eitaa logo
نهضت نهج البلاغه خوانی فیازمان
27 دنبال‌کننده
592 عکس
114 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و ششم ✳️ اعزام نماینده به شام 🔸انتخاب جریر‌بن‌عبدالله برای پیام‌رسانی به معاویه [ برای فرستادن نماینده‌ای به شام، با اصحابم مشورت کردم و گفتم: ] 🔻به من مشورت دهید و مردی را پیشنهاد کنید که اهل تجربه و استوار و محکم باشد تا وی را نزد معاویه بفرستم، شاید بتواند معاویه را از راه نادرستی که انتخاب کرده است باز دارد و مانع گمراهی وی شود. اگر معاویه از این راه غلط بازگشت که مطلوب ماست؛ در غیر این صورت تصمیم خواهیم گرفت و با تمام توان با وی وارد جنگ می‌شویم. [ جریر که بیشتر قوم و قبیله‌اش در شام بودند، داوطلب شد این مسؤولیت را برعهده بگیرد. پذیرفتم و در برابر اعتراض مالک اشتر که مخالف فرستادن وی بود گفتم: ] 🔻بگذارید او برود. اگر صادقانه و خیر خواهانه رفتار کرد، از کسانی خواهد بود که امانت‌داری کرده است؛ اما اگر خیانت ورزید، در واقع از اعتمادی که به وی کرده‌ایم سوء‌استفاده کرده و از کسانی خواهد بود که امانت را ادا نکرده و با اینکه به او اعتماد شده، بر خلاف انتظار رفتار کرده است. 🔻افسوس بر کسانی که از من روی‌گردان می‌شوند و به سراغ دیگران می‌روند! به خداوند سوگند، من از این مردم هیچ انتظار و درخواستی ندارم جز بر پایی حق؛ ولی آنها که در مقابل من قرار دارند، از مردم فقط انتظار باطل دارند. ✳️ تذکراتی به جریر [ قبل از حرکت جریر به سوی شام به وی تذکر دادم: ] 🔻چنان که می‌بینی، پیرامون من از اصحاب رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بسیارند که مردمی دین‌دار و صاحب‌نظرند و من تو را به سبب سخنی از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله که درباره تو فرمودند: " تو از بهترین مردم یمن هستی"، بر همه آنان برگزیدم. نامه مرا به معاویه برسان. اگر او هم مانند دیگر مسلمانان به راه آمد چه بهتر، وگرنه او را از نتیجه وخیم پیمان‌شکنی و گردنکشی آگاه کن و هشدار ده و به او بفهمان که من به استانداری او راضی نیستم و مردم نیز به خلافت او تن نمی‌دهند. ✳️ متن نامه همراه جریر به معاویه بسم الله الرحمن الرحیم 🔻اما بعد، بیعتی که مردم در مدینه با من کرده‌اند، برای تو نیز که در شام اقامت داری، الزام‌آور است. در این نامه همان موارد بیعت را که در نامه‌های قبل به او نوشته بودم، متذکر شدم. و اینکه باید به انتخاب شورای مهاجر و انصار احترام گذارد، چرا که انتخاب آنها و اتفاقشان بر رهبری و امامت مردی، مورد رضای خداست و اگر کسی به مخالفت برخیزد، او را به بازگشت دعوت می‌کنند و بر جای خویش می‌نشانند! اگر امتناع ورزد با او می‌جنگند؛ زیرا از راهی که مومنان برگزیده‌اند، سرپیچی کرده و خداوند نیز او را به دلیل آنکه راه جداگانه‌ای در پیش گرفته است، بازخواست و گرفتار آتش جهنم کند و عاقبتش تباه شود. 🔻در مورد بیعت طلحه و زبیر و نقض بیعتشان نوشتم؛ و اینکه جنگ با آنها به دلیل این بود که حق پیروز و امر خدا غالب شود. در نهایت او را دعوت به بیعت با خودم کردم و او را از بهانه تراشی‌ها به خاطر قتل عثمان برحذر داشتم. 🔻به او نوشتم: بدان که تو در شمار آزادشدگان فتح مکه هستی و اسیران آزاد شده سزاوار خلافت و شرکت در شورا نیستند. اکنون جریر‌بن‌عبدالله را که از مومنان و مهاجران است، نزد تو و اطرافیان تو می‌فرستم. پس بیعت کن. و لا قوّه الا بالله. 📚منابع: ۱.الفتوح، ج۱، ص۱۵۳ ۲. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۸۴ ۳. وقعه صفّین، ص۲۸ ۴. مروج الذهب، ج۲، ص۴۱۲ ۵. خوارزمی، مناقب،ص۲۰۲ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
