این نرگس جلُ پلاسشُ باید جمع کنه وُ دِ برو که رفتیم
* تموم میشه بلاخره تاریخ انقضایِ اینجا
نرگِث
این نرگس جلُ پلاسشُ باید جمع کنه وُ دِ برو که رفتیم * تموم میشه بلاخره تاریخ انقضایِ اینجا
البته ما از اوناش نیستیم که حاجیحاجی مکه
Fazel-nazariFazel-nazri.Delvapase-gozashte-mabash(320).mp3
زمان:
حجم:
2.4M
اصلاً ما لالیم پیشِ قلمُ این صدایِ زندهٔ ضبط شده
* فاضل جانِ نظری ما رسیدیم به تهش با این نقشُ نگارِ آوا
حاجی ولنتاینُ پیچوند موکول کرد به همچین روزی، زد زیرِ قولُ قرارش دادُ قال راه بندازید
* همینه
[ سودا ]
کلّیتِ ماجرا را شرح درازا کشد و عجز در نقل بسیار.
گاه در دیسِ پلو نخالههایی را که بیهوش و حواس از کامِ خویش تف کرده بودند میگذاشتند تا به خوردمان دهند و آنقدر که پایه را بر مقتضایِ سن حرکات و سکنات بروز ندادیم لام تا کام صحبتی نکردیم، دو لپی هم خوردیم تا بپوشانیم رختِ تظاهر بر تن که ال نشد و بل نشد و ما دلگیر نشدیم.
آنگاه دلپیچه بر ما چیره بشد و استفراغِ احساس داشتیم و رنگ بر رخساره زرد کردیم تا که ابرازِ ندامت کند این زبانِ بی دست و پا از مهر نشاندن بر لب و دهان.
جریاناتِ سکوت، مورها بر ردیفِ دل میپروراند و روزی آنقدر هار خواهند شد تا نمکدان بشکنند.
- نرگسخاتون | اینم از این سلسلهٔ حقیقی، بُعد اعتراضگونهَشُ سانسور کردم
نرگِث
[ سودا ] کلّیتِ ماجرا را شرح درازا کشد و عجز در نقل بسیار. گاه در دیسِ پلو نخالههایی را که بیهوش و
این قسمتُ این پاراگراف فعلاً کامل نیست.
اپیزودِ دوم حاکی از یه سرُ هزار سودایِ نرگسه
این ولن ملنُ جمعُ جور کنید که نرگس چشمِ دیدنِ خود تحقیریُ نداره، آقا بگو عروسیِ آقا علی دهنت عادت کنه.
* حالا اگه بونهٔ کادو رو داری انقدر بگو دهن مهنت کف کنه دختر