♨️ #نقد_کتاب
📚 رمان: #برکت
✍نویسنده: #ابراهیم_اکبری
📖برکت را که میخوانی به هر طلبهای که برای تبلیغ میرود، بدبین 🤨میشوی!
سر سفرهی این کتاب که بنشینی، غذای سالم 😋چندانی پیدانمیکنی تا از آن بخوری و سیر شوی🤢.
ذهنت نسبت به فرهنگ مردم کشورمان🇮🇷 و طلبه هایی که آذوقهی تمام مفاهیم دین و سبک و سیرهی اسلام را از کولهی آنها برمیدارند، دچار تردید😒 فراوان میشود.
◀️برکت، داستان مردم یک روستاست؛
روستایی در ایران🇮🇷، با فرهنگ اسلامی ما؛
🔴اما چنان این مردم را بیشعور و دور از ادب و آداب معرفی میکند که گمان میکنی یکی از روستاهای ناکجاآباد است که به زبان فارسی سخن می گویند.
✔️گویا طی مذاکرات ۱+۵ قرار بر آن شده است که داشتههای هستهای ما بتن ریزی شود و در عوض مردم یکی از روستاهای ناکجا آباد فارسی حرف بزنند🗣.
🔸یک دانشجوی عکاسی📷،(و نه طلبه!
زیرا طلبگی معنای خاص دارد، نه این که هر کس چند سال درس📚 طلبگی خواند و عمامه سر گذاشت طلبه است.
آداب و افکار🤔 و علم و تقوا ملاک است. عبا و عمامه نما آن است.)
که چند سالی دور از خدا و پیغمبر بوده است، از همسرش قهر میکند و راهی تبلیغ میشود.
او پیش از این نیز با پدرو مادرش چند سالی قهربوده😠!!!
تا آنجا که هنگام فوت مادرش هم حاضر نبوده است!😱
🔹برکت را که میخوانی بدبین😏 میشوی؛ به هر طلبهای که برای تبلیغ میرود!
چشم 👀و گوشت میجنبد و دقت میکند که نکند این طلبه؛
یک فراری از مالیات،
از چک،
از همسر،
از صاحبخانه،
از قانون …
باشد!
❕طلبهی داستان برکت، حتی نمیتواند پاسخ سؤال کودکان👧🏼را بدهد.☹️
نمیتواند ارتباطی ساده با مردم برقرار کند.
او نمیتواند…
فقط خدا مدام نصرت میدهد.
🤫شاید باید گفت: خدایا اگر آبروی این جماعت را نخریده بودی و آخر این داستان را با محبت مردم روستا به این طلبه جلب نکرده بودی، چه بر سر اعتقادات مردم و تبلیغ دین میآمد؟
❌بعضی کتاب ها هستند که به فرهنگ و باورها و سرمایه های روحی و فکری و به اعتماد یک ملت خیانت می کنند.
حس می کنی قطاع الطریق عمرت بوده است.
نه تنها زیاد دیده شدن و بزرگی ناشران و پشتیبانانش، سترگی آن را نمی رساند، که تو سر در گریبان می شوی که اگر سترگی به دیده👀 شدن هست، پس اولویت از حق به تبرج تغییر می کند.
این چه غفلتی😔 است که ناشر به آن دچار شده است؟
✴️گاهی داستان، روایت انسانی است که زندگی می کند برای خودش،
ولی 📖داستان برکت روایت یک طلبه را می کند که طیف آن ها، پرچم تبلیغ امرالهی را بر عهده دارند.
❗️پس فراتر از یک انسان به وظیفه ی او نگاه می شود، یعنی به جایگاه یک مبلغ دین.
من موضع خاصی نسبت به کتاب📖 و نویسنده ✍ندارم.
حتی وابستگی به طلاب ندارم؛
اما به نظرم کتاب📖 خود بولدوزر رضا خان بود.
وجهه تقوا را خراب کرد و به جایش هوس بازی و بی ارادگی😕 نشاند.
تعادل معنایش این است که خوب را هم کنار بد نشان دهیم.
❇️البته برای غربت شیعه شاید همین بس باشد که مبلغین شیعه این طور هستند.
طلبه ای که با والدینش که دومین توصیه دین بعد از توحید است، آنگونه برخورد می کند و خودش هم اذعان به دوری از عالم طلبگی دارد،چه تقوایی دارد؟!
و نمی گویم که در قشر طلبه افراد این چنین وجود ندارد.
اگر زندگی یک فرد بدون نگاه به رسالت و جایگاه خطیرش در جامعه ی ما و جهان بود، شاید حرف های بزرگان پذیرفته بود.
اما یونس آغشته با شغل و جایگاه خاص اجتماعی و مردم ایران 🇮🇷با آن فرهنگ چند هزار ساله، نقش ها و عادات و آدابشان عجیب می نمود.
