مناسب برای ادامه فعالیت
۲ـ نیاز به تیم تولید محتوا در شاخههای زیر:
※ مهارت پیاده سازی متن
※ مهارت خلاصه نویسی
※ مهارت مقاله نویسی
※ داستان نویسی
※ رمان نویسی
※ شعر و ترانه
※ خبرنویسی
※ نوشتن پروپوزال و گزارش عملکرد
※ تایپ سریع
※جمع آوری و سرچ محتوایی
✖️ مشارکت در خرید ساختمان از طریق :
بانک ملی _ بنام استاد محمد شجاعی
※ شماره کارت
6037997574014453
※ شماره حساب
0107525600004
※ شماره شبا
IR370170000000107525600004
✖️ اعلام آمادگی برای مشارکت در تولید محتوا از طریق آیدی روابط عمومی جهت تکمیل فرم:
🆔 @montazer_ertebatat
@ostad_shojae
#فقط_جلب_رضای_خدا
شاگردی از استادش درباره جلب رضایت خدا و بهترین راه آن پرسید
استاد گفت:
به گورستان برو و به مرده ها توهین کن
شاگرد دستور استاد را اجرا کرد
و نزد او برگشت.
استاد گفت: جواب دادند؟
شاگرد گفت : نه
استاد گفت: پس بار دیگر به آنجا برو و آن ها را ستایش کن
شاگرد اطاعت کرد و همان روز عصر نزد استاد برگشت.
استاد بار دیگر از او پرسید که
آیا مرده ها جواب دادند؟
و شاگرد گفت : نه
استاد گفت: برای جلب رضایت خدا همین طور رفتار کن
✔️نه به ستایش های مردم توجه کن و نه به تحقیر ها و تمسخرهایشان
✔️بدین صورت است که می توانی راه خودت را در پیش گیری
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
موتوا قبل ان تموتوا
قبل از این که مرگ شما فرا برسد و شما را به قبر ببرند بمیرید.
📚داستان کوتاه
لقمان حکیم پسر را گفت: امروز طعام مخور و روزه دار و هرچه بر زبان راندی، بنویس، شبانگاه همه آنچه را که نوشتی، بر من بخوان، آنگاه روزه ات را بگشا و طعام خور!
شبانگاه، پسر هر چه نوشته بود، خواند...
دیروقت شد و طعام نتوانست خورد.
روز دوم نیز چنین شد و پسر هیچ طعام نخورد...
روز سوم باز هرچه گفته بود، نوشت و تا نوشته را بر خواند، آفتاب روز چهارم طلوع کرد و او هیچ طعام نخورد.
روز چهارم، هیچ نگفت...
شب، پدر از او خواست که کاغذها بیاورد و نوشتهها بخواند.
پسر گفت: امروز هیچ نگفتهام تا برخوانم.
لقمان گفت: پس بیا و از این نان که بر سفره است بخور...
بدان که روز قیامت، آنان که کم گفتهاند، چنان حال خوشی دارند که اکنون تو داری
#پرحرفی
به دنبال خدا نگرد!!
خدا در بیابانهای خالی از انسان نیست!
خدا در جاده های بی انتها نیست!
به دنبالش نگرد…..
خداوند در قلبیست که شاد میکنی و در لبخندیست که هدیه میکنی!
#نوع_دوستی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 داستان زیبا و آموزنده
و لا یمکن الفرار من حکومتک
#خدا
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 🎬
تیپ شخصیتی عزیزان ما متفاوت است!
بعضی دیداریاند،
بعضی شنیداری،
بعضی لمسی،
و ....
شاید ریشه بسیاری از مشکلات خانه ما در عدم مهارتمان در نحوه رفتار درست، با هر کدام از این تیپهاست!
#استاد_شجاعی
#خانواده
@Ostad_Shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
یا ایها الناس ما غرک بربک الکریم
به لطف خدا بارش برف در تهران آغاز شد
برای بندگی خدا دقت در این امر کافیست که اگر پروردگار عالم باد و باران را از ما قطع کند در هوای آلوده ای که خودمان ایجاد کرده ایم نابود می شویم
@nafsemotmaen
📚#قـــابلتامل
پسربچه اي پرنده زيبايي داشت. او به آن پرنده بسيار دلبسته بود.
حتي شبها هنگام خواب، قفس آن پرنده را كنار رختخوابش مي گذاشت و مي خوابيد.
اطرافيانش كه از اين همه عشق و وابستگي او به پرنده باخبر شدند، از پسرك حسابي كار مي كشيدند.
هر وقت پسرك از كار خسته مي شد و نميخواست كاري را انجام دهد، او را تهديد مي كردند كه الان پرنده اش را از قفس آزاد خواهند كرد و پسرك با التماس مي گفت: نه، كاري به پرنده ام نداشته باشيد. هر كاري گفتيد انجام مي دهم.
