نقش انسان در تقدیرات شب قدر 9.mp3
7.5M
#نقش_انسان_در_تقدیرات_شب_قدر ۹
اولین شب قــ💫ـدر گذشت.
دیشب؛
که دستای خالیتـو بالا گرفتی؛
چی آرزو کـــردی؟
💢اوجِ آرزوهای دیشبت... چی بود؟
همــون
نشـون میده که چقــدر می ارزی؟👇
@ostad_shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸سلام بر #امام_زمان ♥️
🎙حجتالاسلام عالی
🎥#کلیپ_مهدوی
🍃🌸معارف نهج البلاغه👇
https://eitaa.com/joinchat/2264268843Cb86e094677
#امام_زمانم
35.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 دلائل مستدل و زیبای مهران رجبی درباره ولی فقیه
#جهاد_تبیین
#رسانه_باشیم
✨﷽✨
#داستانک_آموزنده
✍دکتری برای خواستگاری دختری رفت، ولی دختر او را رد کرد و گفت به شرطی قبول میکنم که مامانت به عروسی نیاید! آن جوان در کار خود ماند و پیش یکی از اساتید خود رفت و با خجالت چنین گفت:در سن یک سالگی پدرم مرد و مادرم برای اینکه خرج زندگیمان را تامین کند در خانه های مردم رخت و لباس میشست.. حالا دختری که خیلی دوستش دارم شرط کرده که فقط بدون حضور مادرم حاضر به ازدواج با من است. گذشته مادرم مرا خجالت زده کرده است.به نظرتان چکار کنم!! استاد به او گفت:از تو خواسته ای دارم ؛به منزل برو و دست مادرت را بشور، فردا به نزد من بیا و بهت میگم چکار کنی.
و جوان به منزل رفت و اینکار را کرد ولی با حوصله دستای مادرش را در حالی که اشک بر روی گونه هایش سرازیر شده بود انجام داد..زیرا اولین بار بود که دستان مامانش درحالی که از شدت شستن لباسهای مردم چروک شده و تماما تاول زده و ترک برداشته اند را دید ، طوری که وقتی آب را روی دستانش میریخت از درد به لرز میفتاد.
پس از شستن دستان مادرش نتوانست تا فردا صبر کند و همون موقع به استاد خود زنگ زد و گفت: ممنونم که راه درست را بهم نشون دادی! من مادرم را به امروزم نمیفروشم..چون اون زندگی اش را برای آینده من تباه کرد!!
#مادر
رابطه برص با نارضایتی پدر
منبع: چهارمقاله نظامی عروضی
فضل بن یحیی برمکی را بر سینه قدری برص پدید آمد
عظیم رنجور شد و گرمابه رفتن به شب انداخت تا کسی بر آن مطلع نشود
پس ندیمان را جمع کرد و گفت امروز در عراق و خراسان و شام و پارس کدام طبیب را حاذقتر میدانند و بدین معنی که مشهورتر است
گفتند: جاثلیق پارس
به شیراز کس فرستاد و حکیم جاثلیق را از پارس به بغداد آورد ....
روزگاری برآمد هرچه درمان کرد هیچ فایده نداشت
تا روزی با فضل بن یحیی نشسته بود گفت
آنچه معالجت بود کردم هیچ اثر نکرد مگر پدر از تو ناخشنود است پدر را خشنود کن تا من این علت از تو ببرم
فضل آن شب برخاست و به نزدیک یحیی رفت و در پای او افتاد و رضای او بطلبید و آن پدر پیر از او خشنود گشت
و جاثلیق اورا به همان انواع معالجت همی کرد. روی به بهبودی گذارد و چندی بر نیامد که شفاء کامل یافت
#برص
#عقوبت
#پدر
https://eitaa.com/nafsemotmaen
تقدیم به پدرهای مهربون
شاﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪر
ﻟﺮﺯﺵ ﭘﯿﻮﺳﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ
بعد تو پرواز هرگز لحظه خوبی نبود
شانه های خسته ات را دیر فهمیدم پدر
ﮐﻮﻩ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺩﺭ ﺑﺎﻭﺭﻡ ﻣﻌﻨﺎ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﻗﺎﻣﺖ ﺑﺸﮑﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ
ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻮﺳﯿﺪﻡ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺍﻡ
ﭘﯿﻨﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ
ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺩﺭ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﻋﺰﺍ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﮔﺮ
ﻋﺸﻖ ﺁﻥ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ
ﺻﺤﻦ ﺍﻏﻮﺷﺖ ﻧﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺒﺨﺶ
ﺗﺎﺑﺶ ﮔﻠﺪﺳﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ
ﻧﺦ ﺑﻪ ﻧﺦ ﭘﺎﮐﺖ ﺑﻪ ﭘﺎﮐﺖ ﻏﺼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩﯼ ﻭ ﻣﻦ
ﻧﺎﻟﻪ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ
ﻣﻦ ﮐﺠﺎﯼ ﻗﺼﻪ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻡ ﮐﺠﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ!!!
