نرگِث
[ هشتگ، قمالمقدسة ]
نوشتنها، ثبتشدهها، صداها
بر روی چشمانمان قرار گرفتهاند.
-20صفر1445
نرگِث
نوشتنها، ثبتشدهها، صداها بر روی چشمانمان قرار گرفتهاند. -20صفر1445
امّا دختر نرگس، سلام.
همیشه رو این باور حرکت میکردم که خیلی خودخواهانهست اگه بری یه موقعیتِ متبرک[ مقدس ] و برای همه دعا نکنی.
عذرخواهم از فعل گذشته استفاده کردم، هنوز هم این باور و دارم.
من در هرصورت همهَ رو خیلی مخصوص دعا میکنم.
حتیٰ تو عزیز من.
پس استثناء مستثناء نداریممم *
-قم؛ شهریور
نرگِث
[ sed ]4 زیر زمین من خیلی خیلی کلنگیه. راستی، چند وقت پیش، کنسرو ماهی خریدم متوجه شدم به خاطر باربری
چیشد که شد Sed؟
مگه قرار نبود عنوانها دوستداشتنیتر باشن؟
عزیزم مثل قبلیا از خودش به دنیا اومد.
نرگِث
نوشتنها، ثبتشدهها، صداها بر روی چشمانمان قرار گرفتهاند. -20صفر1445
یه پینوشت داره این.
نوشتن چه زمانی به بالفعل تبدیل میشه؟ وقتی تو پروسهٔ بالقوه قوی عملکرد داشته باشه.
پس " دستنویسها، ثبتشدهها، قطعات، جا بر دیده باز کردهاند. "
[ 1 ]
اولینباری که میت و از نزدیك دیده بودم فلش میخورد به سهسالگی.
که کل شب و با توهم اینکه "اون آقایی که سرش و مثل شکلات بسته بودن داره میاد من و ببره" گذشت.
دومینبار وصله داره سمت امروز.
امّا عزیزم، چی میت و ترسناک میکنه وقتی جونِ هیچ کاری و نداره؟
ما کشش داریم سمت حیوان ناطق.
این عنوان حیوان ناطق هیچوقت قداست انسان، خلیفةالله روی زمین و پائین نمیاره، بیمت نباشه.