مامان زنگ زد و گفت بعد کم شدن شدت بارون بیا، امّا عزیزم.
میارزه به دیدن رعد و برقای پشت سر هم.
میارزه
عزیزم، آدمیزاد بیجنبه، بند بارون زدنه.
شاید اگه لباسام و بخوای بچکونی بتونی آب مصرفی یه خانوادهَ رو بکشی بیرون.
امّا بارون از آدمیزاد یه موجود دیگه میکشه بیرون، بیاباتر، بیپرواتر و ال بته آزادتر.
حالا عزیزم، زیر بارون برقصیم؟
نرگِث
" امّا عزیزم غمها، غمها بالا میآن و از پشت پلک آروم و ملیح سر میخورن پائین "
به عنوان یه نرگس، خیلی احساس عجیبی دارم.
غم پشت قلبم منتظره تا آروم آروم سر بخوره پائین و این قلب من شه که گریه کنه. عمیق، بلند، از تهِ دل
هدایت شده از - دلدادھ مٺحول -
تا بداند که شب ما به چه سان میگذرد
غم عشقش دِه و عشقش دِه و بسیارش دِه.
نرگِث
عد الی الله
عزیزم، دارم با اشک تایپ میکنم این رو و واقعاً معتقدم خدا، بابای همه دلاست. *
راه و روشهای غیرمعمول، شیرینی به همراه دارن.
مثلاً جای مسیج و تماس ایمیل زدن، خیلی کاریزماست.
نشستی تو خونت و سال به سال از کسی ایمیل نداری، یهو نوتیف میافته " دوستت دارم عزیزم ".
هدایت شده از نرگِث
بچهها غم خیلی محترمه
انسان غمگین قرب بیشتری به خدا پیدا میکنه نسبت به قبل. حدیث قدسی داریم که أَنَا عنْدَقُلُوب الْمُنْكَسِرَةِ
غم آدمیزاد رو مچاله میکنه، و بعد اتو میده به چروکی دل، غم انسان رو نونوار میکنه
دیشب داشتم فکر میکردم وصال لحظهای چهطوریاست؟
بچهها من مطمئنم اگه بلافاصله بعد از مواجه شدن با غم به خدا پناه ببرید دقیقاً وصالی که توی عرفان مقام پیدا کرده رو لمس میکنید.
بدون هیچ قاعده یا چهارچوبی
سناریوهای بیربط و رندوم از زندگیتون رو بهم بچسبونید و اینجا، من میخونم🤍
https://harfeto.timefriend.net/16725519117952