eitaa logo
کانال نهج البلاغه
130 دنبال‌کننده
713 عکس
537 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آیه ۱۰۱ سوره آل عمران «101» وَ كَيْفَ تَكْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلى‌ عَلَيْكُمْ آياتُ اللَّهِ وَ فِيكُمْ رَسُولُهُ وَ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ‌ و چگونه شما كفر مى‌ورزيد، در حالى كه آيات خدا بر شما تلاوت مى‌شود و رسول او در ميان شماست و هر كس به (دين وكتاب) خدا تمسّك جويد، پس قطعاً به راه مستقيم هدايت شده است. نکته ها اعتصام به خداوند، يك حركت جدّى توأم با انتخاب آگاهانه است كه لازمه‌ى آن رهسپارى با اولياى خداست. چنانكه در زيارت جامعه‌كبيره، امام هادى عليه السلام مى‌فرمايد: «مَن اعتصَمَ بكم فقد اعتَصَم باللّه» پناه بردن و توسّل به اولياى الهى، در حقيقت خود را در پناه و حمايت خدا قرار دادن است. پیام ها 1- زمينه‌هاى انحراف و كفر، يا فقدان راه است و يا فقدان راهنما. امّا با وجود كتاب و سنّت و قوانين و رهبر الهى انحراف، وجهى ندارد. «كَيْفَ تَكْفُرُونَ وَ ...» 2- وجود قانون به تنهايى براى جلوگيرى از كفر و انحراف كفايت نمى‌كند، رهبر نيز لازم است. «وَ فِيكُمْ رَسُولُهُ ...» 3- تكيه و توكّل به خداوند و استمداد از او، رمز مصونيّت از تمام وسوسه‌ها و انحرافات است. «مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ» 4- راه اعتصام به خداوند، به روى هر كسى باز است. «وَ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ ...» 5- رو كردن به هر راهى غير از راه خداوند، انحراف است. «وَ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» 6- آنچه مهم‌تر از حركت است، پيدا كردن راه مستقيم و حركت در آن است. «هُدِيَ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» 7- هدايت، نتيجه‌ى قطعى استمداد و تكيه به خداوند است. «فقد هدى»
03.Ale.imran.101.mp3
2.59M
تفسیر سوره آل عمران آیه ۱۰۱ توسط استاد قرائتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آشنایی با مفردات قرآن 🍒 مَوَاخِر 🍒 مَوَاخِر: جمع کلمة ماخِرَة بمعني السفينة مَوَاخِر: جمع ماخِرَه از ریشه ی مَخْر به معنى شکافتن آب از چپ و راست. از آنجا که کشتی به هنگام حرکت، آب را با سینه خود مى شکافد به آن ماخِر یا ماخِرَه مى گویند. وَ هُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحرَ لِتَأْكُلُوا مِنهُ لَحْماََ طَرِيّاََ وَ تَستَخْرِجُوا مِنهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَ تَرَى الْفُلْکَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَ لِتَبتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشكُرُونَ / نحل: ۱۴ و اوست که دریا را رام و مسخّر کرد تا از آن گوشت تازه بخورید، و زینتی را که می پوشید از آن بیرون آورید و در آن کشتی ها را می بینی که آب را می شکافند [تا شما را برای حمل کالا، تجارت و داد و ستد جابجا کنند] و برای اینکه از فضل و احسان خدا طلب کنید و [در نهایت] به سپاس گزاری خدا برخیزید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوره آل عمران آیه ۱۰۲ «102» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ‌ اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! از خداوند پروا كنيد آن گونه كه سزاوار تقواى اوست و نميريد مگر اين‌كه مسلمان باشيد. نکته ها هر كمالى مثل ايمان، علم و تقوا، داراى مراحلى است. مرحله‌ى ابتدايى ومراحل بالاتر، تا مرحله كمال مطلق. در قرآن مى‌خوانيم: «رَبِّ زِدْنِي عِلْماً» «1» خدايا! دانش مرا زياد كن. و يا در دعاى مكارم‌الاخلاق مى‌خوانيم: «بلّغ بايمانى أكمل الايمان» خداوندا! ايمان مرا به كمال برسان. در اين آيه نيز مى‌خوانيم: «اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ» عالى‌ترين درجه‌ى تقوا را پيشه كنيد. پیام ها 1- مؤمن، هر روز بايد مرحله‌ى بالاترى را بپيمايد. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ» 2- تقواى واقعى، در سايه ايمان به مبدأ ومعاد است. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ» 3- تقوا، رمز حسن عاقبت است. «اتَّقُوا اللَّهَ ... تَمُوتُنَّ ... مُسْلِمُونَ» 4- ايمان آوردن كافى نيست، با ايمان ماندن لازم است. پايان كار از شروع آن مهم‌تر است. «لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» 5- اسلام، نه تنها چگونه زيستن را به ما مى‌آموزد، بلكه چگونه مردن را نيز به ما آموزش مى‌دهد. «لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» 6- انسان در سرنوشت وعاقبت خود نقش دارد. «لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» 7- اسلام، هم به كيفيّت تقوا توجّه دارد وهم به تداوم آن تا پايان عمر. «اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» «1». طه، 114.
