eitaa logo
نرگِث
833 دنبال‌کننده
624 عکس
44 ویدیو
3 فایل
یک عدد آدمی‌زاد از نوع زن محل پرورش پیازچه‌های نرگس ‌ تلگرام: https://t.me/nargth نرگث با ص سه دنده: @I4khatun
مشاهده در ایتا
دانلود
بیم‌م از اینه تموم شه این خوشیُ کنگر انداختن، خزون نیا دختر * لب‌خندِ پتُ پهن
حاجی ولنتاینُ پیچوند موکول کرد به همچین روزی، زد زیرِ قولُ قرارش دادُ قال راه بندازید * همینه
امروزی دف به‌دستِ عروسی باید ایستاد؟
[ سودا ] کلّیتِ ماجرا را شرح درازا کشد و عجز در نقل بسیار. گاه در دیسِ پلو نخاله‌هایی را که بی‌هوش و حواس از کامِ خویش تف کرده بودند می‌گذاشتند تا به خوردمان دهند و آن‌قدر که پایه را بر مقتضایِ سن حرکات و سکنات بروز ندادیم لام تا کام صحبتی نکردیم، دو لپی هم خوردیم تا بپوشانیم رختِ تظاهر بر تن که ال نشد و بل نشد و ما دل‌گیر نشدیم. آن‌گاه دل‌پیچه بر ما چیره بشد و استفراغِ احساس داشتیم و رنگ بر رخ‌ساره زرد کردیم تا که ابرازِ ندامت کند این زبانِ بی دست و پا از مهر نشاندن بر لب و دهان. جریاناتِ سکوت، مورها بر ردیفِ دل می‌پروراند و روزی آن‌قدر هار خواهند شد تا نمکدان بشکنند. - نرگس‌خاتون | اینم از این سلسلهٔ حقیقی، بُعد اعتراض‌گونه‌َشُ سانسور کردم
نرگِث
[ سودا ] کلّیتِ ماجرا را شرح درازا کشد و عجز در نقل بسیار. گاه در دیسِ پلو نخاله‌هایی را که بی‌هوش و
این قسمتُ این پاراگراف فعلاً کامل نیست. اپیزودِ دوم حاکی از یه سرُ هزار سودایِ نرگسه
این ولن ملنُ جمعُ جور کنید که نرگس چشمِ دیدنِ خود تحقیریُ نداره، آقا بگو عروسیِ آقا علی دهن‌ت عادت کنه. * حالا اگه بونهٔ کادو رو داری ان‌قدر بگو دهن مهن‌ت کف کنه دختر
شریك می‌شم لبخندُ * تك‌خوریَم نداریم
فرض کنید؛ شیر مرد جنگ‌های عرب، یل کرار میدان نبرد، آغوش گرم بچه‌‌های بی‌پدر، دست راست پیغمبر اکرم دو زانو نشسته باشد و دست‌هایش را با انگشتان بهم چسبیده روی ران‌هایش گذاشته باشد. عرق شرمش را از پیشانی‌اش با آستین پاک کند و بگوید: - بزرگ ‌من، آقای من قصد ازدواج کرده‌ام و بهتر از دختر شما برای این امر نیافتم . . . فرض کنید؛ دردانه‌ی امین عرب، شأن نزول سوره‌ی کوثر، بهترین دختر اهل جنت چادر به دندان گرفته باشد و پشت پرده گوش بسپارد به حرف‌های معشوقه‌اش. پدر از او إذن بخواهد و دختر چشم به حیاء پایین بیندازد و گل‌های قالی را بچیند. اشک گرم محبت را از گوشه‌ی چشمانش پاک کند و در جواب پدر لب گاز بگیرد و سکوت کند و دریای پرتلاطم دلش را بسپارد به ساحل آرام آغوش علی علیه السلام. قند و عسل فرضش دل‌تان را شیرین کرد؟! حالا اگر آغوش علی را برای فاطمه می‌دیدید، ذوق چشمانتان چه می‌کرد!
RaghebRagheb - Ay Falak.mp3
زمان: حجم: 4.6M
و امّا حنجرهٔ گرمُ چوخه وُ رانكُ قابِ این اتاقكِ لعنتی کردم لبِ ایوون یه چای دارچین فه رمون دا له خزمه ت دا بین. * چشمك
هدایت شده از انس‌آن .
محتوایِ خاك‌برسریُ مهرِ تأئید نمی‌زنم. این صدا وُ خستگیُ این‌تنیشن‌ش بی‌جنبه می‌کنه هوشُ حواس آدمُ کجا رو دیدی؟ قدُ قامتِ دهن‌مهن‌مونُ آسفالت می‌کنه‌ه‌ه‌ه * عذرِ تقصیر بابتِ این درهمی، عذرِ تقصیر.
نرگِث
محتوایِ خاك‌برسریُ مهرِ تأئید نمی‌زنم. این صدا وُ خستگیُ این‌تنیشن‌ش بی‌جنبه می‌کنه هوشُ حواس آدمُ
همین‌الان‌ش نرگس مدفون تو تاریکیِ مطلقُ سرُ صداهایِ عجیبه * باد سرِ شوخیُ وا کرده وُ این طرف عقل برداشت غلُ زنجیرِ احساسُ
اگه فردا زنده موندم سورُ سات سر جاشه وُ بذلُ بخشش از کیسهٔ خلیفه هم چاشنی‌ش می‌کنم * لب‌خند