📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وشصت_وششم
🔻 #عمر_داوود_علیهالسلام
🔹داوود هر شب🌌 کنیزی را #مأمور میکرد تا درب خانهاش🏠 را #قفل🗝 کند و بعد از آن داوود مشغول #عبادت_خدا🤲🏻 میشد.
🌌 شبی آن کنیز #مردی_غریبه 🧔🏻را دید که داخل خانه اربابش شده است،
🧕🏻 کنیز از او پرسید؛ که هستی؟🤨
👤گفت؛ ✋🏻من کسی هستم که #بیاجازه وارد هر منزلی میشوم✔️.
🔸داوود از شنیدن صدای آن شخص، دانست که #ملک_الموت به سراغش آمده است.
♦️ #شنبه آن شبی بود که داوود #قبض_روح شد.
👤صدوق قدس سره در کتاب اکمالالدین📙 از امام صادق علیهالسلام و او از پدرانش، از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده که #فرمود؛
🌷✨داوود #صد_سال تمام عمر کرد که #چهل_سال آن، دوران #سلطنت و #پادشاهی👑 او بود.✅
👈🏻 البته عمر داوود چهل سال بود که #شصت_سال از عمرش را از #عمر_آدم گرفت.
🔹هنگامی که آدم از عمر کوتاه داوود باخبر شد، #شصت_سال از عمرش را به او بخشید.😊
↩️و چون مرگ حضرت فرا رسید، فرزندش #سلیمان را به جانشینی خویش منصوب کرد✔️
و وصیتهای📜 خود را به وی نمود و از دنیا رفت. ⚰️
🔸 #بعد_از_مرگداوود پرندگان🕊 بسیاری با بالهای خود، بالای سر جنازهاش #سایه افکندند.
👥بنی اسرائیل جنازه آن حضرت را در #بیت_المقدس در قریه داوود به خاک سپردند.
☝️🏻 از داوود #هجده_فرزند باقی ماند
و یک پسر از همسر اوریا که همان سلیماننبی بود.✅
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا🇮🇷👇
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••🆔
https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وهفتادم
🔻 #مشخصات_و_ویژگیهای_حضرت_داوود
🔹یکی از پیامبران بزرگی که علاوه بر☝️🏻 #قدرت_معنوی📿 و #نبوّت، دارای حکومت ظاهری وسیع نیز بود، #حضرت_داوود ـ علیه السلام ـ است✅
✨که نام مبارکش #شانزده_بار در قرآن آمده است.
🔸حضرت داود ـ علیه السلام ـ در سرزمینی بین مصر و شام دیده به جهان گشود،
☝️🏻او #از_نوادههای_حضرت_یعقوب است✔️ و به نُه واسطه به یکی از فرزندان حضرت یعقوب میرسد، پدرش 🧔🏻« ایشا» نام داشت.
🔹 او #صد_سال عمر کرد،
👈🏻که #چهل_سال از آن را حکومت👑 نمود.
🔸 #ماجرای_شهرت_داود ـ علیه السلام ـ
▪همانطور که پیش از این شرح داده شد
☝️🏻آن هنگام شروع شد که...
🔹به عنوان #یکی_از_سربازان_طالوت، به جنگ⚔ جالوت و لشکرش رفت و با سنگی که در فلاخن خود نهاده بود، #جالوت_جبّار را کشت✅
🔸« ایشا» ده پسر داشت، داود ـ علیه السلام ـ #کوچکترین آنها بود.
✨حضرت داود ـ علیه السلام ـ بسیار #خوش_صوت🎶 بود، به طوری که وقتی صدایش به مناجات🤲🏻 بلند میشد، #پرندگان🕊 به سوی او میآمدند و #حیوانات_وحشی🐆 گردن میکشیدند☝️🏻 تا صدای دلنشین او را بشنوند،
🌿 او کوتاه قد و کبود چشم 👀و کم مود بود،☝️🏻 در میان بنی اسرائیل و در پیشگاه طالوت فرمانده #شجاع💪🏻 و #با_ایمان 📿لشکر بنی اسرائیل، دارای #موقعیت_عظیم بود
⬅️ پس از آن که #طالوت از دنیا رفت، بنی اسرائیل حکومت و فرماندهی طالوت را، در اختیار #داوود ـ علیه السلام ـ گذاشتند، و همه #ثروتهای_طالوت💰 را به او سپردند، وقتی که به حاکمیّت رسید، خداوند او را به #مقام_پیامبری نیز رسانید.