🤔به حدی که انگار هیچ ردی از تربیت و فهم در بین شان نیست.
🔔🔔بعضی زمان این رمان را
با توجه به اسم شخصیت اول رمان با زمان حضرت یونس مقایسه کرده اند.
به نظر من که رمان برکت هیچ کدام از این سه فضا را ندارد؛
نه زمان🕗 و مکان الان ما، زمان و مکان مردم زمان حضرت یونس را دارد و نه این یونس مانند یونس پیامبر است!!!
کجای خلق او چون پیامبران است؟
او خودش عاصی، فراری🏃♂، حیران😮، بی جواب و خسته است.
⚠️یعنی پیامبرانی که خدا انتخاب می کرد این قدر مشکلات و درگیری های حل نشده داشته اند؟
پس چطور حیرانی😯 بشر را پاسخگو بودند؟
🌀این که چندین بار خسته می شود و می خواهد از روستا فرار کند و به خاطر اصرار دیگران مجبور به ماندن است.
این که منتظر تمام شدن زمان⌚️ تبلیغ است و….
این تحمل مسئولیت، دشواری های تبلیغ است.
╔ ✾" ✾ "✾ ════╗
♨️ @namaktab_ir
╚════ ✾" ✾" ✾
♨☕
فهرست نقد کتب
#فهرست_نقد_کتب_چاپی_و_اینترنتی قابل جستجو در کانال نمکتاب:
#نقد_کتاب
#روش_نقد_کردن
✅✅✅✅✅✅✅✅✅
#دشتبان
#زایو
#گرگ_سالی
#نان_و_گل_سرخ
#داستان_دو_شهر
#تاب_طناب_دار
#رنج_مقدس
#تکفیری
#تصویر_دوریان_گری
#رمان_افعی_کشی
#او_سلمان_شد
#پنجشنبه_فیروزهای
#رعنا
#اسماعیل
#آقای_سلیمان_میشود_من_بخوابم
#نگهبانان
#بوسه_فرشته_ها
#سکوی_پنهان
#فریب
#غنیمت
#باغ_مارشال
#برادر_انگلستان
#عریان_در_برابر_باد
#طوفان_دیگری_در_راه_است
#دشت_های_سوزان
#جک_جنگلی
#وقتی_دلی
#امپراطور_عشق
#کمی_دیرتر
#فتح_خون
#وینسنس_و_گرگ_خندان
#نفوذ_در_موساد
#سه_راه_سرگردون
#بوسه_فرشته_ها
#نفوذ_در_موساد
❌❌❌❌❌❌
#بادبادک_باز
#همه_نوکرها
#دال
#سربلند
#ملت_عشق
#باباگوریو
#سنگی_که_نیفتاد
#تو_در_قاهره_خواهی_مرد
#زخم_داوود
#همیشه_تلخ_مینوشم
#پرنده_من
#منم_ملاله
#جاناتان_مرغ_دریایی
#یادگاری
#دالان_بهشت
#احضاریه
#کودکستان_آقا_مرسل
#رمان_ماه_پری
#سفر_به_دیار_عشق
#ماهیها_هم_پرواز_میکنند
#دلهرههای_خیابان_وحید
#حجرهی_پریا
#بیشعوری
#گیاهخوار
#زیر_چتر_عشق
#با_گرگها
#قهوه_ی_سرد_آقای_نویسنده
#سرخی_تو_از_من
#چایت_را_من_شیرین_می_کنم
#هفت_جن
#بهم_میاد
#ماه_پری
#یک_بعلاوه_یک
#دوازدهم
#حال_سگ
#آبنبات_هل_دار
#آخرین_پدرخوانده
#سه_دختر_حوا
#عقاید_یک_دلقک
#من_پیش_از_تو
#مونالیزای_منتشر
#بگذار_مادر_بخوابد
#صد_سال_تنهایی
#خشت_اول
#دون_جووانی
#فرمان_یازدهم
#دختری_در_قطار
#رهش
#رویای_تبت
#سمفونی_مردگان
#این_مرد_امشب_می_میرد
#چشم_هایش
#شوهر_آهو_خانم
#اتاق
#پرنده_من
#بگذار_آمین_دعایت_باشم
#شطرنج
#برکت
#ذهن_خالی
#تب_مژگان
#از_رویاهایت_برایم_بگو
#شوهر_عزیز_من
#پاییز_فصل_آخر_سال_است
#قرار_نبود
#تام_گیتس
#این_مرد_امشب_میمیرد
#اسطوره
#جای_خالی_سلوچ
#سیگار_شکلاتی
#ارتداد
#جزء_از_کل
#نادیا
#مروارید
#بیگانه
#عشق_در_برابر_عشق
#شب_ممکن