📜 نامه به امام حسن مجتبی(علیه السلام) 🍃🌸 ای پسرم... آنچه را كه برای خود دوست داری برای ديگران نيز دوست بدار و آنچه را كه برای خود نمی پسندی، برای ديگران مپسند. ، نامه ۳۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکمت ۳۹ جایگاه واجبات و مستحبات.mp3
4.62M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ جایگاه واجبات و مستحبّات 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 جایگاه واجبات و مستحبّات 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۳۹ نهج البلاغه می فرمایند: « لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ» ؛ در انجام مستحبّاتی که به واجبات ضرر برساند، هیچ قربت و نزدیکی به خدا نیست. 🔻 می دانیم که در عبادات ، اعمّ از مستحب یا واجب، انجام دهنده عبادت باید قصد قربت بکند، یعنی نیت قربت الی اللّه و نزدیک شدن به خدا داشته باشد؛ امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند که اساساً مستحبّی که انجام دادنش باعث ضرر خوردن به واجب می شود، مایه قربت و نزدیکی به خدا نیست. 🔻 خوب اگر چنین اتفاقی افتاد چه کنیم؟ یعنی ما مستحبی را انجام می دادیم اما ضرر به واجب می رساند؟ 🔻حضرت در حکمت ۲۷۹ پاسخ این سوال را اینگونه می دهند: « إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ» ؛ اگر مستحبات به واجبات ضرر رساند «فَارْفُضُوهَا» آن مستحبات را ترک کنید. بعد در حکمت ۳۱۲ نهج البلاغه امیرالمؤمنین (علیه السلام) یک قاعده کلّی در حوزه روحی و روانی نسبت به مستحبات بیان می کنند . می فرمایند: « إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً » ؛ دلها گاهی وقتها نسبت به مستحبات روی خوش نشان می دهند و گاهی وقتها بی میلی نشان می دهند، « فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ» فقط آن موقعی که دلتان آمادگی دارد و اقبال نشان می دهد و میل نشان می دهد، مستحبات را بر آن تحمیل کنید، اما « وَ إِذَا أَدْبَرَتْ» وقتی دلتان بی میلی نشان می دهد و پس می زند « فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِضِ» ؛ درباره دلهایتان به همان واجبات اکتفا کنید. 🔻از این سه حکمت یعنی حکمت ۳۹ ،۲۷۹ و ۳۱۲ چند نتیجه به دست می آید: 1⃣ قلبهای انسانها معیار هستند برای اینکه کِی به سمت مستحبات برود و کی به سمت مستحبات نرود. 2⃣ درباره واجبات هیچ شرطی نداریم که قلب خوشش بیاید یا نیاید. واجبات را باید سر وقتش انجام داد ولو قلب هیچ میلی نداشته باشد. 3⃣ مستحبات مادامی که به واجبات ضرر نمی زنند و دلها هم به آن میل دارند انجام دادنش خیلی خوب است. 4⃣ اگر مستحبی به واجبی ضرر زد اساساً نمی شود با آن مستحب نیت قربة الی الله کرد، چون دارد یک واجبی را ضرر میزند و باعث ترک یک واجبی می شود، که ترک آن واجب حرام است و با حرام نمی شود قربة الی الله نیت کرد. در اینجور موارد مستحب را باید ترک کرد. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
1_982561282.mp3
3.09M
💠 مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ ۖ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ ۖ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا. 🔵 🔹 به نقل از امام صادق علیه السلام 🌿 یا علی کسی که تو را دوست داشته باشد و از دنیا برود در راه خدا شهید شده و شرح مختصر روایت در همین فایل صوتی 📚 منبع: کتاب القطرة ج1ص 292 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌┅•═༅𖣔✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𖣔༅═•‏‏┅‏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_985156546.mp3