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #مختصری_از_زندگینامه_حضرتداوود
▪️ #لقب: نبیالله الحکام
▪️ #معنای_اسم_داود= محبوب
▪️ #پدر: ایشا
▪️ #تاریخ_ولادت: ۴۳۳۳ سال بعد از هبوط ادم
▪️ #مدت_عمر: ۱۰۰ سال
▪️ #بعثت:خداوند او را در فلسطین مبعوث کرد و به او سلطنت و حکومت داد✅
▪️ #محل_دفن: بیتالمقدس واقع در قریهداود در کشور فلسطین
▪️ #نسب: داود بن عوید بن باعز بن سلمون بن نحشون بن عمی نادب ین رام بن حضرون بن فارص ین یهود ین اسحاق بن ابراهیم (ع)
▪️ #تعداد_فرزندان : ان حضرت حضرت ۸ پسر داشت.
▪️ #مختصری_از_زندگینامه: حضرت داود یکی از پیامبران بنی اسراییل است که☝️🏻 در بیت اللحم متولد گردید
🔹 #در_ابتدای_جوانی شبانی🐑 میکرد و به خاطر👈🏻 #شجاعت و #دانایی 📚و #صدای_خوبی🎶 که داشت شهرت یافت
🔸 و در نزد ( شانول)پادشاه وقت تقرب پیدا کرد و دختر🧕🏻 او را به همسری گرفت و #وارث_سلطنت گردید✅
🔹آن حضرت ( مزامیر)را تصنیف کرد و #بیت_المقدس را پاییتخت خود قرار داد
🔸 حضرت داود حضرت #سلیمان را به عنوان وصی و جانسین خویش معرفی کرد و طرح و نقشه #مسجد_الاقصی 🕌را به #حضرت_سلیمان داد تا ان را بنا کند.
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وهفتاد_وهفتم
🔻 #ساخت_بیتالمقدس
🔹داوود در سالهای آخر عمر خود قصد بنای « #بیت_رَب» یا معبد🕌 عظیم #بیت_المقدس را کرده بود که قبل از اقدام، عمرش پایان پذیرفت😔
☝️🏻ولی چهار سال پس از آن، فرزندش #سلیمان کار بنای آن را به عهده گرفت و شروع به ساخت کرد و #درسال_یازدهم آن را به اتمام رساند.☑️
🔸سلیمان #پریان و #شیاطین را به گروههای مختلفی تقسیم کرده بود تا سنگهای #مرمر و #بلور و #درخشنده را جمع کنند و به بیت المقدس انتقال دهند.
🔹او برج و باروی شهر🏘 را توسط مرمر و تخته سنگهای عظیم صیقل داد، برج ها را بسیار بالا ⬆️برد و #دوازده_دروازه بنا کرد تا هر طایفه👥 از بنیاسرائیل در قسمت مخصوص خود سکونت کنند. ✔️
🔸بعد از شهری زیبا و بزرگ شروع به ساخت #مسجد🕌 کرد.
#سلیمان_مسجدی_از یاقوت و طلا و سنگهای قیمتی💎، مشک و عنبر و عطرهای خوشبو و مروارید بنا کرد.✅
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #دو_حکایت_از_سلیمان_و_باد
🌸از امیرالمؤمنین نقل شده است؛
🔹«روزی حضرت سلیمان از بیت المقدس بیرون آمد و بر فرش خود نشست و #سیصدهزار_تخت در طرف #راست او بود که آدمیان👥 بر آن مینشستند و #سیصد_هزار تخت در طرف #چپش بود که #جنیان بر آن مینشستند.
🔸 #به_پرندگان_امرکرد بر سر همه سایه بیندازند و #به_باد_امرکرد که آنها را بردارد و به مدائن بیاورد و از مدائن بردارد (و به اصطخر ببرد) شب🌌 را در اصطخر شیراز گذرانیدند.
🔹وقتی صبح شد🏙️ #به_باد_امرکرد_که آنها را به جزیره🏝 ( برکاون) ببرد.
🌪 باد آنقدر آنها را پایین آورد که پاهایشان به آب 🌊رسید در آن موقع بعضی گفتند؛
«هرگز پادشاهی از این بزرگتر دیده اید؟»
☝️🏻 و همان وقت فرشته ای از آسمان ندا داد؛
💫« #ثواب_یک_سبحاناللّه گفتن برای خدا #بزرگتر_از این پادشاهی است که میبینید.»😊
🌺از امام رضا نقل شده است؛
🔸« 👵🏻پیرزنی نزد سلیمان آمد و از باد #شکایت کرد.
✨سلیمان باد را به حضور خواست و گفت؛
« #چرا این زن را اذیت و آزار میکنی که از تو (نزد من) شکایت کند؟🤨»
🌪 #باد_گفت؛ «خداوند با عزت مرا به سوی کشتی 🚢مردمی فرستاد که کشتی آنها را از غرق شدن #نجات_بدهم، در حالی که آنها نزدیک به غرق شدن بودند.
