فروپاشی همیشه اونجوری نیست که تو فیلمها نشون میدن. نه داد میزنه، نه خودش رو به در و دیوار میکوبه. بعضی وقتا فقط یه ایست کوتاهه. یه سکتهی ریز وسط روزمرگی. با اخطار نمیاد که با توضیح بره.
دیشب تا صبح بیدار بودم. مقاومت برای خلا در برابر خواب.
۵:۳۰ صبح خواستم شیر خرما درست کنم.
میکسر و روشن کردم و از صدای میکسر خندم گرفت. انقدر که زانوهام شل شد و افتادم کف آشپزخونه، نه به خاطر اینکه خندهدار بود به خاطر اینکه احمقانه بود.
قهقههم از یه جای عمیق میاومد، ولی تا آخر بالا نمیاومد، گیر کرده بود.
قهقههم تا نیمه اومد؛ همونجا گیر کرد. باقیش شد گریه.
گریهها راه خودشون و خوب بلد بودن. بیدعوت اومدن، موندن، نرفتن.
به هر حال آدمیزاده دیگه.
فروپاشی براش شکل عجیبی داره.
ممکنه با هستهی خرما شروع شه.
یه نقطهی کور وسطِ مسیره و یه قهقهی ناتموم.
نرگِث
فروپاشی همیشه اونجوری نیست که تو فیلمها نشون میدن. نه داد میزنه، نه خودش رو به در و دیوار میکوب
خردادها غالباً نامهربون و خشنان.
لااقل همهی خردادهایی که من دیدم نامهربون بودن.
از هفتم خرداد.
,*AkhJana.mp3
زمان:
حجم:
998.4K
🩸 چارهی دلتنگی سوختنه.
بسوز آدمیزاد که تاوان پای لغزیده همینه.
خربزه خوردی پا لرزشم میشینی.
بسوز آدمیزاد.
انتخابهای درست منجر میشن تو تمام روز احساس خوشگلی، نازی، بینقصی و بوس بوسی بودن داشته باشی.
حالا این انتخاب میتونه آدم، لباس، وسیله مسیلهی روتین پوستی و چه و چه و چه باشه.
امّا به نظرم انتخاب "آدم درست" صد هیچ از بقیهی انتخابهای درستت جلوتره.
خلاصه که بوس تفدار و عمیق حوالهی ادمهای درست
نِشستم زیر نور ماه و fly me to the moon پلی بود.
هوا عسل، سر و رو تمیز و مرتب، همهچی عالی.
فقط، این دارلینگ ما کو بهش بگیم دارلینگ کیس می؟.