عکاسباشیُ دم درسُ مشق اجیر کن تا بیاد از حالُ روزت چیلیكچیلیك عکس بگیره
* قهقهٔ شیطانی
آخرِ شبی میخوام صحبت کنم باهاتون.
پس:
[ بسمالله ]
پیشنوشت : فارغ از کلماتِ سنگین و ثقیل به عمل آمده، پس راحت نوش کنید.
*خودمونی رقصوندم این متن رو.
خاتون، سلام.
همین الان که شاید در حدِ سیمثانیه برایِ خودت استراحت مقرر کردی تا دوباره چمپره بزنی رو درس مینویسم و انتظارِ خوندنش رو از تو دارم.
خانومخانوما، دقت کن که رشتهٔ دانشگاهی میتونه اصلاً بستگی به نمراتِ حال نداشته باشه، دقت کن برای استخدامیها نمیان نمرهٔ فلان پایهٔ تحصیلی رو بخوان به عنوانِ مدرك.
پس خوب گوش کن؛ کندنِ پوستِ لب و چه بدونم عدمِ مهار استرس مو به سرت سفید میکنه.
پس انقدر قیقاژ نده رو دور کردنِ چندبارهٔ کتاب و آخرِ سر خراب کردن امتحان.
* اصولی بخون.
- نرگسخاتون | نرگسی نگرانِ احوالاتِ این چند شبِ شماستُ گوش کنید مو به مویِ حرفاشُ.
نرگِث
آخرِ شبی میخوام صحبت کنم باهاتون. پس: [ بسمالله ] پیشنوشت : فارغ از کلماتِ سنگین و ثقیل به عمل آ
دختریوها، فوروارد میکنید این پاراگرافُ تا شاید تجدیدِ نظر شد تو امرُ امورِ فلان خانباجیُ بهمان خانباجی؟
یاکریم بینِ کالبدش چیچی جا کرده که انقدر بلعیدنی خلق شده؟
* همچین خنگ راه میره که هوس میکنم قورتش بدم.