eitaa logo
کانال اهل ولایت (نَحنُ صامِدون سابق)
97 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
9 فایل
#نحن‌صامدون سابق 👊💪 @ahle_velayat ☑️خبرهای جبهه مقاومت 🌈💥 ☑️متن مذهبی 📃 ☑️کلیپهای مذهبـــے⚡️✨ ☑️تحلیلهای سیاسی💫🌈 ☑️ کــلیــــپ های شهدایی 📽🎞 ☑️معـــرفـــے شهدا 🌷🌷 @ahle_velayat کپی با ذکر صلوات خادم کانال = @Jannatol_baghee
مشاهده در ایتا
دانلود
❣حُسِین" ع" جانَــم❣ بہ تو دل بســ♥️ــتہ شدم بہ شب های جمعه ے کربلا وابسته شدم بخدا من از همہ بہ غیر تو خستہ شدم @nahno_samedon
♥ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣴⣶⣤⣤⡆ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠈⢉⣽⡿⠋ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢀⣤⠀⢀⣤⣴⣾⠟⠉⢀⡄ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣶⣶⣾⣿⣿⡿⠛⠉⠀⠀⠀⣼⡇ ⠀⢀⡦⠀⢠⣶⡄⠀⠀⣿⠏⠁⠉⠉⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣿⠁ ⠀⣾⠁⠀⢿⣿⠇⠀⢠⡿⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢠⣿⠀⣠ ⢸⣿⠀⠀⠀⠀⠀⣠⣾⠃⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠸⣿⣿⡏ ⢸⣿⣷⣶⣶⣶⣿⡿⠃⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠙⠋ ⠀⠙⠿⠿⠿⠛⠉⠀⠀⠀⣀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣰⣿⣿⣿⡷⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⣀ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠈⠛⠉⠉⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⢰⣿⣿⣿⠇ ⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠈⠉⠁⠁
یه بخونین براے حالِ بهتر هممون :)♥️ 💔
بسم الله الرحمن الرحیم
••✾🌻🍂🌻✾•• السَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ.. ..سلام ‌بر تو‌ ای مولایی که در برابر کلام نافذت، همه دلیلها رنگ می بازد؛ سلام بر تو و بر روزی که برهان های محکمت، جایی برای تردید باقی نخواهند گذاشت.. #اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج❤️ 💌 @nahno_samedon
⭕️ ⭕️ ❇️ - حجاب حجاب حجاب ... کاش همه مشکلات مملکت بی‌حجابی زنان بود. ✳️ + پس مشکلات مملکت چی هست؟ ❇️ - زنان نمی تونن برن ورزشگاه میفهمی؟ من این درد رو توی کجای دلم بذارم؟؟ 🌐 پس از آن بود که بسیاری جامه دریدند و سیاسیون بر خر مراد سوار گشتند! 😂😂 🤔 📡 @nahno_samedon
Fadaeian_Moharam_9806_07.mp3
22.44M
[فڪرشو بڪن تو هم ڪربلا باشـے😍😭 رَبَّـنٰا آتِـنٰـا ، ، ڪربلا♥️] 🎤سیدرضا نریمانی 👌فوووق عااالی 🍃🌹🍃🌹 @nahno_samedon
هیچ چیز برام جالب نبود😒 و هیچ حسی برای تکان خوردن نداشتم😓 ...دیگه دلم نمی خواست حتی یه لحظه توی ایران بمونم😑 ... خبر افسردگیم همه جا پیچید🗣 ... بچه ها هم هر کاری می کردن فایده نداشت ... تا اینکه. ... اون صبح جمعه💡 از راه رسید.. اون جمعه هم عین روزهای قبل، بعد از نماز صبح برگشتم توی تخت ... پتو رو کشیدم روی سرم 🛌و سعی می کردم از هجوم اون همه فکرهای مختلف فرارکنم و بخوابم😴... حدود ساعت پنج بود🕔 ... چشم هام هنوز گرم نشده بود که یکی از بچه های افغانستان اومد سراغم و گفت🗣 :پاشو لباست رو عوض کن بریم بیرون ... با ناراحتی گفتم😕 :برو بزار بخوابم، حوصله ندارم. ... خیلی محکم😊، چند بار دیگه هم اصرار کرد... دید فایده نداره به زور منو از تخت کشید بیرون 😩... با چند تا دیگه از بچه ها ریختن سرم😕 ... هر چی دست و پا زدم و داد و بی داد کردم😠🗣، به جایی نرسید ... به زور من رو با خودشون بردن.😑 ... چشم باز کردم دیدم رسیدیم به حرم 👀... با عصبانیت😡 دستم رو از دست شون کشیدم ... می خواستم برگردم ... دوباره جلوم رو گرفتن.😑 ... حالم خراب بود 🤒... دیگه هیچی برام مهم نبود ... سرشون داد زدم که 🗣... ولم کنید ... چرا به زور منو کشوندید اینجا؟ ... ولم کنید برم ... من از روزی که پام رو گذاشتم اینجا به این روز افتادم ... همه این بلاها از اینجا شروع شد🗣 ...از همین نقطه ... از همین حرم ... اگر اون روز پام👣 رو اینجا نگذاشته بودم و برمی گشتم، الان حالم این نبود ... بیچاره ام کردید ... دیوونه ام کردید ... ولم کنید. ... امام رضا، دیوونه هایی مثل تو رو شفا میده😇 ... اینو گفت و دوباره دستم رو محکم گرفت. ... دیگه جون مبارزه کردن و درگیر شدن نداشتم😩 ... رفتیم توی حرم ... یه گوشه خودمو ول کردم و تکیه دادم به دیوار ... دعای ندبه شروع شد. ... با حمد و ستایش خدا و نبوت پیامبر💚 ... شروع شد و ادامه پیدا کرد ... پله پله جلو میومد و اهل بیت پیامبر و وارثان ایشون رو یکی☝️ یکی معرفی می کرد. ... شروع شد ... تمام مطالبی که خوندم 📖... توحید خدا، همزمان با حمد الهی ... سیره و وقایع زندگی پیامبر توی بخش نبوت ... حضرت علی ... فاطمه زهرا. ... با هر فراز، تمام مطالبی رو که خونده بودم مثل فیلم 🎞از مقابل چشمم👀 عبور می کرد ... نبوت پیامبر، وفات پیامبر، امام علی ، امام حسن ، امام حسین. ... لحظه به لحظه و با عبور این مطالب🎞 ... ذهنم داشت مطالب رو کنار هم می چید ... از بین تناقض ها و درگیری ها و سردرگمی ها، جواب های صحیح ✅رو پیدا می کرد. ... ضربان قلبم ❤️هر لحظه تندتر می شد ... سنگینی عجیبی گلو و سینه ام رو پر کرده بود و هر لحظه فشارش بیشتر می شد ... دقیقه ها با سرعت سپری می شدند ... دیگه متوجه هیچ چیز نمی شدم🤕 ... تمام صداهایی که توی سرم می پیچید، لحظه به لحظه آروم تر می شد. ... بچه ها بهم ریخته بودن و منو تکان می دادن😱 ... اونها رو می دیدم ولی صداشون در حد لب زدن بود 🔇... صدای قلبم❤️ و فرازهای آخر ندبه، تنهای صوتی🔈 بود که گوش هام👂 می شنید.... @nahno_samedon
توی سرم می پیچید ... کم کم فشار روی قلبم آروم تر شد❤️ ... اونقدر آروم ... که بدن بی حسم روی زمین افتاد.😵 ... چشم هام رو باز کردم🙄 ... زمان زیادی گذشته بود ... هنوز سرم گیج و سنگین بود🤕 ... دکتر و پرستار بالای سرم حرف می زدند اما صداشون رو یه خط در میون می شنیدم 👂... یه کم اون طرف تر بچه ها ایستاده بودند ... نگرانی توی صورت شون موج می زد 😥... اما من آرام بودم. 🙂... از بیمارستان برگشتیم خوابگاه ... روی تخت دراز🛌 کشیدم ... می تونستم همه حقایق رو جدای از دروغ ها و تناقض ها ببینم👀 ... هیچ چیز گنگ یا گیج کننده ای برام نبود😄 ... گذشته ام رو می دیدم که غرق در اشتباه🤦‍♂ زندگی کرده بودم ... تا مرز سقوط و هلاکت پیش رفته بودم🙍‍♂ ... با یه نیت خدایی، توی لشگر شیطان ایستاده بودم و😓. ... باید انتخاب می کردم ... این بار نه بدون فکر و کورکورانه ... باید بین زندگی گذشته ام، خانواده، کشورم ... و خدا ... یکی رو انتخاب می کردم. ... حس می کردم شیاطین به ستم هجوم آوردن ... درونم جنگ عظیمی اتفاق افتاده بود ... جنگی که لحظه لحظه شعله های آتشش 🔥سنگین تر می شد. ... همین طور که غرق فکر بودم 🤔... همون 👳‍♀طلبه افغانی جلو اومد و با شرمندگی حالم رو پرسید 🗣... نگاهش کردم اما قدرت حرف زدن نداشتم ... وسط بزرگ ترین میدان جنگ تاریخ زندگیم گیر افتاده بودم. 😬... یکم که نگاهم کرد گفت 😕:حق داری جواب ندی ... اصلا فکر نمی کردم این طوری بشه😓 ... حالت خراب بود و مدام بدتر می شدی ... به اهل بیت توسل کردیم که فرجی بشه ... دیشب خواب عجیبی دیدم ... بهم گفتن فردا صبح، هر طور شده برای دعای ندبه ببریمت حرم. 😕... هیچ مرده ای قدرت تصرف در عالم وجود رو نداره ... اهل بیت پیامبر، بعد از هزار و چهار صد سال، زنده بودند. ... بزرگ ترین نبرد زندگی من تمام شده بود ... تازه مفهوم کربلا رو درک کردم😢 ... کربلا نبرد انسان ها نبود ... کریلا نبرد حق و باطل بود ... زمانی که به هر . ... قیمتی باید در سپاه حق بایستی ... تا آخرین نفس من هم کربلایی شده بودم😢❤️ ... به رسم شیعیان وضو گرفتم و از خوابگاه زدم بیرون🚶 ... مثل حر، کفش هام 👞👞رو گره زدم و انداختم گردنم ... گریه کنان، تا حرم پیاده رفتم😭 ... جلوی درب حرم ایستادم و بلند صدا زدم :یابن رسول الله دیر که نرسیدم؟💔. ... من انتخابم رو کرده بودم ... از روز اول ، انتخاب من ... فقط خدا بود. ... توی صحن، دو رکعت نماز شکر خوندم و وارد شدم ... هر قدم که نزدیک تر 🚶 می شدم ... حس عجیبی که درونم شکل گرفته بود❤️؛ بیشتر می شد تا.... @nahno_samedon
یکے از معجزه ها مے تونهـ اینــ باشهــ کـ~ منــو امسـالــ اربعینـ بطلبے کربلاتـــ😢❤️
بیا و این دِلِ شِکَستِه را بِخَر ✨✨ مُسافِرِ جاماندِه را با خود بِبَر ❤️ @nahno_samedon
✅ ختم صلوات ⬅️ به نیت شهدای گمنام (مدافعان حرم و دفاع مقدس) ⭕️ تعداد صلوات هاتون رو به ایدی زیر ارسال نمایید ⭕️ 🆔 @vagozar اجرتون با شهدا حاجت روا ان شالله
خُدا دارهِ صِدامون میکُنِه 🙃 بِریم بَغَلِش؟ 😌🌈
هیسسس گوش بده👂 صدای اذان🌱 خدا داره صدات میزنه🌈🙃 💚
نیست ‌یک‌ ساعت ‌قرارِ این ‌جانِ بی ‌آرام‌ را... یا رب! آن ‌آرام‌ِ جانِ ‌بیقرارِ من ‌کجاست؟ @nahno_samedon
♦گفت فحشا در کجا آید پدید.. گفتمش در کوچه های بی شهید.. @nahno_samedon
#پس_زمـینہ #گل 🌸 .•|گوشـیت روخوشـگــ🌸ــل کڹ |•. @nahno_samedon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا