eitaa logo
نمکتاب
16هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
756 ویدیو
187 فایل
💢نمکتاب: نهضت ملی کتابخوانی💢 『ارتــــباط بــــا نمکتاب🎖』 💌- @p_namaktab 『سفارش کتاب نمکتاب』 🛒 @ketab98_99 『قیمت + موجودی کتب』 『📫- @sefaresh_namaktab 『مشاوره کتاب نمکتاب』 📞 @alonamaktab 『سایت جامع نمکتاب』 🌐- https://namaktab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
#قائم_مقام #مستند #قیمت:۵۰۰۰ تومان 📀معرفی: روایتی #بدون_سانسور از زندگی آیت الله #منتظری: - اهمیت و جایگاه ایشان نزد امام و... ، -چطور شد که #قائم_مقام_رهبری شدند؟ - چرا امام با این تصمیم موافق نبودند؟ -تصمیم درست چه بود؟ -بازیگردان این ماجراها که بود؟ 🎥خلاصه:مستند " قائم مقام " روایتی بدون سانسور و منصفانه از زندگی آیت الله منتظری را به تصویر کشیده است. این مستند روایتی از مبارزات پیش از انقلاب تا فوت ایشان را شامل می شود و برای اولین بار به طور تفصیلی به فراز و فرود وی در نظام #سیاسی ایران پرداخته است. دوران قائم مقامی آیت الله منتظری و سال های پس از عزل او، از مقاطعی است که به دلیل حساسیت های سیاسی فراوان کمتر به آن پرداخته شده است، بسیاری از شخصیت های سیاسی هم یا درباره این مساله حاضر به گفتگو نیستند و یا به سختی حاضر به مصاحبه می شوند. 📦سفارش از طریق👇👇👇 @sefaresh_namaktab
📚میرزا تقی خان امیر کبیر ۲۰دی_شهادت_میرزا_تقی_امیر_کبیر 📚آدم با خوندن بعضي کتابها ميتونه تا حدي نبودش رو توي بعضي زمان ها جبران کنه مثل خودن اين کتاب... ✏️امير آرزوي محدود کردن صادرات را در سر داشت. امّا حق تجارت آزاد و قراردادهاي پادشاهان پيشين با دول خارجه ، تيرهاي او را به سنگ مي زد. پس شروع به فرهنگ سازي کرد. شخصا جبه هايش را از پارچه هاي ايراني دوخت و دستور داد که لباس سربازان را نيز با پارچه ي ايراني بدوزند. مردم چشم به امير ، لباس هايشان را با پارچه هاي ايراني مي دوختند و پول هايشان را در بازار براي کالاي ايراني خرج مي کردند . ( صفحه 38 ) ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
📚تمنای وصال 📚درباره کتاب: اگر این سوال در ذهنت است که چگونه میتوانی به امامت نزدیکتر شوی این کتاب را بخوان.(خواسته های امام زمان علیه السلام درتشرفات) ✏برشی از کتاب: تا حرف من تمام شد صدای همگی آنها بلند شد که « بکشیدش چه حرف هایی می زند »؟ دیدم دیگر چاره ای ندارم فقط گفتم پس حالا که می خواهید مرا بکشید اجازه بدهید وضویی بگیریم و نمازی بخوانم اول قبول نکردند اما با اصرار این پیشنهاد را قبول کردند و برای اینکه احتمال میدادند من وضو گرفتن را بهانه کرده ام برای اینکه در حیاط فریاد کنم و به همسایه ها خبر دهم مرا در حلقه ای از افراد خنجر به دست به حیاط آوردند . من بعد از وضو نماز را شروع کردم و قصد کردم که در سجده ی آخر هفت مرتبه بگویم المستغاث بک یا صاحب الزمان عجل الله با حضور قلب مشغول شدم . در بین نماز بود که در خانه را زدند . آنها مردد بودند که در را باز کنند یا نه . ناگهان در باز شد و سواری وارد شد و پهلوی من آمد و منتظر ماند تا نمازم را تمام کنم ... ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