✋🏻 من به سرعت برای نجات آن کشتی میرفتم. این زن در پشتبام خانهاش🏠 ایستاده بود و وقتی من به سرعت گذشتم بیاختیار من، او از بام افتاد و دستش شکست😔».
✨سلیمان مناجات🤲🏻 کرد که «خدایا #چه_حکمی بر باد کنم؟🤔»
🦋خدا وحی کرد؛ «☝️🏻بر #اهل_آنکشتی🛳 حکم کن که #دیه_شکستن_دست💵 این زن را بدهند.✔️
👈🏻 چون باد برای نجات کشتی آنها میرفته و نزد من به هیچ کس #ظلم_نمیشود❌.»
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا🇮🇷👇
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••🆔
https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
هدایت شده از کانال شهید ابراهیم هادی👈
آنتی شایعه ( رفع شبهه)👌
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وهشتاد_ودوم
🔻 #سلیمان_و_هُدهُد
🔹سلیمان به فکر بنای #بیت_المقدس🕌 در سرزمین #شام بود تا اسباب عبادت🤲🏻 و تقرب به خدا را فراهم سازد.☑️
🔸سلیمان ساخت این بنا را به پایان رساند✔️ و آنگاه که دلش از احداث این بنای رفیع آرام😌شد✔️
↩️ به قصد انجام فریضهالهی #حج🕋 به همراه اطرافیانش و گروه زیادی 👥عازم سرزمین #مکه شد.
🔹سلیمان چون به آن سرزمین رسید و #عبادت و #نذر خود را به پایان رسانید✔️،
↩️سپس آماده حرکت شد و سرزمین حرم را به قصد یمن ترک کرد و وارد صنعا شد،
👈🏻 در آنجا #باسختی و مشقت 😪 #به_جستجوی_آب💧پرداخت و چشمهها و چاههای زیادی را کاوش کرد ولی به آب #دست_نیافت🤷🏻♂️ ❌
↩️و سرانجام به کمک #پرندگان 🕊روی آورد.
🌸دید روزی آن رسول انس و جان
🍃 بین مرغان نیست از هدهد نشان
🌸گفت از هدهد اگر یابم خبر
🍃 یا که بینم گشته جایش مستقر
🌸می نمایم کیفری سخت و عذاب
🍃 یا کنم ذبحش به جرم ارتکاب
🌸یا برای غیبت عذری آرد او
🍃بهر توجیهش نماید گفتگو
🔸سلیمان که از یافتن آب #مأیوس😔 شده بود از #هُدهُد خواست تا او را به محل آب💧 راهنمایی کند، اما متوجه #غیبت_هدهد شد.
🔹سلیمان ناراحت شد و #سوگند✋🏻 یاد کرد که او را به سختی #مجازات⛓ کند، مگر اینکه دلیل روشنی برای غیبت خود بیاورد.✅
☝️🏻اما هُدهُد #غیبت_کوتاهی کرده بود و پس از لحظاتی⏳ بازگشت و برای تواضع نسبت به سلیمان سَر و دُم خود را پائین آورد.
↩️سپس چون از #غضب_سلیمان😠 بیم داشت، نزد او رفت و برای جلب رضایت او گفت؛
✨ من #بر_موضوعی_آگاه_شدهام که تو از آن #اطلاعی_نداری.❌
من رازی را کشف کردهام که موضوع آن بر شما پوشیده مانده است.
🔸این خبر، تا حدودی #از_ناراحتی_سلیمان_کاست➖،
↩️سپس سلیمان از هدهد خواست که هرچه زودتر داستان📜 خود را به طور مشروح بیان کند.✔️
🕊 #هدهد_گفت؛ من در مملکت سبا زنی🧕🏻 را دیدم که حکومت آن دیار را در اختیار خود دارد.
🧕🏻وی
👈🏻از هر نعمتی برخوردار و
👈🏻 دارای دستگاهی عریض و
👈🏻 تختی عظیم است،
💢ولی #شیطان😈 در آنها نفوذ کرده و بر آن قوم ملسط گشته و چشم و گوششان را بسته🤦🏻♂️ و آنان را از راه راست #منحرف_ساخته است.😔
✋🏻من ملکه و قوم او را دیدم👀 که بر خورشید☀️ سجده می کنند. 😟
من از مشاهده این منظره سخت ناراحت 😔شدم و کار آنها مرا به وحشت انداخت.
☝️🏻 #زیرا این قوم با این قدرت و شوکت سزاوار و شایسته است خدایی را بپرستند که از راز دلها♥️ و افکار🤔 آگاه است✅
و او #یگانه_معبود و #صاحب_عرش_عظیم است.
