💫💫چند فضیلت نمازشب 💫💫
⚜️1. نمازشب ، ساتری است بین نماز شب خوان و سایر مردم در قیامت.🌷
⚜️2. نمازشب ، دلیل و حجت مؤمن است در پیشگاه پروردگارش.🌷
⚜️3. نمازشب باعث سنگینی میزان اعمال انسان است در قیامت.🌷
⚜️4. نمازشب ، سبب عبور از پل صراط است.
⚜️5. نمازشب کلید درب های #بهشت است.
⚜️6. نمازشب ، باعث رهایی از آتش #جهنّم است.
⚜️7. نمازشب ، موجب #طولانی_شدن عمر است.
⚜️8. نمازشب ، سبب گشایش و وسعت زندگی است.
#اهمیت_نماز_شب_در_سلوک
https://eitaa.com/joinchat/1782382904C4d9cd94bb9
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_ودوازدهم
🔻 #یحیی_و_ارشاد_مردم
🔹هنگامی که رهبانان و مسافران #بیت_المقدس را در لباس ها و شب کلاه های بلند و پشمینه می دید👀 و هنگامی که می دید چگونه از سینه خود #زنجیرها ⛓را عبور داده و به ستون های مسجد بسته اند.
⬅️از مادرش 🧕🏻خواست تا برای او نیز جامه ای مثل آنان تهیه کند ☝️🏻تا به #بیت_المقدس برود و همراه عابدان به #ریاضت و #تضرع بپردازد.
🔸 زکریا با خواسته او #مخالفت_کرد.
👈🏻زیرا که او هنوز #خردسال👦🏻 بود.
🔹 اما یحیی از پدرش پرسید؛
☝️🏻آیا کوچکتر از من از این دنیا چشم فرو نبسته اند؟🤨
✨زکریا #آگاهی و #شوق 😍فرزندش را دید، از همسرش خواست تا برای او لباسی تهیه کند.☑️
⏳مدتی از رفتن یحیی به بیت المقدس می گذشت.☝️🏻 تا آنکه از شدت #عبادت🤲🏻 و #شب_زنده_داری به استخوان پاره ای تبدیل شد.
✨یحیی چنان #عاشق و #شیفته😍 عبادت شده بود که از شدت عبادت #جسمش_ضعیف و اندامش🤕 نحیف گشته بود، پوست صورتش به استخوان چسبیده و عضلاتش تحلیل رفته بود.😓
⬅️در آن لحظه یحیی از وضع خود به خداوند زاری 😩نمود.
🌸 خداوند خطاب به او فرمود؛
✋🏻 به عزتم سوگند اگر می دانستی که #آتش_جهنم 🔥چه سوزشی دارد به جای #لباس_پشمی، لباسی از آهن به تن می کردی.
☝️🏻 بعد از این گفته پروردگار، یحیی آن قدر گریست😭 تا گونه هایش #زخم گردید.
🔹وقتی خبر این اتفاق به گوش زکریا رسید، سراسیمه 😟نزد پسرش حاضر شد و گفت؛
🌿 ای فرزندم چرا با خود چنین می کنی😕، من از خدا خواستم تا تو را #روشنی_چشم_من قرار دهد.
🍃یحیی گفت؛☝️🏻 آیا شما بارها به من نگفتید که میان #بهشت🏞 و #جهنم 🔥گذرگاهی است که فقط گریه کنندگان😭 از ترس خدا، قادر به عبور از آن خواهند بود؟
🔸یحیی با برخورداری از #توانایی_علمی📚، مسائل تورات را مورد بررسی و دقت🧐 قرار می داد و مشکلات آن را حل می نمود و☝️🏻 بر اصول و فروع آن مسلط شد.✅
🔹او برای مردم #مشهور شده بود که در اجرای #حق، شجاع💪🏻 و در مخالفت با باطل #سرسخت است و در راه خدا از سرزنش😏 نکوهش کنندگان #باکی_ندارد و از قدرت خودسران ستمگر ترسی به خود راه نمی دهد.❌
ادامه دارد...
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ #طوفان_الاقصی
نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا🇮🇷👇
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••🆔
https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وسیزدهم
🔻 #یحیی_و_پند_شیطان
🔹هرگاه زکریا مشغول موعظه ای بود و یحیی را در میان جمعیت 👥میدید دیگر حرفی از #جهنم🔥 و #بهشت نمیبرد✋🏻
☝️🏻 زیرا که #یحیی را دارای #روحیه_ای_لطیف مییافت.