نقد کتاب حداد پور جهرمی 💥💥💥‼‼‼ نقدی موشکافانه و دقیق با استناد به صفحات بر ۷ کتاب آقای حدادپور جهرمی: کف خیابون، تب مژگان، حیفا، نه، حجره پریا، مستند کف خیابون۲، همه نوکرا در این مطلب ۷ کتاب از آثار آقای حدادپور جهرمی(مستند ،، ، ، ، مستند ۲، ) را به لطف خدا نقد کرده ایم و در هر کتاب خط ها، پاراگراف ها و صفحاتی که ایراد محتوایی دارند را به صورت تفکیکی می آوریم.  ممکن است بعضی از قسمت ها (که بسیار بسیار کم هستند) برای کسانی که کتاب را نخوانده اند نامفهوم باشد، لطفا بردباری به خرج دهید و از آن قسمت های کوتاه رد شوید تا بتوانید از باقی مطالب استفاده کنید.  در این نقد شما می توانید با خواندن قسمت هایی از کتاب خود ایشان، درباره ایرادها و اشکالات آثارشان نظر منصفانه ای بدهید. نقد کل کتب حدادپور جهرمی را از سایت نمکتاب بخوانید👇💥‼👇💥❌👇 http://namaktab.ir/نقدی-موشکافانه-و-دقیق-با-استناد *,*********** 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
🌸یا رب‌الزینب بحق‌الزینب اشف صدرالزینب بظهور‌الحجه...🌸 وعده‌ی ما غروب امروز نماز استغاثه برای ظهور نمک تاب: هر كجا كه باشى دو ركعت نماز بجاى آر و سپس زير آسمان رو به قبله بايست و این دعا را بخوان:👇
📚اپلای: رمانی جذاب درباره یک دانشجو و نخبه ایرانی که دانشگاه‌های اروپایی او را دعوت به همکاری می‌ کنند. 📖خلاصه: این داستان، به مشکلات تحصیل در کشور و انگیزه‌های مهاجرات دانشجویان از ایران پرداخته است. نویسنده تلاش کرده است با به تصویر کشیدن توان‌ مندی‌های جامعه ایرانی برای کار و پیشرفت و نیز جاذبه‌های غرب برای تحصیل و کار، علت ماندن یا رفتن دانشجویان را توجیه کند. میثم، شخصیت اول داستان، دانشجوی نخبه ایرانی است که از طرف دانشگاه‌های اروپایی دعوت به همکاری می‌شود. این در حالی‌ست که میثم در فرصت مطالعاتی توانمندی‌ها و امکانات اتریش را لمس کرده‌است، در این میان میثم درگیر ابراز علاقه‌های افراطی یکی از هم‌ دانشگاهی‌ هایش به‌ نام سوسن می‌شود. چیزی که درگیرش کرده است و در نهایت… شکوریان فرد پیش از این با رمان «رنج مقدس»، توانسته بود در فهرست پرفروش‌ترین آثار داستانی دهه ۹۰ قرار بگیرد. ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
📚پر پرواز 📚ما برای خیلی از کارها ارزش قایلیم درحالیکه ممکنه هیچ قیمتی نداشته باشه، کاش یکی بود به ما میگفت باارزش ترین و بی ارزش ترین کارها چیه. تا اینکه این چند روز کوتاه زندگی مون هدر نره... ✏ص 61:جوان که قد بلندی داشت و آستین لباسش را بالا کشیده بود؛طناب بلندی به دست گرفته وآن را از در خانه ای تا مسجد پیامبر«ص»می کشید.عابران با تعجب به او نگاه می کردند اما جوان،مشغول کار خودش بود. یکی از رهگذران پرسید:مشغول چه کاری هستی؟ جوان بدون اینکه دست از کار بکشد،گفت:پیر مرد نابینایی که همسایه ی ماست از من درخواست کرده طنابی را از درخانه اش تا مسجد بکشم تا بتواند با گرفتن طناب به مسجد ونماز جماعت برسد. ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
📚 امام خامنه ای: اگر کتابخوانی شد و در بین مردم ما جا بیفتد، آن وقت کسانی پیدا می‌شوند که” ” درست می کنند.شما ببینید چقدر روضه‌خوانی می‌شود! چقدر احسان می‌شود! چقدر به ایتام کمک می‌شود! چقدر پول و جنس و پارچه و اینها داده می‌شود! آیا به همین نسبت، هم داده می‌شود؟ به همین نسبت پول برای چاپ کتاب داده می‌شود؟! خیلی کم....!خوب شماها و به اهمیت این کار آگاهید، این را کنید. ۱۳۷۴/۰۲/۱۸
📚 فریاد درتاکستان: خاطرات زندگی پزشکی که درمانگر زندگی آدمهاست. 📚معرفی: مردی است با لباس سفید که دستانش شفا دارد و نفس راحت را که نیاز مردم است در چهره ها می خواند و به مردم هدیه می دهد. کتاب دکتر را بخوانید. دست که بگیرید نمی توانید زمین بگذارید…. ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
📌خبر خبر 📣📣📣📣 مجموعه ای از ، و کتب رو از اینجا دانلود کنید😊👇👇👇👇👇👇 http://namaktab.blog.ir/1397/10/24/ 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷@namaktab_ir