👤 ابوحنیفه از امام صادق علیه السلام پرسید؛
🌿« #چرا سلیمان از بین پرندگان #هدهد را انتخاب کرد؟»🤔
🌺 #فرمود؛ «چون #هدهد (وجود) آب💧 را در زیرزمین تشخیص می دهد، چنانکه شما روغن را در شیشه می بینید.
ادامه دارد.....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا🇮🇷👇
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••🆔
https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وهشتاد_وپنجم
🔻 #تخت_بلقیس_نزد_سلیمان_آمد
🔹چون سلیمان تخت را در نزد خود دید 👀گفت؛
🍃«این از فضل و احسان خدای من است☝️🏻 تا مرا #امتحان کند که آیا او را #شکر🤲🏻 میکنم یا #کفران_نعمت او میکنم و
✦☜هر که خدا را شکر کند، شکر نکرده است مگر برای نفس خود
✦☜ و هر که نعمت خدا را کفران کند به درستی که خدای من از شکر او بینیاز است و صاحب #کرم و #بزرگواری است.»
↩️ سپس #سلیمان_گفت؛
🍃«شکل تخت را تغییر دهید✔️ تا ببینم آیا با زیرکی و هوشیاری میفهمد که تخت اوست یا از آنهایی است که هدایت نمییابند🤔»
🔸وقتی #بلقیس نزد سلیمان آمد به او گفت؛
👸🏻:«آیا تخت تو چنین است؟⁉️ »
👸🏻گفت؛ «☝️🏻گویا آن است و پیش از این #معجزه_علم_پیغمبری و حقیقت تو به ما داده شده بود و ایمان آورنده بودیم.»
☝️🏻و در حقیقت قبلاً آنچه غیر از خدا میپرستید مانع🚧 ایمان او شده بود و او از جمله #گروه_کافران بود.»
🔸پیش از آمدن بلقیس، سلیمان به #جنیان دستور داده بود که #کاخی_شیشهای برای او ساخته و بر #روی_آب🌊 گذاشتنه بودند.
🔹وقتی #بلقیس آمد، به او گفتند؛
👥 «به قصر وارد شو»
و او گمان کرد که آب است.
☝️🏻به همین خاطر لباس خود را روی پاهایش بالا کشید و پاهایش پیدا شد.
🔸پس #سلیمان_گفت؛
🍃 «این محلی است که از #شیشه ساخته اند و آب نیست❌.»
👸🏻 #بلقیس_گفت؛ «من بر نفس خود ستم کرده بودم😔 (که غیر از خدا را میپرستیدم و اینک) #ایمان_آوردم و با سلیمان مطیع خداوند عالمیان🌏 شدم».
↩️ بعد از آن بلقیس به #شهر_سبأ نامه نوشت و پیغام✉️ فرستاد که من به خدای یگانه ایمان آوردم و سلیمان یک پادشاه #ظالم_نیست❌،
☝🏻 بلکه دارای #حکمت و #عدالت است و دین او بر حق است.✅
و #قوم_سبأ_را_دعوت_کرد که دین خدایی را بپذیرند.
🔸وقتی خبر به شهر سبأ رسید، بعضی #قبول_نکردند.😑
😈شیطان آنها را #وسوسه کرد که بلقیس #زن🧕🏻 است و زن عقلش🧠 #ناقص است و از دم و دستگاه سلیمان ترسیده و به عزت و نعمت بیشتر #طمع_دارد.
👥 آنها #گفتند؛ ما دین خود را از دست نمیدهیم و اگر بلقیس فریب خورد و گمراه شد #ما_فریب_نمیخوریم❌.
🔸و بعد از آنکه خداپرستان از آنها جدا شدند یک #سیل_عظیم🌊 آمد و شهرشان را آب بُرد و آنها در #بیابانها پراکنده شدند.
🌸حضرت سلیمان در زمان خود همه #بزرگان و #پادشاهان را به دین و کتاب موسی دعوت کرد و با قدرت 💪🏻و حکمتی که خدا به او بخشیده بود بیشتر مردم را #به_راهراست_راهنماییکرد.✔️
🔹 #روزگار_سلیمان بیشتر، روزگار
▪️صلح و
▪️آبادی و
▪️پیشرفت دانش و صنعت بود☑️،
⏪سلیمان ساختمان #بیت_المقدس را تمام کرد✔️
⏪ و چشمه ها و قناتهای بسیاری جاری کرد✔️
⏪ و راهها 🛣و پلها و سَدها و خانه های🏘 بسیار در زمان او ساخته شد
⏪و آوازه #حشمت و #حکمت_سلیمان به تمام شرق و غرب عالم🌍 کشیده شد.
