نرگِث
از مشرق تا مغرب، عشقی به طلوع میپردازد که غروبش را کسی نمیبیند. حاء بندِ اول عشق است که مکتب علم ر
به شرحِ تصاویر بگیرید این حبِ اعظمِ عظیمُ *
* تاریکیِ شب
ادایِ ادب
کلیشهای که اینجا گارد ساخته و حاکمه.
جملات اینجا رو تصنعی و ظاهری نبینید.
اگرچه کلیشهَ رو پیش گرفتن، اما از دل دراومدن حالا مقصدش دل باشهَ رو مطلع نیستیم عزیزم *
Fazel-nazariFazel-nazri.Nesbate-eshgh-be-man(320).mp3
زمان:
حجم:
2.7M
هیس، این قطعه، قطعهٔ زندگیه خانوم جان، این قطعهَ رو با چایِ رو ایوونُ نسیمِ زیر پوستی میشه وصلِ تکامل کرد *
هدایت شده از بیرون پراکنی درونییاتم!
کلماتم بهم ریختهاند. توان نوشتن ندارم. این ایام مدام میخواستم بنویسم. هرشب کلمات را بهم ببافم و از هرچه که میدیدم بگویم. اما نشد. تمرکز نداشتم. نمیشد. شاید هم نباید مینوشتم. نمیدانم. خلاصه که کلماتم سوخت . . .
[ شنا، ممنوع ]
- عذرخواهم در افکار شنا کردم، عذرخواهم سرکار.
تابلویی را که نصب کردید بر جویآبی باریك که عمقش تا پاشنهٔ پا نمیرسید دیدیم.
احتمالاً مقصودتان مسئلهای بزرگتر بود، افکار؟ مسائل؟
- نرگسخاتون | ادامه دار *