11.98M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۱۸۵ و ۱۸۴ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۸۵ و خطبه ۱۸۴ ┄┄┅┅✿❀✨🌸✨❀✿┅┅┄┄ 📜 : در ستايش پيامبر 1️⃣ خداشناسی ستايش خداوندی را سزاست که حواس پنج گانه او را درک نکنند و مکان ها او را در برنگيرند، ديدگان او را ننگرند و پوشش ها او را پنهان نسازند، با حدوثِ آفرينش، اَزَلی بودن خود را ثابت کرد و با پيدايش انواع پديده ها، وجود خود را اثبات فرمود و با همانند داشتنِ مخلوقات ثابت شد که خدا همانندی ندارد. خدا در وعده های خود راستگو و برتر از آن است که بر بندگان ستم روا دارد، ميان مخلوقات به عدل و داد رفتار کرد و در اجرای احکام عادلانه فرمان داد. حادث بودن اشياء گواه بر اَزَليّت او و ناتوانی پديده ها، دليل قدرت بی مانند او و نابودی پديده ها، گواه دائمی بودن اوست. خدا يکی است نه با شمارش، هميشگی است نه با محاسبه زمان، برپاست نه با نگهدارنده ای، انديشه ها او را می شناسند نه با درک حواس، نشانه های خلقت به او گواهی می دهند نه به حضور مادّی ، فکرها و انديشه ها بر ذات او احاطه ندارند، که با آثار عظمت خود بر آنها تجلّی کرده است و نشان داد که او را نمی توانند تصوّر کنند و داوری اين ناتوانی را بر عهده فکرها و انديشه ها نهاد. بزرگی نيست دارای درازا و پهنا و ژرفا، که از جسم بزرگی برخوردار باشد و با عظمتی نيست که کالبدش بی نهايت بزرگ و ستبر باشد، بلکه بزرگیِ خدا در مقام و رتبت و عظمت او در قدرت و حکومت اوست. 2️⃣ ويژگيهای پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) گواهی می دهم که محمّد(صلی الله علیه و آله) بنده و فرستاده خدا و پيامبر برگزيده و امانتدار پسنديده اوست «درود خدا بر او و عترت او باد» خدا او را با حجّت های الزام کننده و پيروزی آشکار و راه روشن فرستاد. پس رسالت خود را آشکارا رساند و مردم را به راه راست واداشت و آن را به همگان نشان داد و نشانه های هدايت را برافراشت و چراغ های روشن را بر سر راه آدميان گرفت. رشته های اسلام را استوار کرد و دستگيره های ايمان را محکم و پايدار کرد. ┄┄┅┅✿❀✨🌸✨❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۸۵ و خطبه ۱۸۴ ┄┄┅┅✿❀✨🌸✨❀✿┅┅┄┄ 📜 : در ستايش پيامبر 3️⃣ راه های خداشناسی اگر مردم در عظمت قدرت خدا و بزرگی نعمت های او می انديشيدند، به راه راست باز می گشتند و از آتش سوزان می ترسيدند، امّا دل ها بيمار و چشم ها معيوب است. آيا به مخلوقات کوچک خدا نمی نگرند که چگونه آفرينش آن را استحکام بخشيد؟ و ترکيب اندام آن را برقرار و گوش و چشم برای آن پديد آورد و استخوان و پوست متناسب خلق کرد؟ به مورچه و کوچکی جثّه آن بنگريد که چگونه لطافت خلقت او با چشم و انديشه انسان درک نمی شود، نگاه کنيد چگونه روی زمين راه می رود و برای به دست آوردن روزی خود تلاش می کند. دانه ها را به لانه خود منتقل می سازد و در جايگاه مخصوص نگه می دارد، در فصل گرما برای زمستان تلاش کرده و به هنگام درون رفتن، بيرون آمدن را فراموش نمی کند. روزی مورچه تضمين گرديده و غذاهای متناسب با طبعش آفريده شده است. خداوند منّان از او غفلت نمی کند و پروردگار پاداش دهنده محرومش نمی سازد، گرچه در دلِ سنگی سخت و صاف يا در ميان صخره ای خشک باشد. اگر در مجاری خوراک و قسمت های بالا و پايين دستگاه گوارش و آنچه در درون