ادامه دارد.....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_ودهم
🔻 #شهادت_زکریا_علیه_السلام
🔹حضرت زکریا بیشتر اوقات خود را به عبادت 🤲🏻حق تعالی و موعظه و اندرز بندگان خدا می گذرانید
☝️🏻تا وقتی که به دستور #پادشاه_جبار آن زمان فرزندش یحیی را به #قتل ⚔رساندند،
🔸زکریا از ترس😱 وی از شهر خارج شد و در یکی از باغ های🌳 اطراف #شهر_بیت_المقدس پنهان گردید،
#مأمورین_شاه به تعقیب او وارد باغ شدند.
🌳 #درختی در آنجا بود و زکریا در میان آن درخت رفته و پنهان گردید،
💂🏻♂ #مأمورین به #راهنمایی_شیطان😈 که به صورت انسانی👤 درآمده بود به کنار آن درخت آمده و با اره آن درخت را دو نیم کرده و #زکریای_پیغمبر نیز در وسط درخت به دو نیم شد.😖
↩️و سپس خداوند بزرگ برای #انتقام_خون_یحیی_و_زکریا⚔ خبیثترین مردم😈 را بر سر آنها مسلط کرد و #جمع_بیشماری از آنها را به انتقام ریختن خون پاک آن دو پیغمبر بزرگوار به دیار نابودی فرستاد.
🔸جنازه آن بزرگوار در #بیت_المقدس دفن شد و قبر آن حضرت در آنجا است.
😈ابلیس در آن روزها در خانههای بنیاسرائیل رفت و آمد میکرد و در مورد #زکریا_و_مریم تهمت هایی روا میداشت.😟
☝️🏻و پیوسته شایعاتی در مورد آنها رواج میداد تا آنکه مردم👥 را #علیه_زکریا تحریک کرد و آنان پیامبر خدا را به #شهادت⚔ رساندند.
🌸خداوند به فرشتگانش دستور داد که زکریا را غسل داده و #سه_روز بر آن نماز 🤲🏻بخوانند و آنگاه دفن کنند.
👈🏻هرگاه زکریا به آسمان نگاه 👀 میکرد و نامهای مبارک
🌷محمّد صلی الله علیه و آله ،
🌷علی علیه السلام ،
🌷فاطمه علیهاالسلام
🌷و حسن علیه السلام
☝️🏻را میدید، تمام #رنج_و_غمش😔 از بین می رفت.😊
✨ اما با دیدن نام
🌹 #حسین_بن_علی_علیه_السلام
بغض گلویش😢 را می فشرد و پیوسته ناله 😩سر می داد و با دیدن نام حسین بن علی علیه السلام سه روز در مسجد🕌 #اعتکاف میکرد.
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ https://eitaa.com/joinchat/1782382904C4d9cd94bb9
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_ودوازدهم
🔻 #یحیی_و_ارشاد_مردم
🔹هنگامی که رهبانان و مسافران #بیت_المقدس را در لباس ها و شب کلاه های بلند و پشمینه می دید👀 و هنگامی که می دید چگونه از سینه خود #زنجیرها ⛓را عبور داده و به ستون های مسجد بسته اند.
⬅️از مادرش 🧕🏻خواست تا برای او نیز جامه ای مثل آنان تهیه کند ☝️🏻تا به #بیت_المقدس برود و همراه عابدان به #ریاضت و #تضرع بپردازد.
🔸 زکریا با خواسته او #مخالفت_کرد.
👈🏻زیرا که او هنوز #خردسال👦🏻 بود.
🔹 اما یحیی از پدرش پرسید؛
☝️🏻آیا کوچکتر از من از این دنیا چشم فرو نبسته اند؟🤨
✨زکریا #آگاهی و #شوق 😍فرزندش را دید، از همسرش خواست تا برای او لباسی تهیه کند.☑️
⏳مدتی از رفتن یحیی به بیت المقدس می گذشت.☝️🏻 تا آنکه از شدت #عبادت🤲🏻 و #شب_زنده_داری به استخوان پاره ای تبدیل شد.
✨یحیی چنان #عاشق و #شیفته😍 عبادت شده بود که از شدت عبادت #جسمش_ضعیف و اندامش🤕 نحیف گشته بود، پوست صورتش به استخوان چسبیده و عضلاتش تحلیل رفته بود.😓
⬅️در آن لحظه یحیی از وضع خود به خداوند زاری 😩نمود.
🌸 خداوند خطاب به او فرمود؛
✋🏻 به عزتم سوگند اگر می دانستی که #آتش_جهنم 🔥چه سوزشی دارد به جای #لباس_پشمی، لباسی از آهن به تن می کردی.
☝️🏻 بعد از این گفته پروردگار، یحیی آن قدر گریست😭 تا گونه هایش #زخم گردید.