🔸روزی با دقت در میان جمعیت نگریست 👀و هنگامی که #یحیی را ندید در مورد جهنم شروع به صحبت کرد.
👈🏻 از #خشم_خداوند😡 و آتش چاهی🕳 در جهنم میگفت، در این لحظه یحیی که خود را مخفی کرده بود از میان جمعیت👥 برخواست و فریاد زد؛
😫 وای بر هر #غفلت_کننده از دوزخ،🔥
آنگاه حیران از میان جمع بیرون رفت.
↩️ هنگامی که زکریا به منزل🏡 آمد #از_یحیی_خبری_نبود، مادر🧕🏻 یحیی به دنبالش رفت.
فرزندش را در کنار آبی نشسته دید که با خداوند مناجات🤲🏻 میکرد، یحیی همراه مادرش به خانه بازگشت. ✔️
☀️صبح زود به #خواب_سنگینی😴 رفته بود و چیزی نمانده بود که نمازش قضا شود.
☝️🏻 اما #فرشتهای_درخواب_بهاو_گفت؛
✨ای یحیی آیا همنشینی بهتر از ما میخواهی، پس برخیز و #نمازت_را_به_پا_دار.😇
🔹 یحیی برخاست و نمازش را خواند و از خداوند به خاطر لغزشش #بخشش_طلبید.
↩️آنگاه از مادرش #لباسی_پشمی خواست تا بار دیگر برای عبادت 🤲🏻به #بیت_المقدس برود.
😈ابلیس بارها سعی کرد تا یحیی را #غافل_کند و اکثر اوقات بر سر راهش می نشست و آزار و ستم فراوانی در حق یحیی انجام می داد، تمام #مکر و #حیلهای را که داشت به کار میبست اما یحیی را نمیتوانست گمراه کند.❌
🔸روزی #یحیی_از_ابلیس_پرسید؛
🍃آیا تا به حال بر من چیره شدهای؟🤔
😈 #ابلیس_گفت؛ خیر.☝️🏻 اما در تو خصلتی است که میتوانم باعث #غفلت تو شوم ✔️و آن صفت #پرخوری🍞 است که نمیتوانی #شب_زندهداری کنی و نماز بپا داری.😏
🌿یحیی از همان لحظه با خداوند عهد کرد که دیگر با #شکم_سیر نخوابد❌.
♦️بیشترین آزاری که ابلیس بر پیامبران روا داشت ☝️🏻در حق #یحیی بود.
🔹 #سختترین_روزها برای مردم #سه_وقت است؛ 👇🏻
▪️ #اول، روزی که از مادرش #زاده میشود و برای اولینبار دنیای اطرافش را میبیند👀
▪️و #دوم، روزی که از دنیا🌍 میرود و برای بار اول #جهان_دیگر را می بیند.
▪️ #سوم، روزی که از قبر برانگیخته میشود و با احکام و قوانین 📜مواجه میگردد
🌸 و خداوند یحیی را در تمام این سه مرحله #ایمن و #سلامت بخشید😊 و ترس او را از بین برد.☑️
ادامه دارد...
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
.
💎مردی تفاوت #بهشت و #جهنم را از فرشتهای پرسید.👇
#فرشته به او گفت: بیا تا جهنم را به تو نشان دهم.
سپس هر دو با هم وارد اتاقی شدند. در آنجا گروهی به دور یک ظرف بزرگ غذا نشسته بودند، گرسنه و تشنه، ناامید و درمانده...
هر کدام از آنها قاشقی در دست داشت با دستهای بسیار بلند، بلندتر از دستهایشان، آنقدر بلند که هیچ کدام نمیتوانستند با آن قاشقها غذا در دهانشان بگذارند. شکنجهی وحشتناکی بود.
پس از چند لحظه فرشته گفت: حال بیا تا بهشت را به تو نشان بدهم. سپس هر دو وارد اتاق دیگری شدند. کاملاً شبیه اتاق اول، همان ظرف بزرگ غذا و و عدهای به دور آن، و همان قاشقهای دسته بلند؛ اما آن جا همه شاد و سیر بودند...
مرد گفت: من نمیفهمم، آخر چطور ممکن است در این اتاق همه خوشحال باشند و در آن اتاق همه ناراحت و غمگین، در حالی که شرایط هر دو اتاق کاملاً یکسان است؟
🎈فرشته لبخندی زد و گفت: ساده است، این جا مردمی هستند که یاد گرفته اند به یکدیگر غذا بدهند...
#داستانهای_آموزنده
📣#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