رعنا: داستانی ساده صمیمانه و واقعی از یک دختر با مشکلات و زشتی ها نقد کتاب رعنا رعنا ،  یک داستان ساده و صمیمانه، یک زندگی که نه نویسنده آن را با خیالاتش به غلو کشانده و نه خواننده در رویاها، پایان خوش برایش می خواهد. اگر بخواهی دنیا را، راست و درست نگاه کنی، در کاسه اش برای همه یک سختی دارد. هیچکس نیست که از اول تا آخر عمرش، محض باشد. رمان های اینترنتی خیلی سرمان کلاه می گذارند. چه با رویا پردازی ها و چه با پایان های خوش ، اما رعنا داستان دختری ایرانی است که در کشاکش سختی های دنیا، مدام بالا و پایین می شود اما نه می شکند، نه خم می شود، و نه مثل جوانان امروزی به زشتی ها و ناهنجاری ها روی می آورد… می ماند و می جنگد…. 💠namaktab.ir 🔶naghdbook.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
📚من محمد رضا۲۲سال دارم #🏃‍♂️ مناسبتی_فرارشاه😝✈️ 📚از ایرانِ زمان محمدرضا چی میدونی؟ اصلا میدونی مردم ایران تو چه وضعیتی بودن؟ از خانوده شاه چی میدونی؟ خوندن این کتاب خیلی چیزا رو برات روشن می کنه؟ 📖خلاصه کتاب : این کتاب شامل خاطرات محمد رضا پهلوی از زمان کودکی، تحصیل تا به سلطنت رسیدن و بعد از آن را از زبان حسین فردوست (تنها کسی که محمد رضا او را دوست صمیمی معرفی می‌کند) بیان می‌کند. +مرگ بر آمریکا ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
:کتاب_سرمایی توی اتاق نشسته بودم و داشتم کتاب «گرگ ها از برگ نمی ترسند» رو می خوندم، حسابی سردم شده بود.  رفتم تو آشپزخونه و به مامانم گفتم:« چقدر هوا سرد شده ها!» مامانم گفت:« هوا به این خوبی، کجاش سرده؟» یه چیزی خوردم و اومدم نشستم بقیه کتاب رو خوندم. از روحیه نوجونای کتاب پر از انرژی شده بودم، از تغییرهای خوب شخصیت های داستان طی این سختی ها شگفت زده شده بودم و دلم برای نوجوونهای توی کتاب سوخت که تو اون برف و کولاک، بدون هیچ کمکی گیر افتاده بودن. دیگه واقعا داشتم یخ می زدم. دوباره رفتم تو آشپزخونه، به مامانم گفتم:« ولی مامان واقعا هوا سرده ها، من دارم یخ می زنم.» مامانم گفت:«الآن که نزدیک ظهره و هوا گرم ترم شده، سرماش کجا بود؟!» دستامو گرفت تو دستش و گفت:« واااای چقدر یخی! تو حالت خوبه؟ سرما خوردی؟»گفتم:« آره خوبم. فک کنم مال کتابیه که دارم می خونم. بیچاره اون پسرا که تو یخ و برف گیر کردن!» خلاصه تا عصر که کتاب تموم شه، حسابی یخ زدم و حالم بد شد از شدت سرمای کتاب!بنظرم از دستش ندید، خعلی قشنگه اما انقدر به سرمای کتاب فکر نکنید… 💠namakta.ir
:۳۰۰۰ تومان از طریق👇 @sefaresh_namaktab 📀جوانان ایران نیم روزهای زیاد و خاطره انگیز زیاد دیده اند اما طعم این فیلم برای دختر و پسر ایرانی در کوچه پس کوچه های تهران طعم فریب است و خون و قهرمانی.... 🎥داستان از ابتدای و با غیر مشروع دانستن انقلاب توسط شروع می شود و با ترور ادامه می یابد و باتلاش اطلاعات و موفقیت آنها در یک نیمروز برای پایان دادن به کار این گروهک در پایان می یابد. در محله های پر آشوب در پیچاپیچ خیابان ها و کوچه ها و در پستوی خانه ها سرگردان و حیران. آیا این جستجو را فرجامی هست؟ 📸 بهترین فیلم ها را از اینجا بخوانید:👇👇👇👇👇 http://namaktab.blog.ir/category/چند-رسانه-ای/تصویر/پوستر-فیلم ┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄. 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
📚سید مجتبی نواب صفوی :۲۷دی :میراث_اهل_قلم 📚معرفی: امام خامنه اي : « جرقه هاى انگيزش انقلاب اسلامى به وسيله نوّاب صفوى در من به وجود آمده و هيچ شکى ندارم که اولين آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن کرد». 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
