نرگس هلُ دست‌پاچه از کمالاتُ جمالِ این قمره. * قولِ انگشت‌کوچیکه که آخریشه وُ من فلنگُ می‌بندم، شب خوش.

* همین الان‌ش کله تا ته رفته تو یقه وُ بلا تکلیفِ بلا تکلیف از اوضاع ورقه‌ست، گل رزُ داشته باشید با همون ریختُ بو

گِل‌مالی شد یا گُل‌مالی؟ * قهقهٔ شیطانی

هلی‌کتنیُ با همین کام‌نشینِ لبُ لوچه‌ت کن تا عکاس‌باشیُ اجیر کنم * چشمك

ظهر باشه خیر برایِ بالا پائینُ پستی بلندیِ پروسهٔ زندگی‌تون * چشم‌اندازِ یاسُ دارید؟ با همون شکلُ شمایل قبلی

دخترایِ نرگس برنامهٔ امتحانی به دست بیاید * قراره شمشیرُ از رو ببنده نرگس

آقا روح‌الله خانِ عزیز. انقدری که فاصلهٔ زمانیُ بزرگ دونستم فکر کنم ابهتُ هم همین‌قدر بزرگ بدونم والا منُ این دخترایِ نرگس که سیما رو زندهٔ زنده از تلویزیون سیاه‌سفید ندیدیم. همین الان‌ش حسرتِ بوسیدنِ رویِ دستُ داریم. * دست‌بوسِ خالصُ مخلص شما | وکیلِ زبونِ دخترایِ نرگس.

ضعفِ رقصِ قلمُ بزارید به پایِ زبونِ خسته وُ درمونده * لبخندِ ملیح

باشه همین‌جا که همهَ‌تونُ دعا می‌کنم [ پشتِ پرده ] برایِ ثبت عکس دستم خوردُ کلِ چایی ریخت رو فرشِ سفید. همهٔ این صورتِ خجولُ رخِ رنگ‌پریدهَ رو خوش‌برخوردیِ صاحب‌مجلس شستُ رفت کردُ ریخت تو آبِ روون. و اما کلامِ آخر، رویِ خوش مجذوب می‌کنه بنی‌بشرُ. دست بوسِ دست بوس | نرگسی

طعمِ بوسیدنی‌یی داره * لبخندِ ملیح