30.
احساس؟ رهاییُ سبكبالی.
باید دمُ بازدمتُ راحتتر کنی.
هرچی خاك خورده سرِ دلتُ پیادهٔ کاغذُ قلم میکنی.
نرگِث
30. احساس؟ رهاییُ سبكبالی. باید دمُ بازدمتُ راحتتر کنی. هرچی خاك خورده سرِ دلتُ پیادهٔ کاغذُ قلم
تموم شد.
خدا نگهدارت دوستِ من.
در کنارش، پین کنم این پاراگرافُ که پستی بلندیهایِ من خبر از نگاهِ خدا میدنُ الحمدالله هنوز فقیرِ نگاهِ خدا نشدم.
نرگِث
در کنارش، پین کنم این پاراگرافُ که پستی بلندیهایِ من خبر از نگاهِ خدا میدنُ الحمدالله هنوز فقیرِ ن
قلبمُ نوازش میکنه همین حس، همین حال.