شکم او از غضروف های آويخته به دنده تا شکم و آنچه در سر اوست از چشم و گوش، انديشه نمايی، از آفرينش مورچه دچار شگفتی شده و از وصف او به زحمت خواهی افتاد. پس بزرگ است خدايی که مورچه را بر روی دست و پايش برپاداشت و پيکره وجودش را با استحکام نگاه داشت، در آفرينش آن هيچ قدرتی او را ياری نداد و هيچ آفريننده ای کمکش نکرد. اگر انديشه ات را به کار گيری تا به راز آفرينش پی برده باشی، دلايل روشن به تو خواهند گفت که آفريننده مورچه کوچک، همان آفريدگار درخت بزرگ خرماست، به جهت دقّتی که جدا جدا در آفرينش هرچيزی به کار رفته و اختلافات و تفاوت های پيچيده ای که در خلقت هر پديده حياتی نهفته است. همه موجودات سنگين و سبک، بزرگ و کوچک، نيرومند و ضعيف، در اصول حيات و هستی يکسانند و خلقت آسمان و هوا و بادها و آب يکی است. پس انديشه کن در آفتاب و ماه و درخت و گياه و آب و سنگ و اختلاف شب و روز و جوشش درياها و فراوانی کوه ها و بلندای قلّه ها و گوناگونی لغت ها و تفاوت زبان ها که نشانه های روشن پروردگارند. پس وای بر آن کس که تقديرکننده را نپذيرد و تدبيرکننده را انکار کند! گمان کردند که چون گياهانند و زارعی ندارند و اختلاف صورت هايشان را سازنده ای نيست، بر آنچه ادّعا می کنند حجّت و دليلی ندارند و بر آنچه در سر می پرورانند تحقيقی نمی کنند. آيا ممکن است ساختمانی بدون سازنده يا جنايتی بدون جنايتکار باشد؟ ┄┄┅┅✿❀✨🌸✨❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۸۵ و خطبه ۱۸۴ ┄┄┅┅✿❀✨🌸✨❀✿┅┅┄┄ 📜 :در ستايش پيامبر 4️⃣ شگفتی آفرينش ملخ و اگر خواهی در شگفتی مَلَخ سخن گو، که خدا برای او دو چشم سرخ، دو حَدَقه چونان ماه تابان آفريد و به او گوش پنهان و دهانی متناسب اندامش بخشيده است. دارای حواس نيرومند و دو دندان پيشين است که گياهان را می چيند و دو پای داس مانند که اشياء را بر می دارد. کشاورزان برای زراعت از آنها می ترسند و قدرت دفع آنها را ندارند، گرچه همه متّحد شوند. مَلَخ ها نيرومندانه وارد کشتزار می شوند و آنچه ميل دارند می خورند، در حالیکه تمام اندامشان به اندازه يک انگشت باريک نيست. 5️⃣ نشانه های خدا در طبيعت پس بزرگ است خداوندی که تمام موجودات آسمان و زمين، خواه و ناخواه او را سجده می کنند و در برابر او با خضوع چهره بر خاک می نهند و رشته اطاعت او را در تندرستی و ناتوانی به گردن می نهند و از روی ترس و بيم، زمام اختيار خود را به او می سپارند. پرندگان رام فرمان اويند و از تعداد پَرها و نَفَس های پرندگان آگاه است. برخی را پرنده آبی و گروهی را پرنده خشکی آفريد و روزیِ آنها را مقدّر فرمود و اقسام گوناگون آنها را می داند؛ اين کلاغ است و آن عقاب، اين شترمرغ است و آن کبوتر. هر پرنده ای را با نام خاصّی فرا خواند و روزی اش را فراهم کرد. خدايی که ابرهای سنگين را ايجاد و باران های پی در پی را فرستاد و سهم بارانِ هر جايی را معيّن فرمود، زمين های خشک را آبياری کرد و گياهان را پس از خشکسالی روياند. ┄┄┅┅✿❀✨🌸✨❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۸۵ و خطبه ۱۸۴ ┄┄┅┅✿❀✨🌸✨❀✿┅┅┄┄ 📜 : افشای منافق ( برج بن مسهر طایی از شعرای مشهور خوارج بود و با صدای بلند گفت: " حکومت فقط از آن خداست" امام علیه السلام در سال ٣٨ هجری در کوفه در جواب او فرمود:) خاموش باش، خدا رويت را زشت گرداند، ای دندانِ پيشينِ افتاده! به خدا سوگند، آنگاه که حق آشکار شد، تو ناتوان بودی و آواز تو آهسته بود و آن هنگام که باطل بانگ بر آورد، چونان شاخ بُز سر بر آوردی. ┄┄┅┅✿❀✨🌸✨❀✿┅┅┄┄
AUD-20220215-WA0006.