ﺑﺎﻭﺭ ﻭﺍﺭﺳﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ ....
#والدین
#پدر
50.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مصاحبه با شبکه خبر پیرامون
برنامه «زندگی پس از زندگی»
سه شنبه 15 فروردین 1402
ساعت 10:30
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
التماس دعا برای فرج امام زمان علیه السلام و عاقبت بخیری یکدیگر
#خدایا_ببخش
🤎نكوهش از غفلت زدگان
🔮ياد مرگ از دل هاى شما رفته، و آرزوهاى فريبنده جاى آن را گرفته است.و دنيا بيش از آخرت شما را تصاحب كرده و متاع زودرس دنيا بيش از متاع جاويدان آخرت در شما نفوذ كرده است و دنيا زدگى قيامت را از يادتان برده است.
🖊آرى ! آن کس که سر آمد عمر و پايان زندگى زودگذر دنيا را به فراموشى بسپارد، و دل را در گرو سراب آرزوهاى دروغين قرار دهد، دنيا بر عقل و فکر او چيره مى شود و آخرت را از ياد مى برد، و چنين کسى آمادگى براى آلودگى به هر گناه و فسادى دارد و بهترين طعمه شيطان و هواى نفس است
📘خطبه 113
🍃🌸معارف نهج البلاغه👇
https://eitaa.com/joinchat/2264268843Cb86e094677
#یاد_مرگ
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸مهار اسب وحشی🔸
رمضان، ماه زمامداری فطرت بر طبیعت است.
طبیعت انسان تشنه میشود و میخواهد آب بخورد؛
امّا خدا گفته است صبر کن، که این صبر حکم فطرت است.
طبیعت میگوید: «بخواب» اما فطرت میگوید: «برای رضای خدا شبی را احیا بدار و با خدای خودت راز و نیاز کن».
طبیعت میگوید: «غیبت کن» و فطرت میگوید: «از این کار خوشت میآید، ولی آیا خدا هم خوشش میآید؟»
وقتی انسان به نفع فطرت به خودش فشار آورد و بر طبیعت حکومت کرد، مهار اسب وحشی را برای فطرت هموار کرده است. طبیعت انسان هرچه بیشتر کنترل شود، رامتر میشود و هرچه رهایش کنی، وحشیتر.
@haerishirazi
#طبیعت
#فطرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ رو نه یکبار، بلکه چندین بار تماشا کنید و نشر بدهید
#دنیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی زیبای آقای غلامرضا کافی در محضر رهبرانقلاب با موضوع "حجاب"
*
می خواهم این که آیینه جان ببینمت
کاری نکن که آینه گردان ببینمت
پوشیده باش در دل من، مثل رازِ عشق
باری چه حاجت است نمایان ببینمت
ای گوهر نفیس، نَفَس در هوس مَزن
در پرده باش تا که درخشان ببینمت
زیبایی ات حَراج، به بازارِ تن مَباد
پوشیده باش تا که فقط جان ببینمت
لطف خداست این که لطیف است خلقتت
حیف است این که بَرده ی شیطان ببینمت
گوهر به حُقّه ی صدف آسوده خاطر است
ایمن ز حُقّه بازی دوران ببینمت
سخت است بَر تو تا گِرِهِ سُستِ روسَری
می آید این که سخت پشیمان ببینمت
چشم هوس فرا نرود از حصار جسم
تا کی اسیر چشم هوس ران ببینمت
دلشوره ام فقط نه به موی پریش توست
آشفته ام که باز پریشان ببینمت
زن زندگی ظرافت و زیباییات به جا
کی در مقام شامخ انسان ببینمت
فرق است در ترانه ی تاریکِ چَرت خوان،
یا در بیانِ روشن قرآن ببینمت
خواهی که زیر خواهش راعیل له شوی،
یا در شکوه دختر عِمران ببینمت؟
دین هَرزه، چند در پیِ ناقورِ این و آن؟
آزاده باش تا که مسلمان ببینمت
در اختیار توست که دوزخ نشین شوی
یا در بهشت و سبزه ریحان ببینمت
گُردآفریدِ عصر تویی، دخت نامدار!
