📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وشصت_وششم
🔻 #عمر_داوود_علیهالسلام
🔹داوود هر شب🌌 کنیزی را #مأمور میکرد تا درب خانهاش🏠 را #قفل🗝 کند و بعد از آن داوود مشغول #عبادت_خدا🤲🏻 میشد.
🌌 شبی آن کنیز #مردی_غریبه 🧔🏻را دید که داخل خانه اربابش شده است،
🧕🏻 کنیز از او پرسید؛ که هستی؟🤨
👤گفت؛ ✋🏻من کسی هستم که #بیاجازه وارد هر منزلی میشوم✔️.
🔸داوود از شنیدن صدای آن شخص، دانست که #ملک_الموت به سراغش آمده است.
♦️ #شنبه آن شبی بود که داوود #قبض_روح شد.
👤صدوق قدس سره در کتاب اکمالالدین📙 از امام صادق علیهالسلام و او از پدرانش، از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده که #فرمود؛
🌷✨داوود #صد_سال تمام عمر کرد که #چهل_سال آن، دوران #سلطنت و #پادشاهی👑 او بود.✅
👈🏻 البته عمر داوود چهل سال بود که #شصت_سال از عمرش را از #عمر_آدم گرفت.
🔹هنگامی که آدم از عمر کوتاه داوود باخبر شد، #شصت_سال از عمرش را به او بخشید.😊
↩️و چون مرگ حضرت فرا رسید، فرزندش #سلیمان را به جانشینی خویش منصوب کرد✔️
و وصیتهای📜 خود را به وی نمود و از دنیا رفت. ⚰️
🔸 #بعد_از_مرگداوود پرندگان🕊 بسیاری با بالهای خود، بالای سر جنازهاش #سایه افکندند.
👥بنی اسرائیل جنازه آن حضرت را در #بیت_المقدس در قریه داوود به خاک سپردند.
☝️🏻 از داوود #هجده_فرزند باقی ماند
و یک پسر از همسر اوریا که همان سلیماننبی بود.✅
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا🇮🇷👇
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••🆔
https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وشصت_وهفتم
🔻 #حکایت_شیرین_زن_نیکوکار
🔹 #عصر_نبوّت_حضرت_داوود بود، یکی از بانوان نیکوکار🧕🏻 از خانه خود بیرون آمد در حالی که سه گرده نان🍞 و سه کیلو جو با خود داشت، به #فقیری رسید، فقیر از او تقاضای کمک 🙏🏻کرد
🔸 آن بانوی نیکوکار، آن سه نان را به فقیر داد و با خود گفت
✨« جو را آرد کرده و #باز از آن برای خود #نان_تهیه_میکنم».
🔹آن بانو🧕🏻 جو را که در ظرفی بود بر سر گرفت و حرکت کرد، ناگهان #باد_سختی🌪 وزید و تمام جو به زمین ریخت و باد آن را برد.😧
🔸این بانو که در انتظار این بود تا خداوند #پاداش_صدقهاش (پاداش همان نان) را به او بدهد،✔️
☝️🏻برعکس جو او نیز از بین رفت، #ناراحت 😔شد و به عنوان شکایت، خدمت داوود آمد و جریان را بازگو کرد.
🌿 #حضرت_فرمود
نزد فرزندم « #سلیمان» برو تا در این باره قضاوت کند☑️
🔸 او به حضور #حضرت_سلیمان رفت و جریان را گفت.
✨حضرت #هزار_درهم به آن زن داد.
🔹آن زن نزد حضرت داوود بازگشت و #عطای_فرزندش سلیمان را به او عرض کرد،
🍃 #داوود_به_او_فرمود؛
نزد سلیمان برو و پولش💰 را به او برگردان و بگو
میخواهم بدانم که #چرا باد، جو مرا بُرد؟!❗️
🧕🏻زن نزد سلیمان بازگشت، و همان سؤال را از او کرد، حضرت #هزار_درهم دیگر به او داد.😳
☝️🏻او به حضور داوود آمد و #جریان_را_عرض_کرد
🍃 #باز_فرمود؛ برو نزد سلیمان، پولش را به او پس بده و بگو #فرشته_موکل_باد🌪 را بطلبد و از او بپرسد #علّت_چیست که باد جو مرا برده است.🤔
🧕🏻زن رفت و همان #سؤال را کرد.
✨حضرت سلیمان ناگزیر #فرشته_موکل_باد را به حضور طلبید و جریان را از او پرسید.⁉️
💫 #فرشته_گفت؛
✨تاجری ثروتمند در بیابان 🏜مانده و خوراکش تمام شده بود
☝️🏻 با خدا نذر کرد که اگر غذایی از کسی به او برسد، #یک_سوم_ثروت💰خود را به او بدهد.✅
✨ما جو این زن را به او رساندیم، او از آن نان 🍞درست کرد و خورد و بر او واجب شد که پس از بازگشت به وطن خود، #نذر خود را #ادا_کند☑️
🌱 #حضرت_سلیمان، آن #تاجر را احضار کرد و جریان را به او گفت
👤 تاجر قرار به موضوع نمود و از حضرت خواست🙏🏻 که #صاحب_جو را احضار کند.
🔸 با پیام حضرت، زن حاضر شد، تاجر به او گفت؛ #ثلث_ثروتم که معادل #سه_هزار_و_شصت_دینار می باشد مال تو است.😊
این ثروت را بردار و با خود ببر✅
☝️🏻آنگاه داوود به حضرت سلیمان گفت؛
✨«ای فرزندم! کسی که #تجارت_پرسود، می خواهد، با خدای کریم #معامله_کند.»✨
ادامه دارد...
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا🇮🇷👇
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••🆔
https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وشصت_وهفتم
🔻 #حکایت_شیرین_زن_نیکوکار
🔹 #عصر_نبوّت_حضرت_داوود بود، یکی از بانوان نیکوکار🧕🏻 از خانه خود بیرون آمد در حالی که سه گرده نان🍞 و سه کیلو جو با خود داشت، به #فقیری رسید، فقیر از او تقاضای کمک 🙏🏻کرد
🔸 آن بانوی نیکوکار، آن سه نان را به فقیر داد و با خود گفت
✨« جو را آرد کرده و #باز از آن برای خود #نان_تهیه_میکنم».
🔹آن بانو🧕🏻 جو را که در ظرفی بود بر سر گرفت و حرکت کرد، ناگهان #باد_سختی🌪 وزید و تمام جو به زمین ریخت و باد آن را برد.😧
🔸این بانو که در انتظار این بود تا خداوند #پاداش_صدقهاش (پاداش همان نان) را به او بدهد،✔️
☝️🏻برعکس جو او نیز از بین رفت، #ناراحت 😔شد و به عنوان شکایت، خدمت داوود آمد و جریان را بازگو کرد.
🌿 #حضرت_فرمود
نزد فرزندم « #سلیمان» برو تا در این باره قضاوت کند☑️
🔸 او به حضور #حضرت_سلیمان رفت و جریان را گفت.
✨حضرت #هزار_درهم به آن زن داد.
🔹آن زن نزد حضرت داوود بازگشت و #عطای_فرزندش سلیمان را به او عرض کرد،
🍃 #داوود_به_او_فرمود؛
نزد سلیمان برو و پولش💰 را به او برگردان و بگو
میخواهم بدانم که #چرا باد، جو مرا بُرد؟!❗️
🧕🏻زن نزد سلیمان بازگشت، و همان سؤال را از او کرد، حضرت #هزار_درهم دیگر به او داد.😳
☝️🏻او به حضور داوود آمد و #جریان_را_عرض_کرد
🍃 #باز_فرمود؛ برو نزد سلیمان، پولش را به او پس بده و بگو #فرشته_موکل_باد🌪 را بطلبد و از او بپرسد #علّت_چیست که باد جو مرا برده است.🤔
🧕🏻زن رفت و همان #سؤال را کرد.
