eitaa logo
قرارگاه نمازجمعه جوشقان قالی و روابط عمومی دفتر امام جمعه
523 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
104 فایل
پژواک زیبایی های جهادفرهنگی امام جمعه ارتباط با ادمین https://eitaa.com/adminnamazjome
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 💌نماز را در خود و در جامعه پياده نمائيد تا توان انرا داشته باشيد فرزنداني با نماز تحويل دهيد.
🍃 💌قانون دوم: پروردگارا اعتراف میکنم که نمازم را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم. حداقل باید روزی دو رکعت نماز قضا بخوانم. اگر روزی به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت نماز را بخوانم،روز بعد باید قضای ۲۴ساعت،۱۷رکعت بخوانم. (تاریخ اجرا: ۱۱مرداد۶۹) اموررسانه قرارگاه نمازجمعه جوشقان قالی https://eitaa.com/namazjomejosheghan
🍃 🟢برنامه ریخته بود برای خودسازی ده تا قانون داشت و بابت عمل نکردن به هر ،قانون جریمه مشخص کرده بود. 💌قانون اول: بارالها! اعتراف میکنم که قرآن را نشناختم و به قرآن عمل نکردم حداقل باید روزی ده آیه قرآن بخوانم اگر روزی کوتاهی کردم و به هر دلیلی نتوانستم این ده آیه را بخوانم روز بعد باید حتما یک جزء کامل بخوانم.... (تاریخ اجرا: ۴ مرداد ۶۹)
🍃 💌قانون چهارم: خدایا اعتراف میکنم که شب با یاد تو نخوابیدم و برای نماز شب هم بیدار نشدم حداقل در هر هفته باید دو شب نماز شب بخوانم و بهتر است شبهای پنجشنبه و شب جمعه .باشد اگر به هر دلیلی نتوانستم شبی را به جا بیاورم باید به جای هر شب ۵۰ ریال صدقه بدهم و ۱۱ رکعت تمام را به جا بیاورم. ( تاریخ اجرا: ۱۶ شهریور ۶۹ )
🍃 💌قانون پنجم:خدایا! اعتراف میکنم که خدا می‌بیند. را در همه ی کارهایم دخالت ندادم و برای عزیز کردن خودم کار کردم حداقل در هر هفته باید دو صبح زیارت عاشورا و صبح جمعه سوره الرحمان را بخوانم. اگر به هر دلیلی نتوانستم زیارت عاشورا بخوانم، باید هفته ی بعد چهار صبح زیارت عاشورا و یک جزء قرآن بخوانم اگر صبح جمعه ای نتوانستم سوره الرحمان بخوانم، باید قضای آن را در اولین فرصت به اضافه ی دو حزب قرآن بخوانم. (تاریخ اجرا:۱۳ مهر ۶۹)
🍃 💌قانون ششم: حداقل باید در آخرین رکوع و در کلیه ی سجده های نمازهای واجب، صلوات بفرستم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را انجام دهم، باید به ازای هر صلوات ۱۰ ریال صدقه بدهم و ۱۰۰ صلوات بفرستم . (تاریخ اجرا: ۱۸ آبان ۶۹) اموررسانه قرارگاه نمازجمعه جوشقان قالی https://eitaa.com/namazjomejosheghan
🍃 💌قانون هفتم: حداقل باید در هر ۲۴ ساعت هفتاد بار استغفار کنم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را به جا بیاورم، در ۲۴ ساعت بعدی باید ۳۰۰ بار استغفار کنم و در صورت انجام نشدن باز هم ۳۰۰ به ۶۰۰ تبدیل می شود. (تاریخ اجرا: ۳۰ آذر۶۹) اموررسانه قرارگاه نمازجمعه جوشقان قالی https://eitaa.com/namazjomejosheghan
🍃 💌قانون هشتم:هر جا که نماز را تمام میخوانم، باید در هفته دو روز را روزه بگیرم. بهتر است که دوشنبه و پنج شنبه باشد. اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را به جا بیاورم ،در هفته بعد به ازای دو روز، سه روز و باید به ازای هر روز، ۱۰۰ ریال صدقه بپردازم. (تاریخ اجرا: ۱۹ بهمن ۶۹) اموررسانه قرارگاه نمازجمعه جوشقان قالی https://eitaa.com/namazjomejosheghan
🍃 💌قانون نهم:هر روز باید ۵ مسئله از احکام حضرت امام (ره)را بخوانم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را به جا بیاورم، روز بعد باید ۱۵ مسئله بخوانم. (تاریخ اجرا ۱۴ فروردین (۷۰) اموررسانه قرارگاه نمازجمعه جوشقان قالی https://eitaa.com/namazjomejosheghan
🍃 💌قانون دهم: در هر ۲۴ ساعت باید ۵ بار تسبیح حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها)برای نماز یومیه و۲ بارهم برای نماز قضا بگویم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این فریضه الهی را انجام دهم،باید به ازای هر یک بار،۳مرتبه این عمل را تکرار کنم. (تاریخ اجرا:۱۵خرداد۷۰)
🍃 💌آمریکا بودیم و دوره ی خلبانی را میگذراندیم. یک روز داشتم رد می‌شدم که دیدم جلوی بولتن پایگاه شلوغ شده. نوشته ای توجه همه را جلب کرده بود. خودم را از بین جمعیت رساندم جلو .با تیتر درشت نوشته بودند.((دانشجو عباس بابایی ساعت دو بعد از نیمه شب می‌دود تا شیطان را از خود دور کند.)) رفتم سراغش. گفتم «عباس ، بولتن پایگاه رو دیدی؟ اینا چیه نوشتن؟» گفت ول کن چیزی نیست.» پاپی شدم و اصرار کردم تا قضیه را برایم تعریف کند. «چند شب پیش بدخواب شدم رفتم میدون چمن کمی بدوم. كُلنل با خانومش داشت از شب نشینی برمی‌گشت که من رو دید. بهم گفت «برای چی این موقع شب میدویی؟» گفتم «دارم ورزش میکنم.» گفت «راستش روبرو کی این موقع گفت موقع شب ورزش می‌کنه که تو میکنی؟ گفتم ((حقیقت اینه که محيط خوابگاه آلوده ست .و سوسه های شیطون بدجوری اذیتم میکنه .تو این وضعیت ،آدم اگه حواسش به خودش نباشه زود به گناه می‌افته. این کار رو انجام میدم که فکر گناه از سرم بیرون بره.))
🍃 💌مسجدی بود؛ از آن مسجدی های قدیمی. آسمان هم به زمین می آمد بایدمی رفت و نمازش را به جماعت و در مسجد می‌خواند. هنوز انقلاب نشده بود. چند روزی می‌دیدم قبل از وقت نماز می رود مسجد و دیرتر از همیشه بر می‌گردد. کنجکاو شدم یک روز تعقیبش کردم ببینم کجا می رود . از خانه مان تا مسجد دو مسیر بود؛ مسیر اصلی که از خیابان می‌گذشت و مسیر فرعی که به کوچه و پس کوچه می‌رسید. متوجه شدم در مسیر اصلی یک تعمیرگاه لوازم صوتی باز شده که صاحبش برای امتحان کردن ضبط های تعمیر شده ، داخلشان نوار ترانه میگذارد. روشن که میکرد خیابان پر می شد از صدا،تا چندمتری دکانش هم شنیده می‌شد. مهدی هم برای نشنیدن صدای آهنگ ترانه مسیرش را فرعی میکرد و راهش را طولانی.