🔹وقتی خبر این اتفاق به گوش زکریا رسید، سراسیمه 😟نزد پسرش حاضر شد و گفت؛
🌿 ای فرزندم چرا با خود چنین می کنی😕، من از خدا خواستم تا تو را #روشنی_چشم_من قرار دهد.
🍃یحیی گفت؛☝️🏻 آیا شما بارها به من نگفتید که میان #بهشت🏞 و #جهنم 🔥گذرگاهی است که فقط گریه کنندگان😭 از ترس خدا، قادر به عبور از آن خواهند بود؟
🔸یحیی با برخورداری از #توانایی_علمی📚، مسائل تورات را مورد بررسی و دقت🧐 قرار می داد و مشکلات آن را حل می نمود و☝️🏻 بر اصول و فروع آن مسلط شد.✅
🔹او برای مردم #مشهور شده بود که در اجرای #حق، شجاع💪🏻 و در مخالفت با باطل #سرسخت است و در راه خدا از سرزنش😏 نکوهش کنندگان #باکی_ندارد و از قدرت خودسران ستمگر ترسی به خود راه نمی دهد.❌
ادامه دارد...
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ #طوفان_الاقصی
نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا🇮🇷👇
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••🆔
https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وسیزدهم
🔻 #یحیی_و_پند_شیطان
🔹هرگاه زکریا مشغول موعظه ای بود و یحیی را در میان جمعیت 👥میدید دیگر حرفی از #جهنم🔥 و #بهشت نمیبرد✋🏻
☝️🏻 زیرا که #یحیی را دارای #روحیه_ای_لطیف مییافت.
🔸روزی با دقت در میان جمعیت نگریست 👀و هنگامی که #یحیی را ندید در مورد جهنم شروع به صحبت کرد.
👈🏻 از #خشم_خداوند😡 و آتش چاهی🕳 در جهنم میگفت، در این لحظه یحیی که خود را مخفی کرده بود از میان جمعیت👥 برخواست و فریاد زد؛
😫 وای بر هر #غفلت_کننده از دوزخ،🔥
آنگاه حیران از میان جمع بیرون رفت.
↩️ هنگامی که زکریا به منزل🏡 آمد #از_یحیی_خبری_نبود، مادر🧕🏻 یحیی به دنبالش رفت.
فرزندش را در کنار آبی نشسته دید که با خداوند مناجات🤲🏻 میکرد، یحیی همراه مادرش به خانه بازگشت. ✔️
☀️صبح زود به #خواب_سنگینی😴 رفته بود و چیزی نمانده بود که نمازش قضا شود.
☝️🏻 اما #فرشتهای_درخواب_بهاو_گفت؛
✨ای یحیی آیا همنشینی بهتر از ما میخواهی، پس برخیز و #نمازت_را_به_پا_دار.😇
🔹 یحیی برخاست و نمازش را خواند و از خداوند به خاطر لغزشش #بخشش_طلبید.
↩️آنگاه از مادرش #لباسی_پشمی خواست تا بار دیگر برای عبادت 🤲🏻به #بیت_المقدس برود.
😈ابلیس بارها سعی کرد تا یحیی را #غافل_کند و اکثر اوقات بر سر راهش می نشست و آزار و ستم فراوانی در حق یحیی انجام می داد، تمام #مکر و #حیلهای را که داشت به کار میبست اما یحیی را نمیتوانست گمراه کند.❌
🔸روزی #یحیی_از_ابلیس_پرسید؛
🍃آیا تا به حال بر من چیره شدهای؟🤔
😈 #ابلیس_گفت؛ خیر.☝️🏻 اما در تو خصلتی است که میتوانم باعث #غفلت تو شوم ✔️و آن صفت #پرخوری🍞 است که نمیتوانی #شب_زندهداری کنی و نماز بپا داری.😏
🌿یحیی از همان لحظه با خداوند عهد کرد که دیگر با #شکم_سیر نخوابد❌.
♦️بیشترین آزاری که ابلیس بر پیامبران روا داشت ☝️🏻در حق #یحیی بود.
🔹 #سختترین_روزها برای مردم #سه_وقت است؛ 👇🏻
▪️ #اول، روزی که از مادرش #زاده میشود و برای اولینبار دنیای اطرافش را میبیند👀
▪️و #دوم، روزی که از دنیا🌍 میرود و برای بار اول #جهان_دیگر را می بیند.
▪️ #سوم، روزی که از قبر برانگیخته میشود و با احکام و قوانین 📜مواجه میگردد
🌸 و خداوند یحیی را در تمام این سه مرحله #ایمن و #سلامت بخشید😊 و ترس او را از بین برد.☑️
ادامه دارد...