✨حضرت سلیمان ناگزیر #فرشته_موکل_باد را به حضور طلبید و جریان را از او پرسید.⁉️
💫 #فرشته_گفت؛
✨تاجری ثروتمند در بیابان 🏜مانده و خوراکش تمام شده بود
☝️🏻 با خدا نذر کرد که اگر غذایی از کسی به او برسد، #یک_سوم_ثروت💰خود را به او بدهد.✅
✨ما جو این زن را به او رساندیم، او از آن نان 🍞درست کرد و خورد و بر او واجب شد که پس از بازگشت به وطن خود، #نذر خود را #ادا_کند☑️
🌱 #حضرت_سلیمان، آن #تاجر را احضار کرد و جریان را به او گفت
👤 تاجر قرار به موضوع نمود و از حضرت خواست🙏🏻 که #صاحب_جو را احضار کند.
🔸 با پیام حضرت، زن حاضر شد، تاجر به او گفت؛ #ثلث_ثروتم که معادل #سه_هزار_و_شصت_دینار می باشد مال تو است.😊
این ثروت را بردار و با خود ببر✅
☝️🏻آنگاه داوود به حضرت سلیمان گفت؛
✨«ای فرزندم! کسی که #تجارت_پرسود، می خواهد، با خدای کریم #معامله_کند.»✨
ادامه دارد...
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وهفتادم
🔻 #مشخصات_و_ویژگیهای_حضرت_داوود
🔹یکی از پیامبران بزرگی که علاوه بر☝️🏻 #قدرت_معنوی📿 و #نبوّت، دارای حکومت ظاهری وسیع نیز بود، #حضرت_داوود ـ علیه السلام ـ است✅
✨که نام مبارکش #شانزده_بار در قرآن آمده است.
🔸حضرت داود ـ علیه السلام ـ در سرزمینی بین مصر و شام دیده به جهان گشود،
☝️🏻او #از_نوادههای_حضرت_یعقوب است✔️ و به نُه واسطه به یکی از فرزندان حضرت یعقوب میرسد، پدرش 🧔🏻« ایشا» نام داشت.
🔹 او #صد_سال عمر کرد،
👈🏻که #چهل_سال از آن را حکومت👑 نمود.
🔸 #ماجرای_شهرت_داود ـ علیه السلام ـ
▪همانطور که پیش از این شرح داده شد
☝️🏻آن هنگام شروع شد که...
🔹به عنوان #یکی_از_سربازان_طالوت، به جنگ⚔ جالوت و لشکرش رفت و با سنگی که در فلاخن خود نهاده بود، #جالوت_جبّار را کشت✅
🔸« ایشا» ده پسر داشت، داود ـ علیه السلام ـ #کوچکترین آنها بود.
✨حضرت داود ـ علیه السلام ـ بسیار #خوش_صوت🎶 بود، به طوری که وقتی صدایش به مناجات🤲🏻 بلند میشد، #پرندگان🕊 به سوی او میآمدند و #حیوانات_وحشی🐆 گردن میکشیدند☝️🏻 تا صدای دلنشین او را بشنوند،
🌿 او کوتاه قد و کبود چشم 👀و کم مود بود،☝️🏻 در میان بنی اسرائیل و در پیشگاه طالوت فرمانده #شجاع💪🏻 و #با_ایمان 📿لشکر بنی اسرائیل، دارای #موقعیت_عظیم بود
⬅️ پس از آن که #طالوت از دنیا رفت، بنی اسرائیل حکومت و فرماندهی طالوت را، در اختیار #داوود ـ علیه السلام ـ گذاشتند، و همه #ثروتهای_طالوت💰 را به او سپردند، وقتی که به حاکمیّت رسید، خداوند او را به #مقام_پیامبری نیز رسانید.