بر تارکِ تَبارکِ ایران ببینمت
ای دختر عزیز من ای غنچه ی بهار!
چون بوی گل درآی که پنهان ببینمت
ای گل به لالههای وطن خیره شو، مباد
شرمنده ی مرام شهیدان ببینمت
#حجاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 #شب_قدر روی خودت حساب نکن...
استاد پناهیان
🌸@IslamLifeStyles
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#توئیت استاد شجاعی
※ امروز اوضاع قطارِ درحرکتِ جهان به سمت مقصدِ موعود خداوند،
شبیهِ ثانیههای آخر روزهداری، قبل از افطار است.
در شدیدترین و سختترین حالت،
اما در کوتاهترین فاصله تا گشایش نهایی.
این شبها برای ثبات قدممان دعا کنیم،
که بوی بهبود ز اوضاع جهان میآید.
@ostad_shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️روی مهربانی و بخشش خدا اصلا کم حساب باز نکن.
خدا بی نهایت میبخشه... همش مال تو هست عزیز دلم.... بردار...
استاد پناهیان
🔸این مبلغ را نذر شما کردم🔸
📝#خاطرۀ_شیرین دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر
🔹 مدتی بعد از آنکه پدر امامت جمعه را رها کردند، در قم رحل اقامت گزیدند. متاسفانه بعضاً هم تنها بودند! گاه گداری من و بچه ها سری می زدیم ...
به واسطه ی بیماری ای که داشتند رژیم غذایی سختی هم گرفته بودند و مثلاً بین گوشتها فقط مجاز به خوردن شکمبه گوسفند بودند بلکه مداومت به آن مانند یک دارو .
خب شکمبه ها را هم به جهت ارزان تر شدن و هم به جهت تمایل شخصیشان، پاک نکرده می گرفتند و خودشان پاک می کردند. از نیمه های شب چند ساعتی به حمام زیر زمین میرفتند و آنها رو خوبِ خوب تمیز می کردند و بار می گذاشتند و صبح، چنانچه همچو منی مهمانشان بود، با هم می خوردیم ...
🔹 در این ایام، اموراتشان هم نوعاً از سخنرانی هایی که دعوت می شدند می گذشت. پاکت سخنرانی را هم در جیب بالای قبایشان می گذاشتند. من هم به رسم فضولی، بعضاً پاکت را چک می کردم تا ببینم وسعت دخل و خرج به چه میزان است؟
این بار در پاکت فقط یک تراول پنجاهی بود و میبایست تا سخنرانی بعدی با همین مبلغ مدیریت میکردیم ... بماند.
🔹یک روز صبح گفتند: فردا جلسۀ کمیسیون خبرگان دارم و میخواهم یک حمام اساسی بروم. تو هم میای؟! اول استقبال نکردم ...
بعد ادامه دادند، در یکی از کوچه های فرعی گذر خان، یک حمام عمومی قدیمی هست. قبلاً یکبار تنهایی رفتم؛ خوب دَم می شود، دلاک کار بلدی هم دارد. احساس کردم تنهایی سختشان است که بروند؛ پذیرفتم همراهیشان کنم.
