حیف نون با عینک دودی، تو خیابون خواهرشو می بینه.
یه کشیده میزنه در گوشش‼️
میگه : نصف شبی داری کجا میری❓❓❓
خواهرش میگه : داداش، عینکتو بردار.
حیف نون عینکشو بر میداره.
یکی دیگه میزنه و میگه : از دیشب تا حالا کجا بودی⁉️⁉️😂😂😂😂🤣🤣🤣
@nakhchilik
اگر كله پاچه غذاى ايتاليايى بود
اسمش "كال پاچينو" بود خوردنش هم خيلى كلاس داشت 😂😂😂
@nakhchilik
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرکت به جایی بود دمش گرم👍😂
@nakhchilik
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خسته ام مثل رضا پهلوی 😂
@nakhchilik
سالی که من کنکور داشتم وقتی رتبه کنکورم اومد
قلمچی تمامی اسناد و مدارک مربوط به عضویت من تو سازمان رو از بین برد😂🤣🤣🤣🤣🤣😅😅😅
@nakhchilik
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم یه جور تبلیغِ😄😄😄😄
@nakhchilik
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شمام امتحان کنید 😄😄😄
@nakhchilik
مورد داشتیم طرف تو دبی سوار تاکسی شده
موقع رسیدن نمیدونسته چجوری عربی بگه پیاده میشم
.
.
.
زده رو شونه راننده گفته :
داداش…
صدق الله العلی العظیم😂😂😂
@nakhchilik
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازم نتیجه کلاس های مجازی 🤣🤣
@nakhchilik
#خاطره 🤦♂️🤦♂️🤦♂️🤦♂️
خانه پدرم با پدربزرگم چسپیده بود به هم و یه در باز کرده بودن تا رفت و امد داشته باشیم بنده خدا مرحومه مادر بزرگم(خدارفتگان شما رو هم بیامرزه🤦♂️ ) از هر دو پا فلج بود و نشسته کشان کشان میومد خانه ما
یه روز بهم گفت پسرم برو خانه و ببین قابلمه که روی علاالدین هست اگه آبش ته کشیده یه کتری کنار چراغِ یه مقدار آب بریز قیمه ها ته نگیره
منم بدو بدو رفتم و کتری کنار چراغ رو برداشتم و قابلمه رو نصفه آب کردم 👍👍 اومدم خوشحال از این عمل خداپسندانه و گزارش کار رو هم دادم به مادربزرگم که مادر بزرگ عزیزم اَمرتون اجرا شد
یهویی گفت دوتا کتری تو اتاق بود کدومش و خالی کردی تو قیمه ها
گفتم همون که رنگش یه خورده ای رفته بود
زد تو پیشانیش گفت خراب کردی خراب 😳😳😳😳😳
چرا مادرجون ؟
گفت اون کتری رو بابا بزرگت نفت کرده بود و گذاشته بود تا من به زحمت نیفتم برا نفت خالی کردن تو چراغ نفتی
آه 🤦♂️تازه متوجه شدم چرا کتری رو که خالی کردم قیمه ها کف کرد و یه جوری شد 😰😰😰
نگو کتری نفت رو جا آب خالی کردم تو خورشت ها
خلاصه اون روز یادم نیست دوتا خدا بیامرز (خدارفتگان شما رو هم بیامرزه) با پلو شو چچی خوردن
ولی یادمه گوشتا شده بود لاستیک
🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
@nakhchilik