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وشانزدهم
🔻 #مریم_خادم_بیت_المقدس
🧕🏻مادر مریم طبق #نذری☝️🏻 که کرده بود او را به #بیت_المقدس فرستاد، و چون فهمید🤔 مریم در خدمت به بیت المقدس پذیرفته✔️ شده است،
☝️🏻بار دیگر غمهایش زدوده شد 😊
🔹و دانست که خدا او را مشمول #لطف و #کرم خاص خود قرار داده است 😍و او را بر این نعمت برگزیده است.
👈🏻لذا #مریم را در پارچه ای پیچید و به سوی بیت المقدس روان شد و او را به #روحانیون حرم 🕌سپرد و
🧕🏻گفت؛☝️🏻 این دختر نزد شما باشد، زیرا من نذر کردم که #خدمت_گذار_خانه_خدا باشد.
⬅️آنگاه که مریم تحویل روحانیون بیت المقدس شد، #خادمین و #متولیان اطراف او جمع 👥شدند و در پرستاری و تکفل او به نزاع پرداختند و هر یک می خواستند☝️🏻 #امور_دختر را زیر نظر داشته باشند و #تربیت او را به عهده بگیرند،
👈🏻زیرا #مریم دختر پیشوای آنها بود و #پدرش در زمان حیات در بین خادمین بیت المقدس، #مقامی_والا و #ارجمند 😌داشت، از این رو همگی می خواستند که این افتخار نصیب آنها گردد.
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #زکریا_و_کفالت_مریم
🔸در میان #خادمین_بیت_المقدس زکریا نسبت به مریم مهربان تر 😊بود و #رغبت_بیشتری به نگهداری او داشت.
✨او می گفت؛✋🏻 من #شوهر_خاله او هستم، این دختر را به من بدهید و مرا مخصوص توجه به او قرار دهید،☑️
☝️🏻زیرا من از جهت #ارتباط_خویشاوندی به او نزدیکتر و بیشتر مورد اعتمادم.
👥مشاجره بالا گرفت و هر یک برای مقصود خود دلیلی📜 بیان می کرد، و با #اصرار می خواستند #سرپرستی_مریم را خود به عهده بگیرند✅
❌ هیچکدام حاضر نشدند که این #افتخار نصیب شخص دیگری شود و #کفایت_مریم را به او بسپارند،😒
زیرا هر کدام امیدوار بودند که بدینوسیله به پروردگار خود #تقرب جویند🤲🏻.
⬅️بالاخره همگی 👥تصمیم به #قرعه_کشی گرفتند و در کنار نهری جمع شدند و #قلمهای ✍🏻خود را در آب انداختند، تا قلم هر کس بالا آمد #کفالت_مریم از آن او باشد.
☝️🏻پس از لحظاتی⏳ قلمها زیر آب رفت و تنها #قلم_زکریا🖋 بود که روی آب 🌊آمد، لذا تسلیم رأی او شدند و مریم را به او سپردند.
🔸 از آن پس مریم تحت سرپرستی و کفالت #زکریا درآمد و زکریا تربیت او را به عهده گرفت.✅
🌿زکریا تصمیم گرفت به #شکرانه🤲🏻 این کار وسایل آسایش و رفاه مریم را به بهترین وجه فراهم سازد.
♥️ عشق و علاقه زکریا به مریم، او را وا داشت تا مریم را دور از #دسترس_مردم نگهدارد.
☝️🏻لذا اطاق بلندی در #بیت_المقدس بنا کرد که راهی به آن جز بوسیله نردبان نبود.❌
🍃زکریا شخصاً به بررسی و کفالت امور مریم پرداخت✔️. او مرتب به #مسکن🏠 و #محراب عبادت 🤲🏻مریم سر می زد تا از حال وی آگاه گردد و #مایحتاج_زندگی او را فراهم سازد.
☝️🏻هرگاه که زکریا به نزد مریم می رفت، او را در حال #عبادت🤲🏻 می دید و همیشه غذایی🍲 آماده که در برابرش ظاهر می گشت،
🌿گفت؛ ای مریم این از کجا آمده است؟🤔
✨ او پاسخ گفت:
☝️🏻این از جانب #خداست که خدا به هرکس بخواهد بی شماری روزی می دهد.😊
🌸مریم نیز از مردم کناره گرفت و در مکانی #سکنا گزید و پوششی برای خود برگزید☝️🏻 تا از دید مردم دور باشد و در برابر آنان پرده ای بر خود گرفت☑️.
