eitaa logo
تو بگو ...
104 دنبال‌کننده
134 عکس
143 ویدیو
2 فایل
غایت خلقت جهان پرورش انسان‌هایی است كه در برابر شداید بر هر چه ترس و شك و تردید و تعلق است غلبه كنند و حسینی شوند (شهید آوینی)
مشاهده در ایتا
دانلود
4.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 فقط آنجای «قصّه» ی معراج که حضرت حق پرسید: - تو که‌ را دوست داری ؟!! «محمد» پاسخ داد: - هم او که تو دوستش داری. و شنید با صدایی که صدای «علی» بود انگار: - من «علی» را دوست دارم... ع @nanetazeh
هدایت شده از ๛ وارستگی ๛
‌ ‌ 🔸 راحتی‌های پوچ و بی‌ثمر، این است راز نیست‌انگاری، راز بودن‌های سرد و بی‌ثمر به جهت فرار از رفتن که شأن حضور به سوی حقیقت است. 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ✍🏻 استاد طاهرزاده ‌ ‌ ‌ ‌
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عجیب نیست؟؟ !! تو را به حیرت نمی آورد این زن؟!!! بار یک تاریخ از ابتدای خلقت، تا بالا رفتن سرها روی نِی، افتاده روی شانه هایش و همچنان ایستاده! حتی آنجا که مادرش فاطمه(سلام اللّه علیه) تا مسجد رفت، باز هم دل خوش بود به مردی که ریسمان به دستانش بسته اند. اما این «زن» چگونه تاب آورد بی هیچ پناهی، آن هم در سختیِ اسارت و بهانه گیریِ کودکان، تکیه گاهِ یک کاروان شود و در عین حال نگذارد این «قصه» خاموش بماند و حیدروار غرّش کند به وارثانِ کاخ سبز معاویه (لعنة اللّه علیه). شاید همان جا که خورشیدِ کاروان، عمودِ خیمه ی قَمَر را پایین آورد، در دلش خواهر را ندا داد که آماده شود💔 @nanetazeh
🌱 ای آنکه در دلم هستی و کنارم نه... نوشته : پارسال تولدت شیرینی مورد علاقه ات را از مغازه ای که کرپ و وافل میفروشه خریدم‌، یه تولد کوچیک گرفتیم، فقط من و تو ... اما امروز که روز تولدته حتی نمیتونم صداتو بشنوم، دلم برات تنگ شده... ✍️ می بینی «غزّه» ؟؟!! «تو» را بیشتر عاشق است. «تو» را از حبیبش بیشتر می خواهد. راستی به کجا برود وقتی «تو» شدی ملجأ و پناهِ یک تاریخ؟؟ وقتی هر دیاری که سر میگذاری دیار غربت است و همه به دنبال یک سکنی و آرامش از جنس «تو» هستند!! وقتی عطش بیداد می کند و طلب جان هاست یک جرعه حقیقت از جنس «تو» پ.ن: هند، خبرنگار فلسطینی مستقر در غزّه است. در این سه ماهه در غزّه مانده و خبرها را پوشش می دهد و حاضر نشد با کسی که عاشقش بود همراه شود و از غزّه برود.(عکس ها از پیج‌ خودِ ایشون هست) @nanetazeh
2.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍️ شاید سختیِ باور و یا پذیرفتن، یا فهمیدنِ واژه ای به این باشد که ما در ذهنمان به دنبال معنای آن میگردیم. شعر زبان حیرت رویت حضور و.... و شاید اگر در واقعیت، آنها را بنگریم همه ی آن مفاهیم، خیلی ساده حل می شوند. اینجا، غزّه، این پسر، صوت قرآن، جراحت، درد، زخم، جز «حیرت» چیست که به صحنه می آید؟!!! همین که هرچه باعقل معاش بالا و پایین میکنی و سَرآخر هیچ به هیچ، همان «حیرت» است که تو را دربرگرفته است. و چقدر حیرت زده کردند مردم جهان را این مردمِ مقاوم و زنده، چقدر «مردانگی» به خرج دادند، چقدر «زبان»ها را جاری کردند و «قلم»ها را نوازش دادند؛ که بنویسند و بتازند بر دنیایی که بوی تکرارش خسته کرده بود یک جهان را. @nanetazeh
5.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن
✍️ ما حالمان خوب می شود با سالگرد بهارِ بهمن ماه پنجاه و هفتمان. شور و شعفی از جنس مقاومت، پای حق ایستادن، زیر بار ظلم نرفتن، عدالت و.... دلمان میخواهد فریاد بزنیم و به همه ی جهان بگوییم ببینید، ما وارث انبیا هستیم و غایات الهی آفرینش انسان در وجود ماست كه معنا مي‌یابد.  شما دلیرمردانِ غزّه هم درست ایستاده اید، درست سر جای خودتان، در نقطه ای که باید می ایستادید و این نقطه همان بهارِ ماست که بالغ شده و عطر گُل هایش سراسر جهان را بیدار کرده است؛ عطری که با هیچ بمب و موشکی تمام نشده و روزبه روز فراگیرتر می شود. و درست همین جا در همین نقطه و لایِ همین گل و لای هاست که «خدا با شماست»... 🍃 قالَ لا تَخافا إِنَّني مَعَكُما أَسمَعُ وَأَرىٰ @nanetazeh
🍃 كَم مِن فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَت فِئَةً كَثيرَةً بِإِذنِ اللَّهِ ۗ پ.ن: قطری‌ها فقط هزارتا بلیط به هوادارای ایرانی دادن تا جو ورزشگاه رو به نفع خودشون کنن. یادشون رفته که @nanetazeh
«ما یاد گرفتیم عاشق باشیم»🇮🇷 دم بچه های خوش غیرتمون گرم، بازی خوبی بود👍🌱 @nanetazeh
7.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍️ حتی همان ها که روز آخر هیچ جای زخمی روی تنشان نیست حسرت خواهند خورد و دست پشت دست خواهند زد و «ای کاش» خواهند گفت. این قصهٔ «یا لیتنا» از کجا شروع شد که تا امروزِ تاریخ هنوز شنیده می شود؟!!! کدام راز پشت این «ای کاش» نهفته که با گفتنش انگار سَر برمیکشی از این جهانِ سرد و نفسی تازه میکنی؟!!! کجا می برد و چه را نشان می دهد که همه‌ را محو و حیران خود کرده؟!!! شاید همان پناه است و مأوا، همان عشق است و محبّت، همان گرما و حرارت و همان بعثتِ جان ها... @nanetazeh