eitaa logo
نرگِث
833 دنبال‌کننده
618 عکس
44 ویدیو
3 فایل
یک عدد آدمی‌زاد از نوع زن محل پرورش پیازچه‌های نرگس ‌ تلگرام: https://t.me/nargth نرگث با ص سه دنده: @I4khatun
مشاهده در ایتا
دانلود
ء من می‌پرستم اوقاتی رو که تنش‌زان. برای بقا دست و پا می‌زنی. اتاقم رو تمیز کردم دوش گرفتم ماسک و رو صورتم گذاشتم و میوه پوست کندم و منتظر حل شدن قرص جوشان بودم، اگه تلاش برای بقا این نیست پس چیه؟
نرگِث
ء من می‌پرستم اوقاتی رو که تنش‌زان. برای بقا دست و پا می‌زنی. اتاقم رو تمیز کردم دوش گرفتم ماسک و رو
به نظرم کل اردیبهشت رو من تو تکاپوی "خوب" بودنم. 🩸 زنده موندن برایِ بقاء / اردی‌بهشت صفر چهار
نرگِث
☁️
ساندویچ کثیف/
بعضی وقتا یه‌جوری خسته‌م که خستگیم خودش پا میشه برام چایی می‌ریزه، می‌گه بشین نازنین، من دیگه نمی‌کشم. بیدار شدم با یه تپش قلبی که انگار تو خواب دوی ماراتن رفته بودم. خوابم؟ کافی بود، حتی شاید مفید، ولی انگار روحم مرخصی گرفته بود. اونم بی‌اطلاع. نه کارت زد، نه استعفا داد، رفت که رفت. یه‌هو مسیج زهرا رو باز کردم: "این خستگی‌ها با خواب نمی‌رن. ذهن و روحن که خسته‌س، جسمِ بدبخت فقط داره بار می‌کشه" گفتم بله، دقیقاً مغزم یه هفته‌ست رو حالت صرفه‌جویی مصرفه، روحمم با مرخصی استعلاجی زده به دل ناکجاآباد. شاید… شاید همون یه شب، روحم خوابید، نه فوراً، ولی حتماً. *چشمک
ء بابا داشت عمامه‌ش و رو زانو می‌بست. نشستم کنارش. نه از سر نیاز. فقط چون "گریه کردن پیش بابا از روی درموندگی" رو بلد نبودم. بدون این‌که حالت صورتم رو تغییر بدم گریه کردم. اشکام بدون تغییر میمیک صورت رو یقه‌ی لباسم می‌ریختن. بابا سرش و آورد بالا گفت "هیچ‌کس جز خودت برای خودت نمی‌تونه تلاش کنه. حتی من" تمام قد "آدمی‌زادِ وا رفته، امّا تموم نشده" شدم. آره باباجون. آره.
به نظرم مأمن داشتن یک موهبت الهیه. مأمن من خودِ تویی خداجونی، موهبت الهی من حس کردن تو تو قلب‌مه. خدای نازم.
نمی‌دونم ولی تا حالا شده تنها گزینه‌ی روی میز "تغییر و امید" بوده باشه؟ مثلاً دستت به جا و کسی بند نباشه الّا خدا. تنها راهت امید داشتن و شکستن و از نو ساختن باشه؟ می‌دونم. می‌دونم شونه‌هام برای تحمل زیادی نحیف بودن. امّا چه می‌شه کرد؟ ما تصمیم‌گیرنده‌ی صبر نبودیم، ما مجبور به صبر بودیم. حالا بیا دستات رو با کرم ماساژ بدم عزیزم.