ادامه دارد.....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_ونوزدهم
🔻 #ولادت_عیسی_علیه_السلام
☝️🏻بی تردید #پرهیزگاری_مریم، تا حدی ناراحتی های 😔او را کم می کرد، و او را #امیدوار می ساخت که خاطر پریشانش آسوده😌 گردد
🔹او همواره امید به #آینده یعنی زمان بعد از زایمان فکر می کرد🤔 که نوزاد خود می تواند دلیلی بر #بیگناهی او باشد
☝️🏻چرا که فرشته خدا به او خبر📜 داده بود که فرزندی از تو به دنیا می آید که در #گهوراه سخن می گوید.😟
☝️🏻و آیا این #برهان، دلیلی بر بی گناهی او نبود؟🤨
🔸 قطعا چنین بود، زیرا چنین کودکی خود بهترین #گواه بر پاکی مریم بود.✅
🔸بالاخره زمان وضع حمل فرا رسید✔️ و مریم درد زایمان را احساس کرد😣.
✨ مریم بی درنگ از شهر خارج شد و سر به #بیابان 🏜گذاشت تا دور از مردم👥 فرزند خود را به دنیا آورد.
☝️🏻تا اینکه درد زایمان او را به سوی تنه #درخت_خرمایی🌴 کشانید.
🦋گفت؛ ای کاش من از این پیش #مرده_بودم و از صفحه عالم به کلّی نامم فراموش شده بود😔.
🔹در آن بیابان مریم #تنها و #بی_پناه و بدون یار و مددکاری که در هنگام وضع حمل به او کمک کند و باعث تسکین دردش شود.😢
⏪پس، از زیر پای او فرشته ای ( #عیسی_بن_مریم)، مریم را ندا داد که؛
🌺 غم مدار🙂، پروردگارت از زیر قدم تو #چشمه_آبی جاری کرد.
✋🏻ای مریم شاخ درخت خرما 🌴را حرکت بده تا از آن برای تو #رطب_تازه فرو ریزد.
☝️🏻و تناول کن و از این چشمه آب بنوش و چشم خود را به #عیسی روشن دار.😊
☝️🏻در نهایت مریم #درد_طاقت_فرسا و مشقت بار😖 وضع حمل را چشید و فرزند خود را در محیطی باز و در زیر آسمان صاف به دنیا آورد.😊
✨و به این ترتیب #عیسی_علیه_السلام به قدرت الهی از مادری #نمونه و #پاک چشم به جهان گشود. ☝️🏻وقتی کودک به دنیا آمد، مریم به #بیت_المقدس بازگشت.
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #سرزنش_مریم_علیهاالسلام
☝️🏻بی شک سبز شدن 🌱 #نخل_خکشیده، دلیلی محکم✊🏻 بر بی گناهی مریم و #پاکدامنی او بود و این #آیت_روشن می توانست راه تهمت دروغگویان و عیب جویان را سد کند🚧.
🔹ولی این معجزه تنها برای آن دسته 👥کارساز است که در آن مکان و در کنار نخل با مریم روبرو👀 می شدند،☝️🏻 اما چنین نبود و در آن زمان مریم تنها بود و کسی آن صحنه را #مشاهده_نکرد.❌
😈ابلیس که باخبر گشت #کودکی به دنیا🌍 آمده است به جستجوی🧐 #مسیح پرداخت☝️🏻 وقتی او را با مریم در وسط #بیابانی یافت دور تا دورش را #انبوه_فرشتگان گرفته بودند و اجازه ورود به شیطان را ندادند❌.
😈 شیطان پرسید؛ عیسی کیست؟
✨ #عنایت_پروردگار بار دیگر شامل حال مریم شد و ندایی تازه از سوی #کودکش به او رسید که:
🌺گفتند؛ او مثل #آدم_علیه_السلام است بدون پدر به دنیا آمده است.☑️
☝️🏻اگر کسی از #جنس_بشر را که دیدی به او بگو که من برای خدا نذر #روزه_سکوت 🤫کرده ام و با هیچکس امروز هرگز سخن نخواهم گفت.
🦋مریم با شنیدن این ندا با #آسودگی_خاطر 😌تمرکز از دست رفته خود را باز یافت و قوای💪🏻 باقیمانه خود را به کار گرفت و در حالیکه #کودک_خود را در آغوش گرفته بود به طرف قریه و قبیله👥 خود به راه افتاد.
🔹با ورود مریم به شهر، خبر📢 او منتشر شد و چون مردم، او را با #نوزادش دیدند،👀 زبان به #سرزنش او گشودند و هرکس تهمتی زد و ناسزایی گفت😒.
👥آنها در #ملامت و #سرکوب او شدت عمل به خرج دادند. برخی #شرافت_خاندانش را بخاطرش می آوردند و بزرگواری اصل و نسب او را تذکر می دادند.🤨
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
4.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥آیا تسلط یهود بر #بیت_المقدس از علائم ظهور است؟
#استاد_جعفری
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌹
@rafe_ahobhe
@rafe_ahobhe