نرگِث
به نظرم بزرگسالی یعنی دیگه مقاومت نمیکنی در برابر استفاده از ایموجیا. دست و دل بازی به خرج میدی و
حتی به نظرم بزرگسالی به قدری امونت رو میبره که اصلاً برات مهم نیست بیوت مناسب اکانت یا صفحهته یا حتی مهمه که آخرین مسیج، مسیج تو باشه یا نه.
قبلاً برای من "رها کردن" یه جوک بیمزه بود.
امّا الان "رها کردن" برای من یه سبک زندگیه.
هرچی که شد؟ مستقیماً رها کن.
درود بر رها کردن و گذشتن
نرگِث
قبلاً برای من "رها کردن" یه جوک بیمزه بود. امّا الان "رها کردن" برای من یه سبک زندگیه. هرچی که شد؟
الان معتقدم دیگه "ایستادن و درست کردن" لقمه دور دهن پیچوندنه.
رها کن باباجون. رها.
لا به لای بافتن موهام، دیدم یه تُره مو رو جمع نکردم و بغل گوشم همچنان هست؛ رهاش کردم.
وقتی شاخه گل تو گلدون صاف واینمیستاد رهاش کردم.
فکر میکنم وقتشه خودم رو رها کنم.
به نظر من خدا خدای عجیبیه.
داری میشکنی، که یه [ تکیهگاه ] بغلت میذاره تا فرم صافی بگیری و تو داری به واسطه اون تکیهگاه صاف میشی که یهو تکیهگاهت رو بر میداره.
قبل اینکه دوره نقاهتت رو بگذرونی تکیهگاهت رو بر میداره.
و تا وقتی که متوجه نشی " تکیهگاه " ها الکین و از قضا منتظر یه تکیهگاه نو و مجدداً دوره نقاهت نو باشی این اتفاق برات میافته.
به نظرم همه " تکیهگاه " ها الکین.
تکیهگاه واقعی همون احساس درونیای هست که ساعت ۳ صبح باهاش با گریه صحبت میکنی.
نرگِث
به نظر من خدا خدای عجیبیه. داری میشکنی، که یه [ تکیهگاه ] بغلت میذاره تا فرم صافی بگیری و تو داری
نیازFarzin-Gharahgozloo-Niaz.mp3
زمان:
حجم:
4.5M
به ضمیمهی قطعههای بیکلامِ خستهکننده و امیدوار
نرگِث
به نظرم همه ما [ من همونم که یه روز، میخواستم دریا بشم ] بودیم. ولی مرداب شدیم. فکر میکنم اردیبهش
در ستایش اردیبهشت که بیشتر اردیبعشقه.
رمضان ۱۴۴۶ گذشت.
آروم، بیصدا، غمانگیز.
گذر زمان پیرکنندهست و وحشتناک.
عیدتون فرخنده و تنتون سلامت☁️
ء/پناه از همه پریشونیها، خستگیها و هجمهها سمت شما "سید رضا".
که شما قطعاً [ فرو الی الرضا ] هستید