#کتاب_و_کتابخوانی #من_و_کتاب #سخنان_امام_خامنه_ای لینک دانلود سخنان امام خامنه ای👇👇👇👇 http://namaktab.blog.ir/1396/11/16/
📚کمی دیرتر 📚دوست دارم این کتاب را به همه بدهم بخوانند حتی به خود نویسنده. دوباره بخواند شاید متوجه شود و کتاب های نیستان را این قدر گران نکنند. 📖خلاصه کتاب: بود شرکت‌کنندگان و همه با هم فریاد «آقا بیا» سر داده بودند، در آن میان جوانی با صدای بلند می‌گفت: آقا نیا، ، جشن، جشنی بود که خیلی از آقایان کله گنده و صاحب منصب و دانشمند حضور داشتند هر کدام از آقایان به شکلی آن جوان را مورد سرزنش قرار دادند اما در اتفاقی غیر منتظره هر کدام امتحان شدند که آن طوری که ادعا می‌کنند برای ، آیا حقیقتا آمادگی اطاعت و یاری امامشان را دارند یا نه؟ ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir
امام زمانت رو ميشناسي؟ پس به او سلام کن #زمزمه_های_ظهور @namaktab_ir
امام_زمانت_رو_ميشناسي؟_پس_به_او.mp3
634.2K
#زمزمه_های_ظهور @namaktab_ir
پرنده من: کتابی که با خواندن آن آدم پرانرژی، خسته می شود و آدم شاد، غصه دار نقد کتاب پرنده من ❗❗❗ سلام من خواننده کتاب شما هستم. چند تا سوال دارم. نمی دانم که شما می خوانید و جوابم را می دهید یا نه. اما بالاخره من با این سوالم کمی از سردردی که با خواندن کتاب شما پیدا کرده ام را تسکین می دهم . شاید هم بیشتر می خواهم به اعماق ذهن شما بروم و با کاردک بنایی یک چیزهایی را بکنم و شما را راحت کنم. من فکر می کنم شما خیلی ناامید هستید. خیلی خسته و زیاد زیاد . حس می کنم خاطرات و سخت زندگیتان شما را چنان مچاله کرده است که برای باز شدن تان باید… شاید هم شما عشقی خورده اید یا عشقتان شما را به شکست رسانده یا … اصلا شما دلتان پر از پانسمان است. ناراحت نشوید، من حس می کنم که شما باید مدادتان را عوض کنید. خودکار جدید بخرید . دفتر نو بردارید… هر چند فکر کنم این ها فایده ندارد شاید باید خودتان را عوض کنید … چون خیلی تلخ می نویسید، خیلی سرد.
ادامه نقد کتاب👇👇👇👇👇💥💥💥 آدم کتاب شما را که می خواند کلی غصه بار دلش می شود و مثل کتاب صادق که آخرش به فکر می کند با کتاب شما آخرش به دیوار بی پنجره و سیاه می رسد. من نمی دانم بقیه برای چه کتاب می خوانند اما می دانم در دنیا، همه همه دنیا مرسوم است که می گویند کتاب بخوانید تا آرام شوید. یعنی نویسنده آن قدر مهارت و فهم و درک دارد که چیزی را می نویسد تا غصه ها را کم، ساکت ها را به حرف، تنهایان را همراه کند و … اما کتب شما وقتی تمام می شود آدم پرانرژی، خسته می شود و آدم شاد، غصه دار… حیف این قلم، که این قدر خسته و ناامید ورق های سفید و شاداب را سیاه و دل مرده می کند داستان این کتاب داستان زنی است که خودش را در مشکلات گم کرده است. البته تقصیر مشکلات نیست. مشکل را همه دارند. تقصیر زن های داستان های خانم وفی است که نه خودشان را می شناسند، نه دنیای اطراف و نه خالقشان را.  همه هم در زندگی مشترک دلخسته می شوند و دلشان می خواهد همه چیز را بگذارند و فرار کنند. این ور دنیا و آن ور دنیا هم ندارد. همه جا آسمان همین رنگ است؛ کار و کار و زن و خورد و خوراک. فقط آن طرف شهوت رانی آزاد است و این جا در قالب خانواده است. البته خستگی و تنهایی و دلمردگی و … زن و مرد داستان پیداست. کسی که خودش را گم کند، خدایش را گم می کند….. 💠namaktab.ir 🔶naghdbook.blog.ir/🔷 @namaktab_ir
خبری در راه است... من و مادر و فاطمیه...