یه شعار دارم که زیرزمینیه. اینجا نمیگم.
امّا مضمون شعاره میتونه این باشه
[ زندگی کن. زندگی کن حتی با صدای قلقل کتری، زندگی کن حتی با یه دوش آب گرم بعد کوفتگی، زندگی کردن که شاخ و دم نداره. امّا عزیزم زندگی کردن بدین معنا تلقی نمیشه که تو زندگی کنی به هر قیمتی یا فقط برای گذر ساعات زندگی کنی و زندگی کنی. زندگی کن و ریلکس استکان چائیت رو سر بکش. فکر میکنی با هورت کشیدن مزهش بیشتره؟ خب هورت بکش و عشق کن. ]
- نظریه نامحبوب / نرگس
هدایت شده از - دلدادھ مٺحول -
چقدر آدمای مودب، عزیز و محترمن...
کاش میشد تو جامعه با لقب زیتون پرورده صداشون کنیم تا همه بشناسنشون.
نرگِث
چقدر آدمای مودب، عزیز و محترمن... کاش میشد تو جامعه با لقب زیتون پرورده صداشون کنیم تا همه بشناسنشون
آدم دلش میخواد آدمای مودب و تمیس و مامانی و حلوا حلوا کنه بذاره رو سرش. اصلاً رو چشم ما نه، رو کله ما جا دارن
هدایت شده از - دلدادھ مٺحول -
نرگس پس وقتشه که انجمن زیتون پروردههارو تأسیس کنیم، بلندشو که دیره، بلندشو
نرگِث
شب بخیر عزیزم. تو را میبوسم، تو را به ازای تمامِ سالهای بی تو میبوسم. شبت لا به لای درگیریها به
زمزمه میکنم اگه جنگ شد چی؟ کلی حرف نگفته دارم. اصلاً جنگ شه. فوق فوقش رفتن زیر آواره. امّا گِلوم که پر حرفهَ رو چیکار کنم؟
عمده مشکلات ما میدونی از کدوم نقطه شروع شد؟ آدمیزادها برای پذیرفتن جا زدن. فرار کردن. فرار کردن. فرار کردن.
هدف از خلقت ما چی بوده؟ " سوختن " و " ساختن "؟
نه عزیزم. هدف از خلقت ما یه مقوله سنگینیه. اگر فکر کردی جایی باید برای ادامه بقا فقط بسوزی و خاکستر شی؛ اشتباه فکرکردی.
بساز، بساز امّا یه بنای محکمی رو برای زندگی. ولی نسوز و نساز.
نرگِث
هدف از خلقت ما چی بوده؟ " سوختن " و " ساختن "؟ نه عزیزم. هدف از خلقت ما یه مقوله سنگینیه. اگر فکر کر
امّا میبینم ذوب شدهی آدمیزادها رو که به وقت ترک کردن تو گوششون خوندن بمون، مجبوری بسوزی، باید سازش کنی. باااید.
و این بایدها، نبایدترینها بودن
نرگِث
عمده مشکلات ما میدونی از کدوم نقطه شروع شد؟ آدمیزادها برای پذیرفتن جا زدن. فرار کردن. فرار کردن.
در واقع ما برای پذیرفتن انقلت اوردیم
خزان دخترکیست عاشق. راهی نمانده است جز اینکه شب و روز از هم جدا کند.
چهارقد غم بر دل، سر و هوای سودا بر پا کند.
هر روز از وجود بالا میآید و گلو را میبوسد و دست بر دیده میکشد تا بیهیچ مانعی ببارد.
سپس سرمهدان بر دست، سرمهی غم بر دیدگان خود کشد تا دردِ درون ز رخساره پنهان کند.
خزان دخترکیست عاشق.
- از یازده و سی چهار/ مهر
داشتم فکر میکردم خیلی چیزا در عین اینکه سبکزندگیان مشوقن برای یه هدف گندهتر.
اسکینکر، هد اسپا، خواب کافی، هشت لیوان آب در روز، سالمخوری و کلی چیزای دیگه که هم انگیزهان و لایف استایل.
بوس و ماچ و اینحرفا سر کله یَکیَکشون💆🏻♀.