تا اينكه يك روز صبح برادرش او را صدا زد كه برود از چشمه آب بياورد و او با سختي و كسالت گفت، خسته ام و خوابم مياد، برادرش گفت: الان پرنده ات را از قفس رها مي كنم، كه پسرك آرام و محكم گفت: خودم ديشب آزادش كردم رفت، حالا برو بذار راحت بخوابم. كه با آزادي او خودم هم آزاد شدم.
👈 غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
#تعلق
📚 #حکایتیبسیارزیباوخواندنی
عارفی بود که شاگردان زیادی داشت و حتی مردم عامه هم مرید او بودند و آوازه اش همه جا پیچیده بود. روزی به آبادی دیگری رفت
عابد به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت.
مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟ گفت: نه. گفت: فلان عابدبود، نانوا گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم،
عابد قبول نکرد.
نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد، وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟
عابد: دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بنده خدا ندادی ولی برای رضایت دل بنده خدا یک آبادی نان دادی!
امام جعفرصادق(عليهالسلام):
عمل خالص آن عملی است که دوست نداری درباره آن، احدی جز خدای سبحان از تو تعريف و تمجيد کند.
📚اصول کافی، ج 3، ص 26
#اخلاص
📚داستانک
روزى حضرت عیسى در مناجاتش با خداوند عرضه داشت: پروردگارا دوستى از دوستارانت به من بنما، خطاب رسید به فلان محل برو که ما را در آنجا دوستى است، مسیح به آن محل موعود رفت زنى را دید که نه چشم دارد و نه دست و نه پاى، روى زمین افتاده و زبانش مترنم به این ذکر است:
« الحمدالله على نعمائه والشکر على آلائه »
خدا را بر نعمتهاى ظاهریاش سپاس و بر نعمتهاى باطنیاش شکر.
آن حضرت از حالت آن زن شگفت زده شد، پیش رفته و به او سلام کرد، زن گفت: علیک السلام یا روح الله! فرمود اى زن تو که هرگز مرا ندیده اى از کجا شناختى من عیسى هستم، زن گفت: آن دوستى که تو را به سوى من دلالت کرد برایم معلوم نمود که تو روح الله هستى، فرمود: اى زن تو از چشم و دست و پا محرومى، اندامت تباه شده! زن گفت: خدا را ثنا میگویم که دلى ذاکر و زبانى شاکر و تنى صابر دارم، خدا را به وحدانیت و یگانگى یاد میکنم که هرچه را میتوان با آن معصیت کرد از من گرفته، اگر چشم داشتم و به نامحرم نظر میکردم، اگر دست داشتم به حرام می آلودم و اگر پا داشتم دنبال لذات نامشروع میرفتم چه عاقبتى داشتم؟
این نعمتى که خدا به من داده به احدى از بندگانش نداده است.
📚منبع:خزینه الجواهر ،صفحه۳۱۸
#شکرگزاری
عقاب داشت از گرسنگی می مرد
و نفسهای آخرش را می کشید.
کلاغ و کرکس هم مشغول خوردن
لاشه ی گندیدۀ آهو بودند.
جغد دانا و پیری هم بالای شاخۀ درختی
به آنها خیره شده بود.
کلاغ و کرکس رو به جغد کردند و گفتند؛
این عقاب احمق را می بینی بخاطر غرور
احمقانه اش دارد جان می دهد؟
اگه بیاید و با ما هم سفره شود نجات پیدا
می کند حال و روزش را ببین آیا باز هم
می گویی عقاب سلطان پرندگان است؟
جغد خطاب به آنان گفت:
عقاب نه مثل کرکس لاشخور است و
نه مثل کلاغ دزد، آنها عقابند از گرسنگی
خواهند مرد اما اصالتشان را هیچ وقت
از دست نخواهند داد از چشم عقاب چگونه
زیستن مهم است نه چقدر زیستن.
زندگی ما انسانها هم باید مثل عقاب باشد، مهم نیست چقدر زنده ایم مهم این است
به بهترین شکل زندگی کنیم...
#بلندنظری
💠شما در زمانى هستيد که خير و نيکى پشت کرده، و رو به کاستى گذارده، و شر و بدى روى آورده، رو به فزونى است و شيطان طمعش در گمراهى مردم بيشتر مى شود اکنون زمانى است که وسايل پيشرفت شيطان قوى شده، نيرنگ و فريبش همه را فرا گرفته، و به چنگ آوردن شکار برايش آسان گشته است.
📘خطبه 192
🍃🌸معارف نهج البلاغه👇
https://eitaa.com/joinchat/2264268843Cb86e094677