9.92M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و هفتم ❇️ پاسخ به نامه معاویه 🔻[ معاویه در پاسخ نامه من نوشت: به جان خودم سوگند، اگر دست تو به خون عثمان آغشته نبود و مردم با تو بیعت می‌کردند، همانند ابوبکر و عمر و عثمان بودی؛ اما تو مهاجران را بر عثمان شوراندی و مانع یاری انصار به وی شدی. افراد نادان از تو پیروی کردند و اشخاص ناتوان به یاری تو تقویت شدند. اکنون مردم شام جز جنگ با تو راه دیگری در پیش ندارند، مگر آنکه قاتلان عثمان را تحویل آنها دهی و پس از آن امر خلافت را به شورا بازگردانی تا اهل شورا خلیفه را برگزینند. 🔻آری، مردم حجاز تا زمانی که در مسیر حق حرکت کنند، حاکم بر مردم هستند؛ ولی اگر آنها حق را از دست دادند، نوبت مردم شام می‌رسد که حق را در دست بگیرند. به جان خودم سوگند، دلیل و حجت تو بر اهل شام همچون حجت تو بر اهل بصره نخواهد بود؛ همچنان‌که حجت تو بر من همچون حجت تو بر طلحه و زبیر نخواهد بود. زیرا اهل بصره با تو بیعت کرده بودند، ولی مردم شام نه. طلحه و زبیر نیز با تو بیعت کرده بودند؛ ولی من با تو بیعت نکرده‌ام. اما در خصوص فضیلت تو در اسلام و نسبت خویشاوندی تو با رسول خدا صلی الله علیه و آله، به جان خودم سوگند، آن را رد نمی‌کنم و منکرش نیستم. من در پاسخ نامه معاویه نوشتم: ] 🔻اما بعد، نامه‌ای از تو به دستم رسید، نامه کسی که نه خود دیده بینا دارد تا راه هدایت را پیدا کند و نه او را رهبری است که راه را به او بنماید. هوا و هوس او را فراخوانده و او نیز پاسخش گفته و ضلالت رهنمونش شده و او نیز متابعتش کرده است. گمان کرده‌ای آنچه بیعت مرا بر تو استوار نکرده، این است که در حق عثمان خطایی مرتکب شده‌ام. به جان خودم سوگند، در ماجرای قتل عثمان من یکی از مهاجران بودم. وقتی در کاری وارد شدند، من نیز همراهشان بودم و وقتی از کاری دست برداشتند، من هم دست برداشتم. خدا آنان را در مسیر گمراهی متّحد می‌سازد و به طور دسته جمعی، دچار بی‌بصیرتی و کوری نمی‌کند. من در قتل عثمان نه دستوری داده‌ام که مسئول آن باشم و نه به کشتن وی اقدام کرده‌ام که نگران قصاص آن باشم. 🔻اما درباره این سخن که گفته‌ای اکنون اهل شام حاکم بر مردم هستند، باید بگویم اگر این چنین است، مردی از قریشی‌های شام را معرفی کن که در شورا پذیرفته شود یا خلافت بر وی روا باشد. اگر چنین ادعا کنی، مهاجران و انصار تو را تکذیب خواهند کرد؛ اما من مردی از قریشی‌های حجاز را معرفی می‌کنم که در شورای مسلمانان برای تعیین خلیفه حضور داشته است. 🔻اینکه گفته‌ای قاتلان عثمان را به تو تحویل دهم، سوال من این است: تو را با عثمان چه نسبتی است؟ تو مردی از بنی‌امیه هستی و فرزندان عثمان برای طلب قصاص او، سزاوارتر از تو هستند. اگر می‌پنداری تو برای خون‌خواهی پدرشان از ایشان تواناتر هستی، پس نخست به زیر پرچم اطاعت درآی، آنگاه قاتلان عثمان را برای محاکمه نزد من فراخوان. 🔻اما درباره اینکه میان شام و بصره و طلحه و زبیر با خودت تفاوت قائل شدی، به جانم سوگند، حقیقت امر در همه این‌ها یکی است؛ زیرا بیعت با من همگانی و فراگیر بود و شخص بینا از آن روی برنمی‌گرداند و دوباره در آن تجدیدنظر نتوان کرد. 🔻در خصوص دلسوزی تو برای عثمان و حرص و ولعی که در این‌باره از خود نشان می‌دهی نیز می‌گویم به خدا سوگند، تو این سخنان را برای عیان شدن حقیقت نگفته‌ای و خبر درستی هم نداری. 🔻در خصوص برتری من در اسلام و نیز خویشاوندی‌ام با رسول خدا صلی الله علیه و آله و رتبه و مقام من نزد قریش، به جان خودم سوگند، اگر توان انکار آنها را داشتی، بی‌گمان آنها را نیز انکار می‌کردی! 📚منابع: ۱. وقعه صفین، ص۵۶ ۲. شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۸۸ ۳. الامامه و السیاسه، ص۱۲۲ ۴. نهج البلاغه، نامه ۷ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
