🕊🕊🕊🕊🕊
#رفع_درد_دست_یا_درد_پهلو
🌸✨ آیات ۱۷ و ۱۸ سوره انعام
را بر کسی که درد دست یا درد پهلو
دارد آویزد شفا یابد✨
📚 خواص الآیات
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
🕊🕊🕊🕊🕊
#رفع_اضطراب_و_استرس
✍🏼 امام علی ع ؛
هر گاه رسول خدا در شدت
اضطراب بود وقتی که میفرمود
《یا حیُّ یا قیّوم》 آثار انبساط
در سیمای مبارک ظاهر میشد
📚 بحرالغرائب ۱۰۷
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅 ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَا قِبَلَ لَهُمْ بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ ﴿۳۷﴾
ای فرستاده بلقیسیان (با هدایا) به سوی آنان باز شو که ما با لشکری بیشمار که هیچ با آن مقاومت نتوانند کرد بر آنها خواهیم آمد و آنها را با ذلت و خواری از آن ملک بیرون میکنیم (مگر آنکه به دین توحید و خداپرستی بگروند).
💭 سوره: نمل
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
🍃🍃🍃🌸🍃
گذری بر زندگی پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز....
🍃🌸🍃
نَــــــــــღــــــجــــــــواꕥ࿐♥️
❤️❤️ روایت واقعی زندگی ایلای به قلم #یاس _من باید چیکار کنم دیگه آروم و قرار ندارم نمیدونم چیکا
❤️❤️
#روایت زندگی واقعی ایلای
به قلم #یاس
دستام لرزید
لبام لرزید سیل اشک از چشام راه افتاده بود
رفتم نزدیکتر فقط فقط به ثریا خانم نگاه میکردم
معصوم داشت میگفت الی چی شده چیکار می کنی
نگاهمو دوختم به ثریا و گفتم
از بی کسی هیچ کسی اینطوری سو استفاده نکن
من با همه سازهای پسرت رقصیدم
زندگی منو اینجور داغون نکن
اگه میخواستی با میترا ازدواج کن اصلاً نباید اجازه میدادی بیاد سمت من
حالا که اومده لطفاً زندگیم خراب نکن
وگرنه خدارو قسم میدم توروهم مثل من بی کس و بی پناه کنه
تا طعم تلخشو با جان ودلت بکشی
همه ی این حرف ها رو با فک قفل شده بهش می گفتم
و خیلی عصبانی بودم
دستام می لرزید پاهام میلرزید
عصبانی به سمت پله ها میرفتم که صداشو شنیدم
_اگه اون پسره ی سبک سرم میگفت که یکی مثل تو بی چشم ورو زیر سرش خوابیده
عمرا اگه اجازه میدادم
ما همه مخالف بودیم
اون بابای وحشیت پسرمو مجبور کن دختر ترشیدشو بگیره
میترا وابراهیم از بچگی برا هم بودن تو اضافه ای اضافه
صدای معصوم میشنیدم که همش بین حرف مادرشدمیپرید
_مامان مامان چی شده چی داری میگی
چه اتفاقی افتاده میترا چی میخواد
ایل آی بگو چی شده ای بابا
با شنیدن حرفای تلخ ثریا انگار که چیزی درونم شکست
دویدم تو خونه وبریده وبریده گریه میکردم
همه ی حرفاش م مثل یک فیلم بارها و بارها از ذهنم رد میشد
نمی تونستم آروم بشم که صدای در خونه باعث شد برگردم و پشتمو نگاه کنم
معصوم بود که با حالت عصبی وارد خونه شد
_ ایل آی چی داشتی می گفتی
این حرفها چیه
چرا اینقدر عصبانی هستی
مامان چیکار کرده
نمیدونم به خاطر محبت های معصوم بود یا چی گریم شدت گرفت
_چرا از مامانت نپرسیدی
_تو بگو میخام از تو بشنوم
_یعنی باور کنم خبرنداری
باور کنم دخترثریا خانم خبر نداره مامانش چه آشی واسه عروسش پخته
باور کنم خبر نداری ابراهیم و میترا باهم در ارتباطن ویا شایدم ازدواج کرده
معصوم هینی کشید
_امکان نداره
ابراهیم از میترا بدش میومد
براهمین اومد وتورو گرفت
وگرنه میترا که خیلی آویزونش بود
_آره امکان داره خوبم داره
الان دوماهه که میبینم در ارتباطن
مامان جونت کاری نکرده ببخشمش نه هرگز نمیبخشمش
_ایل آی عزیزم صبر کن بزار مطمعن بشیم بزار از مامان بپرسم من باورم نمیشه
بغلم کرد
_چرا دفه پیش که اومدی نیومدی به دیدنم
_به خدا میخواستم بیام مامان نزاشت
منم نخواستم دلشو بشکنم
درکم کن
نشستیم ومعصوم در حال نوازش دستام گف
_تو بی کس نیستی ایل آی من کنارتم اجازه نمیدم اینجوری اذیتت کنن
حرفاش باورم نمیشد
دختر ثریا خانم چرا باید اینجوری مهربون باشه واقعا چرا
_چرا تو شبیه اونا نیستی
_چی
_ واقعاً چرا مثل بقیه خواهرات و مادرت نیستی
خواهرات که حتی یه بارم با من درست صحبت نکردن
مادرتنم که از همون اول منو دشمن خودش و پسرش میدونه
شنیدی که کارش ناسزا گفتن به پدرم و به منه
الانم که من مطمئنم دعوت های گاه و بیگاه ثریا خانوم به خونش بود که ابراهیم و با میترا آشتی داده و زمینه ی ارتباط اونارو فراهم کرده
_ احساس کردم معصوم آهی کشید
_ می خوای بدونی
_گفتم آره واقعا می خوام بدونم چه دلیلی وجود داره ثریا خانومی که اینجور با من برخورد میکنه دخترش با من مهربون باشه
_ چون من دختر اونا نیستم
من در واقع برادرزاده ی مامان ثریام
وقتی بچه بودم تو هفت سالگی پدر و مادرم تو صانحه ی رانندگی کشته شدن
از موقع عمه ثریا منو بزرگ کرد
منم به احترام اینکه منو بزرگ کرده بهش مامان میگم
و احترامش را نگه میدارم
خیلی از کاراش اشتباهه ولی خوب من نمیتونم زیاد باهاشون مخالفت کنم
سعی می کنم باهاش صحبت کنم تا بدونم قضیه ی میترا چیه تو مطمئن باش من طرف توام
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
هيچ زنى نيست كه جرعه اى آب به شوهرش بنوشاند، مگر آن كه اين عمل او برايش بهتر از يك سال است كه روزهايش را روزه بگيرد و شب هايش را به عبادت بگذرانَد
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
این متن طلاست
شمع به کبریت گفت:
از تو میترسم تو قاتل من هستی
کبریت گفت:
از من نترس
از ریسمانی بترس که در دل خود جای دادی.
عامل نابودی انسان ها تفکرات منفی خودشان است.
نه عوامل بیرونی
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
،#پیامبر_اکرم صلی الله علیه وآله:
اگر به عدد ریگ های بیابان و قطره های باران در خدمت مادر بایستید معادل با یک روزی که در شکم او بوده اید نخواهد بود.
📚مستدرک الوسایل
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
روی سنگ قبری نوشته بود
تا که بودیم،نبودیم کسی
کُشت مارا غم بی هم نفسی
تاکه خفتیم،همه بیدار شدند
تاکه رفتیم،همگی یار شدند
قدر آن شیشه بدانید که هست
نه در آن موقع که افتاد و شکست!
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b