eitaa logo
نرگِث
837 دنبال‌کننده
627 عکس
44 ویدیو
3 فایل
یک عدد آدمی‌زاد از نوع زن محل پرورش پیازچه‌های نرگس ‌ تلگرام: https://t.me/nargth نرگث با ص سه دنده: @I4khatun
مشاهده در ایتا
دانلود
غم عظمت داره، غم بزرگه، غم آقاست. غم مادر تجربه‌ست، این غم پدَ سوخته ظاهر غلط‌اندازی داره. غم عظیمه و محترم
نرگِث
غم عظمت داره، غم بزرگه، غم آقاست. غم مادر تجربه‌ست، این غم پدَ سوخته ظاهر غلط‌اندازی داره. غم عظیمه
به قدری فضای این‌جا غبارآلوده که برای شرحیات فقط باید زیپ دهنِ رِ بکشیم
نرگِث
عنوان داستان هم مثل اسم یک بچه‌ای است که متولد می‌شود. من اعتقاد دارم که بچه خودش اسم خودش را از توی
من معتقدم چشم بصری تصاویر را جدی و اساسی نمی‌داند، به هر حال عضوی‌ست کمال‌گرا و به دنبال برترین‌ها، به تفسیر تصاویر معمولی اشتیاقی آن‌چنانی نشان نمی‌دهد. انسان همواره قوهٔ تعقلش را رشد می‌دهد و متکی بر چشمان بصری‌اش نمی‌باشد، بلکه چراغ دل می‌افروزد و عینک روشن‌دلی بر قلبش می‌زند تا از احساساتش بهره گیرد. " لطفاً عینک روشن‌دلی برگزین " -نرگس‌خاتون | 4 ام پائیز 02 [نانوشته‌هایی که باید ]
هدایت شده از نرگِث
پر باز! حالا پرواز بر سکویی ابری نشاند و قفل بر بال‌هایم نشاند و آرام آرام زنجیر را هم مهمان دستانم کرد. دیارشان عجیب خوف‌ناک است. آسمان چندم بود؟ دوم؟ شاید هم همان اول. امّا هرجا که بود، آسمان نبود. تا تقلایی می‌کردم تابلویی بزرگ بر مقابلم می‌اوردند: " این‌جا کوی عاشقی‌ست، لطفاً لذت ببرید. تلاشِ شما منجر به سقوط خودتان است " بال‌هایی خونین، دستانی خسته و جانی وامانده و مانده‌ام را این جمله نور می‌بخشد. اگر سقوط از این‌جا برایشان بد باشد، حتماً ندیده‌اند فالیز سبزمان را. پر باز، اکنون پرواز. ‌ - نرگس‌خاتون | شهریور صفر دو
هدایت شده از آبي بداهه‍ .
آدمیزاد عجول است. آدمیزاد دهانی بیش نیست. گاهی حس می‌کنم آدم‌ها گوش ندارند. گاهی عمیقا فکر می‌کنم "آدم‌ها گوش می‌کنند که فقط پاسخ بدهند". پس سکوت چی؟ پس خلوت با خود چی؟ پس این بشرِ دو پا که دائم در حال وراجی است کی وقت می‌کند برای خودش وقت بگذارد؟ اگر آدم‌ها عمیقا به نعمتی که در سکوت نهفته، فکر می‌کردند نود درصد از حرافی‌هایشان کاسته می‌شد.
عزیز نرگس، ما معلقیم و بی‌ثبات با این‌حال اشرف مخلوقاتیم و دبدبه‌کبکبهٔ بزرگی علم کردیم. " ما آن‌چیز که می‌گوئیم هستیم؟ "
برای شرح غروب وقت‌ها باید گذاشت؛ تفسیر غروب بین اشعار و متون نمی‌گنجه، اصلاً ظرفیت کتب کشش شرح از غروب رو ندارن. غروب دوست‌داشتنی من، با هرچیزی چسبیدنیه. - غروب | 6 مهر، 02
[ جنایت دیدنی نیست ] جنایت‌ها تدریجاً سرکش‌تر می‌شوند و ترسناک‌تر، اگرچه پرونده‌های جنایی را وارد بر بخشی از کارت کنی، جذابیتی نه چندان را هم می‌چشی. در اکثر جنایت‌های فعلی اثری از کشت و کشتار نمی‌بینی؛ ضرری در ظاهر هم چشم‌گیر نیست. مقتول و قاتلی را هم تیتر نکرده‌اند، در این‌چنین جنایت‌ها اتهامی صورت نمی‌گیرد. همه‌چیز واضح است و صریح، حتی اگر مکتوب نباشد. این جنایت‌ها جسم را هم درگیر ماجرایش نمی‌کند، مگر این‌که مفعول خودش را خلاص کند از افکارش. - نرگس‌خاتون | ادامه‌دار