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #مختصری_از_زندگینامه_حضرتداوود
▪️ #لقب: نبیالله الحکام
▪️ #معنای_اسم_داود= محبوب
▪️ #پدر: ایشا
▪️ #تاریخ_ولادت: ۴۳۳۳ سال بعد از هبوط ادم
▪️ #مدت_عمر: ۱۰۰ سال
▪️ #بعثت:خداوند او را در فلسطین مبعوث کرد و به او سلطنت و حکومت داد✅
▪️ #محل_دفن: بیتالمقدس واقع در قریهداود در کشور فلسطین
▪️ #نسب: داود بن عوید بن باعز بن سلمون بن نحشون بن عمی نادب ین رام بن حضرون بن فارص ین یهود ین اسحاق بن ابراهیم (ع)
▪️ #تعداد_فرزندان : ان حضرت حضرت ۸ پسر داشت.
▪️ #مختصری_از_زندگینامه: حضرت داود یکی از پیامبران بنی اسراییل است که☝️🏻 در بیت اللحم متولد گردید
🔹 #در_ابتدای_جوانی شبانی🐑 میکرد و به خاطر👈🏻 #شجاعت و #دانایی 📚و #صدای_خوبی🎶 که داشت شهرت یافت
🔸 و در نزد ( شانول)پادشاه وقت تقرب پیدا کرد و دختر🧕🏻 او را به همسری گرفت و #وارث_سلطنت گردید✅
🔹آن حضرت ( مزامیر)را تصنیف کرد و #بیت_المقدس را پاییتخت خود قرار داد
🔸 حضرت داود حضرت #سلیمان را به عنوان وصی و جانسین خویش معرفی کرد و طرح و نقشه #مسجد_الاقصی 🕌را به #حضرت_سلیمان داد تا ان را بنا کند.
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وهفتاد_وهفتم
🔻 #ساخت_بیتالمقدس
🔹داوود در سالهای آخر عمر خود قصد بنای « #بیت_رَب» یا معبد🕌 عظیم #بیت_المقدس را کرده بود که قبل از اقدام، عمرش پایان پذیرفت😔
☝️🏻ولی چهار سال پس از آن، فرزندش #سلیمان کار بنای آن را به عهده گرفت و شروع به ساخت کرد و #درسال_یازدهم آن را به اتمام رساند.☑️
🔸سلیمان #پریان و #شیاطین را به گروههای مختلفی تقسیم کرده بود تا سنگهای #مرمر و #بلور و #درخشنده را جمع کنند و به بیت المقدس انتقال دهند.
🔹او برج و باروی شهر🏘 را توسط مرمر و تخته سنگهای عظیم صیقل داد، برج ها را بسیار بالا ⬆️برد و #دوازده_دروازه بنا کرد تا هر طایفه👥 از بنیاسرائیل در قسمت مخصوص خود سکونت کنند. ✔️
🔸بعد از شهری زیبا و بزرگ شروع به ساخت #مسجد🕌 کرد.
#سلیمان_مسجدی_از یاقوت و طلا و سنگهای قیمتی💎، مشک و عنبر و عطرهای خوشبو و مروارید بنا کرد.✅
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #دو_حکایت_از_سلیمان_و_باد
🌸از امیرالمؤمنین نقل شده است؛
🔹«روزی حضرت سلیمان از بیت المقدس بیرون آمد و بر فرش خود نشست و #سیصدهزار_تخت در طرف #راست او بود که آدمیان👥 بر آن مینشستند و #سیصد_هزار تخت در طرف #چپش بود که #جنیان بر آن مینشستند.
🔸 #به_پرندگان_امرکرد بر سر همه سایه بیندازند و #به_باد_امرکرد که آنها را بردارد و به مدائن بیاورد و از مدائن بردارد (و به اصطخر ببرد) شب🌌 را در اصطخر شیراز گذرانیدند.
🔹وقتی صبح شد🏙️ #به_باد_امرکرد_که آنها را به جزیره🏝 ( برکاون) ببرد.