🌹 مثل حاج قاسم... 💠 امام علی فرمودند اونقدر رفتارتون با مردم خوب باشه ، که وقتی میخوان بیان پیشتون، با خوشحالی بیان 🌱 📒 ، حکمت ۱۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکمت ۴۰ و ۴۱ راه شناخت عاقل و احمق.mp3
6.59M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ راه شناخت عاقل و احمق 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 راه شناخت عاقل و احمق 🔰 حکمت های ۴۰ و ۴۱ نهج البلاغه در صدد بیان یک واقعیت با دو عبارت هستند. 🔻 در حکمت ۴۰ حضرت می فرمایند :«لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ وَ قَلْبُ الاَْحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ» ؛ زبان عاقل پشت سر و تابع قلبش است ، اما قلب احمق پشت سر و تابع زبانش است. 🔻در حکمت ۴۱ می فرمایند : « قَلْبُ الاَْحْمَقِ فِی فِیهِ، وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِی قَلْبِهِ» ؛ قلب انسان احمق در دهانش است ، اما زبان انسان عاقل در قلبش. هر دو عبارت به یک معناست ؛ یعنی انسان عاقل از ابتدا می اندیشد، بعد با دستور عقل سخن می گوید. اما انسان احمق ابتدا سخن می گوید بعد فکرش درگیر می شود که چگونه خطاهای کلامش را جبران کند. بنابراین انسان عاقل و احمق یکی از تفاوت هایشان در نوع سخن گفتن و نسبت زبانشان با عقلشان است. جهت این حسّاسیت این است که حضرت در حکمت ۶۰ می فرمایند : « اللِّسَانُ سَبُعٌ » ؛ زبان یک حیوان درّنده است، « إِنْ خُلِّیَ عَنْهُ عَقَرَ » ؛ اگر رهایش کنی و تربیت و کنترلش نکنی همه را می گزد. بنابراین انسان عاقل دائماً به پیامد سخن هایش تأمل می کند. لذا کمتر سخن می گوید، اما خوب و درست سخن می گوید. 🔻در حکمت ۳۸۱ می خوانیم : « الْكَلاَمُ فِي وَثَاقِكَ مَا لَمْ تَتَكَلَّمْ بِهِ » ؛ مادامی که سخن نگفته ای مهار سخن در دست خود توست ، امّا « فَإِذَا تَكَلَّمْتَ بِهِ » امّا به محض اینکه آنچه در ذهن داری به زبان آوردی، «صِرْتَ وَثَاقِهِ» ؛ تو در گرو سخنی هستی که گفتی. « فَاخْزُنْ لِسَانَكَ كَمَا تَخْزُنُ ذَهَبَكَ وَ وَرِقَكَ » ؛ پس همچنان که طلا و مال و پولت را حفاظت می کنی، زبانت را هم نگهداری کن. «فَرُبَّ كَلِمَة سَلَبَتْ نِعْمَةً وَجَلَبَتْ نِقْمَةً»؛ چه بسا سخنی که نعمتی را از دست انسان می گیرد و نِقمت و عذابی را به سمت انسان جلب می کند. 🔻 با این نگاه مولا علی (علیه السلام) در خطبه ۱۷۶ نهج البلاغه بند چهارم، توصیه هایی نسبت به زبان دارند. می فرمایند : «مواظب باشید که اخلاق نیکو را در هم نشکنید و به رفتار ناپسند مبدّل نسازید. زبان و دل را هماهنگ کنید ، انسان باید زبانش را حفظ کند، زیرا این زبان سرکش صاحب خود را به هلاکت می اندازد. به خدا سوگند من پرهیزکاری را ندیده ام که تقوا برایش سودمند باشد، مگر آنکه زبان خویش را حفظ کرده بود و همانا زبان مؤمن در پسِ قلب او و قلب منافق از پسِ زبان اوست، زیرا مؤمن هرگاه می خواهد سخن بگوید ،نخست می اندیشد، اگر نیک بود اظهار می دارد و چنانچه ناپسند بود پنهانش می کند، در حالیکه منافق آنچه بر زبانش آمد می گوید و نمی داند چه به سود او و چه حرفی به ضرر اوست. و پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود : « ایمان بنده ای استوار نمی گردد تا دلش استوار شود و دلش استوار نمی شود تا زبانش استوار گردد، پس هر کس از شما بتواند خدا را در حالی ملاقات کند که دستش از خون و اموال مسلمانان پاک و زبانش از عِرض و آبروی مردم سالم بماند باید چنین کند.» 🔻 از این عبارت خطبه ۱۷۶ یک نکته بسیار بسیار جالب بیرون می آید و آن اینکه در زبان و منطق اهل بیت (علیهم السلام) عاقل یعنی مؤمن و احمق یعنی منافق. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