03.Ale.imran.102.mp3
2.45M
تفسیر سوره آل عمران آیه ۱۰۲ توسط استاد قرائتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پایبندی به حلال و حرام خدا وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ الْمُؤْمِنَ يَسْتَحِلُّ الْعَامَ مَا اسْتَحَلَّ عَاماً أَوَّلَ، وَ يُحَرِّمُ الْعَامَ مَا حَرَّمَ عَاماً أَوَّلَ، وَ أَنَّ مَا أَحْدَثَ النَّاسُ لَا يُحِلُّ لَكُمْ شَيْئاً مِمَّا حُرِّمَ عَلَيْكُمْ، وَ لَكِنَّ الْحَلَالَ مَا أَحَلَّ اللَّهُ وَ الْحَرَامَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ. فَقَدْ جَرَّبْتُمُ الْأُمُورَ وَ ضَرَّسْتُمُوهَا وَ وُعِظْتُمْ بِمَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ وَ ضُرِبَتِ الْأَمْثَالُ لَكُمْ وَ دُعِيتُمْ إِلَى الْأَمْرِ الْوَاضِحِ، فَلَا يَصَمُّ عَنْ ذَلِكَ إِلَّا أَصَمُّ وَ لَا يَعْمَى عَنْ ذَلِكَ إِلَّا أَعْمَى. بدانيد اى بندگان خدا! انسان با ايمان، آن چه را سالِ گذشته حلال مى شمرد، امسال هم حلال مى شمرد و آن چه را سالِ گذشته حرام مى دانست امسال هم حرام مى داند (بدانيد) بدعت هايى را که مردم گذارده اند آن چه را بر شما حرام شده، حلال نمى کند. حلال همان است که خدا حلال کرده و حرام همان است که خدا حرام نموده، شما امور مختلف را (در مورد بدعت ها) آزموده ايد و خوب و بد را در اين تجربه آموخته ايد و با وضع گذشتگان پند و اندرز داده شده ايد، عبرت گرفته ايد و مَثَل ها براى شما زده شده و به امرى آشکار دعوت شده ايد. بر اين اساس، تنها افراد ناشنوا از درک اين مطلب عاجز و ناتوانند و تنها نابينايان آن نمى بينند.
امام(عليه السلام) در اين بخش از خطبه يکى ديگر از آفات مهم دينى و اجتماعى را بيان مى فرمايد و با آن، بحث آفات پيش گفته را تکميل مى کند و آن آفت بدعت و تغيير احکام خدا بر طبق خواسته هاى دل و هواى نفس و بدعت گزارى در دين خداست. اشاره به اين که مؤمنان راستين، احکام الهى را بازيچه هوا و هوس خود نمى سازند و با افکار ناقص خويش آن را تغيير نمى دهند ; چه اين که اگر باب بدعت در احکام الهى گشوده شود تمام ظالمان و تبهکاران و هوسبازان آن چه را بر خلاف منافع نامشروع خود مى بينند تغيير مى دهند و بعد از زمان کوتاهى چيزى از اصول و فروع دين باقى نمى ماند. امام(عليه السلام) با درايت فوق العاده اى که داشت، مى ديد اگر جلوى اين کار گرفته نشود، همه احکام اسلام به خطر مى افتد و چهره نورانى اين آيين پاک به کلّى دگرگون مى شود ; از اين رو پرهيز از بدعت را نشانه ايمان شمرد. آثار سوء و نکبت بار بدعت ها آشکار است و پيام تاريخ نيز در اين زمينه روشن است. آن کس که آن آثار را نبيند، نابيناست و آن کس که اين پيام را نشنود، کر است.
دعا در اعتراف به ناتوانی از شکر اللَّهُمَّ إِنَّ أَحَداً لَا يَبْلُغُ مِنْ شُكْرِكَ غَايَةً إِلَّا حَصَلَ عَلَيْهِ مِنْ إِحْسَانِكَ مَا يُلْزِمُهُ شُكْراً وَ لَا يَبْلُغُ مَبْلَغاً مِنْ طَاعَتِكَ وَ إِنِ اجْتَهَدَ إِلَّا كَانَ مُقَصِّراً دُونَ اسْتِحْقَاقِكَ بِفَضْلِكَ. فَأَشْكَرُ عِبَادِكَ عَاجِزٌ عَنْ شُكْرِكَ ، وَ أَعْبَدُهُمْ مُقَصِّرٌ عَنْ طَاعَتِكَ. خدایا! کسی از شکرگزاری‌ات در حالی از احوال، به نهایت شکر نمی‌رسد جز این که از احسانت نعمتی به دست می‌آورد که او را به شکری دیگر وا می‌دارد؛ و از آنجا که نعمتت پیوسته و پی‌درپی به بندگان می‌رسد، پس کسی را قدرت بر شکر نیست؛ و از اطاعتت، گرچه تلاش و کوشش کند به اندازه‌ای نمی‌رسد، جز این‌که در برابر شایستگی‌ات، به سبب فضل و احسانت، ناتوان از طاعت است. بنابراین سپاس‌گزارترین بندگانت از سپاسگزاری‌ات ناتوان و عابدترین ایشان، از اطاعتت در کوتاهی و کاستی است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا