فیش منبر ماه مبارک رمضان 5⃣1⃣
امتیاز ذاتی
روزى على (عليه السلام ) به فرزندش حسن مجتى (عليه السلام ) كه آن وقت كودك بود رو كرد و فرمود برخيز سخنرانى كن تا بشنوم .
حضرت حسن (عليه السلام ) برخاست و گفت :
حمد و سپاس خداوندى را كه اگر كسى سخن گويد، سخنش را مى شنود و اگر سكوت اختيار كند، به باطن او آگاه است و كسى كه زندگى مى كند، رزق او باخدا است ، و اگر مرد، بازگشت او به سوى خدا است اما بعد: قبرها، جايگاه ما خواهد شد، و روز قيامت وعده گاه ما مى شود، و خداوند بر ما احاطه دارد و بازخواست از ما مى كند و بدرستى كه على (عليه السلام ) درى است كه هر كه بر اين در وارد گردد مؤ من است .
على (عليه السلام ) برخاست و حسنش را در آغوش گرفت و فرمود: پدر و مادرم بفدايت : ذرية بعضها من بعض الله سميع عليم (1) آنها فرزندانى بودند (كه از نظر پاكى و تقوا و علم ) بعضى از بضعى ديگر گرفته شده بودند و خداوند شنوا و آگاه است (2).
به اين ترتيب امام على (عليه السلام ) امام حسن (عليه السلام ) را به عنوان يك انسان فوق العاده ، داراى امتياز ذاتى معرفى نمود همچون پيامبران كه طينتى پاك و سرشتى عالى داشتند.
استاد محمد مهدی اشتهاردی
داستان هایی از چهارده معصوم ع
1-سوره آل عمران آيه 34
2- كشف الغمه ، ج 12، ص 146
#فیش_منبر
#ماه_رمضان
ــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_زینب
🌐 مبلغات شبکه ساز
@nahzattabeen
فیش ماه مبارک رمضان6⃣1⃣
آزادی کنیز
انس بن مالك گويد: كنيزى از امام حسن (عليه السلام ) شاخه گلى را به حضور آن حضرت آورد و اهداء نمود، امام حسن (عليه السلام ) آن شاخه گل را گرفت و به او فرمود: تو را در راه خدا آزاد كردم
من به حضرت عرض كردم ، با اهداء يك شاخه گل ناچيز او را آزاد كردى ؟
امام در پاسخ فرمود: خداوند ما را (در قرآن ) چنين ادب كرده و فرموده : اذا حييتم بتحية فحيوا باحسن منها هر گاه كسى به شما تحيت گويد پاسخ آن را بطور بهتر بدهيد (1) سپس فرمود: تحيت بهتر همان آزاد كردن او است . (2)
از گفتار امام حسن مجتبى (عليه السلام ) است :
من بدء بالكلام قبل السلام فلاه تجيبوه : كسى كه قبل از سلام ، سخن گفت ، جواب او را ندهيد (3)
استاد محمد مهدی اشتهاردی
داستان هایی از چهارده معصوم ع
1-سوره نساء آيه 86.
2- مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 18.
3- كشف الغمه ج 2 ص 152.
#فیش_منبر
#ماه_رمضان
ــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_زینب
🌐 مبلغات شبکه ساز
@nahzattabeen
جزء شانزدهم4_191885287515750622.mp3
زمان:
حجم:
3.95M
🔴 تلاوت تحدیر (تندخوانی)
⚜ #جزء_16 #قرآن_کریم ⚜
📥توسط استاد معتز آقایی
⏲ «در ۳۰ دقیقه یک جزء تلاوت کنید»
ــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_زینب
🌐 مبلغات شبکه ساز
@nahzattabeen
7.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞|اَسماءُ الحُسنی دهه نودی ها
🌀همخوانی بسیار زیبای تواشیح خاطره انگیز ماه مبارک رمضان
⭕️️جدیدترین اثر:
💠گروه تواشیح نوجوانان تسنیم💠
⚜به همراه تصاویر زیبا از اماکن تاریخی و مذهبی ایران و جهان اسلام
📺مشاهده و دریافت نسخه باکیفیت:
🌐 aparat.com/v/PGUCe
📲کانال ایتا:
🌐 @tasnim_esf
#ماه_رمضان
#رمضان
هدایت شده از A
در کانال مبلغات
اعلام بفرمایید از جلسات جزء خوانی و افطاری های ساده
سطح شهرها که جمعیت های زیادی داره عکس تهیه کنند و ارسال کنند برای شما وسما تو کانال بذارید و در سطح کشور پخش کنیم ، این عکس ها را....
تا همانطور که بی حجابی را دشمن داره پررنگ میکنه
وجهه عبادی را هم مبلغین در گروهاشون پر رنگ کنند
مدرسه زندگی
در کانال مبلغات اعلام بفرمایید از جلسات جزء خوانی و افطاری های ساده سطح شهرها که جمعیت های زیادی دا
سلام و خداقوت خدمت مبلغات و همراهان عزیز و قبولی طاعات و عبادات
دوستی پیشنهادی داشتند اگر برای شما مقدور هست می تواند برامون عکس و فیلم ارسال کنید تا پخش کنیم
خانم سارانی نیا:
خانم سارانی نیا:
سلام و عرض ادب خدمت شما بزرگواران. طاعات و عبادات قبول درگاه حق ان شاء الله.
داریم روزهای خوب خدا رو پشت سرمیذاریم . این روزها خدا از همیشه نزدیکتر هست. بیاییم در این روزها افرادی که نیازمند هستن رو فراموش نکنیم.
قصد داریم توی این روزهای عزیز، یک سفره پر از مهربانی یا سبد های غذایی پر از مهر و محبت برای نیازمندان عزیز فراهم کنیم .
از شما خوبان درخواست داریم در این کار خیر ما رو یاری کنید. شماره کارت خادم افتخاری قرآنی و فرهنگی روستاهای بخش خمک شهرستان زهک مریم سارانی نیا ۵۸۹۲۱۰۱۳۷۴۹۷۵۶۶۸
مدرسه زندگی
خانم سارانی نیا: خانم سارانی نیا: سلام و عرض ادب خدمت شما بزرگواران. طاعات و عبادات قبول درگاه حق ان
خانم سارانی نیا از مبلغات فعال هستند
3.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ بصیرت این کودک نونهال را ببینید
سلام و احترام خدمت مبلغات عزیز
طاعات و عبادات مقبول درگاه الهی
با توجه به محاصره تبلیغاتی دشمن که در فضای مجازی داره اتفاق می افته ما هم باید خودمون رو به سلاح مقابله با این فضا مجهز کنیم هر کلیپ صوت و سخنی که از سمت دشمن در فضای مجازی روشن میشه ما هم با فرمان جهادتبیبن حضرت آقا باید بیان و حرف های مدل حرف آوردی شروع به تهیه کلیپ پادکست و صوت در فضای مجازی بکنیم و به کمک هم انشاالله زمینه ی ظهور امام زمان فراهم کنیم
صحبت های این آقا پسر عزیز مدل حرف آوردی میتوانید کلیپ های خود را به آی دی ادمین ارسال کنید تا در فضای مجازی منتشر کنیم
#حرف_آورد
#جهاد_تبیین
#تبینگری
#نشر_خوبی_ها
ــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_زینب
🌐 مبلغات شبکه ساز
@nahzattabeen
Panahian-M-ImamHusain-ModiriateZaman-eheyat-17.mp3
زمان:
حجم:
6.1M
موضوع: ماه مبارک رمضان
#جلسه_هفدهم
#حجتالاسلام_پناهیان
کانال منبرهای تبلیغی
ــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_زینب
🌐 مبلغات شبکه ساز
@nahzattabeen
بسم الله الرحمن الرحیم
قسمت پنجم
🌷کتاب سه دقیقه در قیامت🌷
🔹باهمه دوستان وآشنایان خداحافظی کردم.باهمسرم که باردار بود ودراین سالها سختی های بسیار کشیده بود وداع کردم.ازهمه حلالیت طلبیدم وباتوکل به خدا راهی بیمارستانی دراصفهان شدم.وارد اتاق عمل شدم حس خاصی داشتم احساس می کردم که از این اتاق عمل دیگر برنمی گردم.تیم پزشکی بادقت بسیاری کارش را شروع کرد.من در همان اول کار بی هوش شدم.
🔹عمل جراحی طولانی شد وبر داشتن غده پشت چشم،با مشکل مواجه شد.پزشکان تلاش خود را مضاعف کردند. برداشتن غده همان طور که پیش،بینی میشد بامشکل جدی همراه شد.آنها کاررا ادامه دادند ودر آخرین مراحل عمل بود که یکباره همه چیز عوض شد.....
🔹احساس کردم انها کارا به خوبی انجام دادنددیگر هیچ مشکلی نداشتم. آرام وسبک شدم چقدر حس زیبایی بود! درد از تمام بدنم جدا شد.یکباره احساس راحتی کردم سبک شدم.باخودم گفتم خدارو شکر از این همه درد چشم وسردرد راحت شدم. چقدر عمل خوبی انجام شد .بااینکه کلی دستگاه به سر وصورتم بسته بود. اماز روی تخت جراحی بلند شدم ونشستم.
🔹برای،یک لحظه،زمانی که نوزاد و درآغوش مادر بودم را دیدم! از لحظه ای که وارد بیما رستان شدم، برای لحظاتی با همه جزئیات در مقابل من قرار گرفت!چقدر حس وحال شیرینی داشتم. در یک لحظه تمام زندگی و اعمالم را دیدم! در همین حال وهوا بودم که جوانی بسیار زیبا ، با لباسی سفید ونورانی در سمت راست خودم دیدم.
🔹 اوبسیار زیبا ودوست داشتنی بود. نمی دانم چرا اینقدر اورا دوست داشتم. می خواستم بلند شوم واورا در آغوش بگیرم .اوکنار من ایستاده بو د وبه صورت من لبخند می زد.محو چهره ی او بودم.
باخودم می گفتم: چقدر چهره اش زیباست! چقدر آشناست. من اورا کجا دیدم!؟
🔹سمت چپم را نگاه کردم.عمو وپسر عمه ام، آقاجان سیدو...ایستاده بودند عمویم مدتی قبل از دنیا رفته بود.پسر عمه ام نیز از شهدای دوران دفاع مقدس بود. از اینکه بعد از سال ها آنهارا می دیدم خیلی خوشحال شدم. زیر چشمی به جوان زیبا رویی که در کنارم بود دوباره نگاه کردم. من چقدر اورادوست دارم ..
چقدر چهره اش برایم آشناست. یکباره یادم آمد حدود ۲۵سال پیش شب قبل از سفر مشهدعالم خواب حضرت عزرائیل..با ادب سلام کردم.حضرت عزرائیل جواب دادند. محو جمال ایشان بودم که با لبخندی بر لب به من گفتند: برویم؟
🔹با تعجب گفتم کجا؟ بعد دوباره نگاهی به اطراف انداختم. دکتر جراح، ماسک روی صورتش را در آورد وبه اعضای تیم جراحی گفت: مریض از دست رفت. دیگه فایده ای نداره..... بعد گفت: خسته نباشید. شماتلاش خودتون رو کردین، اما بیمار نتونست تحمل کنه یکی دیگه از پزشک ها گفت دستگاه شوک رو بیارین..نگاهی به دستگاه ها ومانیتور اتاق عمل کردم. همه از حرکت ایستاده بودند!
🔹 عجیب بود که دکتر جراح من، پشت به من قرار داشت، اما من می توانستم صورتش را ببینم! حتی می فهمیدم که درفکرش چه می گذرد!من افکار افرادی که داخل اتاق بودند را هم می فهمیدم. همان لحظه نگاهم به بیرون از اتاق عمل افتاد. من پشت درب اتاق را می دیدم! برادرم با یک تسبیح دردست، نشسته بودکنار اتاق عمل ذکر می گفت. خوب به یاد دارم که چه ذکری می گفت اما از آن عجیب تر اینکه ذهن اورا می توانستم بخوانم!
🖇......✏......ادامه دارد
هر روز یک صفحه از کتاب سه دقیقه درقیامت را با ما دنبال کنید.
🔹️کاری از کانون نظام تبیین نهضت پیشرفت بانوان مشکین شهر
تهیه وتتظیم ⚡فاطمه رضایی
(۵)
#سیر_مطالعاتی
#جهاد_تبیین
#نظام_تبیین
#تبینگری
ــــــــــــــــــــــــ
#لبیک_یا_زینب
🌐 مبلغات شبکه ساز
@nahzattabeen