فضیلت13ج1ص362.mp3
1.79M
💠 سود و زیان و ثروت دنیا و (مقام شفاعت ) 🔵 🔹 خبر از سرمایه داری که بهره های فراوان برده است . 🌿 النظر الی وجه علی عباده... و شرح مختصر روایت در همین فایل صوتی 📚 منبع : کتاب القطرة ج1ص 362 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌┅•═༅𖣔✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𖣔༅═•‏‏┅‏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠معنای ولایت 🔰رهبر انقلاب: ولایت علی بن ابی طالب یعنی در افکار و افعالت پیرو علی باشی، تو را با علی بن ابی طالب علیه السلام رابطه‌ای نیرومند، مستحکم، خلل‌ناپذیر پیوند زده باشد، از علی جدا نشوی؛ این معنای ولایت است. ادامه دارد... 📗طرح کلی اندیشه اسلامی درقرآن ✍پ.ن این منبع ارزشمند وجامع امیرالمومنین علیه السلام میتواند الگوی علوی در عمل وافکار برای ما ارائه دهد پس بیاییم با خواندن وترویج این کتاب ارزشمند رابطه ای نیرومند با علی علیه السلام برقرار کنیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خطبه ۱۸۳ ..mp3
11.11M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۱۸۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۸۳ ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 : آفریدگار توانا 1️⃣ خداشناسی ستايش خداوندی را سزاست که شناخته شد بی آنکه ديده شود و آفريد بی آنکه دچار رنج و زحمتی گردد. با قدرت خود پديده ها را آفريد و با عزّت خود گردن کشان را بنده خويش ساخت و با بخشش خود بر همه بزرگان برتری يافت. او خدايی است که دنيا را مسکن مخلوقات برگزيد و پيامبران خود را به هدايت جنّ و انس فرستاد، تا دنيا را آن گونه که هست بشناسانند و از زيان های دنيا بر حذر دارند و با مطرح کردن مَثَل ها، عيوب دنياپرستی را نشان دهند و آنچه را که مايه عبرت است تذکّر دهند، از تندرستی ها و بيماری ها، از حلال و حرام و آنچه را که خداوند برای بندگان اطاعت کننده و نافرمان، از بهشت و جهنّم آماده کرده که وسيله کرامت يا سقوط و پستی است، بازگو نمايند. خدا را ستايش می کنم چنانکه خود از بندگان خواسته است و برای هر چيزی اندازه ای قرار داده و برای هر اندازه ای مدّتی معيّن کرده و هر مدّتی را حسابی مقرّر داشته است. 2️⃣ ويژگيهای قرآن قرآن فرماندهی بازدارنده و ساکتی گويا و حجّت خدا بر مخلوقات است. خداوند پيمان عمل کردن به قرآن را از بندگان گرفته و آنان را در گرو دستوراتش قرار داده است. نورانيّت قرآن را تمام و دين خود را به وسيله آن کامل فرمود و پيامبرش را هنگامی از جهان برد که از تبليغ احکام قرآن فراغت يافته بود، پس خدا را آن گونه بزرگ بشماريد که خود بيان داشته است. خداوند چيزی از دينش را پنهان نکرده و آنچه مورد رضايت يا خشم او بود وا نگذاشته، جز آنکه نشانه ای آشکار و آيتی استوار برای آن قرار داده است که به سوی آن دعوت يا پرهيز داده شوند، پس خشنودی و خشم خدا در گذشته و حال يکسان است. بدانيد همانا خداوند از شما خشنود نمی شود به کاری که بر گذشتگان خشم گرفته و خشم نمی گيرد به کاری که بر گذشتگان خشنود بود. شما در راهی آشکار قدم برمی داريد و سخن گذشتگان را تکرار می کنيد. خداوند نيازمندی های دنيای شما را کفايت کرده و به شکرگزاری وادارتان ساخت و ياد خويش را بر زبان های شما لازم شمرد. 3️⃣ سفارش به پرهيزگاری خدا شما را به پرهيزکاری سفارش کرد و آن را نهايت خشنودی خود و خواستش از بندگان قرار داده است. پس بترسيد از خدايی که در پيشگاه او حاضريد و اختيار شما در دست اوست و همه حالات و حرکات شما را زير نظر دارد. اگر چيزی را پنهان کنيد می داند و اگر آشکار کرديد ثبت می کند، برای ثبت اعمال، فرشتگان بزرگواری را گمارده که نه حقّی را فراموش و نه باطلی را ثبت می کنند. آگاه باشيد، «آن کس که تقوا پيشه کند و از خدا بترسد» از فتنه ها نجات می يابد و با نور هدايت از تاريکی ها می گريزد و به بهشت و آنچه که دوست دارد، جاودانه دسترسی پيدا می کند. خدا او را در منزل کرامت خويش مسکن می دهد، خانه ای که مخصوص خداست سقف آن عرش پروردگاری و روشنايی آن از جمال الهی و زائرانش فرشتگان و دوستان و همنشينانش پيامبران الهی می باشند. پس به سوی قيامت بشتابيد و پيش از آنکه مرگ فرا رسد آماده باشيد، زيرا ناگهان آرزوهای مردم قطع شده و مرگ آنها را در کام خود می کشد و دَرِ توبه بسته می شود. شما امروز به جای کسانی زندگی می کنيد که قبل از شما بودند و ناگهان رفتند و پس از مرگ تقاضای بازگشت به دنيا کردند. ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۸۳ ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 : آفریدگار توانا 4️⃣ ضرورت ياد قيامت مردم! شما چونان مسافران در راهيد که در اين دنيا فرمان کوچ داده شديد، که دنيا خانه اصلی شما نيست و به جمع آوری زاد و توشه فرمان داده شديد. آگاه باشيد، اين پوست نازک تن طاقت آتش دوزخ را ندارد، پس به خود رحم کنيد. شما مصيبت های دنيا را آزموديد، آيا ناراحتی يکی از افراد خود را بر اثر خاری که در بدنش فرو رفته، يا در زمين خوردن پايش مجروح شده، يا ريگهای داغ بيابان او را رنج داده، ديده ايد که تحمّل آن مشکل است؟ پس چگونه می شود تحمّل کرد که در ميان دو طبقه آتش در کنار سنگ های گداخته همنشين شيطان باشيد؟ آيا می دانيد وقتی مالک دوزخ بر آتش غضب کند شعله ها بر روی هم می غلتند و يکديگر را می کوبند؟ و آنگاه که بر آتش بانگ زند ميان درهای جهنّم به هر طرف زبانه می کشد؟ ای پير سال خورده! که پيری وجودت را گرفته است، چگونه خواهی بود آنگاه که طوق های آتش به گردن ها انداخته شود و غُل و زنجيرهای آتشين به دست و گردن افتد، چنان که گوشت دست ها را بخورد؟ 5️⃣ روش استفاده از دنيا ♦️پس خدا را خدا را ! ای جمعيّت انسان ها پروا کنيد! حال که تن درست هستيد نه بيمار و در حال گشايش هستيد نه تنگ دست. در آزادی خويش پيش از آنکه درهای اميد بسته شود بکوشيد، در دل شبها با شب زنده داری و پرهيز از شکم بارگی، به اطاعت برخيزيد، با اموال خود انفاق کنيد، از جسم خود بگيريد و بر جان خود بيفزاييد و در بخشش بُخل نورزيد که خدای سبحان فرمود: «اگر خدا را ياری کنيد شما را پيروز می گرداند و قدم های شما را استوار می دارد.» و فرمود: «کيست که به خدا قرض نيکو دهد؟ تا خداوند چند برابر عطا فرمايد و برای او پاداش بی عيب و نقصی قرار دهد؟ » درخواست ياری از شما به جهت ناتوانی نيست و قرض گرفتن از شما برای کمبود نمی باشد، در حالی از شما ياری خواسته که: «لشکرهای آسمان و زمين در اختيار اوست و خدا نيرومند و حکيم است.» و در حالی طلب وام از شما دارد که گنج های آسمان و زمين به او تعلّق دارد و خدا بی نياز و حميد است، بلکه خواسته است شما را بيازمايد که کدام يک از شما نيکوکارتريد. پس به اعمال نيکو مبادرت کنيد، تا با همسايگان خدا در سرای او باشيد که همنشينان آنها پيامبران و زيارت کنندگانشان فرشتگانند و چنان گرامی داشته می شوند که صدای آهسته آتش را نشنوند و بر بدن هايشان هيچ گونه رنج و ناراحتی نرسد. «اين بخشش خداست به هر کس بخواهد می دهد و خدا صاحب بخشش بزرگ است.» من آنچه را می شنويد می گويم و خداوند را به ياری خود و شما می خوانم که او کفايت کننده و بهترين وکيل است. ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۸۳.mp3
5.03M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۸۳ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۸۴.mp3
5.75M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۸۴ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا