ما آدمیزادهائی هستیم که با سیلی صورتمونو سرخ نگه داشتیم. بارونم که نمیباره.
واقعاً آدم میمونه چی بگه.
نرگِث
خدایا شکرت. شکرت که ما بندههای باروندوست و عطشباروندار رو بیبارون نذاشتی.🤍
به آسمون و چالهچولهها که نگاه میکنم باورم نمیشه بارون اومده.
با فاطمه و ریحانه زیر بارون دوئیدیم و تو چاله چولهها بپر بپر کردیم و تا فیها خالدونمونم خیس شد. شکرت، خیلی زیاد🤍
پرسیدم حدس بزن دیشب داشتم چی گوش میدادم. در کمال ناباوری اسم قطعهای که داشتم گوش میدادم و باهاش دربارهش صحبت نکرده بودم رو گفت.
و به نظرم شاید آدمها به مرور زمان "شبیه هم"تر و "برقراری تلهپاتی با رشته اتصال محکم"تر رو تجربه میکنن. چمیدونم شاید!