بقچه ای از حوله، لباس و صابون فلهای با خود بردیم. وقتی وارد شدیم، روی در نوشته بود: «هزینه هر نفر، دو هزار و پانصد تومان». پیش قدم شدم و حساب کردم.
پدر راست می گفت. آنچنان حمام دم داشت که گویی به سونای بخار رفته ایم. دلاک پیرِ کار بلد هم روی هر نفر قریب نیم ساعت تا سه ربع ساعت وقت می گذاشت! حمام خیلی خیلی خوبی بود. آدم واقعاً احساس سبکی و نشاط میکرد.
🔹 در وقت خارج شدن، دم در به من گفتند انعام دلاک را حساب کردی؟ گفتم نه! گفتند: صدایش کن. پیرمرد را صدا کردم آمد. پدر دست در جیب کرد و همان پاکت تراول پنجاهی را به او داد! او تراول را گرفت، بوسید، بر چشم گذاشت و نگاهی به بالا کرد و رفت. من هاج و واج و متعجب به پدر نگاه می کردم. گفتم زیاد ندادید؟ گفتند نه! بعد مکث کردند و گفتند: مگر چقدر بود؟ گفتم پنجاه تومان؛ و این هر آنچه بود که در پاکت داشتید!
نگاهی تیز و تند کردند. پنج یا پنجاه؟ پنجاه!!
نچ ریزی گفتند و برگشتند بسمت حمام. چند قدم نرفته، توقف کردند، برگشتند نگاهی به بالا کردند، بعد به سمت من آمدند. گفتند: «دیگه امیدوار شده، نمیشه کاریش کرد، بریم»
🔹 وارد گذر خان شدیم به فکر مخارج تا شب بودم. هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که کسی از حجرهای با لهجه غلیظ اصفهانی بلند داد زد: «حَجا آقا! حَجا آقا! خودش را دوان دوان بما رساند و رو به من کرد و گفت: «آقای حائری شیرازی هستند؟» گفتم: بله. گفت: «حاج آقا یه دقه صبر کنید»! رفت و از میز دکان، پاکتی آورد و به پدر داد.
پدر با نگاهی تند گفت: «من وجوهات نمی گیرم!»
گفت: «وجوهات نیست، نذر است».
گفتند: «نذر؟»
گفت: «دیروز برای باری که داشتم، در گمرک مرز اشکالی پیش آمد. شما همان موقع در شبکه قرآن مشغول صحبت بودید. مال، خراب شدنی بود. نگاهی به بالا کردم که اگر مشکل همین الان حل شود، مبلغی را به شما بدهم. همان موقع، حل شد و شما امروز از این جا رد شدید!!»
پدر متبسم شد. رو به من کرد که پاکت را بگیر. گرفتم. خداحافظی کردیم و راه افتادیم.
🔹در حین حرکت، آرام در گوشم گفتند: «بشمارش!! »
من هم شمردم. ده تا تراول پنجاه هزار تومانی بود.
بعد بدون آنکه چیزی بگویم، درِ گوشم گفتند: «ده تا بود؟!» بعد این آیه را خواندند: «مَن جَاءَ بِالحَسنَةِ فَلَهُ عَشرُ أَمْثَالِهَا» ...
نگاهی به بالا کردند و گفتند: «خدا بیحساب میدهد. به هرکه اهل حساب و کتاب باشد با نشانه میدهد که بفهمی مال اوست نه دیگری. آنرا در جیبت بگذار تا به اهلش بدهیم»
@haerishirazi
#توکل
#انفاق
تو پادشاهی و من مستمند دربارم
مگر تو رحم کنی بر دو چشم خونبارم
الهی العفو🤲
🔳حال و هوای زائران در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان
📸 #گزارش_تصویری
🖤اینجا #قلب_ایران است؛ کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
و چه اندک است فاصله قسمت بالا و پایین تصویر
قَالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا ۖ لَوْ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ
[خدا] میگوید: اگر معرفت میداشتید [میدانستید كه] جز اندكی (در دنیا) درنگ نكردهاید، (مومنون ۱۱۴)
#عمر
https://eitaa.com/nafsemotmaen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تفاوت #زندگی با ابزار زندگی