🌪 باد آنقدر آنها را پایین آورد که پاهایشان به آب 🌊رسید در آن موقع بعضی گفتند؛
«هرگز پادشاهی از این بزرگتر دیده اید؟»
☝️🏻 و همان وقت فرشته ای از آسمان ندا داد؛
💫« #ثواب_یک_سبحاناللّه گفتن برای خدا #بزرگتر_از این پادشاهی است که میبینید.»😊
🌺از امام رضا نقل شده است؛
🔸« 👵🏻پیرزنی نزد سلیمان آمد و از باد #شکایت کرد.
✨سلیمان باد را به حضور خواست و گفت؛
« #چرا این زن را اذیت و آزار میکنی که از تو (نزد من) شکایت کند؟🤨»
🌪 #باد_گفت؛ «خداوند با عزت مرا به سوی کشتی 🚢مردمی فرستاد که کشتی آنها را از غرق شدن #نجات_بدهم، در حالی که آنها نزدیک به غرق شدن بودند.
✋🏻 من به سرعت برای نجات آن کشتی میرفتم. این زن در پشتبام خانهاش🏠 ایستاده بود و وقتی من به سرعت گذشتم بیاختیار من، او از بام افتاد و دستش شکست😔».
✨سلیمان مناجات🤲🏻 کرد که «خدایا #چه_حکمی بر باد کنم؟🤔»
🦋خدا وحی کرد؛ «☝️🏻بر #اهل_آنکشتی🛳 حکم کن که #دیه_شکستن_دست💵 این زن را بدهند.✔️
👈🏻 چون باد برای نجات کشتی آنها میرفته و نزد من به هیچ کس #ظلم_نمیشود❌.»
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا🇮🇷👇
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••🆔
https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وهشتاد_وسوم
🔻 #نامه_سلیمان_به_بلقیس
🔹سلیمان از این #خبر_جالب دچار حیرت😲 شد و تصمیم به پی گیری خبر هدهد گرفت
↩️لذا گفت؛
🍃 من درباره این خبر #تحقیق🔍 و صحت آن را بررسی میکنم✔️
☝🏻اگر حقیقت همان است که بیان کردی، این نامه✉️ را نزد #ملکه_قوم_سبأ ببر و به آنان برسان✔️
⏪سپس در کناری بایست و #نظر_آنان را جویا شو.✔️
🕊 #هدهد نامه را برداشت و به سوی #بلقیس رفت و او را در #کاخ_سلطنتی🏛 در شهر #مأرب یافت و نامه را بر دامن بلقیس انداخت.
🔸 #بلقیس نامه✉️ را برداشت و چنین خواند؛
📃✨«این نامه از #سلیمان و بنام خداوند بخشنده و مهربان است،
☝️🏻 از تکبر از دعوت من #سرپیچی_نکنید❌
و همگی در حالیکه #تسلیم🙌🏻 هستید نزد من بشتابید.✔️»
👸🏻 #ملکه_سبأ بعد از خواندن نامه📃، فرماندهان و بزرگان دولت خود را فراخواند و با آنها به #مشورت👥 پرداخت، ✔️
👈🏻تا بدین وسیله اعتماد آنان را جلب و از تدبیر آنها استفاده کند و به این ترتیب #تاج_و_تخت خود را حفظ نماید.✅
🔸چون ملکه موضوع را بیان کرد، #مشاورین_بلقیس_گفتند؛
👥: ما فرماندهان و فرزندان جنگ⚔ و نبردیم، و امور خود را به فکر و #تدبیر 🧐تو واگذار کرده ایم شما امر بفرمائید،
✋🏻ما همچون انگشتان دست🖐🏻 در اختیار تواییم☑️
👸🏻ملکه از پاسخ آنها دریافت که مایل به #جنگ می باشند،
🔹لذا نظر آنها را #نپسندید😣 و به آنها اعلام کرد که
☝️🏻 #صلح بهتر می باشد،
سزاوار عاقلان صاحب نظر اموری است که برای آنان #نافع و #نیکو باشد و خردمند باید حتی الامکان در #حفظ_صلح بکوشد💪🏻
↩️ و سپس در #استدلال آن چنین گفت؛
👸🏻: هرگاه زمامداران بر دهکده ای 🏘غلبه کردند و به زور وارد آن شدند،
▪️آن را ویران🏘 می سازند،
▪️آثار تمدن را نابود کرده
▪️و عزیزان آن سرزمین را ذلیل میسازند.
▪️بر مردم ستم روا داشته
▪️و در بیدادگری افراط می نمایند،
👆🏻این #روش_همیشگی_زمامداران در هر عصر و زمانی است.
🔹از این رو من هدیهای از جواهر درخشان💎 و تحفه های نفیس و گرانبها برای سلیمان می فرستم تا منظور او را درک و روش او را #بِسَنجم و به این وسیله #موقعیت_خود را حفظ کنم.😊
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ #طوفان_الاقصی
نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا🇮🇷👇
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••🆔
https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وهشتاد_وهفتم
🔻 #داستان_سلیمان_وگنجشک
🔹روزی #گنجشک_نری 🐤به یک #گنجشک_ماده🐦 - که نسبت به او بیتفاوت 😑بود - گفت؛
🐤 «چرا حاضر نیستی با من زندگی کنی؟😐 من اگر بخواهم میتوانم قبه و #بارگاه_سلیمان را با نوک خود بکنم و در دریا🌊 بیندازم.»
🌬️ #باد این سخن را به گوش سلیمان رساند، آن حضرت لبخندی😊 زد و حکم📜 کرد که هر دو را حاضر کنند.
▪️ #سلیمان_به_گنجشکنر_گفت؛
🍃 «آیا ادعایی که کردی می توانی انجام دهی؟⁉️ »
🐤 #گفت؛ «نه یا رسول اللّه😔 ! ولیکن به این وسیله مثل هر موجود دیگری میخواستم خود را نزد زن خود #زینت_دهم و بزرگ نشان دهم، #عاشق را به خاطر آنچه میگوید نمیتوان سرزنش کرد.»
▪️ #سلیمان_به_گنجشکماده_گفت؛
🍃« چرا آنچه را از تو میخواهد انجام نمیدهی در حالی که او #ادعای_عشق و محبت💕 به تو میکند؟⁉️»
🐦 #گنجشک_ماده_گفت؛ «ای پیامبر خدا! او مرا دوست ندارد😔، دروغ می گوید و #ادّعای_باطل_میکند، ☝️🏻زیرا گنجشک دیگری را دوست دارد.»
🔸سخن آن گنجشک در دل❤️ سلیمان اثر کرد و بسیار گریه😭 کرد و #چهل_روز از محل عبادت خود بیرون نیامد و دعا 🤲🏻میکرد که خدا دل او را از آلودگی محبت غیر خود پاک کند و مخصوص محبت خود گرداند.»
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #حضرت_ناتان_علیه_السلام
🔹 #ناتان فرزند #داوود_بن_ایشا و یکی از پیغمبران بنی اسرائیل بود که در زمان حضرتداوود از جانب پروردگار خطاب شد،
✨ ای #ناتان نزد برادرت سلیمان برو و او را « #یدیدا» خوانَند، ما او را بسیار دوست داریم.😊
🔸ناتان مردم را به #شریعت_موسی در بیت المقدس دعوت کرد تا در سال 1197 از جهان در گذشت و قبرش در بیت المقدس واقع است.✅
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #برادران_ناتان
👤 #ساموع
👤 #ساخوت
👤 #یوخایار
👤 #الیشع
👤 #نفاغ
🍃 و #سلیمان بودند که ↘️
👑 #سلطنت و
📚 #حکمت و
✨ #نبوت به👈🏻 سلیمان ارزانی شد.☑️
ادامه دارد ........
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝج
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